شنبه 25 بهمن 1382

خبرهای امروز ايران و جهان


آقا يکی به ما پول بدهد يک شبکه تلويزيونی درست و حسابی ايرانی برای هر روز چهار ساعت راه بيندازيم، خدا يک در دنيا، 12 درصد در آخرت به او سود بدهد.

بحث بر سر مشارکت يا عدم مشارکت در انتخابات مساله اصلی نيست، بلکه بحث بر سر تحريم يا عدم شرکت جدی است. خبر انتخابات مهم ترين خبر داخل کشور است، تحصن نمايندگان مجلس تمام شد و متحصنين انتخابات را تحريم کردند، مصباح يزدی و مقاديری موجود راست ديگر، مطابق معمول نظر دادند، طبرزدی از زندان به دادگاه احضار شد، مرتضوی قاضی دادگاه خانواده مهاجرانی شد، وزير خارجه ايتاليا گفت که محافظه کاران از او خواسته اند تا واسطه ملاقات با آمريکايی ها شود، شهره آغداشلو خيلی وقت پيش نامزد دريافت اسکار شد، جشنواره فيلم فجر در حال برگزاری است، به جای کشته شدن چند نفر توسط مافيا در مسکو اين دفعه به دليل حادثه در مترو 35 نفر کشته شدند.

حضور خلوت انس
بالاخره ما هم برای خودمان يک جور عباس معروفی هستيم، البته دوهزار و ششصد و دوازده سال است که از او خبر نداريم، به شکل بدی دل مان برای وطن تنگ نشده است، قبلا هفته ای يک بار قاط می زديم، حالا هر ماه يکبار قاط می زنيم، مشغول کار در سايت خودمان هستيم، و برنامه کار با وی او آ( شبکه تلويزيونی استکبار جهانی) را جدی گرفتيم، قرار است که به زودی به جای اعتراف، يک برنامه تلويزيونی به نام ابوالفضل شو و يک مجموعه مصاحبه کوتاه را بفرستيم برای وی اوآ، کار با بی بی سی کمی با فس فس همراه است، گاهی برنامه داريم، گاهی نداريم و بالعکس. هفته پيش توافق کرديم که به دويچه وله( صدای استکبار آلمان نازی) برنامه راديويی طنز بدهيم. ترجمه کتاب سالن شش به فرانسه بوسيله امير مغانی و برای انتشارات اکت دو سود در حال پايان است. چند کتاب از کارهای قديم و جديد را تمام کردم که دارم می فرستم ايران برای چاپ. در اين مدت که فرنگ آمديم يکبار رفتيم کنسرت ابی در بولونيا که خيلی باحال بود و يک بار هم رفتيم کنسرت داريوش در بروکسل که حال مان گرفته شد. چند تا فيلم باحال ديديم از جمله فيلم آخر سوفيا کوپولا به اسم گمشده در ترجمه( لاست اين ترنسليشن) و فيلم های ديگر، به قول آقای موسوی اردبيلی: خوب بود، بد نبود!
آقا يکی به ما پول بدهد يک شبکه تلويزيونی درست و حسابی ايرانی برای هر روز چهار ساعت راه بيندازيم، خدا يک در دنيا، 12 درصد در آخرت به او سود بدهد. حال سينا مطلبی خوب است و در سلامت به سر می برد.

