خانه سیاه است، سید ابراهیم نبوی

جناب آقای حداد عادل! ابتدا می خواستم نامه ام را خطاب به آقای خاتمی بنویسم، اما فکر کردم ایشان با دیدن نامه یا خواهد گریست یا خواهد گفت: من که کاره ای نیستم، چرا این نامه را برای من نوشتی؟ بعد فکر کردم نامه را برای آقای خامنه ای بنویسم، اما دیدم به قول دکتر عباسی فیلسوف معاصر و تئوریسین جدید نظام جمهوری اسلامی کسی به حرف ایشان گوش نمی کند، بعد فکر کردم نامه را برای آقای هاشمی رفسنجانی بنویسم، اما دیدم آقای هاشمی رفسنجانی فعلا خودش بیش از همه متهم است، به همین دلیل چون موضوع نامه طنز بود و در حال حاضر مهم ترین موضوع طنزآمیز در کشور ما حضور شما در مجلس و موقعیت ویژه شماست، لذا برای توجه به آنچه خواهم گفت و اینکه فکر می کنم بعد از آقای دکتر عباسی شما برجسته ترین و دانشمندترین شخصیت نظام جمهوری اسلامی باشید، لذا توجه شما را به نکاتی که می گویم جلب می کنم

مدیر عامل مس سرچشمه را اعدام کنید.
با توجه به اینکه روز گذشته آقای ابوالحسن داوودی کارگردان و رئیس خانه سینما را به خاطر اینکه ایشان در جایی بودند که عده ای از بانوان با لباس های زننده ای که آنان را زیبا نشان می داد حضور داشت، بازداشت کرده اند. و با توجه به اینکه مسوول سرنوشت امت شهیدپرور( ملت سابق ایران) مقام معظم رهبری است، دستور فرمائید مقام معظم رهبری را دستگیر فرمایند، چون در نهایت ایشان مسوول وجود بدحجاب در کشور هستند. در صورت عدم امکان دستگیری مقام معظم رهبری لطفا دستور فرمائید آقای هاشمی را به خاطر اینکه بقیه بدحجاب هستند بگیرند، چون ایشان در طول هشت سال ریاست جمهوری موفق به نابودی بدحجاب های بی تربیت و خوش قیافه و تولید کافی خواهران باحجاب نشده اند. اگر مسوولان امر موفق به دستگیری آقای هاشمی رفسنجانی نشدند، لطفا دستور فرمایید که مسوول معدن مس سرچشمه را که مطمئنا مسوول مستقیم بدحجابی در کشور است، بازداشت فرمایند. لابد می پرسید چرا مسوول معدن مس سرچشمه؟ چون در گذشته که عدالت مثل امروز اجرا می شد، وقتی در بلخ زن آهنگری بدحجاب لباس می پوشید، ماموران نیروی انتظامی مسگرهای شوشتر را گردن می زدند و سپس دستگیر می کردند. اما با پیشرفت های اخیر که جمهوری اسلامی موفق شده است معدن مس سرچشمه را که در سالهای قبل از انقلاب ایجاد شد، هنوز تعطیل نکند، و همه مسگرهای شهر شوشتر به معدن مس سرچشمه مهاجرت کرده اند، لذا برای مبارزه با بدحجابی هیچ راهی بهتر از دستگیر کردن و در صورت لزوم زدن گردن مدیرعامل کارخانه مس سرچشمه نیست. من مطمئنم اگر این واقعه فرخنده رخ بدهد بی حجابی کاملا نابود شده و در عوض روسپیگری و اعتیاد و همجنس بازی به میزان کافی گسترش می یابد.

