در سال 1382 اتفاق افتاد، بخش دوم

براي مطالعه بخش اول اينجا را کليک نماييد.

[کاريکاتورها از نيک آهنگ کوثر]

مجاهد می میرد، سازش نمی پذیرد
یکی از مهم ترین شباهت های مجاهدین خلق و امت حزب الله این است که هردو فکر می کنند انسان برای مردن آفریده شده است. با سقوط حکومت صدام در عراق مجاهدین خلق که سالها قبل تله ای به نام عراق را برای گرفتار شدن خود انتخاب کرده بودند، در این تله گرفتار شدند. همزمان با این واقعه پلیس فرانسه در یک صبح دل انگیز تابستانی پاریس به مقر مجاهدین حمله کرد و مریم رجوی را دستگیر کرد. مریم رجوی، رئیس دولت مجاهدین برای مخارج روزانه اعضای سازمان شش میلیون دلار پول نقد( جیرینگی) گذاشته بود توی گاو صندوق خانه اش. فرانسوی ها هم زیاد خوششان نمی آید کسی بیشتر از هزار یورو پول توی خانه اش بگذارد. بنابراین مریم رجوی دستگیر شد. مجاهدین خلق هم که در این سالها برای فرار از مرگ در ایران یاد گرفته بودند بیرون از ایران بمیرند، دست به خودسوزی زدند تا به دولت فرانسه فشار بیاورند، اما دولت فرانسه نشان داد که وقتی تصمیم بگیرد هم فاشیست خوبی است و هم سانسورچی خوبی، به همین دلیل موج خودسوزی های مجاهدین خلق در اروپا که اگر فقط یک مورد آن توسط هر جریانی انجام شده بود تمام اروپا را به هم می ریخت، به سرعت متوقف شد. مریم بعد از چند روز آزاد و مسعود بلافاصله گم شد. آگاهان معتقدند احتمالا به زودی مسعود رجوی و سایر اعضای مجاهدین خلق از دست دولت عراق و آمریکا( چه فرقی می کند) به جمهوری اسلامی ایران پناهنده می شود.

پروژه پورزند گیت( قسمت دوم)
با چاپ عکس مریم رجوی در روزنامه آسیا بهانه توقیف این روزنامه به دست مسوولان قضایی افتاد. جمشیدی مدیر مسوول و سردبیر روزنامه آسیا که در طول چندسال گذشته امپراطوری مطبوعاتی اقتصادی نوینی به راه انداخته بود، دستگیر شد و در جریان دستگیری اش فهمید که نباید امپراطوری راه بیندازد و فهمید که روزنامه نگار باید همیشه در حال ورشکستگی مالی به سر ببرد. جمشیدی تحت فشار قرار گرفت و چون براساس قانون فشار در فیزیک، فشار وارد بر جمشیدی عینا بر هوشنگ اسدی و نوشابه امیری هم وارد می شود، آن دو به فرانسه آمده و زندگی را در این کشور ادامه دادند. پروژه جمشیدی همچنان ادامه دارد.

منم عکساتو پاره کردم، نامه هاتو پاره کردم.....
در سال 1382 موج نامه های سرگشاده در ایران به راه افتاد. شخصیت ها و سازمانهای سیاسی ابتدا نامه های خود را برای نمایندگان مجلس نوشتند، وقتی دیدند نمایندگان مجلس خودشان نامه نویس هستند نامه ها را برای وزرا نوشتند، از وزرا نیز کاری بر نیامد، بنابراین نامه نویسی به رئیس جمهور سابق( فعلا رئیس جمهور رفته گل بچینه) مد شد. اما رئیس جمهور هم شرمنده بود و هم خودش دائم النامه محسوب می شد، یکی از روزنامه نگاران نامه ای برای سران سه قوه نوشت، اما سران سه قوه نامه او را پاره کردند و عکسش را پس فرستادند. سپس نامه نویسی به رهبری شروع شد، اما رهبری هم علاقه چندانی به خواندن نامه نداشت. در مرحله بعد نامه نویسی توسط دفتر تحکیم و برخی از سازمانها به دبیرکل سازمان ملل انجام گرفت. اما دبیرکل سازمان ملل گفت: ایران کجاست؟ بعد یکی از نیروهای ملی مذهبی تصمیم گرفت برای شخص خداوند مستقیما نامه بنویسد، اما خداوند ترجیح می داد فقط به ای میل ها جواب دهد. پس از ناامیدی از خداوند،یکی از نویسندگان نامه ای به شیطان نوشت، اما شیطان پاسخ داد: قاضی مستقل است، شرمنده، کاری از من ساخته نیست. و سال 82 سالی پر از نامه بود.