پايان تحصن
تحصن 25 روزه نمايندگان مجلس تمام شد. محمد رضا خاتمی پايان تحصن را رسما اعلام کرد. اين طرف ها بعضی ها اول کار يک حرف هايی زدند در مورد تحصن و اين قضايا، ولی با جدی شدن موضوع همه حمايت کردند. ناطق نوری که هر سال محض رضای خدا دو بار حرف می زند، گفت: علامت هايی که در اين روزها می دادند و سخنرانی هايی که در مجلس به بهانه تحصن می کردند، دل مومنين را می لرزاند و آمريکايی ها را خوشحال می کرد. آگاهان گفتند: دل مومنين شبيه فلانجای شکيرا است، به هر بهانه ای می لرزد.( توضيح: منظور از فلانجای شکيرا دستش است، فکر بد نکنيد) البته به نظر می رسد ناطق نوری به حد بالايی از درک سياسی در ماههای اخير دست پيدا کرده است، چون قبلا به جای مومنين می گفتند ملت، فعلا مومنين توسط برادران راستگرا جوری تعريف می شوند که ايران تنها کشور اسلامی است که فقط 15درصد آنها مومن هستند. مصباح يزدی، که تخصص اش در اعلام نظرات عصبی است و مدتی از طرف محافظه کاران ممنوع الاظهار نظر شده بود، فعلا در حال اظهار نظر به سر می برد. وی گفت: استعفا و تحصن نمايندگان مجلس شورای اسلامی مايه ننگ نظام جمهوری اسلامی است. وی که ديده بود کسی جلوی ادامه حرف زدنش را نمی گيرد، اظهار داشت: اگر اين کار ادامه يابد و مجلس هفتم نيز همانند مجلس ششم شود، در مجلس هشتم بايد فاتحه اسلام را در اين کشور خواند و ديگر نامی از اسلام باقی نخواهد ماند. در پی اين اظهارنظر آگاهان چند سووال کردند:
الف: آيا قرار است از اين به بعد اسم آقای مصباح را بگذارند آقای اسلام؟
ب: يک فاتحه خوانی واقعا هشت سال( دو دوره مجلس) طول می کشد؟
ج: به نظر می رسد حتی اگر هيچ اصلاح طلبی هم در انتخابات شرکت نکند، باز هم محافظه کاران می ترسند مجلس دست اصلاح طلبان بيفتد.
د: واقعا آدم بايد از بيخ به خدا بی اعتقاد باشد که فکر کند با عوض شدن مجلس در ايران هفتاد ميليونی، در ميان يک ميليارد مسلمان دنيا، تا چند سال ديگر نامی هم از اسلام نخواهد ماند.
ه: با اين زاد و ولدی که مسلمين دارند در اروپا می کنند و افزايش اسلام گرايی در اروپا، تا مجلس هشتم احتمالا ملاعمر رئيس اتحاديه اروپا می شود و دولت ايران بايد به خاوير سولانا و هلموت کهل و برلوسکونی پناهندگی سياسی بدهد.
ناطق نوری که به همت ملت شريف ايران در حمايت از نمايندگان مجلس رجاء واثق دارد، گفت: اينها فکر کردند که پشتوانه مردمی مفصل دارند، و همان روز اول تير آخر را زدند و بعد ماندند که چکار کنند. هاشمی رفسنجانی هم همان يک جمله ای را که 20 سال پيش ياد گرفته تکرار کرد. وی گفت: تنشهای سياسی اخير فتنه دشمنان است.

قوطی بگير و بنشان
اين صندوق انتخابات هم شده است قوطی بگير و بنشان. با آن می توان بازی کرد و از آن چيزهايی در آورد يا چيزهايی را داخل آن ريخت. فعلا همه در حال تنش و در عين حال بی تفاوتی ناشی از سندروم چت سنگين سياسی به سر می برند. جنتی گفت: از دو سال پيش، طبق دستور خدا مقدمات رد صلاحيت ها را فراهم کرده بوديم. با اين اعلام نظر معلوم شد وقتی جناح راست در اين سه سال دائما از دولت می خواست به امور معيشتی و اقتصاد مردم بپردازد، منظورش چه بوده. فعلا استفاده ابزاری از خداوند شديدا رايج شده است. انگار آقايان مطمئن شده اند که از کسی ديگر کاری بر نمی آيد. به نظر می رسد آقايان جوری انتخابات را می خواهند برگزار کنند که انگار دارند برای عمه شان داماد انتخاب می کنند.
جلسه سران سه قوه در دفتر رهبری برگزار شد. در اين جلسه که پدر عروس و فاميل داماد جمع شده بودند اتفاقات مهمی افتاد. در جلسه سران سه قوه در دفتر رهبری هر چه به آقای خاتمی اصرار شد شما اسم داوطلبانی که مورد نظرتان است اعلام کنيد تا رهبری دستور دهد شورای نگهبان تائيد صلاحيت کند، رئيس جمهور ابا کرد. و موکدا گفت: من به دنبال هيچ داوطلب خاصی نيستم، بلکه بايد هر داوطلبی که غيرقانونی رد صلاحيت شده است، تاييد شود. رهبری بعد از سه روز دستوراتی داد که موجب شد شورای نگهبان از ايشان تشکر کند. رضا خاتمی هم گفت: رهبر انقلاب در دو مرحله دخالت کردند، اما هيچ کدام از سوی شورای نگهبان عملی نشد. آگاهان معتقدند: اصولا عملی شدن نياز خاصی به شورای نگهبان ندارد و همينکه رفيق بد باشد کافی است. در راستای عملی شدن و رد صلاحيت نيز مصباح يزدی گفت: چرت زدن بعضی ها باعث ورود مشتی شيطان به مجلس شد. آگاهان معتقدند اگر بعضی ها چرت نزنند و عملی شدن خوب انجام بگيرد، احتمالا در مجلس هفتم به جای مشتی شيطان، تعدادی خداوند انتخاب خواهند شد. آيت الله واعظ طبسی( معروف به بابای ناصر طلا) گفت: شورای نگهبان تکليفش را انجام داده و حالا نوبت ماست. ژان لويی انبارلويی، سردبير روزنامه رسالت، معروف به نابغه روزنامه نگاری معاصر که پوز حسنين هيکل و لوموند را زده است، نيز در يک اعلام نظر وحشتناک گفت: اصلاح طلبان بنابر شرارت دارند، اگر کشيده ملت را بخورند آرام می گيرند.
چند نکته مهم:
الف: محافظه کاران خودشان قبول دارند که نهايتا 20 درصد رای مردم را دارند، اما به 20 درصد مردم می گويند ملت.
ب: در ايران آدمهايی وجود دارند که جرات ندارند رفراندوم برگزار کند، اما معتقد هستند که مردم پشتيبان شان هستند.
ج: بچه پررو يا مگس، کسی است که ده بار سر کوچه قلدری می کند و هميشه کتک می خورد، اما بازهم رويش کم نمی شود( فرهنگ دهخدا، جلد سوم، صفحه 243)

