خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
خسرو ناقد سه كتاب ترجمه از آثار فدريکو گارسيا لورکا، اريش فريد و لشک کولاکوفسکي منتشر ميكند.
بهگزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اولين کتاب با عنوان «در سايهي ماه و مرگ» گزيدهاي از شعرهاي فدريکو گارسيا لورکاست که با مشارکت يکي از همکاران اسپانياييزبانش از متن اصلي اسپانيولي بهفارسي ترجمه کرده است.
اين کتاب که قرار است توسط انتشارات کتاب روشن تا ارديبهشتماه سال آينده در نمايشگاه کتاب تهران عرضه شود، در اوايل آذرماه بهمنظور دريافت مجوز انتشار به وزارت ارشاد فرستاده شده، ولي تاکنون مجوز انتشار آن صادر نشده است.
اين ناشر پيشتر نيز ترجمهي ناقد از کتاب «چرا جنگ؟» (بررسي روانشناسانهي پديدهي جنگ در مکاتبات آلبرت آينشتين و زيگموند فرويد) را منتشر کرده بود و چندي است که چاپ دوم آنرا به بازار کتاب روانه کرده است.
«در سايهي ماه و مرگ» بهصورت دوزبانه منتشر ميشود و افزون بر ترجمهي بيش از ٤٠ شعر از شعرهاي لورکا که در کنار متن اصلي آنها بهزبان اسپانيايي آمده، ترجمهي زندگينامهي خودنوشت لورکا و دو گفتوگو با او نيز بهکتاب ضميمه شده است. يکي از اين گفتگوها که کمتر از دو ماه پيش از مرگ لورکا منتشر شد، احتمالا آخرين گفتوگو با اوست که اکنون براي نخستينبار بهزبان فارسي ترجمه و منتشر ميشود.
بهگفتهي ناقد، لورکا در اين گفتوگو، شايد براي نخستينبار، بهاين موضوع مهم اشاره ميکند که مدتها بود برخي از دوستانش او را تحت فشار قرار داده بودند تا بهحزب کمونيست اسپانيا بپيوندد يا دست کم بهنوعي از آن پشتيباني کند. اما لورکا زير بار نميرفت و از اين کار امتناع ميورزيد. او ميگفت که ضد کمونيست نيست؛ اما بههيچ وجه از کمونيسم طرفداري نميکند. او حتا حاضر نبود مشترکا با روشنفکران کمونيست اعلاميهاي امضا کند. فقط در يک مورد، تلگرام تسليتي را که «اتحاد روشنفکران براي حفظ فرهنگ» در اسپانيا بهمناسبت مرگ ماکسيم گورکي خطاب به ملت و دولت روسيه شوروي فرستادند، امضا کرد؛ ولي با اين همه در مراسمي که در اسپانيا بهياد گورکي برگزار شد، شرکت نکرد. بنابراين، آنچه دربارهي همبستگي و وابستگي لورکا بهکمونيستهاي اسپانيا گفته ميشود، افسانهاي بيش نيست.
وي همچنين به اين موضوع اشاره كرد كه ١٨ ماه اوت سال ٢٠٠٦ ميلادي (٢٧ مرداد ١٣٨٥) مصادف است با هفتادمين سالمرگ فدريکو گارسيا لورکا، اين نامدارترين شاعر اسپانياييزبان؛ از اينرو ناشر کتاب اميدوار است هرچه زودتر مجوز انتشار اين کتاب صادر شود؛ تا بتواند بهاين مناسبت، ترجمهي تازهاي از شعرهاي لورکا را بهدوستداران شعرهاي او در ايران عرضه کند.
دومين کتابي که با ترجمهي خسرو ناقد براي انتشار آماده است، گزيدهي شعرهاي اريش فريد - شاعر آلمانيزبان اتريشي - با عنوان «مرگ را با تو سخني نيست» است.
اين مجموعه، ترجمهي بيش از ٦٠ شعر از فريد است، همراه با پيشگفتار مترجم و زندگينامهاي مسبوط براي معرفي اين شاعر را شامل ميشود.
