سه شنبه 2 فروردين 1384

بانو كرپانتيه؛ روشنگر چهره ي خيام و حافظ، زهرا شمس يدالهي

در مقدمه اين اثر مي خوانيم كه اين پارسي زبانان هزاره گذشته از برخي از وارثان خود به ما نزديكترند و با يقين در روح ما نسيم بيداري مي دمند آنچنان كه پژواك سخن آنان در فريادهاي دوران ما باز شنيده مي شود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

در تمام دوره ها زناني بوده اند كه شيفته ي ادبيات فارسي شده اند و در جهت شناساندن آن به چامعه ي جهاني خدمات شاياني كرده اند. اشتياق پرنسس بيبسكو براي مشرق زمين، مردمش، آداب و رسوم و طرز فكر مردم اين سرزمين در كتاب هشت بهشت تبلور مي يابد، كتابي كه در آن ترسيم جذابي از مشرق زمين مي بينيم. مجموعه ي اشعار آنادونواي نيز از عشق وافر اين زن به سرزمين سعدي و حافظ سخن مي گويد. او در خواب و رويا آسيا را در آستان پنجره ي خود مي بيند. اما شيفتگي چي. كرپانتيه به گونه اي ديگر نمايان مي شود. اودست به ترجمه ي فرانسوي رباعيات خيام و حافظ مي زند و ترجمه اش درسال 1921 در چاپخانه ي فرازيه - سوي به چاپ مي رسد. اين ترجمه ها از زبان اصلي انجام نشده اند. رباعيات خيام از روي ترجمه ي انگليسي فيتز جرالد و رباعيات حافظ از روي اقتباس شاعرانه ي ا ل. كرامنربينگ L.Cramner-Byng كه آن هم به زبان انگليسي بوده انجام شده است.

شخصي كه خودرا ب.ال. معرفي مي كند در مقدمه ي اين كتاب مي نويسد كه عمرخيام عمرش راصرف شعر و مطالعه ي علوم و ستاره شناسي كرد ه و جزوه ي جبر او در سال 1851 توسط Waepke به زبان فرانسه ترجمه شده است. او اضافه مي كند كه خيام شاعري به ظاهر عارف و در واقع رندي است كه كفر را با عرفان درمي آميزد و ذهن او نماينده ذهن آزادي خواهي ايراني در زير سلطه دگماتيسم اسلامي است. گفته هاي كفرآميز او زير پوشش گمراه كننده ي عرفاني نهان هستند. او اضافه مي كند كه در هيچيك از ادبيات اروپايي نمي توان از اثري نام برد كه نه تنها مذهب بلكه تمام باور اخلاقي با چنين طنز ظريف و تلخي نفي شده باشد. او اولين شاعر زمان خودش است كه افكار عميقي را مطرح مي كند و علم وشعر را درهم مي آميزد. براي نويسنده رباعيات خيام در شكلي والا نوشته شده و در نوع خود بي نطير است.

و اما درباره ي حافظ مي نويسد كه غزليات او براي نخستين بار در سال 1898 توسط آ. ال. ام نيكلا ترجمه شده است درحالي كه بر پايه ي پژوهش هايي كه نگارنده ي اين سطور در كتابي زير عنوان پژواك شعر حافظ در فرانسه[1] انجام داده اولين ترجمه از غزليات حافظ به زبان فرانسه توسط سر ويليام جونز انگليسي درسال 1775 انجام شده است.

تا آنجا كه ما مي دانيم اين اولين بار است كه رباعيات حافظ به فرانسه ترجمه مي شود و جالب اينجاست كه اين بار مترجم يك زن است. لازم به يادآوري است كه تمام ترجمه هاي حافظ به زبان فرانسه از آغاز تا به امروز توسط مردان صورت گرفته است و جملگي به ترجمه ي غزليات دست زده اند.

در مقدمه ي كتاب از حافظ به عنوان فيلسوف، ناسيونال ترين و محبوب ترين شاعر ايران نام برده مي شود. ب. ال درباره ي رباعيات حافظ مي نويسد كه به دليل سبك فشرده اي كه شاعر دارد گاه اشعارش مبهم به نظر مي آيد و فشرده اي از افكار در چهارپاره ي يك رباعي جاي دارد. اشعار او سرشار از تفكرات گوناگون، اصيل و باشكوه مي باشد. او از عشق آسماني و عشق زميني سخن مي گويد.

