شنبه 24 آبان 1382

مافيا، از سيسيل تا رفسنجان! بخش نخست، کوروش گلنام

"درجهان نا عدالتی ها و اشتباه کاری های بسياری صورت می گيرد اما کسی حق ندارد با کاربرد خشونت و ايده شخصی خود به اصلاح آن ها برخيزد. چنين مسايلی را می بايست به قانون واگذار کرد و افراد نيز می بايست آزادانه و به ميل خود از قانون اطاعت کنند چون اين قانون است که درست می گويد!" از کتابِ جذابيت شر، توماس وولف

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

24 ." (زاچریس توپِلیوس: رینالد و رینالد ینی، دهه 1800 ، Zachris Topelius:Rinaldo Rinaldini بر گرفته از کتابِ جذابيت شر Det ondas tjusning، اثر Thomas Wulff، ص25)

شروع، نوامبر 2003
بدلیل طولانی بودن، این نوشته در دو بخش تدوین یافته است.
بخش ِ نخست تلاشی است تا شناختی مختصر از مافیا به دست دهد،
و بخش دوم کوششی است تامقایسه ای بین مافیای بین المللی با مافیای مذهبی حاکم بر ایران داشته باشد.

بخش نخست:
در باره کلمه مافیا
همانگونه که خانم مود وبستر Maud Webster د ر کتاب تحقیقی و جالب خود زیر عنوان "جهان مافیا" Maffians Värld(سویدی) به درستی اشاره نموده است: " در روزگار ما کلمه مافیا می تواند به هر عملی، به شرط آنکه بار جنایی داشته باشد، اتلاق شود"(1) این کلمه درگذ راز سالها"چنان! دست خوش تغیر گردیده است که معنای اولیه خود را از دست داده و" به شکلی عمومی به هر آنچه که با جنایت و فساد در ارتباط باشد اتلاق می شود."(همان)
در کتاب لغت بزرگ سویدی در باره این کلمه چنین آمده است:"(کتمه ای با بنیانی ایتالیایی) نوعی سازمان خلاف کار مخفی با رهبری قوی گروهی کوچک که اغلب بر تمام بخشهای جامعه کنترل دارد..."(2) در کتاب لغت فرانسه"ربرت کوچک Le petit Robert " در این مورد آمده است: "مافیا کلمه ای است اساسن ایتال 740?ایی ، تا ریخ پیدایش کلمه 1875، و عبارت از مجمع و گروهی مخفی است که برای منافع شخصی خود، عمل کردی ازراه هایی کم یا بیش خلاف اخلاق و قانون دارند."(3) در منابع دیگر از جمله انسوکلوپید یای ملی سوید ص 599ـ598، چاپ2000، مالمو. لاروس کوچکLe petit Larosse، ص 618، چاپ 1994، فرانسه و ....تفسیرهای کم و بیش !مشابه ای آمده است.
در کتاب" مافیا" اثرتوماس لاپالیننTomas Lappalainen، چاپ 1993فنلا ند، ص 75( ترجمه سویدی)، پس از نقل روایت های متعد دی در باره کلمه مافیا، به این نکته اشاره شده است که: "کلمه یه خودی خود معنایی ندارد. معانی کلمات بستگی به نوع کاربرد آنها دارد." و در ادامه به موضوع بسیار مهمی در رابطه با ایà4 کلمه اشاره کرده و می آورد:" کلمه مافیا بیش از سد سال مورد مجادله و گفتگو یوده است. بنا بر تحقیق نویسند گان د ر گیر موضوع، در گذشته این کلمه از بار معنایی مثبتی بر خوردار بوده و به گفته گیوسپ پیتره Giuseppe Pitrè، محقق در شیوه های زندگی اقوام، در لهجه سیسیلی به معنای زیبایی_a1 شکوه و بزرگی، کمال ، برتری و غروربوده است ومی توانسته درمورد هر چیزی از آن استفاده شود. یک خانه و یایک میوه در وجه مثیت خود با کلمه مافیوساMafiosa توصیف می شده است. و یا در مورد زنی جذاب می توانسته گفته شود که او دارای مافیاست." این موضوع در منابع دیگر و کتاب های تحقیقی! که در باره مافیا نگاشته شده است به تکرار آمده است از جمله در کتاب خانم وبستر. ایشان ضمن توضیح جامعی از جمله نگاشته اند:" از همان دوران کهن، زمینه های پیدایش مافیا وجود داشت و در فاصله بین سال های 1300تا1800 اجداد مافیوسی mafiosi در قالب زمین مزروعی و سیستم فیودالی آینده خود رہ7 تر سیم می کند اما هنوز در این دوران مافیا وجود ندارد.