كتاب يادشده در «مجموعهي شعر جهان» انتشارات علمي و فرهنگي پس از کسب مجوز انتشار، بهاحتمال بسيار در ارديبهشتماه آينده و همزمان با نمايشگاه کتاب تهران بهچاپ خواهد رسيد.
ناقد پيش از اين چند ترجمه از شعرهاي اريش فريد را در نشريههاي گوناگون و از آن جمله در مجلههاي «بخارا»، «کيان» و «سمرقند» منتشر کرده است؛ ازجمله اين شعر معروف:
پسربچهها/ بهشوخي/ سنگ/ بهسوي قورباغهها/ پرتاب ميكنند/ قورباغهها/ بهجد/ ميميرند
اريش فريد شاعري آلمانيزبان، يهودينسب و اتريشيتبار است كه بيش از نيمي از زندگي خود را در غربت سپري كرد. او پس از قتل پدرش بهدست گشتاپو (پليس مخفي رايش سوم)، زادگاهش را كه بهطور كامل بهاشغال نيروهاي ارتش هيتلر درآمده و بهآلمان ملحق شده بود، ترك ميكند و به لندن ميرود. مدتي در اين شهر بهسختي روزگار ميگذراند و بهدشواري و با اشتغال به كارهاي طاقتفرسا، امرار معاش ميكند. پس از آن چند سالي نيز در بخش آلمانيزبان راديو بيبيسي بهکار مشغول ميشود؛ ولي پس از پايان جنگ بهوطنش باز ميگردد.
از اريش فريد همواره بهعنوان «شاعر سياسي چپ» ياد ميشود. شعرهاي او در دوران جنبش دانشجويي در دهه ٦٠ و ٧٠ ميلادي در اروپا و در ميان دانشجويان رواج و محبوبيت بسيار يافت.
بهگفتهي ناقد، او با شعرهاي سياسي خود نشان داد كه اين نوع شعر نيز بهنوبهي خود در افكار عمومي ميتواند تأثير گذارد و حتا در گسترش جنبشهاي اجتماعي مؤثر باشد. فريد از اهميت و تأثير و نفوذ كلام مكتوب در جامعه - بويژه آنگاه كه در قالب شعر و داستان ريخته ميشود - بهخوبي آگاه بود و از آن بهطرز مطلوبي بهره ميجست؛ اما هيچگاه از «قدرت كلام» سوءاستفاده نكرد و هرگز آنرا به كينه و خشونت نيالود. او با آنکه خود و خانوادهاش قرباني خشونت نظام تمامتخواه فاشيسم بودند، اما جزو آن دسته از قربانيان خشونت نبود كه با از ميان رفتن خشونتگرايان، خود، خشونتگرا ميشوند و از قهر و زور همچون ابزاري براي بهكرسي نشاندن حرف و راه و روش خود استفاده ميكنند. فريد شاعر عشق بود و زندگي؛ و نه شعارساز نفرت و مرگ.
وي وجه تمايز شعرهاي فريد را با ديگر شعرهاي سياسي در اين ميداند كه او نه هيچگاه خشونت را تبليغ ميكند و نه مرگ و كشتار را؛ بلكه كوشيده است تا چهره زشت و غيرانساني خشونت و خشونتگرايان را با نازكبيني خاص خود نشان دهد و بنماياند.
کتاب ديگر به ترجمهي اين پژوهشگر ساكن آلمان، مجموعهاي از گفتارها و گفتوگوهاي «لشک کولاکوفسکي» - فيلسوف لهستانيتبار - است.
ناقد عنوان «زندگي بهرغم تاريخ» را براي اين کتاب در نظر گرفته است؛ اما ناشر بهخاطر وضعيت کنوني نشر و دشواريهايي که بر سر راه کسب مجوز انتشار کتابها موجود است، فعلاً از فرستادن اين کتاب، تا اطلاع ثانوي، به وزارت ارشاد صرفنظر کرده است.