در دورانى كه از كشور جنگزده عراق هيچ خبرى غير از انفجار، بمب گذارى و كشته شدن مردم شنيده نمى شود، نوشتن درباره يك خواننده و آهنگساز عراقى شايد كمى عجيب به نظر برسد. اما پس از ورود نيروهاى كشورهاى غربى به اين كشور گروهى از هنرمندان تبعيدى عراقى نيز به كشور خود بازگشتند و در كشور آشوب زده خود سعى كردند با هنرشان مرهمى باشند بر دردهاى مردم اين كشور.
الهام المدفعى يكى از اين هنرمندان است كه در جهان عرب شهرت بسيارى دارد. اين خواننده و آهنگساز ۶۴ ساله در طول دوران پرفراز و نشيب عراق در قرن گذشته، همواره سعى كرد با موسيقى مردمى خود، ارتباطى ميان موسيقى بومى عراق و موسيقى غربى برقرار كند.
اين خواننده و گيتاريست عراقى كه به «بيتل بغداد» شهرت پيدا كرده در سال ۱۹۶۱ گروهى جوان به نام Twisters را به راه انداخت. Twisters درواقع اولين گروه پاپ در عراق محسوب مى شد كه از سازهاى مدرن غربى مثل گيتار الكتريك، گيتار باس و درامز استفاده مى كرد و سعى داشت كه با استفاده از الگوهاى غربى، به رپرتوارهاى موسيقى عربى، رنگ و بويى تازه ببخشد.
المدفعى در خانواده اى متمول و پرنفوذ متولد شد و پدرش از كاركنان بلندپايه دستگاه دولتى بود. به همين خاطر هم فعاليتهاى پسر جوان خانواده در عرصه موسيقى، همخوانى چندانى با تصورات و خواستهاى پدرش نداشت. خلاصه كلام آنكه المدفعى در پى فشارهاى خانواده، در اوايل دهه شصت ميلادى براى تحصيل در رشته معمارى راهى لندن شد، اما در طى اقامتش در انگليس هم موسيقى يار و همراهش بود و المدفعى به عنوان گيتاريست در «كافه بغداد» لندن چندين بار روى صحنه رفت، كافه اى كه هنرمندانى چون پاول ماكارتنى و يا Donovan در آنجا رفت و آمد داشتند.
در سال ۱۹۶۷ بود كه المدفعى با توجه به تجربيات و موفقيتهاى به دست آمده در لندن، به زادگاهش عراق برگشت و سعى كرد كه با استفاده از گيتار اسپانيايى و همچنين موسيقى سنتى كشورش، به سبك خاص خودش دست پيدا كند. در اين زمان بود كه دومين گروهش را به اسم «سيزده و نيم» تشكيل داد و در واقع بين عراق و خارج كشور دائماً در حال جنبش و سفر بود.
در طى دهه هفتاد ميلادى كه عراق با توجه به درآمدهاى نفتى هنگفت، دوران رونق و شكوفايى را تجربه مى كرد، المدفعى هم شاهد اوج محبوبيت و موفقيتش بود، تا اينكه با روى كار آمدن صدام حسين در سال ،۱۹۷۹ ورق هم برگشت و اين خواننده و گيتاريست صاحب نام هم ترجيح داد كه وطنش را ترك گويد.
در طى سالهاى دشوار زندگى در تبعيد، محل اقامتش را بارها تغيير داد و مشغول انجام كارهاى مختلفى غير از موسيقى شد، البته گاهى هم كنسرت برگزار مى كرد كه نوار اين كنسرتها، دست به دست مى گشت، چه در بين عراقيان در تبعيد و چه كسانى كه در وطنشان ماندگار شده بودند.
در سال ،۱۹۹۱ بعد از جنگ اول خليج فارس، المدفعى به عراق برگشت و تمام نيروى خود را روى موسيقى متمركز كرد. بازگشت المدفعى به عراق، تشكيل گروهى جديد و برگزارى كنسرتهاى متعدد در داخل و خارج درواقع تولدى دوباره بود. با توجه به اين فعاليتهاى گسترده، شركت معروف EMI هم به اين خواننده پيشنهاد همكارى داد و حاصل اين همكارى هم انتشار چند آلبوم بود.
يكى از اين آلبومها اختصاص دارد به كنسرت المدفعى و گروهش در هارد راك كافه بيروت كه در سال ۲۰۰۲ انتشار يافت و دربرگيرنده اجراى زنده بهترين و معروفترين قطعاًت اين گيتاريست و خواننده محبوب، از جمله ترانه «بنت الشلبية» كه ملودى آن از ملوديهاى بسيار قديمى منطقه اندلس اسپانياست و بدون شك به گوش بسيارى از ايرانيان نيز آشناست.
الهام المدفعى تا سال ۲۰۰۴ اجازه خروج از عراق را نداشت و بعد از اين سال هم مانند بسيارى از هنرمندان و موزيسين هاى عراقى راهى اردن شد و در عمان پايتخت اين كشور، فصل تازه اى از زندگى و فعاليتهاى هنريش را شروع كرد. المدفعى خواننده اى است غير سياسى و تقريباً تمامى ترانه هايش هم درباره دوست داشتن و عشق است. تنها ترانه بغداد حال و هواى وطنى دارد و همچنين ترانه اى معروف به اسم «در آغوش گرفتن درخت انار» كه شعرش توصيفى است از دوران جنگ جهانى اول و سالهايى كه انگليسى ها با كنار زدن نيروهاى عثمانى، خود عراق را اشغال كردند.
همانطور كه در پيش اشاره شد، المدفعى هميشه سعى داشته كه پلى باشد بين موسيقى كشورش عراق و موسيقى مدرن غربى. در اجراى قطعاتش هم صداى سازهاى معمول غربى چون گيتار الكتريك، گيتار باس، درامز و ساكسيفون به گوش مى رسد و هم سازهاى اصيل عراقى و شرقى مثل قانون، نى و جوزه كه سازى است زهى شبيه كمانچه.
شمارى از كارهاى المدفعى هم كمى حال و هواى موسيقى Jazz و Bossa Nova را دارند، از جمله قطعه «الله عليك». كلام آخر هم از خود اين گيتاريست و خواننده پرآوازه عراقى است كه معتقد است «هنر آسيب پذيرى و دردهاى انسانها را بر زبان مى آورد و مى كوشد كه مرهمى باشد بر زخمهاى آنها.»