جمعه 30 دي 1384

ديدگاه‌هاي منوچهر آتشی، شمس لنگرودي، كاميار عابدي، احمد فريدمند، مرتضي اخوان، كاخي و حافظ موسوي درباره‌ شعر م. آزاد، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات

م.آزاد آذرماه سال 1312 در تهران متولد شد، در دانشگاه ادبيات خواند و سرايش شعر را از دهه‌ي 30 آغاز کرد؛ اما در دهه‌ي 40 خوش درخشيد. برخلاف اين ذهنيت که او را بيش‌تر عاشقانه‌سرا مي‌دانند، بيشتر شعرهاي او داراي مضمون‌هاي اجتماعي پنهان، عصيان، اندوه و مبارزه‌اند.

وي نخستين مجموعه‌ي شعر خود را با عنوان "ديار شب" (با مقدمه احمد شاملو) در سال 1334 منتشر كرد.

مجموعه‌هاي " قصيده بلند باد" (1348)، "آيينه‌هاي تهي‌دست" (1347)، "بهارزايي آهو" (1348)، " با من طلوع كن"، (1355)، گزيده‌اي از اشعار او"بايد عاشق شد و رفت" (1379) حاصل سال‌ها شاعري‌اش است.

آزاد علاوه بر شعر و نقد آن، در زمينه ادبيات کودکان نيز آثاري خلق کرده است و از فعال‌ترين نويسندگان ادبيات کودکان بود که کار در اين حوزه را با شکل‌گيري کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان آغاز کرد و نزديک به 50 عنوان کتاب و نوار کاست در اين زمينه از او منتشر شده است.

از کارهايش در زمينه ادبيات کودک و نوجوان، بازنويسي گزيده‌اي از داستان‌هاي مثنوي، گزيده شعرهاي عاميانه‌ي کودکان، گردآوري لالايي‌هاي منظوم با عنوان مادرانه‌ها و مهم‌ترين کارش، بازنويسي کامل شاهنامه به‌زباني ساده در دو بخش جداگانه براي کودکان و نوجوانان است كه مرگ به او مجال نداد كه پايان چاپ آنها را ببيند.

"پريشادخت شعر" (زندگي و شعر فروغ فرخزاد)، ترجمه شعرهاي "كارل سندبرگ"، ترجمه‌ي "طنزهاي وودي آلن"، "لي لي - لي‌لي حوضك"، "طوقي"، "عمو نوروز"، "كي از همه پرزورتره"، "بزبز قندي" و"خاله سوسكه كجا ميري؟" از آثار او در ترجمه و حوزه‌ي ادبيات كودك و نوجوان است.

به‌تازگي هم‌ز‌مان با ششمين سال‌روز درگذشت بيژن جلالي _ شاعر معاصر _، جمعي از اهالي ادب با حضور در مراسم اهداي جايزه جلالي، از محمود مشرف تهراني (م. آزاد) به‌همراه يدالله مفتون اميني تقدير كردند.

به گزارش خبرنگار ايسنا، ‌فرزند م. آزاد و همسر اين شاعر معاصر ديروز اظهار كردند كه كليه‌ي مراسم تدفين و سوگواري وي به‌صورت خانوادگي و در جمع دوستان او برگزار خواهد شد.

پسر م. آزاد هم‌چنين افزود: پدرم در سراسر عمر خويش به شركت و خودنمايي در مجامع مختلف علاقه‌اي نداشت و حال نيز لزومي ندارد كه مراسمي غير از آن‌چه كه وي مي‌پسنديد، برگزار شود.

پيكر م.آزاد به سردخانه‌ي بهشت زهرا (س) منتقل شده تا روز شنبه با حضور دوستان و اهل ادبيات، از مقابل منزلش تشييع شود و سپس به‌خاك سپرده شود.
-----------------------------

آزاد، يكي از برجسته‌ترين شاگردان بلافصل نيما

منوچهر آتشي _ شاعر فقيد معاصر _ سال ‌٨١ در شصت‌ونهمين سال‌روز تولد م.آزاد (محمود مشرف تهراني) به بيان ديدگاه‌هاي خود درباره‌ي اين شاعر هم‌نسلش پرداخت.

وي در آن زمان كه سه سال پيش از مرگ خود و رفيفش بود، به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: آزاد، هم‌نسل من و يكي از برجسته‌ترين شاگردان بلافصل نيماست؛ او جواني و تجربه‌هاي آغازين و شكوفايي و سرزندگي خود را در سال‌هايي گذرانده كه نيما زنده بوده و او و چند شاعر ديگر مثل مهدي اخوان ثالث، احمد شاملو و سياوش كسرايي و چند نفر ديگر مي‌توانستند خود را در سر راه نيما قرار دهند و گهگاه با آن پير مردم‌گريز، حشر و نشري داشته باشند.

