نوري قرار است كه از هشتم تا دهم ارديبهشت ماه در تالار وحدت تهران به اجراي برنامه بپردازد و قطعاتي چون شاليزار،مريم، چوپان،انتظار، مارال، سفر براي وطن،اي ايران، بهار زندگاني و... را با همراهي اركستر و گروه كر به رهبري «عليرضا شفقينژاد» اجرا كند، ضمن آنكه ممكن است در اين برنامه چند قطعه آوازي همراه با پيانو نيز اجرا شود.
استاد «محمد نوري» متولد 1308 و فارغالتحصيل هنرستان تئاتر و زبان ادبيات از دانشگاه تهران و مباني تئاتر از دانشكده علوم اجتماعي است، وي آواز را نزد «ئولين باغچه بان» و «فاخره صبا» و تئوري موسيقي را نزد «سيروس شهردار» و «فريدون فرزانه»- اساتيد هنرستان عالي موسيقي- فراگرفت و در دوران فعاليت خود با آهنگسازاني چون حسين اصلاني، ناصر حسيني و محمد سريرهمكاري داشته است.
دهه بيست را ميتوان آغاز فعاليتهاي استاد نوري دانست، وي در همين سالها با خواندن اشعار نو بر روي نغمههاي روز مغرب زمين و برخي قطعات كلاسيك آوازي كار خوانندگي را آغاز كرد و طي سالهاي بعد با تكيه بر تحصيلات هنرستاني و دانشگاهي خود توانست هويت مستقلي به اينانديشه داده و در موسيقي فضاي متفكرانهاي را به وجود آورد و همين موضوع باعث شد تا آوازهايش طي پنج دهه در ميان سه نسل، شأن و اعتبار ويژهاي كسب كند.
اين هنرمند تا كنون بيش از سيصد قطعه آوازي را اجرا كرده و علاوه بر آن تقرير و ترجمه مقالات و سرودن اشعاري از ترانههاي ماندگار را نيز بر عهده داشته است.
استاد نوري در اجراهاي خويش كنسرتهاي متعددي را به نفع بيماران خاص و همچنين زلزله زدگان داشته است.
اما آنچه در بررسي موسيقي محمد نوري مورد توجه است آنكه عدهاي موسيقي او را «پاپ» ميدانند درحالي كه صاحب نظران معتقدند كه نه سبك كاري او «پاپ» بوده و نه او «سلطان پاپ».
مكتب آوازي او كاملاً كلاسيك است و جز اين همنميتواند باشد زيرا همان طور كه ذكر شد او از محضر اساتيدي مانند «باغچه بان» و «فاخره صبا»بهره برده است.
جنس صداي «نوري» را بايد «باريتون دراماتيك» دانست و مكتب اوتحت تأثير«آواز كلاسيك» است كه داراي صدايي پر حجم، با نفوذ و وسعت زياد است و قدرت و حجم بسياري دارد.
محل تمرين گروه در دفتري در يكي از غربيترين مناطق تهران است، استاد نوري با خوشرويي اما با جديت مشغول تمرين با نوازندگان جوان خود است. نوري با همان صداي مخملياش «خسته نباشيد» ميگويد و گروه بعد از چند لحظهاي توقف بلافاصله تمرينات خود را ادامه ميدهد.
(انكيدودارش) ويلونسل،(مانا كاشيان) ويلون،(عسل حناچي) فلوت،( بابك فدوي) گيتارباس،(عين الله كيوان شكوه) درامز مينوازند، ضمن انكه قرار است «آلوين آوانسيان»،نوازنده كيبورد و پيانيست گروه كر، نيز بقيه نوازندگان را در اجرا همراهي كند، «شفقينژاد» هم كه خود علاوه بر رهبري اركسترو گروه كر پيانو خواهد نواخت.
«چوپان» اولين قطعهاي است كه گروه همراه با طنين صداي استاد تمرين ميكند. نوازندگان به فرمان «شفقينژاد» شروع به نواختن ميكنند و استاد آوازش را شروع ميكند.