تحريم يا عدم مشارکت
بعد از به نتيجه نرسيدن تحصن نمايندگان و احتمال برگزاری انتخابات سر موقع خودش، بحث بر سر شرکت در انتخابات توسط اکثر جناح های سياسی منتفی شد و فعلا بحث غالب اين است که انتخابات تحريم شود يا در آن مشارکت نشود. نمايندگان متحصن در بيانيه شماره 18 خود گفتند: در انتخابات اول اسفند به علت غيرقانونی بودن، ناعادلانه بودن و آزاد نبودن شرکت نمی کنيم. دولت هم که اعلام کرده بود تنها در صورت رقابتی بودن و آزاد بودن، انتخابات را در اول اسفند برگزار می کند، فعلا در حال گرفتن فال نخود برای برگزاری يا عدم برگزاری انتخابات است. نماينده سنندج و رئيس کميسيون اصل نود هم گفتند: چنانچه رئيس جمهور انتخابات غيرآزاد برگزار کند در قالب اسلام به بشريت خيانت می کند. رهبری هم خيالش را راحت کرده و نکته بسيار درستی را گفته است: جريانهای سياسی نقشی در حضور مردم در انتخابات ندارند. فعلا قرار است جوجه ها را آخر پائيز( بعد از برگزاری انتخابات) بشمارند.

شکرخوردن های زيادی
آيت الله مصباح يزدی که برای صادرات روحانيون به کانادا و اروپا، بخش وسيعی از تجارت شکر ايران را در اختيار گرفته بود، پس از مدتهای طولانی اقدام به اظهار نظر کرد. ضمنا نيک آهنگ کوثر فعلا در کاناداست و ما خبر زيادی از او نداريم.

روابط نامشروع محافظه کاران و آمريکا
اوضاع محافظه کاران توپ توپ است. فعلا دارند چپ و راست نماينده می فرستند سراغ اشرق و مشرق که با آمريکا رابطه برقرار کنند. نکته جالب اينکه از تمام دولتهای اروپا فاسدترين دولت اروپايی را که مدتی پيش نخست وزيرش به اسلام توهين کرده بود و 8 ماه پيش تعداد زيادی از کارگزارانش در نشست اعتراض عليه ايران شرکت داشتند، به عنوان واسطه انتخاب شده است. وزير خارجه ايتاليا پس از بازگشت از تهران گفت محافظه کاران ايرانی از وی و ديگر مقامات اروپايی خواستند تا آمريکا را برای گفت و گو با اين جناح متقاعد کنند.

مرتضوی و رخت چرک های مهاجرانی
اگر به قاضی مرتضوی بگويند که اصلاح طلبان بناست که ماشين شان را دوبله پارک کنند، فورا می شود مسوول اداره راهنمايی و رانندگی شهر تهران. آخرين شغل شريف قاضی مذکور رسيدگی به امور خانوادگی اصلاحات است. طبق اخبار اينترنتی مرتضوی اخيرا مهاجرانی را به اتهام اينکه قبلا زن ديگری گرفته و نام آن زن را در دفتر ثبت نکرده است، بازجويی کرد. جميله کديور هم برای اينکه حال مرتضوی را بگيرد رفته است به دادگاه و همه چيز را تکذيب کرده است.

رو به باد
شهردار تهران اخيرا چون خيلی خوش صداست، رو به باد هم ايستاده است. وی که پس از همکار ارجمند و طناز معاصر، حضرت آيت الله العظمی حسنی امام جمعه اروميه، در مقام دوم طنزگويی کشور قرار گرفته، گفت: منتظر حکومت جهانی هستيم! آگاهان پيشنهاد کردند شهردار تهران را يک بار تا دوبی ببرند تا ببيند جهان چه شکلی است.

احضار اضافی
يکی از قوانين قضايی معمول در جهان اين است که آدمها را می برند دادگاه، بعدا وقتی جرم شان اثبات شد آنها را زندانی می کنند. در ايران چون متهم کم است، از کسانی که زندانی هستند برای رفتن به دادگاه استفاده می کنند. حشمت الله طبرزدی، يکی از ساکنين منطقه اوين که اوقات فراغت خود را به جنبش و انقلاب می گذراند، به دادگاه احضار و مطابق معمول محاکمه شد.

ديگر خبر خاصی نبود. فعلا تا هفته بعد خداحافظ.

مطالب ديگر:

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5312

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'خبرهای امروز ايران و جهان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2008