نمايشگاه جهانى كتاب فرانكفورت
با وجود آنكه در ايران شمار كسانى كه در كار نشر كتاب فعال هستند، كم نيست، تنها گروه كوچكى از ناشران ايرانى توانستهاند امسال در نمايشگاه جهانى كتاب فرانكفورت شركت كنند. اينكه چه چيز سد راه شركت شمار بيشترى از ناشران ايرانى در اين مهمترين نمايشگاه جهانى كتاب است، موضوع مصاحبهاي است با آقاى جلال فهيم هاشمى مدير نشر روزبهان در تهران و معاون اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران.
مصاحبه گر: کیواندخت قهاری
دویچه وله: آقای جلال فهیم هاشمی، چند انتشاراتی ایرانی امسال در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت دارند، اطلاع دارید؟
جلال فهیم هاشمی: البته من خبر منتشرشده ندارم، ولی در افواه است كه در گروهی که با تعاونی اتحادیه ناشران همراه هستند، ۱۶ ناشر است.
دویچه وله: آیا این چند درصد از کل انتشاراتی های ایران را تشکیل می دهد؟
جلال فهیم هاشمی: اگر انتشاراتی را جدی بگیریم، یعنی جواز نشر ماخذ باشد، ۸ هزار جواز نشر داریم و در محاسبه نمی گنجد. البته چند نفر هم مستقلا شرکت کرده اند. از جمله حوض نقره، حافظ نوین و خانم لاهیجی که جداگانه شرکت کرده اند که گویا میهمان نمایشگاه هستند. ولی بیش از ۵ نفر به ما، به اتحادیه ی ناشران، برای معرفی به سفارت برای ويزا مراجعه نکردند. اما در افواه هست که ۱۶ ناشر در آن گروه اتحادیه تعاونی ناشران اسم نوشته اند.
دویچه وله: چه روندی را طی می کند وقتی که یک ناشری بخواهد در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، مثلا، شرکت کند، در ایران چه روندی باید طی بشود؟
جلال فهیم هاشمی: از طریق وزارت ارشاد بایستی از اتحادیه برای برگزاری دعوت کنند. منتهای مراتب ۲ سال است که از اتحادیه ی تعاونی های ناشران دعوت مىكنند، عنوانشان هم اینست که این برای ناشران سراسر کشور عام تر است. در لفظ کار درستی است، ولی در معنا نه. بخاطر اینکه ۷۳ درصد نشر ایران در تهران انجام می شود و در قم و مشهد نیز نسبتا اقلام بالایی دارند و بقیه ی کشور به ۵ یا ۶ درصد نمی رسد. ولی آن تعاونی فراگیر است، یعنی حداقل اینکه ۵ یا ۶ تا از تعاونی شهرستانها در آن عضویت دارند. به آنها احاله شده، آنها آگهی و مصاحبه کرده اند و بعدهم چند فاکس برای انجمن های فرهنگی در ایران فرستادند، ما چند انجمن فرهنگی داریم که بعضی هایشان هم زيرمجموعه ی اتحادیه ی ما هستند، ولی در هرحال آنها در عمل مستقل اند: انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان، انجمن فرهنگی ناشران آموزشی، انجمن فرهنگی ناشران دانشگاهی. به اینها جداگانه فاکس شده است و هر بخشی را به یکی شان برای عضوگیری واگذار کرده اند. مجموعا، طبق اطلاعی که ما داریم، ۱۶ ناشر نام نویسی کرده اند. حالا اگر کانال دیگری هست برای ويزا، من نمی دانم. فقط می دانم که تقریبا ۵ نفر برای معرفی به سفارت آلمان، برای دریافت ویزا، مراجعه کرده اند.
