در نمايش جديدی در باره انقلابیی آمريکائی لاتين «چه گوئهوارا» Che Guevara که از اين هفته در تئاتر معظم و غيرانتفاعی پابليک Public Theater نيويورک بر صحنه آمد، نويسنده دو روز آخر زندگی او را بعد از دستگيری توسط نيروهای امنيتی بوليوی، به تصوير کشيده است و چنانکه منتقد نيويورک تايمز مینويسد، دراين نمايش از شخصيت افسانهای انقلابی که چپگرايان بعد از مرگ چه گوئهوارا از شخصيت او در افکار عمومی جهان ساختند، خبری نيست. نويسنده اين نمايشنامه خوزه ری وه را سناريست فيلم خاطرات موتورسيکلت است در باره سفری که چه گوئه وارا همراه با دوستش به کشورهای مختلف آمريکای لاتين انجام داد که در شکل گيری ايده های سياسی او و برنامه آينده اش نقش داشت.
بهنام ناطقی
بهنام ناطقی (راديو فردا، نيويورک): نويسنده «خوزه ریوهرا» Jose Rivera در نمايش «مدرسه آمريکاها» School of Americas که اين ماه در تئاتر غيرانتفاعی پابليک در مرکز نيويورک بر صحنه رفت، شخصيتی از چه گوئهوارا انقلابی دهه ۱۹۶۰ به دست میدهد که با تصويری که هاليوود و فيلمهای مستند چپگرايان و ميليونهای تیشرت از وی نشان میدهند تفاوت دارد، تصويری که نويسنده يکی از جذابترين آنها، يعنی فيلم موفق سال گذشته «خاطرات موتورسيکلت» خود او بود که جوانی چه گوئهوارا را نشان میداد در نخستين سفرش به همراه دوست و همدرسیاش آلبرتو گرانادو Alberto Granado برای کشف آمريکای لاتين. به نوعی آن فيلم و اين نمايش، سر و ته يک زندگی را به هم وصل میکنند: يکی شروع و يکی پايان زندگی چه گوئهوارا.
در نمايش School of Americas چه گوئه وارا، اين دانشجوی پزشکی مرفه آرژانتينی، دوست رهبر کمونيست کوبا، فيدل کاسترو، و شخصيتی که برای راه انداختن انقلاب کمونيستی در سراسر آمريکای لاتين تلاش میکرد، به صورت مردی شکست خورده تصوير میشود، بدون آن کلاه بره مشهور که در عکسها بر سر دارد. اما اسطورهزدائی نويسنده اين نمايش از شخصيت چه گوئهوارا را منتقد نيويورک تايمز آقای جيسن زينون شايسته تحسين میداند، ولی از آن انتقاد هم میکند، زيرا در اين نمايش شخصيت چه گوئهوارا حقير شده است.
نمايش مدرسه آمريکاها با دستگيری چه گوئهوارا توسط ارتش بوليوی در اکتبر ۱۹۶۷ و زندانی شدن او در ساختمان يک مدرسه شروع میشود. به جای مرد خوشتيپ و جذابی که هنرمندانی مثل انتونيو بندراس و گيل گارسيا برنال (هنرپيشه مکزيکی نقش چه گوارا در فيلم خاطرات موتورسيکلت) در فيلمهای سينمائی از چه گوئهوارا ساختند، هنرپيشه نمايش مدرسه آمريکاها آقای جان اورتيز چه گوئهوارا را آدم خسته و بینفسی نشان میدهد که با دست بسته و موهای ژوليده، و تنگی نفس ناشی از بيماری آسم، بيشتر به ولگردهائی شبيه است که انسان در خيابانهای نيويورک سعی میکند از نزديک شدن به آنها پرهيز کند، به خصوص که هنرپيشه لهجه نيويورکی برجستهای هم به شخصيت چه گوئهوارا داده است که اين جنبه را تشديد میکند. به شعارهای مبارزهجويانه چه گوئهوارا يک چيز ديگر هم اضافه شده و آن حس مستاصل انسانی به دام افتاده است.
قبل از آنکه اعدام شود، شخصيت چه گوئهوارا در نمايش «مدرسه آمريکاها» میگويد من مرد حقير و شکست خورده و احمقی هستم. من فکر میکردم میتوانم با صدور انقلاب به شمال و جنوب و شرق و غرب، جهان را به لرزه در آورم، آنهم به کمک يک عده جوان ترسو.»
در فيلم «خاطرات موتورسيکلت» اشاره به افکار انقلابی چه گوئهوارا نشده بود و فقط به نوعی زمينه آنها نشان داده شد و حالا در اين نمايش در باره روزهای آخر چه گوئهوارا، بازهم زندگی سياسی او در حاشيه قرار میگيرد و تمرکز نمايش بر برخورد چه گوئهوارا است با يک معلم به نام جوليا کورتز که نقش او را در تئاتر پابليک نيويورک هنرپيشه برجسته خانم پاتريشيا ولاسکوئز ايفا میکند. اين معلم که در مدرسهای که چهگوئهوارا در آن زندانی است تدريس میکند بعد از التماس به فرمانده پليس بوليويائی، اجازه میيابد چند ساعتی با چه گوئهوارا تنها باشد برای آخرين مکالمه.
نويسنده از رويدادهای تاريخی برای ساختن يک صحنه تخيلی استفاده کرده است ولی از نظرمنتقد نيويورک تايمز، که صحنهآرائی و کارگردانی مارک وينگ دیوی Mark Wing-Davey را ستوده است، رابطه عشقیای که نويسنده خوزه ریوهرا بين چه گوئهوارای اعدامی و اين معلم مدرسه به وجود آورده است، پيش پا افتاده و غيردراماتيک است.