شنبه 30 ارديبهشت 1385

انتقاد نشريه داخلي سپاه از فيلمهاي كافه ستاره و عصرجمعه و رازها، سينماي ما

سينماي ما - هفته نامه صبح صادق نشريه داخلي سپاه از فيلمهاي كافه ستاره و عصرجمعه انتقادكرد .مطلب كامل اين نشريه به شرح زير است: همانگونه كه در شماره پيش به آن اشاره شد، يك انسان آزاد انديش و بي طرف با تامل و تعمق در نظرات مدافعان كنوني فمينيسم متوجه مي شود كه طرفداران مكتب فمينيست بيش از آنكه خواستار احقاق حقوق زنان باشند در جهت دستيابي به مطامع سياسي خود گام برمي دارند، اگر چه در اين ميان نمي توان به انگيزه پيدايش اين تفكر در قرون گذشته نيز بي تفاوت بود كه خاستگاهي بر حق در دنياي غرب محسوب مي شد. به معناي ديگر اين خاستگاه مثبت در طول تاريخ مثل هر انقلاب و انديشه اي كه خاستگاه ديني و الهي نداشته، به سرعت از مسير و هدف خود منحرف شده و به جايي رسيده كه امروزه هدفش نه تبيين قوانين براي اصلاح جامعه بلكه دگرگون كردن آن است.
نفوذ اين تفكرات و باورهاي غربي در كشور ايران نيز نفوذ يافته است كه بروز آن را مي توان در بسياري از فيلم ها، كتاب ها، مقالات و... شاهد بود. در جشنواره امسال با تعداد كثيري از آثار روبرو بوديم كه به نحوي در راه گسترش اين تفكر گام برمي داشتند.
عصر جمعه ساخته مونا زندي از ديگر آثار شركت يافته در جشنواره فجر بود كه با پرداختن به موضوع زنان در جامعه به اصطلاح پرده اي ديگر از معضلات آنان را به تصوير در آورد. بحث تجاوز به عنف از جمله موارد تاسف انگيز و مشمئز كننده اي است كه در سراسر دنيا قربانيان زيادي داشته است. بر اساس آمار رسمي و غير رسمي منتشر شده اين موضوع در ايران نيز معضلات فراواني براي دختران و زنان بيگناه جامعه ايجاد كرده است. معضلي كه به خصوص در سال هاي اخير دامنگير شهرهاي بزرگي چون تهران شده است. آناني كه قربانيان اين عمل غير انساني مي شوند همواره با معضلات فراوان و گاه لاينحلي از سوي سايرين و حتي اقوام نزديك خود روبرو مي شوند كه پريشان حالي آنان را دو چندان مي كند. بي شك پرداختن سينما به عنوان وجدان بيدار جامعه به اين موضوع به خودي خود امري پسنديده و قابل ستايش است اما هنگامي كه در كنار مطرح كردن اين معضل، موضوعاتي طرح مي شود كه تنها در جهت تخريب ارزش ها و باورهاي ملي و ميهني پا به عرصه وجود گذاشته اند، مسئله شكل جديدي به خود مي گيرد.

عصر جمعه
كارگردان: مونا زندي
تهيه كننده: جهانگير كوثري
نويسنده: فريد مصطفوي
بازيگران: رويا نونهالي، هانيه توسلي، مهرداد صديقيان
شقايق سال هاست كه زندگي خود را از راه آرايشگري تامين مي كند. او به همراه اميد، پسر نوجوانش كه به تازگي از مركز بازپروري آزاد شده، زندگي مي كند. شقايق به اميد ازدواج با مرد جواني كه از چندي پيش با او رابطه برقرار كرده، تمامي پس انداز خود را به عنوان سرمايه كار در اختيار وي مي گذارد غافل از آنكه مرد جوان كلاهبردار حرفه اي بوده و پس از تصاحب پولها هرگز خبري از او به دست شقايق نمي رسد.