دویچه وله: چرا اینقدر تعداد ناشرانی که ثبت نام کرده اند، کم است؟
جلال فهیم هاشمی: برای بازدید تعداد مسلما بیشتر است. البته مثلا می شود به این رقم ۱۰ تا اضافه کرد و نه اینکه اقلامی درشت باشد. اما بیشترش، من فکر می کنم، بخاطر اینست که کتابهایی که فعلا در ایران، اعم از تالیف، چون ترجمه که اصلا قابل ارائه نیست، تالیفات چندتا مانع برای آوردن به نمایشگاه دارد، اول آنكه موضوعات عام نيست، موضوعات جهانی نیست، بعد در مورد ادبیات مسألهی ترجمه ها هست. چیزی که خیلی راحت آنجا در دنیا می تواند خریدار داشته باشد و می شود برای رایت اش معامله کرد بیشتر کتابهای مصوری است که از عکس های نقاط مختلف ایران، مناطق تاریخی، مناطق دیدنی یا از صنایع و غیره گرفته می شود و به صورت کتاب چاپ می شود و اغلب ترجمه های خوبی هم همراه دارد، بخصوص ترجمه هایی که مرحوم کریم امامی می کرد ترجمه های خیلی معتبری بودند در این زمینه ها، و با کمک آن ترجمه ها که مطلب چندانی هم نداشت، چون بیشتر عکس بود، آنها طالب داشت. با اینکه من هنوز معامله ی جدی ندیده ام که انجام شده باشد. ولی طالب داشت و من در كرواسى و در فرانکفورت ناظر بودم که حداقل توجه و عنایتی به آن مردم داشتند.
دویچه وله: موانعی را که الان اشاره کردید به آن که باعث می شود بسیاری از ناشران ایرانی نتوانند کتابهایشان را عرضه کنند، به نظر شما چگونه می شود اینها را به مرور از بین برد؟
جلال فهیم هاشمی: قبلا هم گفتم، موانع از این دست است، وقتی که به اصطلاح یک آگهی عام می دهند خوب هرکس می تواند بیاید و شرکت کند. منتهای مراتب بفرض من با کتاب تاسیسات بیایم به نمایشگاه آلمان برای فروختن رایت، که مرکز اصلی تاسیسات در خود آلمان است یا فرض بفرمایید کتابهای در زمینه ی مثلا گل سازی و گلکاری و از این دست که خیلی از منابع ما، غیر از گلکاری سنتی مان، اصلا خارجی است. بعد ادبیات است که مسئله ی ترجمه اش خیلی اهمیت دارد و بایستی در حد خیلی بالایی باشد تا بشود ارائه کرد یا پیشنهاد فروش کرد و یا از طرف مقابل کسی شایق باشد که بخرد، آنهم بایست از آن یک ترجمه ای، یک خلاصه ی مختصری یا متنی اساسی داشته باشد. اینها مانع اصلی است. بعد هم کتابهای تحقیقی خیلی مهم مان هم اغلب مفصل است، مثل کار آقای محمدی که ۵ جلد است و یا «هزاره های گمشده» آقای دکتر رجوی ۵ جلد است. اینها اغلب سخت است، اینها کتاب هایی است که واقعا ارزش جهانی دارد و در کل نشر ۳۵هزارتای سال گذشته ی ما گم است. چیزی نیست که بشود روی آن حساب کرد و ۱۰ عنوان یا ۱۵ عنوان چیز تعیین کننده ای نمی تواند باشد. اما ما مانع دیگری نداریم که مثلا بگوییم که هر ناشری حق ندارد. هر ناشری که دلش می خواهد می تواند با عناوینی که دارد برود، ولی دست خالی برمی گردند، و مشکل اصلی اینست که کتاب هایشان را باید برگردانند. یک حمل از این طرف دارند و یک حمل هم از آنطرف. اقتصادى نیست و می دانند که موفق نمی شوند. درهرحال موانع اصلی موانع اقتصادی است.
