تهران- خبرگزاري كار ايران
ايرانيان باستان مي پنداشتند كه "بغ مهر" در كوه البرز در يك غار از فروغ زاييده شده است، چون از برخورد دو سنگ آذري سخت به همديگر آذرخش مي جهد، از اين رو پيدايش مهر را هم چنين مي پنداشتند كه مهر هم مانند آذرخش از دل سنگ برون جسته است پس نبايد پنداشت كه مهر از سنگ زائيده شده ،بلكه زاده فروغ است و به جهان آمدنش چنين است.
ايرانيان باستان شب يلدا را زاد شب مهر مي پنداشتند, يلدا , واژه سرياني و به معني تولد است با آنكه از تاريكي شب يلدا سخن زياد گفته شده است ،اما هر شب يلدايي تاريك نيست .
تاريكي و روشنايي شب يلدا بستگي به گردش ماه هاي قمري در ماه هاي خورشيدي دارد. شب نشانه تاريكي اهريمني و روز نشانه روشني ايزدي است. چون شب يلدا بلند ترين شب سال است كه پس از آن روزها بلند مي شود و روشني بر تاريكي چيره مي گردد. از اين رو شب آغاز زمستان را زاد شب ايزد فروغ پنداشته اند كه پس از چند هزار سال هنوز آريايي ها آنرا جشن مي گيرند. در ايران به نام شب يلدا و درنزدعيسويان اين شب به زاد شب حضرت مسيح (ع) نام گرفته است .
ايرانيان دوران كهن، براي اين كه اين شب ها را كه تا اندازه اي بي آزارسازند , آتش افروختند تا هم روشنايي در خانه باشد و هم به خاطر نيرويي اور مزدي ديوان و پريان و جادوگران از خانه دور شوند. زيرا عقيده داشتند در خانه اي كه آتش در آن هست ديوان و جاودان راه نمي توانند يافت .
ايرانيان در اين شب ها, به ويژه در شب هاي دراز زمستان به دور آتش گرد مي آمدند و پاسي از شب را در آنجا مي گذرانند. اين شب ها كه به دور آتش مي گذشت آتشان نام داشت و امروز نيز در روستاهاي خراسان به شب نشيني آتشان مي گويند .
خاموش شدن آتش گناهي بزرگ بود, چون معتقد بودند كه پس از خاموش شدن آتش ارواح زيانگر به خانه مي تازند .رسم بر اين شد كه هر شب تا پگاه كسي نگاهبان آتش باشد تا خاموش نشود .
طولاني ترين شبهاي سال شب انقلاب شتوي است كه پس از آن آفتاب از برج قوس نيماسپ به برج جدي تحويل مي شود و روزها اندك اندك بلندتر مي شود. طولاني ترين شب سال نظر ايرانيان نحس بود و در فرهنگ ها نيز از نحوست آن سخن رفته است. چرا كه مردم مي پنداشتند كه در اين سرماي سخت زمستاني كه از ديدار خورشيد محروم بودند و بنا بر عقيده مذهبي مهم اعتقاد داشتند كه اين شب طولاني ترين حمله اهريمن را در پي دارد و چون فرداي آن شب روشنايي , روشنايي غالب مي شد و روز طولاني تر مي شد. مردم براي دفع نحوست آن شب و باز آمدن خورشيد در فرداي آن شب به تساوي مي نشستند و گرد هم به دور آتش جمع مي شدند و در انتظار بر آمدن خورشيد و در واقع زايش دوباره خورشيد بودند كه نحوست شب دراز را با تولد خود از بين مي برند. ايرانيان , براي اينكه در شب يلدا كه شب كشتن اهريمن است ،خوش بگذرد بازمانده هاي ميوه هاي پاييزي را جمع كرده و بر خوان مي نهادند و گاهي تا بامداد شادي و شب زنده داري مي كردند اين ميوه هاي خشك و تر" ميزد "نام داشت و ميهماني مذهبي بود و فديه اي بود كه نثار اورمزد مي كرد و چون پس از زمستان فرا مي رسيد و ديگر ميوه اي پروده نمي شد اين خوان ميوه و خوراكي ها شگون داشت و زمستان را كه پيش بود پر بركت مي كرد. امروز نيز همين رسم به جاي مانده است و در اين شب معمولا انار و سيب و به و خربزه و هندوانه و دانه هاي انگور آويخته كه به ويژه در آذربايجان براي همين شب ذخيره شده اند و ميوه هاي خشك زينت مجلس شب چله در خانه ها است تا بيدار ماندن را در اين شب مطبوع و دلنشين كنند .
ايرانيان به اين ترتيب به پيشباز شب چله مي رفتند كه از روز يكم دي ماه آغاز مي شد و تا دهم بهمن ادامه داشت و اين چهل روزي است كه شدت سرما در آن زياد است پس چله كوچك آغاز مي شود و بدين مناسبت كوچك خوانده مي شد كه شدت سرما در آن كمتر بود و اين چله هم تا 20 اسفند ماه ادامه مي يافت و از آن پس آغاز بهار بود و شكفتن شكوفه ها و برطرف شدن سرما .