همآنطور که کلمه مافیوسی قد یمی تر از کلمه مافیاست کلمه مافیاسونmafiason نیز قد یمی تر از مافیوسی است. مافیا اسم است و مافیوسوی صفت است که در سال های 1800 به معنای زیبا و مغرور(تاکید از من) بود. با این حساب یک اسب اصیل !مافیوسو بود، یک دختر نجیب زاده مافیوسو بود، ابزار و وسیله ای که خوب ساخته شده بود مافیوسی بود، و بهمین ترتیب..."(4). بدین ترتیب در گذشته در لهجه سیسیلی کلمه مافیوسیMafiosi حکایت از ایراز احترام، شان، بزرگی، افتخار و غرور داشته است. لازم به یاد آوری است که در باره ریشه اu1740?ن کلمه و ظهور این واژه نظرات گوناگونی ابراز شده و آنرا بر گرفته از عربی(زمان تسلط اعراب بر سیسیل)، اسپانیایی (زمان تسلط اسپانیا بر سیسیل) و یا فرانسه دانسته اند و یا حتا برای پیدایش آن به افسانه سرایی پرداخته اند که ذکر همه آن ها در این نوشته نمی گنجد.
بهر رو کاربرد کلمه مافیا بابار سنگین جنایی آن، طبق آنجه که توماس لاپالینن در این کتاب بیان می کند، در سال 1862 بوده است:" معلم مدرسه ای د ر ماه ژوییه همین سال شاهد صحنه زیر شد: جوانکی چاقویی بیرون کشیده و به یک همسن خود گفت:" حالا تو مثل یک مافیا با من رفتار کن." نام این معلم گاسپار! موسکاGaspare Mosca بود. او یکباره به این فکر افتاد که نمایش نامه ای بنویسد که تا کید ش بر کلمه مافیا باشد . او سپس با همکاری گیوسپ ریزوتوGiuseppe rizzotto نمایش نامه را نوشت. سال 1863 این نمایش نامه که نامش : "I mafiusi della Vicaría" بود به صحنه آمد. اتفاق ها در این نمایش درزندان آنزمان پالذ1مو Palermo ، که بین سال های 1860ـ1837 ساخته شده بود و آنرا Vicaría می گفتند، رخ می داد. بین سال های 1863 تا 1886 این نمایش نامه بیش از 2000 بار (در ایتالیا) به صحنه رفت و به چنان شهرتی دست یافت که د ر کشورهای دیگری در اروپا نیز به نمایش در آمد و از طریق همین نمایش بود که کلمه مافیا شن!اخته شده ودر زبانهای د یگر جا افتاده و جان گرفت( سال 1875 در کتاب لغت های انگلیسی و فرانسوی.) ص 76ـ75 همآن
از این تاریخ کلمه مافیا رنگی دیگر یافت تا امروز که نشانی است ازهر آنچه که با جنایت، فساد و تباهی سرو کار دارد. و" دنیای مافیا" دنیایی است که در آن به گفته آند ره ژید چون دنیای تقلب است،" آدم درست کار و شرافتمند ش یک کلاهبردار است."(5)
ریشه ها
سیسیل زادگاه مافیا و مافیا در حقیقت "پد یده ای سیسیلی" است. این پد یده در ایتالیا بنام کسا نستراCosa Nostra، که معنایی برابر"موضوع خود ما"، "مورد ما"،"مال ما" و از این دست دارد، نامیده می شود.خانم وبستر در مورد پیدایش مافیا می نویسد: "کسی به درستی نمی تواند بگوید که 'e3افیا چه قد متی دارد و دقیقن کجا و چگونه به وجود آمده، چون این پد یده به شکلی ارگانیک، مرحله به مرحله شکل گزفته است."