[email protected]
مساجدي ساده با ديوارهايي كوتاه و درهاي هميشه باز
يكي از نامهاي استانبول شهر هزار مسجد است. تقريبا از هرگوشه اين شهر كه نگاه كنيد، يكي دو مناره نوكتيز كه آسمان را شكافته و بالا رفته، ميبينيد. مساجدي با يك، دو، سه و چهار مناره كه گاه بيشتر هم ميشود.
برخلاف مساجد ايران كه معمولا منارههاي زوج دارند، در تركيه مساجد بسياري را ميتوان يافت كه تنها يك مناره دارند.
تركها به رغم آنچه كه تصور ميشود مردمي مذهبي هستند. از استانبول كه اروپاييترين شهر اين كشور است تا دور افتادهترين شهرها و روستاها در شرق آناتولي مركزي، نشانههاي آن را به وضوح ميتوان ديد.تركيه عثماني 36 امپراتور را پشت سرگذاشت، تقريبا همه آنها به فكر ايجاد مساجدي متعدد در سراسر امپراتوري خويش به ويژه تركيه امروزي بودند. هرچند به گفته مرد راهنمايي كه در شهر «بورسا» و در آناتولي مركزي و بر سر قبر اورهان قاضي، بنيانگذار اين امپراتوري با ما صحبت ميكرد، تعدادي از اين امپراطورها افراد شجاعي بودند، برخي ديوانههايي بودند كه ميخواستند دنيا را تغيير دهند، عدهاي هم فيلسوف و شاعر بودند و برخي دائمالخمر.
ديدن مردمي كه در خيابانهاي آنكارا در هنگام ظهر در پيادهروها صف كشيدهاند تا نماز بگذارند، عادي است.جهانگردان هم به احترام آنها مسير خود را كج ميكنند، برخي عكس يادگاري ميگيرند و عدهاي براي چند دقيقهاي به تماشا ميايستند.
مسجد كبود يا آبي و به قول تركها مسجد سلطاناحمد، يكي از معروفترين مساجد تركيه است كه در استانبول قرار دارد. چهاردهمين پادشاه امپراتوري عثماني دستور داد يك معمار مسيحي تازه مسلمان شده، آن را بسازد.
پس از هفت سال و پنج ماه و شش روز آن مسجد ساخته شد با شش مناره. از آنجا كه مسجدالنبي در مدينه عربستان هم داراي شش مناره بود، براي احترام به آن مسجد، حاكمان وقت،آن معمار مسيحي تازه مسلمان شده را مامور كردند تا براي مسجد بزرگ مدينه مناره ديگري بسازد كه ساخت.مسجد كبود استانبول گنجايش هفت هزار و 500 نمازگزار را دارد. در اوج فصل توريسم روزانه بيش از 120 هزار نفر از آن ديدن ميكنند.در انتهاي 9 ستون كوچك اين مسجد كلمات، الله، محمد، علي، ابوبكر، عمر، عثمان، حسن و حسين و بلال حبشي ديده ميشود.جالب اين كه در همه مساجد تركيه كه چندين ستون دارند، اين اسامي با خط خوش نگاشته شده است.گروههاي جهانگردي از كشورهاي مختلف به راهنمايي، راهنماهاي خود، پشت سر هم وارد ميشوند. صداي بلند راهنماهاي تورها با هم در ميآميزد، تركي، ايتاليايي، انگليسي، عربي، فرانسوي، آلماني، روسي و فارسي.
زنان جهانگردي كه احساس ميكنند، لباس نامناسب دارند، يك روپوش به دور خود ميپيچند، كفشها را به دست ميگيرند و به همراه ديگران عكس يادگاري ميگيرند بر فرشهاي بزرگ آن مينشينند،به ستونها تكيه ميدهند و جهانگردان ديگر كشورها را نگاه ميكنند.10 روز به ماه رمضان مانده است. اطراف ميدان منتهي به مسجد كبود را براي برگزاري محل جشن رمضان آماده ميكنند. تعدادي غرفه و مغازه و فضا را براي افطار دادن به روزهداران در نظر گرفتهاند.
بر بالاي برخي از مغازهها نوشته شده: «كاسب حبيبالله» كليساهاي بسيار زيادي در تركيه وجود دارد كه پس از تسخير هر شهر توسط مسلمانان امپراتوري عثماني، تبدل به مسجد شدهاند. با حفظ همهء آثارها و نقوش برجستهشان.
معروفترين اين كليساها «اياصوفيا»است كه روبهروي مسجد كبود قرار دارد.تقريبا تمام بازديدكنندگان مسجد كبود پس از عبور از حياط مشجر مقابل مسجد و عبور از يك خيابان كوچك وارد محوطهء اياصوفيا ميشوند.
ميگويند سلطان احمد امپراتور عثماني پس از فتح استانبول و تسخير بخش شرقي اين شهر وارد اين كليساي بزرگ شد. آن روز چهارشنبه بود. دستور داد تا محرابي را در يكي از ديوارهاي آن ايجاد كنند و دو روز بعد نخستين نماز جمعه را در آن محراب برگزار كرد. حالا اين محراب و آن كليسا كه بعدها مسجد شد، مورد بازديد بسياري از جهانگردان قرار دارد به ويژه جهانگردان مسيحي.نقوش روي سقف، ديوارها و طلاكوبيهاي آن براي حدود 400 سال زير پوستهاي از گچ به ضخامت دو سانتيمتر قرار داشت تا سرانجام در زمان آتاتورك دستور دادند آن كچ تراشيده شود. بخش عمدهاي از آن نقوش و طلاكاريهاي سقفها و ديوارها به واسطهء آن گچتراشيها از بين رفت و امروزه به راحتي ميتوان اين از بينرفتگي را ديد.