«ميرسد از دور صداي ساز مرد چوپان»، صداي نوري بهاندازهاي پرطنين است كه با وجود حجم بالاي صداي سازها از صداي تمام آنها بالاتر ميرود.
قطعه كه با موفقيت در تمرين به اتمام ميرسد استاد براي رفع خستگي اعضا با چند نفري خوش و بش ميكند.
با وجودي كه استاد سالهاست كه از انجام هر گونه مصاحبهاي خود داري كرده است اما حضور يك خبرنگار در آن جمع ناراحتش نميكند و با خوشرويي ميگويد: «در اين جمع غريبي نكن، من جاي پدر بزرگت هستم.»
«بهار زندگاني» و «بيگانه» قطعات ديگري هستند كه اركستر با نوري آن را تمرين ميكند.
نوبت «نازنين مريم» كه ميرسد بياختيار زير لب با استاد زمزمهاش ميكني.
جان مريم چشماتو وا كن منو صدا كن
بشيم روونه، بريم از خونه، شونه به شونه، به ياد اون روزا
واي نازنين مريم، واي نازنين مريم، واي نازنين مريم
استاد ميخندد و ميگويد: «من پنجاه سال است كه دارم اين قطعه را ميخوانم».
تمرين پنج، شش قطعه كه تمام ميشود، گروه استراحت كوتاهي ميكند و در اين ميان من با رهبر اركستر عليرضا شفقينژاد گفتوگو ميكنم.
«عليرضا شفقينژاد» متولد سال 53 و فارغ التحصيل رشته مهندسي برق و الكترونيك است، وي از ده سالگي به يادگيري پيانو پرداخته و تئوري، سلفژ و مباني آهنگسازي و آواز كلاسيك و مباني رهبري گروه را نزد اساتيد مختلفي فرا گرفته و از آذر 80 به طور رسمي رهبري اركستر و گروه كر و همچنين تنظيم قطعات استاد محمد نوري را به عهده گرفته است.
گفتوگوي من با وي هنوز به نيمه هم نرسيده است كه گروه بايد تمرينات خود را از سر بگيرد.
استاد خسته است و وقت زيادي هم ندارد.
تمرينات دوباره شروع ميشود و صداي استاد بعد از رفع خستگي اين بار با طنين بيشتري در فضا موج ميزند. «مسعود گنجهاي»، مدير گروه، نيز حضور دارد و تمرينات را به دقت دنبال ميكند.
در خلال تمرينات استاد، گنجهاي و شفقينژاد درباره پوستر و تبليغات كنسرت نيز تصميمگيري ميكنند.
ديگر به نظر ميرسد كه استاد خسته شده است، ميخواهد تمرين را خاتمه دهد كه شفقينژاد از او ميخواهد تا يكي، دو قطعه ديگر را نيز تمرين كنند.
اجراي اين قطعات كه تمام ميشود، استاد با گرمي با تك تك اعضا خداحافظي ميكند و به همراه «گنجهاي» ميرود.
گروه بار ديگر از زمان تنفس پيش آمده استفاده ميكند و در ميان بحثهاي دوستانهاي كه گاهي نيز به فوتبال كشيده ميشود با خوردن بيسكويت و... از خود پذيرايي ميكند و من نيز بار ديگر فرصت مييابم تا بقيه صحبتهايم را با «شفقينژاد» دنبال كنم.