بنفشه خواهر شقايق به اميد يافتن شقايق كه پانزده سال پيش خانه را ترك كرده، به تهران آمده است. او با زحمت فراوان سرانجام آدرس منزل خواهرش را پيدا مي كند و در اين جستجو درمي يابد كه شقايق نام خود را به سوگند تغيير داده است. سوگند كه به هيچ وجه حاضر نيست تا بنفشه را به منزلش راه دهد سرانجام با وساطت و اصرارهاي يكي از دوستانش او را مي پذيرد.
پدر شقايق پانزده سال پيش او را به دليل باردار شدن غير شرعي از منزل بيرون كرده و هرگز حاضر نشده بود تا از زبان شقايق از واقعيت ماجرا آگاه شود. شقايق براي بنفشه توضيح مي دهد كه چگونه عموي آنها در كمال سنگدلي موجب بي حرمتي شده و اميد حاصل عمل خلاف عفت و متجاوزانه او بوده است. شقايق مي گويد كه چگونه پدر هرگز اجازه نداد تا شقايق از خود دفاع كند و بي رحمانه او را از منزل بيرون كرد. اميد در همين زمان بدون آنكه مادر و خاله اش مطلع شوند وارد خانه شده و در مي يابد كه بر خلاف اينكه فكر مي كرده پدرش سال ها پيش دنيا را بدرود گفته، پسري حرامزاده است. اميد پس از فرار از خانه بر اثر درگيري و سرقت ماشين در كانون اصلاح و تربيت زنداني مي شود و ادعا مي كند كه ديگر هرگز حاضر به ديدن مادر خود نيست.
همانگونه كه گفته شد، هنگامي كه در كنار مطرح كردن يك معضل، موضوعاتي طرح مي شوند كه تنها در جهت تخريب ارزش ها و باورهاي ملي و ميهني پا به عرصه وجود گذاشته اند، مسئله شكل جديدي به خود مي گيرد. در فيلم عصر جمعه مخاطب با چند موضوع كه كارگردان براي القاي تفكراتش بر آنها تاكيد كرده است، روبرو مي شود. نخست آنكه شقايق داستان، هنگاميكه نخستين گام هاي لرزان و تنهاي خود را براي شروع يك زندگي نكبت بار برمي دارد، صداي اذان از بلندگوهاي شهر به گوش مي رسد كه نا خود آگاه در ذهن مخاطب ميان بدبختي يك زن و اذان به عنوان شعار دين مبين اسلام يك ارتباط مستقيم شكل مي بندد. اين انديشه ناميمون و مسموم آنگاه روشن تر مي شود كه اين موضوع ( ارتباط اذان با سياه بختي افراد) در چند فيلم ديگر حاضر در جشنواره از جمله (كافه ستاره) نيز تكرار شده است.
از سوي ديگر بحث سقط جنين در اين فيلم به طور كاملا منطقي و ارادي توجيه مي شود. شقايق بارها و بارها با عنوان كردن بحث سقط كودك به عنوان مطمئن ترين راه حل نجات زناني كه ناخواسته باردار شده اند، به يك موجه سازي گسترده اقدام مي كند. اين موضوع در حالي مطرح مي شود كه بحث سقط جنين عملي غير شرعي و حرام به جز در چند مورد كوچك محسوب مي شود. افزون بر موارد فوق در فيلم زندي ما همچنان با نمايش مظلوميت زنان روبرو هستيم مظلوميتي كه بر اثر فشارهاي قوانين، سنت ها و مردان جامعه هر لحظه رو به افزايش و ازدياد است. شقايق از سوي عموي خود مورد بي حرمتي قرار مي گيرد. پدر بي آنكه حاضر به شنيدن حقيقت ماجرا باشد او را در اوج فلاكت و بدبختي از منزل بيرون مي كند. قوانين جامعه او را به تحمل زندان محكوم مي كند. دوست جديد شقايق با كلاه گذاشتن بر سر او تمامي اموالش را كه با بدبختي جمع كرده بود، مي ربايد. پسر شقايق به هيچ وجه سر سازگاري با او ندارد و همواره براي او مشكل آفريني مي كند. در پايان فيلم نيز حاضر به ديدن مادر نمي شود. تنها دوستان به درد بخور براي شقايق و آناني كه او را كمك مي كنند، چند زن از جمله پير زن فالگير هستند.