دویچه وله: آیا زمینه هایی هست که ناشران ایرانی بتوانند بیشتر روی آن نیرو بگذارند و سرمایه گذاری کنند تا این کتابها بتواند بازار جهانی هم پیدا کند؟
جلال فهیم هاشمی: دارد این کار می شود و اين در ایران دارد رخ می دهد. اولا عکس قضیه رخ داده است. یعنی با وجود اینکه ما عضو کپی رایت نیستیم چند ناشر معتبر ما شروع کرده اند، ولو اینکه در خطر است. یعنی قرارداد می بندند و دیگری هم بدون قرارداد این کتاب را منتشر می کند. اما اینها از این جهت که کارشان بسیار اصولی است و می خواهند کار ماندگار بکنند، الان شروع کرده اند و رایت را مستقلا می خرند. ۶ـ۵ تا ناشر را می دانم که تا حالا اینکار را کرده اند، از جمله فرهنگ معاصر، آقای دکتر آرش حجازی، آقای امیر حسین زادگان ققنوس. اینها شروع کردند و دارند یک کاری می کنند برای خرید رایت. اما عکس آن آنقدرها استقبال نشده و آن چیزی که از ادبیات معاصر بخصوص ترجمه شده، من فکر نمی کنم به ده تا برسد. جزو این موانع یکی اینست که هر ناشری با توانی که در ایران دارد نمی تواند یک ارتباط جهانی داشته باشد. باید یک مراکز فرهنگی جهانی وجود داشته باشد، که البته اینکار شروع شده است. البته این کار در دنیا هست، ولی برای حوزه ی فارسی هم، مثلا من یک کتاب خیلی موفقی دارم با عنوان «سهم من» که درچاپ اولش در اسپانیا کسی با خانم صنیعی قرارداد بست که به اسپانیایی یا آلمانی یا انگلیسی ترجمه اش کند. الان کتاب به چاپ یازدهم در طول دوسال و نیم رسیده، هیچ اقدامی آن موسسه نکرده است. بطوری که مثلا سبب شده موسسات دیگری هم که پیشنهاد کرده اند، در رابطه با آن قراردادی که وجود دارد، ایشان نتوانسته اقدامی بکند. باید یک حوزه هایی اینکار را بکند که هم کار فرهنگی بکند، هم کار اقتصادی. وگرنه در ایران ناشرانی که بتوانند راسا اقدام بکنند برای فروش رایت یا انتشارات شان شاید به ۱۰ نفر هم نرسند، ولی اگر یک سازمانهای جهانی یا شرکت های فرهنگی باشند اینکار را می شود کرد و ممکن است از مواردی باشد که کمک کند به گسترش اینکار که از این خمودگی دربیاید.
دویچه وله: آقای هاشمی، همانطوری که می دانید امروز نمایشگاه کتاب فرانکفورت گشایش یافته و شما اشاره کردید که یکبار در این نمایشگاه شرکت داشته اید. الان چه احساسی دارید؟
جلال فهیم هاشمی: من بعنوان بازدیدکننده شرکت داشتم.
دویچه وله: الان احساس تان چیست که ایران هستید و اینجا نمایشگاه بهرحال بزرگترین نمایشگاهی ست که در حوزه ی کارتان امروز گشایش یافته است؟
جلال فهیم هاشمی: باید بگویم، با اصطلاح خودمان، که دلم پر می زند. بخاطر اینکه برای من بسیار شگفت انگیز است. برای من بسیار جالب بود و آن شور و آن حرارت و آن توجهی که ناشران به کار خودشان دارند، و متاسفانه ما از خودمان ۲۰تا آدم بیشتر نداریم که در غرفه ها سربکشند، مذاکره بکنند، کتابها را به دقت ببینند. ولی در سطح جهان و مردمان مختلف و با نیت های مختلف که آنجا شرکت کرده بودند، اصلا همان شور و حالشان من را دگرگون کرد. من در سنین جوانی نیستم، من ۵۵ سال است که اینکار را می کنم و الان هم حدود ۷۰، ۶۷ سال ام است، ولی واقعا یک شور و یک روحیه ی جدید و عالی ای را پیدا کردم از دیدن این نمایشگاه و امسال هم نتوانستم، گرچه همیشه آرزویم هست که بتوانم بروم، ولی امسال متاسفانه نتوانستم.
دویچه وله: امیدواریم که در سالهای دیگر بتواند نمایشگاه کتاب فرانکفورت میزبان شما باشد.
جلال فهیم هاشمی: در ایران هم نمایشگاه ۱۸ دوره برگزار کردیم. من فعالانه، بعنوان یک ناشر، شرکت کردم و در چهار سال گذشته هم بعنوان عضو کوچکی از اتحادیه حضور غیرمستقیم داشتم و خیلی خیلی آرزو می کنم که ما حداقل بتوانیم به یک، نه به آن توان و به آن میزانی که کار در فرانکفورت انجام می شود، ما هم اینجا بتوانیم خودمان یک چیز مستقلی داشته باشیم. ما هرسال گرفتاری هایی داریم برای تهیه سالن و این حرفها، برای همین خیلی آرزو می کنم که ما هم بتوانیم چنین تشکیلاتی برقرار کنیم.
دویچه وله: آقای جلال فهیم هاشمی، از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید، از شما بسیار سپاسگزارم.