(6) مافیا در طی سالیان، در کشورهای دیگر نیز شکل گرفته و امروزنام های "مافیای آمریکایی، روسی، ژاپنی و یا چینی( و امروزه به میمنت و مبارکی حتا مافیای ایران®0? ـ آخوندی) به نام هایی آشنا در زندگی روزانه مردم تبد یل شده است. مافیا در دو کشور ایتالیا و آمریکا، که از پر سابقه ترین پایگاه ها و مراکز مافیاهستند، با نام های گوناگون ( بسته به محل، موقعیت، خانواده و یا گروه مقتد ر تشکیل دهنده) فغالیت داشته است. به عنوان نمونه در آمریکا با نام à5ایی از قبیل "شرکت( firma سویدی)" در شیکاگو ،"گروه " در نیویورک، "انجمن"،" سند یکا و"فامیل" و خود کلمه" مافیا" در بیشتر نقاط؛ در ایتالیا: "کسا نستراCosa Nostra" که اصلی ترین و قدرتمند ترین تشکیلات مافیایی ایتالیاست، که شرکت هم نامیده می شود. طبق آنچه در کتاب "تشکل شایاà4 احترام، سرگذ شت ِ کسا نسترا" (7) آمده در ایتالیا سه جریان مافیایی دیگر نیز هستند که همه با یکد یگر ارتباط وهمکاری داشته اما مستقل عمل کرده و رهبری واحد ندارند. وضعیت این چهار گروه مافیایی چنین است:
1ـ کسا نسترا، پایگاه اصلی در پالرموpalermo(جمعیت 5.141،143 نفر) با5000 عضو شامل 180 گروه با حدود 14000 طرفدار؛
2ـ ند رانقتا ndrangheta، پایگاه اصلی د ر کالابریا calabria (جمعیت 2،146،724 نفر) با 5600 عضو شامل 155 گروه؛
3ـ کامورا camorra، پایگاه اصلی د رنياپل neapel(جمعیت5،731،426) با6700 عضو شامل 126 گروه. این سازمان از رهبری قوی برخوردار نبوده، در سطحی نازلتر قرار داشته و در تلاش برای وابسته کردن طبقات پایین جامعه به خود بوده است؛
دو سازمان اخیر طبق گفته توماس لاپالاینن" از رهبری منسجمی بر خوردار نبوده و" فامیل" های عضوآن ها دایم در حال درگیری با یکدیگر هستند." (8)
4ـ ساکرا کرونا اونیت la sacra corona uniten، پایگاه اصلی اپولینن apulien (جمعیت 4000،000نفر) با 536 عضو شامل 7 گروه. کوچکترین سازمان مافیایی ایتالیا. (9)
کامورا و ساکرا کرونا اونیت بیشتر به خلا ف های کوچکتر خیابانی دست می زنند. اینها رقابت و در گیری های داخلی فراوان دارند و کامورا بسیار خشن و بی رحم است. بهمین دلیل متوسط طول عمر اعضا این سازمان کمتر از متوسط طول عمر یکmafiosi, عضو کسا نسترا است.

برخی ازمهاجرینی که بعدها در جستجوی کار و زندگی بهتر، از ایتالیا یه آمریکا مهاجرت کرد ند اگر چه ظاهرن دست خالی می نمودند اما در مغز و اند یشه خود برای تهیه"پول آسان" و در نتیجه کسب"قدرت آسان" از هر راهی جز راه قانونی، دستی پروتجربه ای غنی داشتند.شرایط بسیار سحت زند گی، کمبو_cf امکانات، مشکل تهیه کار به دلیل تراکم جمعیت در این محله ها که خود به خود سبب رقابتی سخت و فشرده بین جویند گان کار می شد، تعد د فرزندان و پرجمعیتی خانوار ها، عدم رسیدگی مسولان دولتی و خلاصه در یک کلام فقر و بی چیزی به راحتی بستری مناسب برای کسانی شد که برای انجام هر نوع خ!شونت و جنایت جهت تهیه پول آسان و قدرت ناشی از آن آمادگی داشتند. این دسته با اکثریت مهاجرینی که شاید همه عمر خود را با فقر و دست تنگی سپری کرده اما هرگز حاضر نشده اند به فساد و جنایتی آلوده شده و نانی خونین بر سفره خود بگذارند، بسیار فاصله داشته و نباید اشتباه گرفته شود .اما نب'c7ید کتمان کرد که فقز و تنگد ستی و عدم اعتماد به سیستم اداری ـ اجتماعی وفساد در دستگاه های دولتی خود از عوامل مهم پیدایش پدید ه ای بنام مافیاست.