فرو نشسته آتش
جمعي به حال خويش رهايند
تا نفرت را دوباره بازسازی کنند.
آيا کوچه ای را که کودکت در آن می دويد؛ به خاطر داری؟
هم قدم با خاکسپاری مردگان
ديوارهای فروريخته شهر را در ذهنت؛ نقاشی کن
کاغذ پاره ای را بردار
و بر آن بنويس
سرزمين
بر آن بنويس
وطن
بر آن بنويس
آزادی؛ زندگی؛ عشق
و ديگر هيچ.
اين کاغذ را برايم پست کن
به ايران
فرقی نمی کند که شهرش؛ نطنز باشد يا اصفهان
من نامه ات را بارها مرور خواهم کرد
شايد بتوانم
فردا را در باور خويش ارزيابی کنم
کودک خردسالی در کوچه؛ در حال دويدن است...
مهرزاد آورداد
يکشنبه ۲۹ مراد ماه ۱۳۸۵
Avardad @ hotmail.com