خانه موسيقي از ابتداي سال جاري قرار بود كنسرتهايي با اساتيد درجه اول موسيقي برگزار كند كه نام استاد نوري نيز در بين آنها وجود داشت، اين خبر در چند رسانه منتشر و شما آن را رد كرديد. در اين رابطه توضيح دهيد؟
خانه موسيقي در اين رابطه با شخص آقاي نوري مذاكراتي مقدماتي را انجام دادهاند اما ما هيچ گونه قرار ثابتي در اين زمينه نداشتهايم و تمرينات خاصي براي اين كنسرت ترتيب ندادهايم، مگر اينكه صحبت ديگري با شخص آقاي نوري شده باشد كه من از آن بياطلاعم. برنامه با آقاي «خرم» هم كه مطرح شد در برنامههاي ما نبوده و خود «مهندس خرم» نيز در اين رابطه اظهار بياطلاعي كردهاند، البته شخص آقاي نوري و البته من احترام بسيار زيادي براي مهندس «خرم» قائل هستيم و در برنامه تجليل از آقاي «نوري» كه به همت دانشگاه علوم پزشكي در سالن «رازي» برگزار شد از آقاي خرم نيز دعوت كرديم كه در صحنه حضور يابند و وي نيز نسبت به ما اظهار لطف كردند اما قرار همكاري بين ما بسته نشده است و كنسرت اخير ما هم در تالار وحدت كنسرتي است مستقل.
گروه بزرگ كر اگر اشتباه نكنم 85 نفره است، با اين حساب تمرينات اين گروه هم در همين مكان انجام ميشود؟
دقيقاً ما كليه تمرينات خود را در اين مكان انجام ميدهيم، البته از چند فرهنگسرا براي در اختيار گرفتن فضاي تمرين پيشنهاد داشتيم كه ما به خاطر حفظ استقلال و همچنين اجتناب از بعضي مسائل با اين مسأله مخالفت كرديم، چون مراكز دولتي فضا را براي ساعات معيني در اختيار گروهها قرار ميدهند در صورتي كه ما ممكن است بعضي وقتها و به خصوص زمان نزديك شدن به كنسرتهايمان تمرينات اضافي گذاشته و حتي آن را تا دير وقت نيز ادامه دهيم.
هزينههاي تمرينات گروه بزرگ كر و ساير هزينههاي جنبي به چه شكل تأمين ميشود؟
بخشي از اين هزينهها به شكل خودگردان تأمين ميشود، يعني گروه ما صندوقي به اين منظور تعبيه كرده است، با اين حال بخش اعظم هزينههاي ما از طريق كنسرتهايي كه برگزار ميكنيم تأمين ميشود و با وجودي كه هيچ اسپانسر صنعتي نداشته و از كمكهاي دولتي هم بهره نميگيريم تبليغات، بروشور، پوستر و به طور كلي تمام كارهاي كنسرت با كيفيت عالي انجام ميشود، البته حمايتهاي انجمن موسيقي و بنياد رودكي و مسوؤلان تالار وحدت و مركز موسيقي وزارت ارشاد در كنسرتها نيز همواره وجود داشته است.
جنس موسيقي استاد نوري را بايد چه نوع موسيقياي دانست؟
موسيقي او كاملاً «لايت كلاسيك – فولكلوريك» ايراني است، براي روشن شدن موضوع بايد توضيح دهم كه هر ملت و فرهنگي داراي سه نوع موسيقي است، موسيقي «جهاني» كه داراي قوانين يكساني است، موسيقي «اصيل» كه بسيار با ارزش و در نوع خود بينظير است، موسيقي «فولكلوريك» و موسيقي سبكتر، در اين ميان موسيقي «فولكلوريك» قابليت تنظيم براي اركستر كلاسيك را دارد كه ما هم در كنسرت خود از آن استفاده ميكنيم و حتي من اجراهايي از اين قطعات را دارم كه توسط گروههاي كر خارجي به اجرا درآمدهاند، با اين اوصاف استاد نوري بيشتر در زمينه موسيقي كلاسيك ايراني فعاليت دارند. يعني موسيقي ايراني را به شكلي علمي ادا ميكنند. از طرفي صداي استاد بسيار ممتاز بوده و قابليتهاي بالايي چون رنگ صدا، بيان صحيح، وسعت و حجم صدا را دارد و اثري كه وي ارائه ميكند، بيشتر اثري «آوازي» است تا «موسيقايي» و در واقع اركستر همراه كننده صداي خواننده است، در صورتي كه در يك اثر سازي بسته به نوع اثر مثلاً كنسرتو پيانو يا ويولون و يا نوعهاي ديگر يك ساز نقش مهم و اساسي را ايفا ميكند؛ اما در اثر «آوازي» خواننده نقش اساسي دارد، براي مثال وقتي شخصي مانند «پاواروتي» قطعه آريا، آريانتيك يا... را ميخواند، اركستر را تحتالشعاع قرار ميدهد، البته بايد گفت در تمام دنيا به «آواز» به شكل يك ساز نگاه ميكنند؛زيرا خواننده نيز داراي منبع انرژي و مولد صوت است، يعني «تار» صوتي نقش سيم «ويولون» را ايفا ميكند، قفسه سينه و كاسه سر در حكم جعبه تشديد صدا عمل ميكنند، سر، لب، زبان، دندان، تكنيكهاي تنفسي قفسه سينه، دهان، بيني و... همه نقش دارند. «نوازنده» ميتواند تنها يك نت را توليد كند اما خواننده ميتواند به صدايش جهت داده و حروف و كلمات را ادا كند.