این همآن موضوعی است که در سیسیل اتفاق افتاده و حتا برای مافیا بنوعی کسب احترام نموده بود(دست کم در دورانی). نویسنده کتاب ِ "تشکل شای?ان ِ احترام"، پشت جلد کتابش با چنین کتمه هایی مزین شده: "فساد و مافیا دست در دست یکد یگردارند. فساد در ایتالیاسابقه ای طولانی دارد. تفکر و فرهنگ مافیا زمانی شکوفا می شود که دولت نا کارآمد است و شهروندان را به دست سرنوشت خود رها ساخته تا برای دریافت خدمات اجتماعی، که در کشور های 'cfیگر جزء حقوق آنهاست، یا بهایی بپردازند ویا خد متی انجام دهند. " در هر حال این مهاجرین بنیان اصلی مافیا در آمریکا را تشکیل دادند. فیلم بسیار معروف "پد ر خوانده" در سه قسمت که شرح حال خانواده کرلیونه corleone است، به خوبی این موضوع را نشان می دهد.اما یک نکته مهم را باید در à4ظر داشت که اگر کسا نسترا در سیسیل در شروع کار خود از طریق باج گیری، سرقت های عادی و مسلحانه، گروگانگیری، تهد ید، اعمال نفوذ و قتل های وحشت آفرین و ایجاد ترس راه خود را پیش می برد مافیای آمریکایی " که در آغاز یک شرکتِ هم کیش وهم خون کسانسترا بود اما به راه و شیوه خود توسعه یا!فت. تنها نگاهی به جرایم و خلاف های آنها نشان می دهد که نوع جرایم تا چه حد با مافیای سیسیلی متفاوت است. درآمد از فحشا، کازینو (قمار خانه ها) ومواد مخدر برای مافیای سیسیل حکم تابو را داشت. مافیای سیسیلی تلاش می کرد در عین حال سنت های مرسوم در جامعه را رعایت کرده و مورد احترام 'e6اقع شود اما در آمریکا آنها از این مسیر خارج شده و به کانگستر ارتقا یافتند."(10)
مافیا به تدریج در کشورهای دیگر اروپا و سپس تقریبن در سراسر جهان ریشه دوانده است از جمله :"..مثلن در آلمان که در آنجا عده ای مهاجرین ایتالیایی با سابقه عضویت در مافیا پس از جنگ راهی این کشور شده بودند. از سالهای 1970 مافیا تبد یل به شرکتی بین المللی با زیرشرکت های وابسته در چند 1740?ن قاره شد."(11)
قاضی استثنایی
اینک پیش از اینکه به شیوه عمل، اخلاق و قوانین داخلی سازمان های مافیایی بپردازیم بهتز است با یکی از چهرهای بنام و بسیار معروف که در شناسایی و شناساندن سیستم پیچیده و مرموز سازمانهای مافیایی نقش بسزایی داشته و گفتگو در باره مافیا بدون ذکر نام و یادی از او میسر نیست! و اسکلت اصلی آگا هی های موجود وکتاب هایی که در باره مافیا نوشته شده براساس تلاش های بی وقفه او طی سالیان متمادی شکل گرفته، آشنا شویم.او قاضی بر جسته ایتالیایی جیو وانی فالکنه Giovanni Falcone است که بنام "دشمن شماره یک مافیا" و" قاضی افسانه ای" ازاو نام می برند. " ای!ن قاضی 52 ساله ... از دفتر کار شبیه دژ خویش در پالرمو، به مدت یازده سال طولانی(البته 11 سال تنها در پالرمو، توضیح ازمن) نبردی آشکار و پنهان را بر علیه کسا نسترا به پیش برد." ص 9 کسا نسترا(این کتاب در واقع شرحی است که قاضی فالکنه در مدت بیست جلسه، بین ماه های مارش تا ژوین 1991، از تحقیق ها و باذ2 جویی ها و تجربه های خود در برخورد با اعضای مافیا درمصاحبه طولانی با مارسل پاد وانی Marcelle Padovani بیان کرده است که با مقد مه ای از این نویسنده فرانسوی در کتاب مذ کور ارایه شده است). این قاضی با تیز بینی و شیوه های بد یع خود