فک پایین می آریم، آب حوض می کشیم...
کجایی شمس الواعظین که ببینی داداشتو کشتن! قیصر بود که این جمله را گفت. شمس الواعظین گفته بود: سطح ادبیات گفتمان دموکراتیک نباید نازل شود. یکی از مسوولان نظامی، انتظامی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی، خارجی، اقتصادی و غیره در تحلیل برخورد با نیروهای اصلاح طلب ضمن توجه به اندیشه های افلاطون و پروتاغوراس گفت: فک شونو پایین می آریم.

دستگیری سازگارا ....و خانواده
همزمان با ناآرامی های تهران تصمیم گرفته شد که عوامل ناآرامی دستگیر شوند، اما چون ناآرامی ها عوامل خاصی نداشتند و ضمنا محسن سازگارا چند سال بود که هی نامه می نوشت و به جای زندان به بیمارستان می رفت و قلبش را عمل می کرد، محسن سازگارا دستگیر شد و اعتصاب غذا کرد. همزمان با محسن سازگارا، وحید پسرش که پسر آقای سازگارا بود ، به این دلیل که پسر حداد عادل نبود دستگیر و زندانی شد. سازگارا پس از یک اعتصاب غذای طولانی چون هنوز امید به زنده ماندنش می رفت آزاد شد. وی در جریان دستگیری حدودا بیست کیلو لاغر شد. پزشکان توصیه می کنند کسانی که نمی توانند وزن خود را کم کنند و نیاز به کاهش وزن در کوتاه مدت دارند، حتما با قاضی مرتضوی تماس بگیرند و از این طریق به وزن مناسب برسند.

مرگ برفمینیست که می گه خدا نیست
اصولا در ایران زنان حق قضاوت ندارند، بدون حجاب نباید در زندگی و طبعا در فیلم حاضر شوند و مسابقات دختر شایسته و از این جور چیزها هم نداریم. به همین دلیل در سال گذشته شهره آغداشلو بازیگر سینمای ایران قبل از انقلاب نامزد دریافت جایزه اسکار شد. یک دختر ایرانی دختر شایسته کانادا و یک دختر دیگر ایرانی ملکه زیبایی آلمان شد. شیرین عبادی هم که قبل از انقلاب قاضی دادگستری و بعد از انقلاب تحت تعقیب دادگستری قرار داشت، جایزه صلح نوبل پارسال را بدون روسری دریافت کرد. قبل از دریافت این جایزه کسی انتظار دریافت جایزه توسط عبادی را نداشت، در هنگام دریافت جایزه همه هیجانزده شدند و پس از دریافت جایزه وقتی شیرین عبادی تبدیل به شیرین سیاسی عبادی شد، همه گفتند: واه! این چی می گه؟ آگاهان گفتند: این از اول هم همینو می گفت.

یک زندانی توسط زندانبانان دزدیده شد
همیشه در ایران این امید وجود داشت که وقتی کسی زندانی شد، آدم خیالش راحت می شود که در جای مشخصی قرار دارد، اما در سال گذشته جمهوری اسلامی باردیگر به جهانیان اثبات کرد که این حکومت همیشه توان نوآوری و کشف و اختراع را دارد. برای اولین بار در طول تاریخ بشری یک حکومت زندانی خودش را دزدید. در جریان سفر لیگابو به ایران، احمد باطبی در حال انتقال از یک زندان به زندان دیگر به سرقت رفت. این چه گوارای جنبش دوم خرداد( که در زندان تبدیل به اریک کلاپتون شده است) پس از آزادی از دست سارقین درخواست کرد اجازه دهند که زندانی باقی بماند. عمادالدین باقی نیز که وقتی در زندان بود پیامهایش را به بیرون از زندان می فرستاد، آزاد شد تا دیگر نتواند پیامی بدهد. آگاهان معتقدند یکی از جاهایی که آدم می تواند حرفهایش را براحتی بزند زندان اوین است، در حالی که اگر از زندان بیرون بیاید، چون ممکن است زندانی شود نمی تواند حرفهایش را بزند.

