خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
شهرنوش پارسیپور معتقد است: ما نويسندگان حرفهيی زيادی داريم که در طول ۷۰ سال اخير، اغلب بیسروصدا رمانهای پرحجم جالبی عرضه کردهاند که قدر آنها شناخته نشده است.
اين داستاننويس ساکن آمريکا در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره کم خلق شدن رمان در ايران گفت: تصور میکنم اينکه آثار پرحجم نوشته نمیشود، دلايل مختلف داشته باشد؛ دليل نخست، اقتصادی است. نويسنده، بايد امنيت مالی داشته باشد تا بنشيند و کار پرحجمی را عرضه کند.
وی يکی ديگر از دلايل خلق نشدن اين رمانها را احساس امنيت نکردن نويسنده دانست و متذکر شد: نويسندگان ما احساس امنيت نمیکنند و به اين دليل در جستوجوی راه فراری به سوی خارج از کشور هستند و خود را درگير کار پرحجم نمیکنند. همچنين امروز شمار نويسندگان زياد شده و همه با هم قلم به دست گرفتهاند و هنوز بسيار زود است که کار پرحجم عرضه کنند.
نويسنده "طوبی و معنای شب" ديگر دليل خلق نشدن رمانهای چندجلدی را رشد کامپيوتر و ادبيات کامپيوتری که با عرضه کار پرحجم منافات دارد، ذکر کرد و افزود: امروز بهدليل رشد رسانههايی چون کامپيوتر، افراد میکوشند مختصر و مفيد بنويسند. به هرحال من شخصا از خواندن داستانهای کوتاهی که در ۹۰ صفحه با خط درشت چاپ شدهاند و اغلب آثار ضعيفی هستند، خسته شدهام.
او همچنين يادآور شد: سانسور نقش بسيار مهمی در خلق نشدن آثار ادبی واقعی دارد. رمان پرحجم البته الزاما به معنای رمان خوب نيست، اما واقعيت اين است که نويسنده نمیداند پس از زحمت زيادی که میکشد، چگونه بايد با اين مساله برخورد کند.
وی سپس در نام بردن از نويسندگان حجيمنويس، يکی از آنها را «حسينقلی مستعان» دانست که در زمان خودش از شهرت زيادی برخوردار بود و افزود: بايد از «جواد فاضل»، «صدرالدين الهی»، «منوچهر مطيعی»، «م. سالور»، «ر.اعتمادی» و شخصيت خارقالعادهای به نام «ذبيحالله منصوری» هم نام برد که اغلب بهعنوان مترجم کار کرده است، اما درحقيقت خودش کتابها را مینوشت.
پارسیپور در ادامه گفت: مشکلی که در ايران در طول اين سالها وجود داشته، تفاوت روش انديشه گروههای چپی با نويسندگان دست راستی و محافظهکار است. چپها بهمعنای واقعی کلمه کار کردند تا ريشه حيثيتی اين نويسندگان را از جای بکنند. آنان موفق به انجام اين کار نشدند، اما توانستند اين نويسندگان را در سايه قرار دهند. با اين حال ادبيات اين دسته از نويسندگان در ميان مردم از محبوبيت زيادی برخوردار بوده است. پس ما نويسنده حرفهيی داشتهايم، اما امروزه اين نويسنده حرفهيی برای نوشتن بايد از لابيرنتی عبور کند که کشنده هر نوع احساس خلق و آفرينش است.
او متذکر شد: به طور کلی ما در دورانی زندگی میکنيم که ويژه واسطههای بازاری است. آدم بازاری حتا ادبيات را میخواهد از خارج وارد کند. با خلق و آفرينش داخلی، در هر زمينهای مخالف است. "کارگر" را برنمیتابد، و نويسنده يک کارگر فکری است. نويسنده "خلق" میکند و درنتيجه باعث تغيير میشود. دلال بازار تغيير نمیخواهد و با هرچه که در حجم مغازه دونبشش نگنجد، مخالف است.