در بازجویی از اعضای مافیا موفق شد تعداد بسیاری? از آنها را به همکاری با خود، اعتراف های ذ یقیمت و آنچه را که ما امروز" توبه" می نامیم، وادار سازد. لازم به تذ کر است که در تمام جمعن 15 سال فعالیت او در رابطه با مافیا حتا یک مورد شکنجه ذ کر نشده وتمام اعضای مافیا بطور قانونی از وکیل بر خوردار بوده ودادگاه ها بشکلی علنی وبا حضور خبرنگ_c7ران و گزارش گران رسانه های عمومی صورت گرفته است(اسناد زیادی موجود است). باز جویی ها نیز همه بصورت قانونی صورت گرفته و همه موارد به درستی، و نه به شیوه قاضی مرتضوی ِتحت فرمان مستقیم خامنه ای، ثیت و ضبط است. این قاضی سر سخت و شرافت مند بشکلی مستمر مورد محافظت قرار داشت و مافیا دا!یمن در پی قتل او بود.یکبار تنها بخت یاریش کرد و آن در تاریخ 21 ژوییه 1989 بود که پنجاه کپسول حاوی مواد منفجره(تی.ان.تی) به فاصله بیست کیلومتری محل سکونت اودر میان صخره سنگ ها یافت شد. محل کار او را چون دژی مستحکم ساخته وهمه کسانی که نیاز به دیدار آنها بود به شدت کنترل شده ومورذ بازد ی?د د قیق بد نی قرار می گرفتند. همین موضوع حفظ جانش سبب شد که پس ازسال ها(11 سال) کاربر روی پرونده مافیا در شهر پالرمو، که مرکز کسا نسترا بود، محل کار خود را به رم منتقل کند. جریان دادرسی های دادگاهی در پالرمو بین سال های 1987ـ1986 که طی آن او موفق شد 475 نفرازاعضا، از جمله تعدادی از قوی ترین سرہ7ن مافیادر دستگاه رهبری مخفی مافیا که بنام" کوپولا kupola " خوانده می شد، را به دادگاه بکشاند، به "ماکسی پروسس maxiprocess" مشهور شده است. او با جد یت، قدرت و د قت فوق العاده کار خطر ناک و طاقت فرسایش را به پیش می برد:" می توانیم این نکته را بیاد داشته باشیم که که او در سال 1985، ب!ه لحاظ مسایل امنیتی مرخصی ماه اوتش را در زندانی در سارد ینی sardini بسر برد تا برنامه ریزی اتهام های متهمین ماکسی پروسس را فراهم آورد؛ با چنان مراقبت و چنان دوراند یشی که سبب شد که از دید گاه قضایی حتا یک اشتباه نداشته باشد. او همیشه بد نبال سند و مدرک بود و هیچگاه خودش! را به فرض و احتمال و یا نشانه ها دل خوش نمی کرد..."(12)(تاکید ها از من است، قابل توجه قاضی! مرتضوی)
سر انجام این قاضی استثنایی، پر کار و شرافتمند هم زمان با یکی دیگر از قاضیان متخصص در امر مافیا واو هم درستکار بنام پایلو برسولینو Paolo Borsellino درماه ماي سال1992 ، پس از 15 سال کوشش مستمر در راه شناسایی مافیا، بوسیله آد مکشان مافیا به قتل رسید. او، زن و سه محافظش که در سه اتومبی!ل قرار داشتند، بین راه پالرمو و فرودگاه این شهر منفجر شد ند. عاقبت مافیا پس از سال ها تلا ش موفق شد این قاضی نمونه و سخت کوش را از میان بردارد اما روشنگری ها وآگاهی هایی که او در باره ساختمان، شیوه رفتار مافیا و شناسایی بسیاری چهره های مخفی مافیا به دست داد تاریخی است ونام پر! آوازه او برای همیشه در یاد ها خواهد ماند.
تشکیلات مافیا
نمایان ترین تفاوت مافیا با سایر سازمان های خلا ف کار و ضد قانون، عبارت است از نظم در ساخت و بنیان، و سلسله مراتبی که در آن وجود دارد. می توان گفت که مافیا نیز بنوعی دارای اید یولوژی است، اید یولوژی ای که مبنایش برتلاش در دو محور قدرت( نفوذ) وسود مالی قراردارد.