یک روزی که گرجستان را تکان داد
مردم گرجستان تصمیم گرفتند شواردنادزه را از حکومت ساقط کنند. آنها از خانه بیرون آمدند و به خیابان رفتند و به کاخ ریاست جمهوری حمله کردند و رئیس جمهور را ساقط کردند. این کار که معمولا در ایران بیست سال طول می کشد در یک روز اتفاق افتاد. درپی سقوط حکومت گرجستان در یک روز نیروهای اپوزیسیون تصمیم گرفتند حکومت ایران را ساقط کنند، اما چون امکان تهیه بلیط و سفر از آمریکا و اروپا به ایران تا یکی دوهفته ممکن نبود و همچنین مشکلات ناشی از درس خواندن بچه ها در فرنگ و نداشتن مسکن مناسب در ایران و بالا بودن قیمت خودرو در تهران وجود داشت اپوزیسیون تصمیم گرفت که سقوط حکومت را یکی دوسال به تاخیر بیندازد.

خانم ها و آقایان! ما گرفتیمش
آمریکایی ها از طریق ماهواره به رنگ زرد تاکسی ای که صدام حسین با آن جابجا می شد مشکوک شده و دائما او را ردیابی می کردند. آنها از طریق میکروفون های قوی از صدها کیلومتر دورتر موج صدای صدام را ردیابی می کردند. آنها از طریق آزمایش ژنتیک از فاصله دور DNA صدام را در حوالی تکریت پیدا کردند. آنها همچنین از فاصله پانصد کیلومتری تلفن صدام به زنش را از ترکیه ردیابی کردند. البته آمریکایی ها لازم نبود این کارها را بکنند، چون یکی از اطرافیان صدام او را لو داده بود. بالاخره دوربین های تلویزیون جهان در حالی که تصویر معاینه دندان صدام را توسط سربازان عراقی نشان می داند خبر دستگیری صدام را پخش کردند. مردم عراق مثل کلیه مردم جهان که عاشق رهبرشان هستند در دستگیری صدام رقصیدند و پایکوبی کردند. در نتیجه تعداد زیادی در جریان انفجارات مختلف مجروح شدند.

اتحاد جمهوریخواهان
برای اولین بار در طول تاریخ اپوزیسیون در سالهای اخیر بیش از هشتصد نفر از نیروهای اپوزیسیون در برلین جمع شدند، بدون اینکه مشکل خاصی بوجود بیاید. آنها ساعتها در مورد استراتژی و تاکتیک و خط مشی و برخورد اصولی و مسائل اخیر حرف زدند و تعدادی قطعنامه و اطلاعیه صادر کردند و در نتیجه انصافعلی هدایت خبرنگار تبریزی که برای سفر تفریحی به آلمان آمده بود در بازگشت به ایران زندانی شد و چون هرکس در ایران زندانی می شود، زندانی باقی می ماند، وی همچنان زندانی است. انصافعلی هدایت در اواسط سال گذشته در تبریز دستگیر شده بود و در اثر دستگیری بخش هایی از وی دچار آسیب دیدگی شده بود.