شاعر ”چه تلخ است اين سيب” ادامه داد: در زمان اوج‌گيري نيما، كساني كوشيدند به پيروي از شعر آزاد اروپايي، شعر و شيوه‌هايي انقلابي‌تر را به بازار شعر فارسي وارد كنند؛ مثل تندر كيا، هوشنگ ايراني و احمد شاملو كه هيچكدام غير از شاملو، به عرضه‌ي اثري ماندگار موفق نشدند. توفيق شاملو هم از هوشياري و علاقه‌ي او به نثر درخشان كلاسيك فارسي، خصوصا نثر قرن چهارم و پنجم هجري مايه و پايه مي‌گرفت. مي‌توان گفت م. آزاد، در چنان زماني يا كمي بعدتر، به هنر شاعري روي آورد. اگر بخواهيم نشانه‌ها و نمونه‌هايي از تشابه آثار استاد و شاگرد مستعد او بياوريم، كافي است به كليات آثار هر دو شاعر (نيما و آزاد) نظر بيافكنيم. در كليات نيما ما با آثار متنوعي سر و كار داريم؛ از قصيده گرفته تا تغزل، قطعه، مثنوي و نوترين شعرها. در كليات م. آزاد نيز مي‌توانيم بخصوص شاهد غزل‌هايي باشيم كه بسيار محكم و دل‌انگيز است.

وي ‌افزود: آثار او قطعه‌هايي است كه نشانه‌ي تعلق خاطرش به شعر كلاسيك فارسي خصوصا تغزل‌ها و شورانگيزي است كه هميشه مي‌توان با لذت آنها را خواند؛ مثلا: چنگ اگر بود سرودي بود / جام اگر بود شرابي بود. اين شعر از دفتر اول او و از نمونه‌هايي است كه به قول خودش راضي به چاپ آنها نبوده است. با اين همه در اين دفتر و همين شعر، آزاد آغاز به شخصي كردن راه و شيوه خاص خود كرده است و ما اين ويژگي سبك و سياق را از همان ابتدا مي‌بينيم.

منوچهر آتشي همچنين گفت: آزاد خيلي زود در آثار بعدي راه واقعي و شناخته شده‌ي خود را پيدا مي‌كند و نه تنها ما را با شعاري مستقل و استخواندار مواجه مي‌سازد؛ بلكه بر ديگران هم تاثير مي‌گذارد. قبل از اين مدعا بگويم كه برخلاف نظرپردازي برخي تندروهاي شتاب‌آلود شعر نيمايي يا درواقع، انقلاب نيمايي شيوه و شعري خاص و محدود به خود او نبود كه ديگران را به راه‌هايي و تكاپوهاي فرساينده‌ي ديگر بكشاند. همچون كه بارها گفته‌ام، نيما تنها سنت‌شكني نكرده؛ بلكه آموزه‌ي شناخت ظرفيت‌هاي تازه‌ي زبان فارسي را به دست ما داده است. از اين‌روست كه من هميشه ادعا مي‌كنم كه شاعران متفاوتي همچون احمد شاملو، يدالله رؤيايي، سهراب سپهري و نصرت رحماني و ديگران، همه از قلمرو شناخت انقلاب نيما آبشخور گرفته و مستقل شده‌اند؛ يعني عرصه‌ي انقلاب نيما بيكرانه است و حتا شعر سپيد و كاملا مدرن را در برمي‌گيرد.

آتشي در پايان سخنانش افزود: باري، اين شعر، بر برخي محورها همچون بايد عاشق شد و رفت و ... حركت كرده و ساختاري پرمايه مي‌گيرد. م. آزاد چه در اين شعر و چه در شعرهاي ديگر مثل ”آري اين هجرت را پاياني نيست كه همه از گذشتن و رفتن و زندگي و مرگ سخن دارند” شعرهايي سازمان يافته و در عين حال سيال و متلاطم مي‌نويسد كه او را در رديف بهترين پيشكسوتان شعر مدرن ايران قرار مي‌دهد. مثلا در همان شعر “گفت فريادزنان اين همه نيست“ كه تعليق معنايي در آن به كار رفته و درك معنا را به تاخير مي‌اندازد.

منوچهر آتشي، متولد دوم مهر ‌١٣١٠، به‌تاريخ ‌٣٠ آبان ‌١٣٨٤ و م. آزاد، متولد ‌١٨ آذر ‌١٣١٢، در تاريخ ‌٢٩ دي ‌١٣٨٤ درگذشتند.
------------------------------------

از بهترين شاعران فرماليست ايران بود

محمد شمس لنگرودي _ شاعر و پژوهشگر _ درباره‌ي شاخصه‌هاي شعري آزاد، با اشاره به نخستين اثر اين شاعر با عنوان "ديار شب"، به خبرنگار ايسنا گفت: اين كتاب را آزاد در سال 1334 نگاشت كه احمد شاملو هم بر آن مقدمه‌اي نوشته و در آن هشدار داده بود كه اين‌قدر در فكر فرم بودن آزاد خوب نيست، بهتر است قدري هم در فكر محتوا باشد.