مود وبستر بر این نظر است که " در دهه 1950 بود که مافیا[ در ایتالیا] به سازمان و تشکیلاتی واحد و کامل تبد یل شد. همین مافیای مدرن است که ما بیشترین اطلاعات را در مورد آن داریم. بسیاری از اعضایی که به مافیا پشت کرده و بیرون آمد ند رازداری را کنار گذاشته ساخت درونی ، کارکرد و چگونگی عذ6وگیری مافیا را تفسیر کرده اند. برای عضویت در کسا نسترا در درجه نخست می بایست به نیروی کار تازه در سازمان نیاز باشد. اگر چنین بود کسی را به عنوان کار آموزبرای استخدام در نظر می گیرند .این شخص می بایست شرایط خاصی را داشته باشد. اولین شر ط این است که کارآموزباید مرد باشد ورفتا!رش نیز مردانه باشد. منظور از مردانه بودن این است که همجنس گرا ویا دو جنس گرا[بی سکسویل ـ طرفدار آمیزش با هر دو جنس] نباشد، شجاع باشد و شایستگی رازداری و اطاعت را داشته باشد. کارآموز نباید با مقامی از نمایندگان دولتی[پلیس یا قاضی]نسبت فامیلی داشته ویا اینکه پد رش وسیله خود ما'ddیا کشته شده باشد.دو مورد آخر باین دلیل که از درگیری های داخلی پایان ناپذیر جلوگیری شود.شرط عدم داشتن نسبت فامیلی با پلیس و قاضی بد ین سبب که از د رز اطلاعات به قانون مداران جلوگیری شده و مسایل احساسی در امور دخالت نکند؛ فرزند کسی که وسیله مافیا به قتل رسیده را هم نمی پز 40?رند تا از در گیری داخلی دوری کنند زیرا اگر این فرد خواستار شود که بداند چه کسی پدرش را کشته است طبق قواعد مافیا باید حقیقت را باو بگویند چون این از وظایف یک مرد با عزت و افتخار است. و چون باز هم طبق پرنسیب های مافیا پسر حق انتقام گرفتن را دارد در نتیجه در گیری غیر قابل اجتناب و! در آن صورت خونین و مرگ آفرین خواهد بود."(13) معمولن فرد پس از گذران آزمایش هایی( بیشتر مورد آزمایش قتل است) طی مراسم ویژه ای که بسته به محل و" فامیل"[ در همه جا گروه های گوناگون تشکیل دهنده یک سازمان ِ مافیایی را فامیل ـ خانواده ـ می نامند] تفاوت هایی با هم دارد، رسمن به عضویت پذ 40?رفته می شود.مثلن در کسا نسترا مراسمی همانند مراسم غسل تعمید مسیحیان بر گذار میشود اما به جای اینکه اب بر سر او بریزند از سنت قد یمی گرفتن چند قطره خون استفاده می کنند.از نزدیک نگاهی به چگونگی این مراسم و فلسفه آن می اندازیم صحنه ای که شاهد ش خواهیم بود زمانی است که عده ای را! می خواهند به عضویت بپذ یرند. یکی از سران شرح داده است که معنای عضو شدن چیست وشامل جه شرایطی است: " ..مرد ادامه داد: حالا می خواهید با کسا نسترا باشید؟ اگر نمی خواهید هنوز وقت دارید. با وجود اینکه به وضع ما آشنا شده اید اما می توانید بروید. هیچ اتفاقی برای شما نخواهد افتاد.ولی ا_90ر تصمیم گرفته اید که عضو ما باشید یک موضوع را باید همیشه بیاد داشته باشید" یک عضو باجاری شدن خون داخل کسا نسترا می شود و با جاری شدن خون هم از آن خارج می شود. داخل که شدی بیرون رفتن نداری جون کسا نسترا کسی را اخراج نمی کند. هم اکنون خواهید دید که فرد چگونه باجاری شدن خون داخل می! شود . منظوراز اینکه اگر از سازمان بیرون بروید آن نیزهمراه با خون است این است که کشته خواهید شد. داخل که شد ید راه برون رفت ندارید و به کسا نسترا خیانت هم نمی توانید بکنید چون او همه جا حضور دارد. عضو که شد ید کسا نسترا به پد ر، مادر و زن و بچه شماارجحیت خواهد داشت.". پس از آن فردی که می _ceواهند او را غسل ِ عضویت بدهند می بایست یک پد ر خوانده برای خود انتخاب کند. معمولن کسی پدر خوانده عضو جد ید می شود که خود، فرد ِ مورد نظر را ارزیابی و به سازمان معرفی کرده است." با جه دستی شلیک می کنی؟" پدر خوانده آینده از عضو جد ید می پرسد وسپس سوزنی را به نک یکی از انگشتان دستی ک!