رباعيات حافظ را در تمام دست نوشته ها و ديوان ها نمي توان پيداكرد، بيشتر دست نوشته هاي قديمي كامل نيستند بدين معني كه آنها شامل تمام غزل ها، قصائد، قطعات، رباعيات و مثنوي هاي حافظ نمي باشند. به علاوه تعداد رباعي ها در دست نوشته هاي مختلف يكي نيست.

كرپانتيه 65 رباعي را به نام حافظ ترجمه مي كند كه البته تمام آنها را نمي توان به حافظ نسبت داد. در ديوان هاي چاپ شده ي معاصر تعداد اين رباعي ها متفاوت است. در ديوان حافظ خانلري 63 رباعي وجود دارد، تعداد رباعيات در ديوان حافظ قزويني- غني 42 و در ديوان انجوي شيرازي 41 مي باشد. در كتاب حافظ – گزارشي از نيمه راه- مسعود فرزاد 41 رباعي را به حافظ نسبت مي دهد و 104 رباعي ديگر را مردود مي داند. خانلري در اين زمينه مي نويسد ” . . . بنابر اين رباعيات منسوب به حافظ در نسخه هاي معدودي وجود دارد كه در آن ها هم شماره ي رباعي ها و متن آن ها با يكديگر مطابق نيست. اما نكته ي مهم آن است كه هيچ يك از رباعيات منسوب به حافظ چه در لفظ و چه در معني ارزش و اعتبار چنداني ندارد و بر قدر و شا‘ن اين شاعر بزرگ غزلسرا نمي افزايد. . .“[2]

كرپانتيه شماره ي رباعي را ذكر نمي كند و حتي اعلام نمي كند كه مترجم انگليسي از چه نسخه و يا دست نوشته اي براي اين ترجمه استفاده كرده است و اين خود پيدا كردن رباعي را براي خواننده ي فارسي زبان مشكل مي كند. كرپانتيه رباعي ها را به صورت چهارپاره ترجمه نموده و كوشش نموده با روشي سليس معادل هايي را در زبان فرانسه پيدا كند به طوري كه متن براي خواننده ي فرانسوي زبان قابل فهم باشد. به ندرت مي توان مواردي را پيداكرد كه او از مفهوم متن اصلي دور شده باشد. اما او از پروژه و متد كارش سخني به ميان نمي آورد و هيچ گونه پاورقي كه بتواند روشنگر مفاهيم ناآشنا براي خواننده ي فرانسوي باشد نمي دهد. همان طور كه گفتيم او از متن اصلي استفاده نكرده بلكه اساس كارش ترجمه هاي انگليسي زبان است. با وجود اين نقصان ها تيراژ اين اثر 300 نسخه مي باشد كه براي آن دوره رقمي قابل توجه بوده است.

آيا كرپانتيه از اين دريچه ي كوچك روشنگر چهره ي حافظ و خيام نبوده است؟ در مقدمه ي اين اثر مي خوانيم كه اين پارسي زبانان هزاره ي گذشته از برخي از وارثان خود به ما نزديكترند و با يقين در روح ما نسيم بيداري مي دمند آنچنان كه پژواك سخن آنان در فريادهاي دوران ما باز شنيده مي شود.

نمونه اي از ترجمه ي كرپانتيه:

Viens, aimons et buvons au bord de la rivière;
Nous noierons dans nos verres notre léger souci.

La vie a la durée d’une rose : dix jours précieux ;
Que la chaîne dorée du rire relie donc ces dix jours.

(صفحه 18 رباعيات حافظ و خيام)

با مي به كنارجوي مي بايد بود
و ز غصه كناره جوي مي بايد بود

اين مدت عمر ما چو گل ده روز است
خندان لب و تاره روي مي بايد بود

(رباعي 39 صفحه 1109 خانلري)


دكتر زهرا شمس يدالهي

-------------------------------------------------------------------------

[1] Shams-Yadolahi, Zahra, Le retentissement de la poésie de Hâfez en France– Réception et traduction, Acta universitatis upsaliensis, 66, Uppsala universitet 2002, pp. 73-74.

[2] خانلري ، پرويز ناتل، ديوان حافظ، جلد دوم، چاپ اول، سال 1362، صفحه 1094.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/19590

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'بانو كرپانتيه؛ روشنگر چهره ي خيام و حافظ، زهرا شمس يدالهي' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016