وي افزود: درواقع شاملو علاقه م.آزاد را به فرم ديده بود و به همين دليل هشدار مي‌داد؛ ولي او علاقه به فرم را ادامه داد؛ تا در دهه‌ي 40 از بهترين شاعران فرماليست ايران شد و بهترين شعرهايش را در اين دهه سرود.

لنگرودي با اعتقاد بر اين‌كه آزاد بين تفكر و شعرش دچار دوگانگي بود، تصريح كرد: او در شعرهايش بيش از هر چيز به فرم بها مي‌داد. آزاد با آن‌كه در شعرهايش براي محتواي سياسي ارزش قايل نبود، اما از ديگران انتقاد مي‌كرد كه چرا در شعرهايتان به محتواي سياسي بها نمي‌دهيد. درمجموع، شعرهاي آزاد، شعرهايي اجتماعي و سياسي است كه‌ اين دوگانگي مانع پيشرفتش شد.

شمس لنگرودي يكي از ويژگي‌هاي بارز م.آزاد را تلاش او در شناساندن فرم در شعر دانست و متذكر شد: اگر بخواهيم جايگاه آزاد را در يك كلام در شعر فارسي بيان كنيم، بايد گفت كه او از بهترين شاعران فرماليست ايران بود.
-------------------------------------

در يك ذهنيت موزون و منعطف نيمايي، به زبان خاص خود در شعر دست يافت

كاميار عابدي _ منتقد ادبي _ نيز با تقسيم بندي شعر آزاد از لحاظ محتوايي به دو بخش طبيعت‌گرا و نقد اجتماعي، در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، اظهار داشت: اين دو موضوع در سير شعرهاي آزاد از دهه‌ي 30 تا 60 ديده مي‌شود. او در يك ذهنيت موزون و منعطف نيمايي به زبان خاص خود در شعر دست يافت و هم‌چنان به اين فضا وفادار ماند.

وي افزود: در بعضي از شعرهاي آزاد اصالت شاعرانه اوج مي‌گيرد كه به دهه‌ي 50 مربوط بود و در بعضي‌ها با جنبه‌هاي سخنوري درهم مي‌آميزد.

عابدي با اشاره به فعاليت آزاد در زمينه ادبيات كودك ونوجوان و ترجمه، عنوان كرد: او به دليل اين‌كه در حوزه نقد ادبي هم فعاليت داشت، طريقه‌ي سخت‌گيرانه‌اي را در شعر داشت. آزاد معتقد بود كه اگر از هر شاعري شش يا هفت قطعه شعر كامل هم بماند، كفايت مي‌كند و پرگويي در شعر لازم نيست.
---------------------------------------

سرچشمه‌ي زلال زبان م. آزاد از نيما يوشيج جوشيده بود

احمد فريدمند _ شاعر _ نيز معتقد است: ضمن گرايش به طبيعت و پيوند آن با خلقيات انساني، يك نوع بي‌قراري و روشن‌زدگي در كارهاي م. آزاد ديده مي‌شود و شعرهايش بعضا اعتراضات اجتماعي - انساني و كمتر سياسي را نشان مي‌دهند.

وي افزود: نوعي زوالگرايي نوستالژيك كه مشخصه مشرب رمانتي‌سيزم است، ذهن م. آزاد را آبياري مي‌كرد.

فريدمند درباره نوع زبان اين شاعر، اظهار داشت: سرچشمه زلال زبان م. آزاد از نيما يوشيج جوشيده است. وزن نيمايي پرقدرت و به شكل ساختاري نسبتا محكم در كارهاي اين شاعر، نشسته است و سمبل و استعاره نيز با همان رويكرد نيما، البته كمي هيجاني‌تر، شعرهاي او را رنگ آميزي مي‌كند.

سراينده ”به اين شكل” (مجموعه شعر برگزيده جشن فرهنگ فارس) در ادامه تصريح كرد: لحن غنايي بيشتر شعرهايش، نشان از همان سمبليسم پرشور دارد؛ اما متاسفانه م. آزاد از پيانسيل لازم جهت رسيدن به زمان اكنون مثل بسياري جا ماند.