براي برگزاري يك كنسرت به طور تقريبي چند ماه تمرين داريد؟
تعدادي از قطعات ما كه در كنسرتهاي مختلف اجرا ميشود، نياز به تمرين كمتري دارد؛ چون تعدادي از قطعات آقاي «نوري» مانند «جان مريم» و... جنبه محلي و نوستالژيك دارند و لازم است كه در تمام برنامهها اجرا شوند،علاوه بر اين قطعات،يك سري قطعات جديد هستند و يا آنكه با تنظيم جديد اجرا ميشوند كه نياز به تمرين بيشتري دارند، در مورد گروه كر بزرگ نيز بايد بگويم تمرينات مداوم و حداقل هفتهاي دو بار را داريم و نزديك كنسرت تقريبا هر شب تمرين ميكنيم.
چرا گروه در خارج از كشور كمتر به اجراي برنامه ميپردازد؟
شخص آقاي نوري چندان با اين مسأله موافق نيستند. او بسيار آزاد و رها زندگي ميكند و به آرامشي مطلق رسيده است كه به هيچ عنوان ميل ندارد خدشهدار شود. از طرفي ميل شديد «وطن دوستي» اين تفكر را در او به وجود آورده است كه بيشتر فعاليتهايش در داخل كشور باشد.
و دليل كم كاري استاد در زمينه ارائه آلبوم چيست؟
بالطبع اين تصميم خود اوست، كمااينكه اين افتخار بزرگي براي من خواهد بود، البته آشفتگي بازار موسيقي نيز در گرفتن چنين تصميمي توسط استاد بيتأثير نيست.البته در حال حاضرآلبوم تصويري كنسرت استاد در سال 80 در بازار موجود است و مدير گروه «مسعود گنجهاي» اعتقاد دارند كه ارائه آلبوم ديگري از برنامهها فعلاً صورت نگيرد.
به عنوان رهبر اركستر در نظر نداريد كه از نوازندگان مهمان استفاده كنيد؟
ضرورتي به انجام اين كارنميبينم. البته بسياري تمايل به همكاري با استاد را دارند كه در چند برنامه از وجودشان استفاده كردهايم و افرادي كه به دلايل گوناگون ادامه همكاريشان با ما ميسر نشد.
به طور معمول چند خواننده كر در برنامهها حضور دارند؟
بين 10 تا 20 نفر.گاهي هم گروه بزرگ كر حضور داشتهاند. قطعه «نازنين مريم» توسط گروه كر بزرگ با همراهي پيانو و اركستر زهي با فرم جديدي اجرا شده است كه احتمالاً در آينده ضبط خواهد شد، اين برنامه كر كه آبان ماه 83 در تالار وحدت برگزار شد، استاد نوري به عنوان خواننده ميهمان وافتخاري حضور داشتند و دو قطعه را اجرا كردند.
