مردم شريف و آزادهی ايران
چنان كه میدانيد مدتی است حلقههای فشار تنگتر شده است. و همچنين با ناديده انگاشتن تعمدی ويرانیها ، حمله به ارزشهای فرهنگی و ميراث ملی و دستگيری شهروندان فعال، ابعاد گسترده و نگران كنندهتری يافته است.
به نظر میرسد همهی اين اقدامها با تصميمهای مشخص و هدايت شده صورت میگيرد، دادگاههای مطبوعات برای توقيف چند نشريهی باقی مانده فعال شدهاند. نشريههای موجود به بيشترين حد تهديد كشانده شدهاند. مسئولان مربوطه از زائد و غيرلازم بودن مطبوعات سخن میگويند. حقوق زنان در تصميمهای جديد همچنان ناديده انگاشته شده است. سايتهای اينترنتی همچنان فيلتر میشوند. شورای عالی انتقلاب فرهنگی در برابر هنر و انديشه از جمله سينما و پژوهشها و آفرينشهای آزاد و خلاقانه علنا موضعگيری رسمی میكند. سانسور و مميزی كتابها تشديد شده است ، وضعيت زندانیهای سياسی از جمله ناصر زرافشان ، عبدالفتاح سلطانی ، اكبر گنجی ، مسعود باستانی و... همچنان در ابهام است. هر روز گزارشهای تازه تری از دستگيری آزادی خواهان منتشر میشود، و خبر صاف سازی گورستان خاوران و قطعه ٣٣ بهشت زهرا نيز در رسانهها درج شده است.
ناامنیهايی كه جريانهای مشكوك در پی تنشهای سياسی پديد میآورند، امنيت جامعه را به خطر انداخته است.
حمله به روزنامهنگاران ، از جمله معصومه باباپور (خبرنگار اهل تبريز كه با چاقو به شدت مجروح و بستری شده است) ادامه دارد. در چنين شرايطی از وعدههای امنيت و عدالت و مهرورزی و تامين نيازهای مادی و فرهنگی هيچ خبری نيست. و میشنويم كه ميراثهای ملی كه در واقع به تمدن بشری تعلق دارند در معرض نابودی است و مردم از خود میپرسند غارتگران ميراث ملی و حمله كنندكان به ارزشهای فرهنگی و عاملان دستگيری اهل قلم و سركوب آزادی انديشه، چه كسانی هستند كه مسئولان از شناسايی و معرفی آنها شانه خالی میكنند.^
ما اعضای كانون نويسندگان ايران وظيفه داريم در راستای منشور خود هرگونه برخورد ضد فرهنگی را همچنان افشا كنيم.
كانون نويسندگان ايران
١١ / ٨ / ١٣٨٤