همانگونه كه بيان شد، فيلم زندي نيز در جهت القاي اين باور به تصوير درآمده است كه فضاي جامعه كه برگرفته از سياست و دين حاكم بر جامعه و احكام آن مي باشد شرايط سخت و طاقت فرسايي را براي ادامه زندگي زنان فراهم آورده است !!!
* انتقاد از رازها
اين هفته نامه درمطلب ديگري به انتقاداز فيلم رازها پرداخته است :بر اساس اعلام آخرين برنامه سينماهاي كشور، فيلم سينمايي (رازه) ساخته محمدرضا اعلامي كه نخستين بار دو سال پيش در بخش مسابقه سينماي ايران در بيست و سومين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمده بود، به زودي اكران مي شود.
رازها قصه چگونگي به قتل رسيدن پيام صادقي، مجري مشهور تلويزيون به دست همسرش ، شيوا مي باشد. شيوا به منظور تصاحب ثروت بيكران همسرش، با همكاري ايرج، پسر عمويش اقدام به قتل پيام مي كند. درحالي كه تمام اتفاقات به ظاهر مسير منطقي خود را پشت سر مي گذاشت، ارسال پيام ها و نشانه هايي از سوي مقتول به منزل شيوا و ايرج، اين باور را در ذهن قاتلان بوجود مي آورد كه پيام بر خلاف تصور آنان هنوز زنده است. ايرج كه از اين اتفاق به شدت وحشت زده شده و عنان اختيار از كفش خارج شده است، ديوانه وار به خيابان مي گريزد و بر اثر تصادف با يك خودرو، جان خود را از دست مي دهد. اما شيوا كه از هوش فوق العاده اي برخوردار است، با اطمينان از مرگ پيام درمي يابد كه تمامي اين نشانه ها و پيام هاي ارسالي پيش از قتل از سوي پيام برنامه ريزي شده بود. در واقع پيام كه از خيانت همسرش مطلع شده بود، حوادث آينده را به گونه اي طراحي كرده بود كه با برملا شدن راز اين قتل، شيوا در چنگال پليس گرفتار شود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اعلامي از جمله سينماگران شناخته شده پس از انقلاب است كه بخش عمده فعاليت خود را در ساخت فيلم هاي بدنه متمركز ساخته است. ساخت فيلم (افعي) و معرفي شخصيتي چون جمشيد آريا (هاشم پور) به سينماي ايران گواه اين ادعا است.
ساخت فيلم رازها در شرايط سال 1383 كه سينماي ايران در باتلاق بي هويتي و ساخت فيلم هاي بي ارزش دست و پا مي زد، واكنش هاي متفاوتي را ايجاد كرد. در ميان تمامي آن اظهار نظرها آنچه كه بيشتر از ساير موارد مورد اتفاق بود، به مبتذل و سطحي بودن اثر بازمي گشت. اين در حالي است كه به ادعاي كارگردان اثر طرز برخورد و رفتار برخي از سينمايي نويس ها و نشريات با فيلم رازها در طول جشنواره سال 83 و بعد از آن نقطه سياه و تاسف باري در تاريخچه نقد نويسي بوده و نشان دهنده اوضاع وخيم فرهنگي مي باشد! وي همچنين در ارتباط با فاصله نسبتا طولاني اكران فيلم از زمان پخش آن در جشنواره شرايط موجود اكران را به شدت مورد انتقاد قرار داده و اين وضعيت را ناشي از قدرت مافياي سينماي ايران دانسته است. اعلامي معتقد است كه در حال حاضر يك قانون ظاهراً مافيايي بر شكل اكران فيلم ها وجود دارد كه به همين دليل با برخي از فيلم ها خيلي سخت برخورد مي شود.