محسن رضایی را دستگیر کنید.
با توجه به اینکه اخیرا آقای سعید مطلبی کارگردان قدیمی شصت و دوساله را به خاطر این که پسرش سینا مطلبی در کشور هلند چند مقاله در مورد بازداشت های نویسندگان اینترنتی نوشته است دستگیر کرده اند، خواهشمند است دستور فرمائید آقای محسن رضایی را سریعا دستگیر نمایند، چون احمد پسر ایشان علاوه بر اینکه از کشور ایران فرار کرد و به آمریکا پناهنده شد، با برادران مسوول نیروهای اطلاعاتی سیا نیز مدتی به همکاری پرداخت، من مطمئنم اگر آقای دکتر محسن رضایی را دستگیر کنید حتما موفق می شوید که پسرش را به ایران برگردانید تا معلوم شود این پسره جعلق رفته است آنجا چکار کند. اگر موفق به دستگیری آقای محسن رضایی نشدید لطفا دستور بدهید آقای حسین شریعتمداری که برادر زن منافقش در سازمان منافقین ملعون است دستگیر کنند، چون در این صورت می توانید در مرحله بعدی همسر و بعد مادر زن آقای شریعتمداری را دستگیر کنید و آن عنصر ملعون را تحت فشار بگذارید تا به ایران برگردد و مثل آقای شریعتمداری به عنصر مفیدی برای ایران تبدیل شود. و اگر موفق نشدید آقای حسین شریعتمداری را دستگیر کنید، لطفا دستور دهید آقای احمدصدر حاج سیدجوادی که در قزوین بیکار است و تازه از زندان آزاد شده است را دستگیر کنند، چون از اسم ایشان معلوم است که از اقوام علی اصغر حاج سید جوادی است، و با توجه به اینکه احمد صدر حاج سید جوادی هشتاد ساله است و قوه قضائیه نظام جمهوری اسلامی در سالهای اخیر نشان داده است که بازجویان این قوه توانایی عجیبی در آزاردادن افراد بالاتر از هفتاد سال و تحت فشار قرار دادن آنها دارند، لذا با دستگیری آقای احمد صدر حاج سیدجوادی این امکان وجود دارد که علی اصغر حاج سیدجوادی در پاریس تحت فشار قرار بگیرد و به ایران برگردد، و با توجه به اینکه آقای علی اصغرحاج سیدجوادی قبلا دوست آقای عبدالکریم لاهیجی ملعون بود و آقای لاهیجی نیز روابط مشکوکی با سازمان جهانی حقوق بشر دارد و سازمان جهانی حقوق بشر نیز زیر نظر کوفی عنان است، لذا با تحت فشار قرار دادن آقای حاج سیدجوادی این امکان وجود دارد که کوفی عنان تحت فشار خانوادگی قرار بگیرد و مشکل ایران با آژانس انرژی اتمی هم حل شود. البته با توجه به اینکه آقای احمد صدر حاج سید جوادی در نام خانوادگی اش عنوان صدر دارد، اما آقای علی اصغر حاج سیدجوادی عنوان صدر را ندارد، می توانید احمد صدر حاج سیدجوادی را مجبور کنید که نام خانوادگی اش را عوض کند و بعدا دستگیر شود. البته یک راه بهتر این است که کل خانواده حاج سیدجوادی در قزوین دستگیر شوند، چون اکثر این خانواده با هم فامیلند و از این طریق با دستگیر کردن مردم قزوین شاید مشکل انرژی اتمی ایران نیز بکلی حل شود.