با توجه به اينكه استاد دستي در ترجمه و تأليف دارند، احتمال اينكه كتاب خاطرات خود را منتشر كنند، وجود دارد؟
فعلاً كه چنين قصدي ندارند.
صرفنظر از همكاري با استاد نوري خودتان برنامه ديگري در دست نداريد؟
به هيچ عنوان قصد همكاري با كسي جز استاد نوري را ندارم و علاوه بر آن كليه اوقات خود را صرف تمرينات گروه كر بزرگ و اركستر استاد نوري و تدريس در كنار ايشان كنم.
آقاي شفقينژاد وضعيت رهبري در موسيقي ما را چطور ارزيابي ميكنيد؟
در دانشگاههاي موسيقي ما رشتهاي آكادميك و تخصصي براي رهبري اركستر و كر وجود ندارد و بسياري از رهبران جوان ناچارند كه راه «آزمون و خطا» را پي بگيرند. من خودم رهبري كر را زير نظر آقاي «موسسيان» به صورت تجربي فراگرفتم. البته در حال حاضر براي تكميل آن از كلاسهاي فشرده پروفسور صهبايي استفاده ميكنم، با اين حال اعتقاد دارم كه مسأله «رهبري» در موسيقي ما در مرحله بسيار پاييني است، البته رهبران خوبي هم درايران وجود دارند كه به علت حضور در اركسترهاي مختلف، اجراهاي متداوم و... فرصت تعليم و تدريس رهبران جوان را ندارند.
رهبر يك اركستربايد الزاماً نوازندگي ساير سازها را بداند؟
لزومي ندارد كه نوازندگي تمام سازها را بداند اما بايد تا حدودي با آنان آشنايي داشته باشد. البته بخشي از رهبري مسائل فني چون ريتم، بيان احساس،جمله بندي و... است. حس مديريت و روانشناسي نيز در اين ميان نقش بسيار مهمي دارد، با اين وجودنميتوان رهبر يك اركستر را الزاماً اصليترين مهره گروه دانست. اساساً رهبري بدون اركستر و يا گروه كر مفهومي ندارد. پس اين دو لازم و ملزوم يكديگرند.
استفاده از رهبران ميهمان در روند پيشرفت رهبري در موسيقي ما مؤثر است؟
حضور اين افراد ميتواند مانند يك پل ارتباطي ميان موسيقي دانان ايراني خارجي باشد كه باعث تبادل اطلاعات و پيشرفت موسيقي كرال، سمفونيك و... ميشود به شرطي كه اين رهبران شناخته شده باشند و حضورشان بار كيفي داشته باشند.
گروه بايد چند نفره باشد كه وجود «رهبر» الزامي شود؟
وجود رهبر در اركستر مجلسي،زهي و سمفونيك بسيار مؤثر است،ضمن آنكه در اركسترهاي كوچك و حتي كوارتت هم يك نفر نقش هدايتي را بر عهده دارد، يعني وقتي چهار نفر ساز ميزنند يك نفر بايد در ورودها، شروع و پايان قطعات را نشان دهد. در موسيقي سنتي ما به جاي رهبر سرپرست گروه اين وظيفه را انجام ميدهد.در اين برنامه قطعاتي از فوره، باخ، موتزارت، ويوالدي، حشمت سنجري و قطعات محلي و دو قطعه از استاد نوري را به همراهي اركستر زهي اجرا شد.
تا كنون چند برنامه همراه با آقاي نوري را اجرا كردهايد؟
از سال 80 كه من فعاليتم را با آقاي نوري آغاز كردهام 20 برنامه همراه با آقاي نوري داشتهايم و 9 برنامه با گروه كر بزرگ اجرا كردهايم، آخرين كنسرتمان هم همراه با گروه كر آبان ماه سال گذشته به مدت سه شب در تالار وحدت تهران بود كه آقاي نوري در فضايي كاملاً كلاسيك به عنوان خواننده دو قطعه را اجرا كردند.