فريدمند گفت: م .آزاد در گروه هم‌سالان خود با بعضي از آنها تاثير متقابل دارد؛ فروغ فرخزاد، سهراب سپهري و منصور اوجي و در مدت زمان كوتاه، تاثيرهاي فريدون‌هاي توللي و مشيري نيز بر كارهاي او، قابل ذكر است. با اين همه، زبان او، زباني نرم، راحت و قابل قبول است و در شعر، جايي ماندگار دارد.
----------------------------------

تاثير م. آزاد بر شعر معاصر، به اندازه‌ي ميزان حضور او مشخص و معلوم نيست

اما مرتضي كاخي - منتقد و پژوهشگر - درباره شعر م. آزاد گفت: شعرش را خوانده‌ام و با آن آشنايي دارم و به حضور و كوشش او در شعر معاصر فارسي، آگاهي‌اش نسبت به نقد ادبي و اطلاع مبسوطش از جريانات معاصر شعري آگاهم. در كتابي هم كه سال‌ها پيش با نام ”روشن‌تر از خاموشي” منتشر كردم، چند نمونه از شعرها و نظريات او را درباره شعر، منعكس كردم.

وي با بيان اينكه م. آزاد را شاعر صاحب سبك بزرگي نمي‌داند، عنوان كرد: تاثير م. آزاد بر شعر معاصر، به اندازه ميزان حضور او مشخص و معلوم نيست.

كاخي گفت: او بيشتر جزو شاعران نيمايي و متمايل به شعر كلاسيك است. درواقع، شاعري مضمون‌گر است و بيشتر به طيف نيما، اخوان و فروغ متكي و متمايل است.

وي درباره مفاهيم مطرح شده در شعر اين شاعر معاصر نيز گفت: در شعر او مفاهيم غزلي و اندكي مفاهيم اجتماعي ديده مي‌شود.
-----------------------------------------

آزاد به انزاواي عجيبي گرفتار شده بود

حافظ موسوي _ شاعر _ هم در گفت‌وگو با ايسنا آزاد را يكي از شاعران برجسته‌ي اواخر دهه‌ي 30 و40 دانست و تصريح كرد: او با لحني ويژه شعر را به سمت‌هايي برد كه اوج و كمال آن در شعر فروغ فرخزاد به ثمر نشست.

به گمان وي از ويژگي‌هاي م.آزاد، نوع بهره‌گيري بود كه او از يكي از شاخه‌هاي شعر نيمايي، يعني در شعر آزاد داشت. در اين شعرهاي آزاد با نوعي هراس و اضطراب انسان مدرن مواجه هستيم؛ هراس از ناشناخته‌ها، بي‌هويتي‌ها، گير كردن در برزخي كه مي‌خواهد نه به سنت ربطي داشته باشد و نه از مجاب‌كنندگي دنياي مدرن برخوردار باشد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

موسوي افزود: در همان سال‌ها، شعر آزاد به‌طور وسيعي در ميان شعرخوان‌ها و جامعه‌ي ادبي رواج يافت. خيلي از منتقدان نامدار همان روزگار از آزاد به‌عنوان چهره‌اي متفاوت و اميدي براي جانشيني شاعران بزرگ نسل‌هاي قبلي ياد كردند.

وي از ويژگي‌هاي كار آزاد را آشنايي‌اش با ادبيات غرب دانست و تصريح كرد: او در عين اين‌كه ادبيات غرب را مي‌شناخت، با ادبيات ايران هم آشنايي خوبي داشت و با پشتوانه‌اي ادبي و فرهنگي مطمئن مسير خود را پي مي‌گرفت.

اين شاعر معاصر با اشاره به انزواي آزاد در دو سه دهه‌ي گذشته، گفت: آزاد به انزاوايي عجيبي گرفتار شد؛ انزوايي كه از يك سو شرايط اجتماعي و سياسي جديد بر شاعران و همه هنرمندان تحميل مي‌كرد و از سويي ديگر، در خود آزاد انگيزه‌هايي وجود داشت كه تسليم شدن به انزوا را براي او توجيه مي‌كرد.

موسوي با ياد آوري اين‌كه آزاد بي‌ترديد يكي از شاعران بزرگ روزگار ما بود، اضافه كرد: او گرچه در تنگ‌دستي و فراموش‌شدگي در اين سال‌هاي اخير روزگار گذراند، اما دست كم براي كساني كه او را با آثارش از گذشته‌هاي دور مي‌شناختند، با همان هيبت و شكوه و وارستگي و مناعت طبع كه برخوردار بود، باقي ماند.

وي گفت: باآن‌كه در دو دهه‌ي اخير در عرصه‌ي ادبيات حضور نداشت، با اين‌حال نسبت به ادبيات و به‌خصوص شعر و هم‌چنين نسبت به جامعه‌اي كه در آن زندگي مي‌كرد، حساسيت نشان مي‌داد.

Copyright: gooya.com 2016