زلزله بم
برای رسیدن صدایی از داخل ایران به خارج حتما باید تعدادی زندانی یا کشته یا مجروح شوند. در پائیز سال 82 خبر تکان دهنده ای در سراسر جهان پیچید. زلزله بم بیش از شصت هزار کشته به جا گذاشت. میزان زلزله به حدی بود که بعضی از سران کشور مجبور شدند از جایشان تکان بخورند. مسوولان مخابرات کشور برای همبستگی با زلزله زدگان موبایل ها را روی ویبراتور گذاشتند و یکی از سازمانهای تروریستی طی تماس تلفنی مسوولیت زلزله را به عهده گرفت. در پی این زلزله مسوولان کشور سفرهایشان را به شهر بم آغاز کردند. مسوولان دفتر رهبری بلیط هواپیمای خاتمی را از جیبش کش رفتند و چرخ ماشینش را پنچر کردند تا او بعد از رهبری به بم برسد. در نتیجه با حضور مقامات کشور در بم بسیاری از مردمی که زنده مانده بودند دچار ضایعه قلبی شدند و درگذشتند. ایرانیان از سراسر کشور و جهان با وحدت کامل و همبستگی تام و تمام به زلزله زدگان کمک کردند و این همبستگی نشان داد که مهم ترین راه ایجاد وحدت در ایران زلزله بالاتر از هفت در مقیاس ریشتر است.

تحصن نمایندگان مجلس
با تمام شدن دوران مجلس ششم، شورای نگهبان تصمیم گرفت نمایندگان ملت را انتخاب کند. در پی این امر تعدادی نماینده ملت تعیین شده و قرار شد نامزد انتخابات شوند. در مقابل تعدادی که نامزد انتخابات بودند چون زبان داشتند و حرف می زدند، معلوم شد که صلاحیت ندارند. در نتیجه شورای نگهبان( آخرین باقیمانده های یخبندان دوم زمین شناسی) بخش اعظم نامزدهای انتخابات را رد صلاحیت کرد. مجلس در ابتدا سکوت کرد و بعد به سکوت ادامه داد و بعد تحصن اکثریت نمایندگان مجلس شکل گرفت. این نمایندگان خواستار برگزاری انتخابات آزاد شدند. اما چون تعداد نمایندگان مجلس کم بود، استادان دانشگاه و شخصیتهای سیاسی و روزنامه نگاران هم از این تحصن حمایت کردند، اما باز هم تعدادشان کم بود، بنابراین مجالس مختلف در جهان و سیاستمداران جهانی هم از این جمع حمایت کردند، اما باز هم تعدادشان کم بود. در نتیجه روسای قوه مجریه و مقننه هم از این تحصن حمایت کردند. در پایان چون تعداد اعضای شورای نگهبان، بخصوص آقای جنتی زیاد بود قرار شد نمایندگان رد صلاحیت شوند. بدنبال این امر( امر به معنی دستور) روسای قوه مجریه و مقننه در نامه ای از رهبری خواستند که انتخابات به تعویق بیفتد، اما رهبری اظهار داشت: برین بابا بینیم. درپی این تصمیم گیری خردمندانه روسای دو قوه اعلام کردند که انتخابات به موقع برگزار خواهد شد. در نتیجه نمایندگان مجلس( گروه متحصنین) انتخابات را تحریم کردند. نیروهای سیاسی دیگر هم انتخابات را تحریم کردند. براساس امار اعلام شده انتخابات با حضور پنجاه درصد مردم و در غیاب پنجاه درصد دیگر برگزار شد. و نمایندگان محافظه کاران مجلس را با 15 درصد از آرا در اختیار گرفتند. محافظه کاران بلافاصله اعلام کردند که قصد حل مشکل رابطه با آمریکا را دارند. و قصد دارند غیر از آزادی همه چیز بدهند. حداد عادل که نماینده اول تهران شده بود، اعلام کرد که برداشتن روسری خانم شیرین عبادی در فرنگ نه تنها اشکالی ندارد، بلکه خیلی هم خوب است. نمایندگان اصلاح طلب نیز پس از برگزاری انتخابات به تدریج جوراب محافظه کاران را در نطق های استعفای خود بادبان کردند و استعفا دادند و رفتند و این درحالی بود که در زیرزمین خانه محافظه کاران عقد و عروسی همزمان برگزار می شد.

انفجار در نیشابور
ایران تنها کشور جهان است که احتمال دارد در اثر برخورد دو دوچرخه با هم دهها تن از مردم آن کشته و مجروح شوند. در اثر انفجار قطار( آخر جان مادرتان! شما بگویید قطار هم خودبخود منفجر می شود؟) در حوالی نیشابور سیصد نفر از مردم این منطقه کشته شدند. این قطار باری بود و اصلا مسافر هم نداشت و کشته شدگان این حادثه مردم روستاهای اطراف بودند که در اثر انفجار کشته شدند. وجود این انفجار که اندکی کمتر از واقعه انفجارهای قطار در مادرید صورت گرفت به ما اثبات کرد که القاعده هیچ غلطی نمی تواندبکند، چون خود ما قطارمان منفجر می شود و لازم نیست کسی برای انفجار قطار ما نقشه بکشد.

سقوط هواپیمای مسافربری در مسیر شارجه
یکی از مشکلاتی که در سال گذشته وجود داشت این بود که در این سال یک واقعه عجیب در جامعه ما رخ داد. هیچ هواپیمایی تا اواخر سال سقوط نکرده بود. این امر نگرانی مسوولان کشور را برانگیخت. در پی این فاجعه تاریخ نویسان دچار سردرگمی شدند. اما در پایان سال با سقوط هواپیمای مسافربری آسمان که به مقصد شارجه درحال پرواز بود همه دریافتند که ایران همچنان همان است که بود.

گلابی های هسته ای نطنز
تا سال گذشته مهمترین محصول نطنز گلابی هایی بود که معلوم نیست چرا و چگونه به گلابی نطنز معروف شد، اما محمدالبرادعی بازرس ویژه نیروگاههای هسته ای سازمان ملل کشف کرد که در نطنز چیزی به اسم نیروگاه هسته ای وجود دارد و مشخص شد که در سالهای اخیر همه بدنبال فقیرسازی نبودند، بلکه گروهی بدنبال غنی سازی بودند. درطول سال گذشته بازرسان مربوطه ایران را گشتند و هربار که بازرسی می کردند چیزی پیدا می کردند که دفعه قبل پیدا نمی کردند. و هروقت که بازرسان مربوطه از ایران می رفتند مسوولان مملکتی با اعلام این نکته که فعالیتهای هسته ای و اتمی ایران ادامه دارد آنها را مجبور می کردند که دوباره به ایران برگردند. این داستان ادامه دارد. قسمت دوم: بازگشت البرادعی

انفجارو قانون اساسی عراق
همزمان با پایان سال گذشته شورای حکومتی عراق پیش نویس قانون اساسی عراق را برای پاک نویس شدن توسط شیعیان عراق به دست آنان داد. این قانون نشان داد که عراقی ها خیلی آدمهای بااستعدادی هستند و صدام حسین خیلی حق انها را خورده است. در این پیش نویس یک اشتباه وجود داشت و آن این که اختلاف میان کردها و عربها تا حدی از بین رفته بود. این امر خشم بسیاری را برانگیخت، اما باعث شد که کردهای ایران در خیابانها جمع شوند و جشن بگیرند. ازطرف دیگر انفجارهای متعدد در عراق دائما اتفاق می افتاد و چون همه جای عراق قبلا از بین رفته بود این انفجارها بیش از آنکه ساختمانها را از بین ببرد مردم را از بین می برد.

چهارشنبه سوری در تهران
و بالاخره سال به پایان رسید. مراسم چهارشنبه سوری که همیشه در دوره قدرت نداشتن اصلاح طلبان برگزار می شد، در دوره قدرت پیداکردن محافظه کاران با رقص و آواز در تهران برگزار شد. مردم ایران در این مراسم نشان دادند که تفریحات غیرسالم را بسیار دوست دارند، از سروصدا، اعم از ترقه و غیره خوششان می آید. دوست دارند حال دیگران را بگیرند و حال دیگران را هم می گیرند.
با آرزوی سالی خوش وقایع امسال را به پایان می برم.

به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است.
سوم فروردین یکهزار و سیصد و هشتاد و سه هجری شمسی
ابراهیم نبوی

براي مطالعه بخش اول اينجا را کليک نماييد.