ه عضو جد ید اشاره کرده است فرو کرده وبا فشاری چند قطره خون بر تصویر یک چهره مقدس مذهبی می ریزد. پدر خوانده سپس تصویر مقدس را به آتش کشیده ودر حال سوختن آنرا در دست عضو جدید قرار می دهد.در فاصله زمانی تبدیل ِ تصویر به آتش کشیده شده به خاکستر، سوگند آتش باید خوانده شود. معنای این ک'c7ر این است که اگر عضوی مقررات کسا نسترا را زیر پا بگذارد به همین شکلی که تصویر مقد س طعمه شعله های آتش شده، در آتش خواهد سوخت. وقتی این مراسم به پایان رسید همه جلو آمده و عضو جد ید را می بوسند."(14) از این زمان ببعد عضو جد ید د یگر از حالت "فردی" خارج شده وبه عضوی از یک" پیکر وبد ن" تبد یà1 می شود. و " مال ِ من و موضوع من" به " مال ما و موضوع ما"(معنای کلمه کسا نسترا) تبد یل می شود. او قدم به قدم آموزش های لازم را دیده ودر یک گروه بندی وزیرمسؤلیت پدر خوانده اش کارش را شروع می کند. او پیش از هر چیز می آموزد که:"یک مافیوسی هرگزسازمانش را لو نداده و راجع به عمل کردسازمانش حرفی ن'e3ی زند، چرا که اگر چنین کند یا دیوانه است یا یک مرده" ص 61 کسا نسترا
پیشتر آمد که کسا نسترا دارای 5000 عضو است. باید در نظر داشت که بسیاری افراد که به نوعی برای مافیا کار می کنند عضو مافیا نیستند. به نظر مود وبستراگرهرعضو مافیا50 نفر خارج از سازمان رازیر نظر و فرمان خود داشته باشد ما با رقم 250000 نفر سرو کار داریم. مشخص است افراد با شغل های گوناگون در خدمت م!افیا هستند .این افراد کسانی هستند که رعایت قوانین اجتماعی را بر نمی تابند. هیجان و ریسک، خشونت، خلاف و جنایت، زندگی در دو یا چند چهره، نام های مستعار و مخفی کاری، بخش عمده ای از زندگی آن هاست. روشن است که در سد سواد این افراد در سطحی پایین و اغلب تحصیلات ابتدایی ویا د بیر_d3تان را به پایان نبرده اند.در حقیقت مافیا " برای آنها که بد ترین وضع تحصیلی را داشته اند نوعی الترناتیواشتغال به کار است که بوسیله آن زندگیشان را تا مین کرده بی آنکه وقت وپولی خرج تحصیل کنند."(15)
آگاهی های امروزدر مورد ساخت درونی مافیا در حقیقت از دهه 1980 به بعد وبا اعتراف هایی است که عده ای از عوامل مافیا در رده های گوناگون انجام داده اند که همآن گونه که پیشتر آمد قاضی فالکونه نقش عمده ای در بد ست آوردن این آگاهی ها داشته است و تمام منابع تحقیقی در باره مافیا در ایتالی!ا و بویژه در سیسیل از این آگاهی ها استفاده کرده اند.البته امروز منابع فراوانند و شامل مافیای بین المللی می شود که یکی از جالب ترین آنها"انتقام مافیا" شرح حال واقعی "مونی جیانکانا Moony Giancana" یکی از قهار ترین و بی رحم ترین رهبران مافیای آمریکایست که از زبان برادرش ب 40?ان شده وحقایق تکاند هنده و باور نکردنی را در اختیار خواننده قرار می دهد.ضمن این شرح حال، خواننده با ساخت پیچیده وچهره خطرناک مافیا تا حد بسیار زیادی آشنا می شود. در سطر های آینده به این کتاب بازگشت دوباره ای خواهیم داشت.