ايرانيان را رسم چنان بود كه هرگاه نام روز و ماه برابر مي شد آن روز را جشن مي گرفتند .
ماه دي متعلق به اورمزد بود و دي كه از تحول واژه پهلوي "ددو " DAVV پديد آمده است از ريشه "دا" DA , به معني آفريدن و دادن است و "ددو " يا "دي " به معني آفريدگار است. روز اول هر ماه نيز "هرمزد" نام دارد و بدين ترتيب در اول دي ماه نام روز با نام ماه برابر مي شود و بدين ترتيب در اين روز جشن بزرگي برپا مي شد .
شب چله يادگاري دور از دوران اوستايي است ايرانيان قديمي سال دوازده ماهه را تمثيلي از جهان دوازده هزار ساله مي پنداشتند كه داراي دوره اي 365 روزه است و به چهار فصل به سه ماهه آن را تقسيم مي كردند .
آغاز سال عبارت بود از دوباره زاده شدن يا دوباره پيدايي خورشيد و آن اول دي ماه بود كه خورشيد از چنگال شبهاي اهريمني نجات مي يافت و كم كم فرمانروايي خود را در جهان مي گسترد. خورشيد مظهري از ايزد بزرگ "ميترا " نجات دهنده مسيح جهان بود كه مي بايستي در شب يلدا نيروهاي اهريمني را شكست دهد و همين ميترا خورشيد است و ايرانيان روز اول دي ماه را روز تسلط خورشيد بر جهان ميدانستند و روز تولد ميترا را كه در روز بيست و يكم دسامبر بود جشن مي گرفتند و زماني كه ميترا , ميترا پرستي به صورت ديني بزرگ در آمد و به روم رفت و از آنجا به جاي جاي جهان راه يافت. اين آئين در دينهاي ديگر هم ريشه دوانيد .
ايرانيان باستان مي پنداشتند كه ايزد مهر ناجي بشر و سوشيانت است و در آخر زمان بر روي زمان خواهد آمد و رستاخير خواهد كرد و به نياكان خود شربت بي مرگي خواهد داد و اهريمن و يارانش را با آتشي كه به جهان خواهد افتاد نابود خواهد كرد . پس از آنكه دين مسيحي در روم و مسيح رواج يافت و اندك اندك جاي آيين مهر را گرفت بيشتر آيين مهري كه از ايران مزدايي گرفته شده بود در دين مسيح به يادگار ماند و ميلاد مهر به ميلاد مسيح تغيير شكل داد و در مشرق زمين رواج يافت .
مراسم شب يلدا
آنچه از مراسم شب چله و شب يلدا در ميان همه مردم مانده است شب نشيني شب چله است در اين شب ميوه هاي تابستاني كه نگاهداري شده سفره شب چله را مي آرايند و مردم در كنار اين سفره به شادي مي نشينند. اما در شهرستان ها شب چله با مراسم بيشتري همراه است. در روستاهاي خراسان معمولا خانواده پسري كه با دختري نامزد شده است براي دختر هديه مي فرستد و رسم هديه فرستادن براي دختر در آذربايجان نيز مرسوم است . در آذربايجان به همراه هديه اي كه براي دختر مي فرستند آذوقه يكسال دختر را نيز به خانه اش مي فرستند و اين هدايا را در طبق هاي بزرگ كه با تور و نقل و هندوانه شب چله را كه به بهترين شكل ممكن تزئين كرده اند بر دوش جوانان فاميل مي گذارند و جوانان فاميل تا زماني كه شاباشي از سوي مادر دختر دريافت نكند اين هدايا را تحويل مادر عروس نمي دهد، اما پس از اينكه در آذربايجان به خانه شوي خود آمد ،اين مراسم توسط خانواده دختر انجام مي شود و خانواده دختر براي او هديه مي فرستد. در شهر خوي در اين شب خوردن پشمك كه شباهت زيادي به برف دارد رواج دارد. اما رسمي جالب در كرمان رواج دارد، در اين شب مردم تا صبح بيدار مي مانند و مي پندارند كه در آن شب باران به شكل هيزم شكني كه پشته هيزم را بر دوش دارد به خانه نياكان مستمند مي رود و به آنها هيزم مي دهد و اين هيزم ها تبديل به شمش هاي طلا مي شود ،اين رسم يادآور بابا نوئل در مراسم كريسمس است و نشان مي دهد كه يلداي ايران و كريسمس مسيحي از يك مايه سرچشمه گرفته است، از آنچه كه گذشت بر مي آيد كه برپايي شب يلدا از آئين هاي ايران باستان ريشه گرفته اند و درگذر زمان به جاي جاي جهان ريشه دوانيده اند پس بر ماست كه به هر چه با شكوه تر برگزار كردن اين شب ياد و خاطره اقوام كهن خويش را زنده و جاويدان نگه داريم .
منابع :
جهان فروري(خشي از فرهنگ ايران كهن) نوشته دكتر بهرام فروشي , انتشارات دانشگاه تهران
بغ مهر, بررسي و تاليف احمد حمامي , انتشارات داور پناه
لغت نامه دهخدا.