نمي شود از اين مافيا اسم برد چون هيچ سازمان مشخصي يا تشكيلات اسم و رسم داري پشت اين قضيه نيست. اين مافيا در واقع روابط و قواعد ناشناخته اي است كه بين تهيه كنندگان و صاحبان سينماها وجود دارد. اين روابط مافيايي به شكلي عمل مي كند كه بعضي فيلم هايي كه هنوز ساخته نشده اند قرارداد پخش و سينماهايشان نوشته مي شود تا در بهترين زمان و بهترين سينماها اكران شوند و تبليغات تلويزيوني را نيز نصيب خود كنند، اما همين روابط نيز باعث مي شوند كه چندين سال اكران فيلمي به تعويق بيافتد و بعد از اين هم در يك زمان كاملاً مرده و چند سينماي محدود به نمايش درآيد.
ادعاهاي اعلامي اگرچه در مواردي چون وجود مافياي سينمايي كه كنترل اكران فيلم ها را در دست دارد، كاملا صحيح و منطقي به نظر مي رسد اما در ارتباط با اينكه چرا فيلم فوق تا كنون موفق به اخذ مجوز اكران نشده بود موضوعي است كه بايد به آن توجه بيشتري داشت.
محمد مهدي حيدريان، معاونت سابق سينمايي كشور در ماه هاي پاياني صدارتش گشاد دستانه و با ولخرجي تمام مجوز اكران آثار بسياري را صادر كرد كه به دلايل مختلفي چون عدم رعايت موازين شرعي و عرفي جامعه اكران آنها در دولت اصلاحات تنش زا بودند. وي در يك اقدام عجولانه در حالي كه برخي آثار حتي بيش از دو سال در راهروهاي ارشاد براي صدور مجوز اكران سرگردان بودند، مجوز اكران اين آثار را صادر كرد، آثاري چون (مكس)، (ازدواج به سبك ايراني)، (مرباي شيرين) و ... متاسفانه معاونت سينمايي دولت نهم نيز به دلايل مختلفي چون عدم آگاهي از وضعيت موجود و بستن گوش خود بر نصايح مشفقانه دوستان با تجربه به راحتي وارد اين بازي پيچيده شده و خواسته يا ناخواسته در جهت تامين اهداف آنان گام برداشت.
فيلم رازها افزون بر آنكه اثري فاقد انسجام و تأثير گذاري مطلوب بوده و در آن كوچكترين فاكتورهاي اصلي يك فيلم تريلر مثل ايجاد تعليق در داستان رعايت نشده است، به شدت با معيارهاي عرفي جامعه مغايرت دارد. همانگونه كه مي دانيم با تغييرات بنياديني كه در مقررات سينماي ايران پس از سال 1376 صورت گرفت، بسياري از رفتارهايي كه تا پيش از اين در جامعه ايران هنجار محسوب مي شد يكمرتبه بي اعتبار شده و فرو ريخت. پوشش بازيگران از جمله مهمترين مصاديق اين واقعيت است كه امروزه بر خلاف تمامي ادعاها كوچكترين اهميتي به آن داده نمي شود. متاسفانه پوشش ميترا حجار، بازيگر فيلم رازها به حدي خارج از عرف رايج در كشور است كه شايد بتوان يكي از دلايل عدم اكران فيلم در زمان مناسب را به آن بازگرداند. افزون بر اينكه در اين فيلم مخاطب با ارتباط كاملا غير شرعي يك زن متاهل با يك مرد جوان روبرو مي شود.
آنچه كه در فيلم كاملا مشهود است آنكه كارگردان تلاش كرده تا ضعف هاي عمده فيلمنامه، بازي ضعيف بازيگران و ناتواني در ايجاد هيجان و تعليق در داستان را با استفاده از پوشش نامناسب بازيگر جبران سازد. به نظر مي رسد كه ديگر وقت آن رسيده است كه معاونت سينمايي در برخورد با چنين آثاري اندكي جدي تر وارد عمل شده و تسامح فرهنگي را كنار بگذارد.

دنبالک:
http://mag.gooya.ws/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/30059

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'انتقاد نشريه داخلي سپاه از فيلمهاي كافه ستاره و عصرجمعه و رازها، سينماي ما' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016