خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی
مراسم بزرگداشت و تجليل از "همايون خرم" شامگاه گذشته در تالار بتهوون خانهی هنرمندان ايران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش موسيقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين مراسم که بههمت نشريهی بخارا تدارک ديده شده بود، علی دهباشی، با ارايهی توضيحاتی دربارهی زندگی و آثار همايون خرم برنامه را آغاز کرد. او گفت: از تيرماه ۱۳۲۱ که نزد زندهياد ابوالحسن صبا برای فراگيری ويولون رفت، تا به امروز فعاليت هنری خود را ادامه داده که نتيجهی آن بيش از ۸۰۰ اثر است.
فيلم مستند "خدا" به کارگردانی مهدی شيری نيز در سالن نمايش داده است که بخشی از صحبتهای همايون خرم و معينی کرمانشاهی - ترانهسرا - را دربر میگرفت.
در اين فيلم همايون خرم که شاگرد مستقيم ابوالحسن صبا بوده، عنوان میکرد که بياييد هنگام جذب يک شاگرد به نخستين روزی فکر کنيم که خودمان پيش استاد رفتيم.
پس از نمايش فيلم، محمد سرير، با اشاره به تيتراژ پايانی گفت: قطعهی "تو ای پری کجايی" متعلق به ۴۵ سال پيش است، اما اگر از ديد جامعهشناسانه نگاه کنيم متوجه میشويم که تاثير خود را گذاشته است.
وی با بيان اين مطلب که هر هنری نوعی انعکاس از مقاطع حساس در يک جامعه است و اين مجموعههای فرهنگی هستند که در خلاقيت هنری تاثير میگذارند، تصريح کرد: همانطور که میدانيد موسيقی مغربزمين، پلی فونيک (چند صدايی) است اما ذات موسيقی ما (ملودی و نغمه) است، در واقع اين نغمهها هستند که سينه به سينه نقل شده و بعد در قالب موسيقی دستگاهی درآمدهاند.
سرير افزود: بسياری میانديشند موسيقی پلی فونيک بسيار پيشرفتهتر از موسيقی تک صدايی است حال آنکه در پلی فونيک همه چيز در بخشهای مختلف تقسيم میشود و در موسيقی ايرانی همه چيز در محوری بهنام "ملودی" خلاصه میشود و اين، تنها دليل ماندگارماندن اين نوع از موسيقی است.
وی با اشاره به باکلام بودن موسيقی ما و پيوند تنگاتنگ شعر و موسيقی، اين مطلب را که امروز موسيقی بر محور خواننده است، نادرست خواند و خاطرنشان کرد: آثار همايون خرم، از اين قضيه جداست و خيلیها در آثار وی حتا نام خواننده را هم نمیدانند.
سرير که جهانبينی هر هنرمند را در آثارش منعکس میدانست، به تحصيلات دقيق خرم - مهندسی برق - اشاره کرد و گفت: يک نوازنده حق ندارد در حين اجرای موسيقی از آهنگ لذت ببرد بلکه بايد کاری کند تا ديگران لذت ببرند مثل رانندهای که در جاده به جای ديدن مناظر بايد حواسش به رانندگی باشد.
او افزود: هيچ هنری در سرزمين ما بدون ادبيات نمیتواند زندگی کند، کسی که در موسيقی ايرانی میخواهد فعاليت کند بايد پشتوانهی ادبيات قوی وغنی داشته باشد همچون بيشتر قديمیهای ما که خودشان شعر میگفتند.
سپس، بابک شهرکی (نوازندهی ويولون) و سامان احتشامی (نوازندهی پيانو) قطعاتی از همايون خرم را اجرا کردند که در دستگاه "همايون" تنظيم شده بود.
بهگفتهی شهرکی: يکی از دلايلی که اسم استاد، همايون است، علاقهی مادرش به موسيقی دستگاهی ايران و دستگاه همايون بوده است.همچنين نخستين سولوی وی که در سن ۱۴ سالگی از راديو پخش شده است، در دستگاه همايون بوده است.
سپس قطعهای از پيام تورج نگهبان - دوست و همکار همايون خرم - پخش شد که در آن نگهبان تاکيد میکرد: خرم ذوق ترانهسرا را میشناسد، يعنی بر اساس روحيات ترانهسرا و لحن شعر آهنگ را تنظيم میکند.
سيدعليرضا ميرعلينقی، پژوهشگر موسيقی، نيز با بيان اين مطلب که همهی ما در سختترين شرايط به موسيقی استاد خرم پناه بردهايم، از کسانی چون ياحقی، روحانی، خرم و... نام برد که نه تابع نقل به نقل از دستگاهها بودهاند، نه از موسيقی محلی کپیبرداری کردهاند و نه، جذب موسيقی غربی شدهاند.
وی دلايل ممتازبودن آثار خرم را چنين برشمرد: زيبايی شناسی در آثار خرم که در هر نت قرار دارد و يکدستی احساسی،
نظم موجود در آثار، توجه و دقت به اشعاری که با موسيقی وی کار میشود، استفاده خلاق از دستگاهها و در بعضی موارد استفادهی درست از تامپرههای غربی با لحن ايرانی، پرهيز از توليد انبوه به اين معنا که هر کاری را با دقت و نخبه آفريده است.
ميرعلينقی با اشاره به اينکه آثار همايون خرم، نه تکرار آثار ديگران و نه حتا تکرار خود است، به نقل از زندهياد مهدی خالقی گفت: خيلی سخت است ۴۰ نت را طوری کنار هم بگذاريم که شبيه به آهنگ شخص ديگری نشود.
مصطفی بادکوبهای نيز شعری را خواند و گفت: استاد خرم هميشه میگويند ميوه تا نرسيده باشد، نمیافتد و هنرمند تا نيافتد، نمیرسد.
در بخش ديگری از برنامه نيز پيام فرهاد فخرالدينی، رهبر ارکسترملی، خوانده شد که از زحمات همايون خرم تشکر کرده بود.
سپس گروه موسيقی "رهروان عشق" به رهبری عليرضا چراغچی قطعات سرگشته - اثر هوشنگ ابتهاج - و موج آتش - بيژن ترقی - را بهمناسبت شصتمين سال فعاليت همايون خرم اجرا کردند.
در بخش پايانی اين برنامه همايون خرم در جايگاه حاضر شد و آشنايی از راه هنر را يک ارتباط بسيار قوی خواند و تاکيد کرد: اين آشنايی هنری است که نسلها را به هم مرتبط میسازد. روزی در يکی از پارکها چند جوان را ديدم که با دست مرا نشان میدهند، اول فکر کردم میخواهند مسخرهام کنند ولی همگی با هم خواندند: تو ای پری کجايی؟ و اينجا بود که تازه فهميدم جوانها از ما خيلی عاشقترند.
وی افزود: وقتی کتابهای استاد صبا تمام شد، فکر کردم که ديگر چيزی نمانده ولی صبا گفت: يک چيز مانده است.
پرسيدم: چه چيز؟ و او گفت: معرفت موسيقی. بنابراين هر ۱۰-۱۵ روز يکبار نزد وی میرفتم تا تازه فهميدم همه چيز از اينجا شروع میشود، يعنی از جايی که شناخت صورت میپذيرد، و همين باعث شد که چندين اثر در مخالف سهگاه ساخته شود.
خرم تصريح کرد: استاد صبا هميشه میگفتند وقتی ساز میزنی صبا نباش، خودت باش و اين درس عشق بود که میآموختم ... و درس عشق در دفتر نباشد!