محله عجمها در بورسا
يكي از همراهان ترك ما گفت براي ديدن تركيهء واقعي بايد به سمت شرق استانبول حركت كرد. ما هم استانبول را به مقصد شهري در فاصلهء يك هزار كيلومتري شرق در آناتولي مركزي ترك كرديم. فضا رفتهرفته شرقيتر ميشود پوشش اسلامي زنان بيشتر نمود دارد و روحيهها نسبت به استانبول شهرستانيتر و سادهتر و ايرانيتر است.با يك كشتي كه بيش از 120 دستگاه انواع خودرو، مينيبوس، اتوبوس و كاميون و كاميونتبار و مسافر را در خود جاي داد، حدود 30 دقيقهروي يك درياچه به سمت شرق رفتيم. پس از يك ساعت به بورسا رسيديم. شهري كه به واسطهء چشمههاي آب گرمش مشهور است.
در اين شهر محلهاي است به نام عجمها. چند صد سال پيش تعداد زيادي ايراني به اين منطقه آمدند و آنجا را آباد كردند و معروف شد به محلهء عجمها. «تهرمال» يا چشمههاي آب گرم و فضاي شهرستاني و مذهبي آن بسياري از اعراب كشورهاي خليجفارس را با خانوادههاي آنها به اين شهر در 274 كيلومتري شرق استانبول كشانده است.
در غروب يك روز گرم تابستاني در استخري كه بر پشتبام طبقهء پنجم هتل محل اقامتمان قرار داشت، با يكي دو نفر از اين اعراب همسخن شدم. شهر بر دامنهء كوهي سرسبز قرار دارد به قول راهنماي تركيهاي اينجا مثل رامسر ايران است.در محلهء عجمها ساختماني قرار دارد كه سال 1343 براي مدت يك سال محل اقامت رهبر فقيد انقلاب اسلامي در دوران تبعيد به تركيه بود. ساختماني كه اينك تبديل به يك بانك شده است.يكي از مسوولان جهانگردي تركيه ميگفت: «ما پس از انقلاب ايران براي چند سال منتظر مانديم تا شايد دولت ايران اين ساختمان را از ما خريداري و تبديل به يك موزه كند، اما هيچ خبري نشد، سرانجام صاحب آن ساختمان، آن را به يك بانك خصوصي فروخت.»«بورسا» شهري است با قدمت پنج هزار سال كه نخستين پايتخت دولت عثماني در سال 1326 ميلادي است. نخستين سكهء عثماني هم در اين شهر ضرب شده است.«اورهان قاضي» پسر عثمان اولين پادشاه عثماني بود كه اين شهر را فتح كرد. يكي از معروفترين كارگاههاي ابريشم بافي هم در اين شهر قرار دارد.
روز جمعه بود. بازار، كنار مسجدي كه محل برگزاري نماز جمعه است، قرار دارد. هر دو رونق خاص خود را دارند.حياط مشجر مسجد با درختهاي تنومند، مشرف بر بخشي از شهر است. بر دامنهء تپهاي كه مسجد بر فراز آن ساخته شده، قبرستان زيبايي با درختان بسيار و پلههاي مارپيچ كه در ميان شيارهاي تپه ناپديد ميشوند، چشمانداز زيبايي به آن داده است.زناني كه براي حضور در مسجد و نماز جمعه در جمعهاي دو، سه نفره ميآيند، لباسهاي متفاوتي پوشيدهاند. كت و دامن با روسري، مقنعههايي سياه و بلندتر از آنچه كه در ايران رايج است و با چارقدهايي كوتاه، برخي از آنها روبنده دارند. تعدادي از همراهان اين زنان روسري بر سر ندارند.اما قبل از واردشدن به مسجد از كيفهاي دستي خود روسريهايشان را درميآورند و بر سر ميگذارند و وارد مسجد ميشوند و در صف نماز جمعه ميايستند. مردها هم در گوشهاي ديگر. جمعيت به حدي زياد است كه جايي در مسجد براي ايستادن نيست. عدهء زيادي از آنها در كنار در ورودي، روي پلهها و در اطراف مسجد به صف ايستادهاند. صداي خطيب جمعه توسط بلندگو به آنهايي كه در حياط مسجد ايستادهاند، به زحمت ميرسد.يكي از ويژگيهاي مساجد تركيه دستكم در شهرهايي كه ما در استانبول تا آناتولي مركزي و جنوب شهري آن كشور ديديم، اين است كه ساده و دلنشيناند. در اين مساجد خبري از آينهكاري، كاشيكاريهايپپر زرق و برق، چلچراغهاي بزرگ و سنگين و فرشهاي نفيس و گران قيمت، نيست. ديوارهاي مساجد بسيار كوتاه، حياطهايي پر از درخت و فضاي سبز با درهايي هميشه باز. تقريبا هركس كه از اين درها وارد مسجد ميشود، بلند «بسماللهالرحمن الرحيم» ميگويد و زير لب دعا ميخواند