امام زمان(عج) ظهور فرمایند
با توجه به اینکه نام شما در لیست نمایندگان مجلس هفتم بوده است که بنا به گفته آقای مشکینی امام زمان شخصا لیست مذکور را امضا فرموده اند و با توجه به اینکه بنا به گفته یکی از بانوان نماینده مجلس امام زمان در مورد قوانین حقوقی زنان شخصا دخالت هایی داشته اند و بنا به گفته آیت الله خزعلی گویا امام زمان با ایشان ارتباط مستمر دارند، و همین حضور مستمر باعث شده است که بسیاری از عناصر حاسد و مغرض دچار این وسوسه شوند که ظهور کنند و امور ایران را در دست بگیرند، و یکی از ایشان قرار است بزودی با یک هواپیما همراه با هوادارانش به ایران بیاید و زمام امور را در دست بگیرد، لذا خواهشمند است دستور فرمایید همان کسی که لیست را به آقا دادند تا ایشان امضا کنند، به ایشان بفرمایند که زودتر ظهور کنند تا بعدا اگر پیامبران و ائمه و یا نواب جدیدی خواستند ظهور کنند مشت محکمی را به دهان آنان زده( یا حداقل نامه ای امضا کنند که فدراسیون مشتزنی و یا امت شهیدپرور و مشتزن ایران) بر اساس نامه مذکور به دهان آقای هخا( پیامبر نوظهور تلویزیونی) مشت محکمی بزنند. ملاحظه می فرمایید! وقتی رئیس مجلس خبرگان می گوید امام زمان برخلاف قوانین انتخاباتی در انتخابات مجلس دخالت کردند، بدیهی است که انواع پیامبر و اهورا و هوخشتره و غیره ظهور می کنند. به عنوان رئیس سابق( و شاید هم فعلی) فرهنگستان زبان و ادب پارسی نظرتان در این مورد چیست؟ بامزه است؟ فکر نمی کنید اصولا بیماری مشنگی یک بیماری مسری است که براساس قانون ظروف مرتبطه عینا از هر نوع حکومت به مخالفانش در کلیه نقاط منتقل می شود؟ با توجه به نکات فوق لطفا لایحه ظهور امام زمان را سریعا تصویب و توسط جامعه مدرسین به ایشان ابلاغ فرمایید. در اینجا نکته ای را خاطرنشان می سازم و آن اینکه وقتی قرار بود برای مسابقه قدرت از روحانیت استفاده شود، طبیعی بود که روحانیونی مخالف پا به عرصه درگیری بگذارند، وقتی قرار شد مرجعیت مورد سوء استفاده قرار گیرد، مراجع مخالف به میان آمدند، کم کم ظاهرا زور مراجع و ولایت فقیه به مردم نرسیده و فعلا قرار است پای امام زمان به دعوا کشیده شود، طبیعی است که در چنین وضعی سروکله انواع امام و پیامبر در دعوا پیدا می شود و در اپوزیسیون داخلی و خارجی هر روز یک امام و پیشوا ظهور می کند، بعدا اگر قرار شد خود خداوند شخصا در این مسائل دخالت کنند یک باره می بینی مثل یونان از این طرف یک مشت هرکول و زئوس و ونوس سروکله شان پیدا می شود و جناح های مختلف با خدایان مختلف ظاهر می شوند. از شما خواهشمندیم که هرچه زودتر کاری کنید که در این دعواها پای خدا باز نشود.

لطفا بمب اتمی بسازید
در پی سخنرانی های دکتر حسن عباسی، نابغه معاصر و تئوریسین جدید نظام جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی قرار است بزودی با استفاده از عملیات انتحاری و استفاده از کلاهک هسته ای اسرائیل را نابود کرده و کاخ سفید را به روز سیاه بنشاند و نژاد آنگلوساکسون را نابود کند، پیشنهاد می کنم حداقل جمهوری اسلامی برای حفظ آبرو هم شده تلاش کند تا یکی دو کلاهک هسته ای بسازد. چون خدای ناکرده ممکن است این غربی های احمق فکر کنند این حرفها جدی است و بخواهند زودتر به ما حمله کنند. لااقل طوری بشود که پیش مردم دنیا سرافکنده نشویم و به عنوان یک ملت خالی بند معرفی نشویم. حیف است که ما تنها ملتی باشیم که یک گروه در میان مان رسما از تروریسم دفاع و از آن قباحت زدایی کنند، و آنوقت در لیست این همه تروریست تحت تعقیب در دنیا اسم دو تا ایرانی هم نباشد. آیا بهتر نیست که کار را یکسره کنید؟ حالا که دکتر حسن عباسی تئوریسین نظام جمهوری اسلامی است، آقای دکتر حسین الله کرم را هم بگذارید وزیر علوم و آموزش عالی و دکتر محسن رضایی را هم بگذارید بشود رئیس دانشگاه تهران. فکر نمی کنید وقتی آقای امامی کاشانی و مشکینی و خزعلی و جنتی همان حرفهای آقای حسنی امام جمعه محترم و جذاب ارومیه را بدون لهجه می زنند، چرا نباید آیت الله حسنی امام جمعه تهران هم باشد؟ چرا از این دموکرات ها و لیبرال های ترسو و این غرب زده های آمریکایی می ترسید؟ شهامت داشته باشید و از آدم هایی که واقعا با دل و جان برای فداکاری آماده اند استفاده کنید. فکر می کنید بین حرفهایی که آقای حسنی می زند و رفتاری که در کشور اتفاق می افتد تفاوتی وجود دارد؟ آن موجود مظلوم فقط بیش از همه صادق است و حرف دلش را بدون دکترین و بدون استراتژی می زند.

