عمران صلاحی یکی از معروفترین و مجبوبترین طنزنویسان امروز ایران است. در طنزهای او آرامشی وجود دارد که در رفتار و منشاش نیز به چشم میخورد. طنزهای عمران صلاحی نویسندهای تیزبین و هوشیار را نشان میدهد که موقعیتهای طنزآمیز زندگی روزمره را با کلامی روشن و شفاف، بدون طول و تفصیلهای زائد بر کاغذ آورده است.
عمران صلاحی در کنار نوشتن طنز به سرودن شعر و ترجمه و پژوهش نیز میپردازد. او که پیش از انقلاب از همکاران «توفیق» بوده اکنون، از جمله، با مجلهی«گلآقا» نیز همکاری میکند. بارها نشریهای به خاطر طنزهای او به دردسر افتاده یا حتا به تعطیلی کشانده شده است. آیا در کنار شعر و تحقیق و طنز بستن مجله نیز به یکی از تخصصهای او تبدیل شده؟!
«والله ما را جزو «بستنی»ها حساب نکنید. ما تلاشمان این است که باز بکنیم. اما گاهی یک چیزی توی این لولهها گیر میکند که آن دیگر تقصیر من نیست. یعنی من نمیدانم چرا اینجوری شده. خوشبختانه مجله کارنامه که اخیرا... اِ ... بد شد، خواستم بگویم نوشتهی من باعث تعطیلیاش نشد. از این نظر خوشبختانه و از بابت تعطیلی بدبختانه. خب طنز عوارض جانبی دارد و دست خود آدم هم نیست. من بعضی وقتها خیلی هم مراعات میکنم که پا روی دم کسی نگذارم، ولی متاسفانه محدودهی دم افراد مشخص نیست و یکهو میبینی هرجا پا میگذاری روی دم یک نفر پا گذاشتهای. جایی نوشته بودم چون این دمها به همدیگر وصل هستند، دم این را لگد میکنی صدای یک نفر دیگر بلند میشود. این پیچیدگی دمها یک مقدار کار را پیچیده کرده است. اما نه...، من اصلا دوست ندارم هیچ روزنامهای تعطیل بشود!»
طنز در میان ما ایرانیان، جایگاهی ویژه دارد. ایرانیان در مورد هر واقعهای، چه رویدادی سیاسی مانند انتخابات باشد و چه ضایعهای طبیعی مانند زلزله، با سرعتی غریب، صدها لطیفه میسازند. چنان که طنز را شاید بتوان یکی از وسیلههای اصلی بیان خواستهها و نظرات ایرانیان به حساب آورد. بعضی اعتقاد دارند، به رغم این، ما ایرانیان گاهی ظاهری زیادی جدی به خود میگیریم و در رفتار اجتماعی، خود را خشک و رسمی نشان میدهیم. آیا طنز در میان ما جایگاهی متفاوت با دیگر ملتها دارد؟ صلاحى ميگويد:
«والله نمیدانم، کشورهای خارجی را زیاد مطلع نیستم ولی تصور میکنم آنجا طنز این بردی را که توی ایران دارد نداشته باشد. یعنی اینجا خیلی تاثیر میگذارد. این که علتاش چی هست، شاید این تابوها، ممنوعیتها و این خط قرمزهایی که وجود دارد باعث شده که طنز تاثیر بیشتری داشته باشد. اصلا یکی از خواص طنز این است که از این خطهای قرمز عبور کند. یعنی هر جا یک ممنوعیت یا محدودیتی هست، طنز دوست دارد برود درست وسط همانجا که تابلو زدهاند ورود ممنوع. حالا این ممنوعیت ممکن است جنبهی سیاسی یا اجتماعی داشته باشد یا جنبهی جنسی و امثال اینها. یعنی میبینیم که همه خیلی رسمی و خیلی عصاقورت داده هستند و طنز میآید و این رسمیت را به هم میزند. شاید چون توی ایران این رسمیتها خیلی بیشتر هستند، به همین علت طنز هم تاثیرش بیشتر است.»
آثار عمران صلاحی را میتوان ادامهی ارجمند کار طنزنویسان بزرگی چون عبید زاکانی و دهخدا دانست. صلاحی در گفتگوها و نوشتههای بسیاری علاقه و احترام عمیق خود را نسبت به دهخدا عیان و بیان کرده است. به اعتقاد او «چرند و پرند» دهخدا را میتوان سرمشق بیبدیلی برای طنزنویسان قلمداد کرد.
صلاحی ۵۹ ساله تا کنون بیش از بیست کتاب شعر و نثر منتشر کرده که ترجمههایی از آثار شاعران ترکزبان و گزیدهای از نوشتههای «طنزآوران امروز ایران» نیز در میان آنها به چشم میخورد. پس از «حالا حکایت ماست» و «از گلستان من ببر ورقی»، «عملیات عمرانی» سومین مجموعه از طنزهای مطبوعاتی این نویسنده را در بردارد که اواخر سال ۸۲ توسط انتشارات معین روانهی بازار شد. تازهترین مجموعه شعر عمران صلاحی «در یک زمستان و اشعار دیگر» نام دارد که ۹۰ شعر از سرودههای او، از سال ۶۶ به بعد را مجموع کرده و قرار است به وسیلهی انتشارت نوید منتشر شود.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران