رضا قاسمی در ايران با کتاب پرفروش «همنوايی شبانه ارکستر چوبها» شهرت عام و خاص پيدا کرد. در حالیکه پيش از اين کتاب، يعنی در سالهای حضورش در ايران، کارگردان تاتر، نمايشنامهنويس و سهتار نوازی بود که بر کارش تسلط داشت.
اما اوکه از سال ۱۳۶۸ در پاريس زندگی میکند، بيشتر بهعنوان نويسنده فعالی شناخته میشود که علاوه بر رماننويسی، سايت ادبی «دوات» را هم درکنار سايت شخصیاش اداره میکند.
رضا قاسمی آدمی معمولی نيست که بشود با او رفت داخل استوديو و ساعتها در مورد موضوعی بحث کرد. میگويد محيط استوديو، و زمان محدودش، برای گفتوگو آزارش میدهد و نمیتواند خودش باشد.
در سفری که چند روز قبل از نوروز، به آمستردام آمد در حين نوشيدن قهوه و چای، بحثی خودمانی درگرفت درمورد نوروز. و او گفت از نوروز و از قبرستان متنفر است.
چرا قبرستان را به نوروز میچسبانيد؟
ـ «چون در هر دو آنها يکجور رفتار جمعی و کليشهای وجود دارد و ديگر از حالت شخصی و فردیاش جدا می شود. و تمام سرمايهی من فرديت من است».
قاسمی میگويد: يکی از مشکلاتش، دراين روزها، جواب دادن به تبريکهای مختلف سال جديد است؛ و اين که دلش میخواهد جوابش به اين تبريکات کليشهای نباشد.
میگويد: «اصلا بد نيست اين نوع آيينهای شاد را داشته باشيم. و مسلما نوروز مراسمی شاد است. ای کاش، بهجای اين همه مراسم عزاداری، چنين مراسمی وجود داشت؛ چرا که اين روزهای خاص به مردم فرصت میدهد از ريتم معمولی بيرون بيايند و شکل روزمرهی زندگیشان در هم بريزد».
با همه اينها، او میتواند بهتنهايی و بهعنوان يک فرد مستقل، ريتم معمول زندگی را برای خودش بشکند و نيازی به چنين مراسمی، که تبديل به کليشه شده، ندارد و لازم نيست با جمع همراه شود و حتا پای هفتسين بنشيند.
اين کار سادهای نيست؛ چون بهشدت احساس تنهايی و بیپناهی میکند و بايد بلد باشد به اين تنهايی جواب دهد و او اين روش را ياد گرفته است.
چند سال است فهميديد نوروز را دوست نداريد؟
ـ «خيلی سال ... خيلی... حتی ازدواجم هم مثل بقيه رسمی نبود. رفتيم محضر، عقد کرديم و بعد رفتيم سينما فيلم ديديم! چون نفرت داشتم وارد بازی جمعی شوم و نقشی را بازی کنم که داماد بازی میکند. به هر حال، تنها ثروت من فرديت من است و نمیخواهم آن را در بازیهای جمعی نابود کنم».
قاسمی میگويد: «ادعايی ندارم که حق با من است و درست فکر میکنم. اما وقتی میدانم ريشهی اين آيينها و مراسم از کجاست، نمیتوانم با واقعيتها روبهرو نشوم و خودم را فريب دهم".
اما رضا قاسمی با اين ديدگاه، امسال چطور میخواهد جواب تبريکاتی را بدهد که سال نو را به او تبريک میگويند؟
ـ «بايد جواب مؤدبانهای پيدا کنم که من هم در شادی آنها شريک باشم؛ اما به نوع خودم تا فرديتم لگدمال جمعيت نشود».