شمس الواعظین را اعدام کنید
آیا فکر نمی کنید اگر دشمنان نظام همه شان طرفدار مجاهدین خلق بشوند بهتر است؟ بدبختانه رهبر این سازمان که قرار است ملت ایران را نجات بدهد خودش فراری است و مریم خانم، رئیس جمهور مجاهدین هم در پاریس ممنوع الورود و ممنوع الخروج است. بدبختی ملت ما را ببین که مخالفین سلاح های هسته ای اش خودشان کسانی هستند که قبلا سلاح شیمیائی علیه ملت خودشان استفاده کرده اند، نیروهای طرفدار حکومتش خواهان جنگ هسته ای هستند، تلویزیون های اپوزیسیونش هم دست خل و چل هاست، روزنامه نگارانش زندانی هستند، نمایندگان مجلس اش با پانزده درصد رای مردم انتخاب شده اند ، رئیس قوه قضائیه اش سالها عراقی بوده، در عوض رئیس جمهور اسرائیل سالها ایرانی بوده، به نظر شما این ها خنده دار نیست؟ آیا هرگز فکر کرده اید که آنچه دارد ایران را بتدریج مثل شمع آب و محو و نابود می کند، صرفا خیانت و خباثت و دزدی و دشمنی نیست، بلکه بلاهت و حماقت است؟ کدام حکومت در دنیا به یک نفر حکم اعدام می دهد و بعد از سه سال او را آزاد می کند و بعد پدر یک نویسنده را که در تمام عمرش یک کلمه از سیاست نگفته است زندانی می کند و حتی جرمش را هم اعلام نمی کند؟ شما از این که رئیس مجلس این حکومت باشید خجالت نمی کشید؟ بالاخره شما این قدر می دانستید که یک زمانی اگر به برهنگی هم معترض بودید آنرا برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی می دیدید. جدا شما از اینکه زمانی قبل با صابری دوست بودید خجالت نمی کشید؟ آیا دانستن اینقدر بی منزلت است که بتوان بکلی فراموشش کرد؟ چرا باید یک گروه تروریست که اعضای خودشان را هم شکنجه داده اند و بارها هموطنان غیرسیاسی و غیر نظامی کشورشان را کشته اند و رسما جاسوس دشمن جنگی کشور بوده اند جرات کنند که در پایتخت اروپا خودشان را اپوزیسیون حکومت ایران بدانند و کسی جرات نکند از حکومت ایران دفاع کند. ببین چه وضعی ایجاد کرده اید که حتی داریوش سجادی هم جرات دفاع از حکومت ایران را ندارد.
حکومت ایران مثل افلیجی که در جایی به حال خودش رها شده روز بروز بیشتر خودش را به گند می کشد و این بوی گند در اثر مزمن شدن روز بروز برای خودش عادی تر می شود. دائما خودش را بیشتر خراب می کند و دوستان و خویشان و نزدیکانش چنان از او قطع امید کرده اند که دیگر کسی حتی به او تذکر هم نمی دهد. هر روز که می گذرد بوی گند بیشتر دنیا را خفه می کند، در خبر آمد که سه جوان در تهران بیست و پنج کودک را پس از تجاوز به قتل رساندند. نمی خواهم برای شما سیاه نمایی کنم، اما مگر وضع سیاهی نیست؟

سید ابراهیم نبوی
27 شهریور 1383