تا قبل از دهه 1980 بدلیل اخلاق، روحیا ت ود یسیپلین ویژه مافیادر ایتالیا، که باین مورد نیزبیشترخواهم پرداخت، کسب آگاهی در مورد ساخت درونی مافیا تقریبن ناممکن بنظر می رسید.
ساختمان تشکیلات مافیای مدرن(کسا نسترا درسیسیل) از هرمی تشکیل شده که در رأس آن کمیسیون(گروه کارشناسان برای انجام امری) قرار دارد که " کوپولا CUPOLA" خوانده می شود. در این جاست که رهبران "فامیل" های مختلف تشکیل دهنده سازمان حضور دارند. اما این کلمه "فامیل" که همه جا باساخت در!ونی مافیا همراه است جیست؟ " فامیل اساس سازمان مافیاست. روشن است که مقصود فامیل و خانواده به لحاظ بیولوژیکی نیست بلکه نوعی گروه بندی قابل توجه است. تعداد افراد یک فامیل متغیر و می تواند بین30 ، 40 تاچند صد مرد با عزت(اعضای مافیا از نظر خود آنها ت.م) را شامل شود. یک فامیل مافیابن'e6به خود از ساختی مرکب و پیجیده بر خوردار است بویژه اگر این موضوع را در نظر بگیریم که هر یک از مردان با عزت بین 40 تا 50 نفر را کنترل می کند. این افراد مستقیم جزء مافیا نیستند اما از طریق هم خونی یا دوستی بنوعی وابسته یکی ازاعضای مافیا هستند و در واقع تحت ِ فرمان او قراردارند."(16) ا®0?ن اعضا طی سلسله مراتبی طبقه بندی شده اند. میانگین اعضای یک فامیل مافیا را می توان 50 نفر در نظر گرفت.
" پایین ترین افراد هرم سازمانی مافیا را سولداتی soldati (سرباز) یا گر ِگاری gregari (پیرو) و یا پیسیوتی picciotti( بچه ها، منظور پسرها) می نامند. آنها در گروه های ده نفره سازمان دهی شده و تحت فرمان یک کاپید سینا capidecina (رییس ِ ده نفر) قرار دارند که نقش او_e1ین رابط گروه را به عهده دارد. رهبر هر فامیلی را کاپو فامیلیا capofamiglia یا کاپو مافیا capomafia وگاهی هم نماینده می نامند که خود او هم اگر بخواهد می تواند مشاور مخصوص konsiglieri داشته باشد." (17) در ابتدای کار، اعضای یک فامیل مافیا ضرورتی نداشتند که از شرایط یک خہ7نواده هم گروه دیگر با خبر باشند؛ ذامنه فعالیت آنها محدود و در درون روستا های خود بود اما " در اواسط دهه 1900 مافیا به مرکز گرایی رو کرده و درجه بند یهای جد یدی به سلسله مراتب ساخت ِ سازمانی اضافه شد. سه فامیل همراه باهم، یک فامیل ناحیه ای، ماندامنتی mandamenti، را در ناحیه مش'c7به جغرافیایی تشکیل داده و یک نفر را به رهبری انتخاب می کنند که او را کاپو ماندامنتو capomandamento می نامند. این رهبران جد ید از جمله مؤثرترین اعضای رهبری را تشکیل داده ودر رأس هرم سازمان، در کمیسیونی که ارگان جد ید تصمیم گیرنده در سطح ایالت است می نشینند. در این کمیس!یون یک یا چند نفر ریاست را به عهده دارند اما کسی به عنوان رهبر یا ریاست کل برای همه سازمان کسا نسترا در سیسیل وجود ندارد. پد ر خوانده پد ر خوانده ها یا رییس بزرگ "il capo di tutti i capi" اصطلاحی است که در همآن زمان در مافیای آمریکا کار برد داشت. تشکیل کمسیون ایالتی در حقیقت از ما'ddیای هم خون آمریکایی کسا نسترا اقتباس ودر 1957 در سیسیل شکل گرفت. در آمریکا از دهه 1930 یک کمیسیون مرکزی برای تنظیم و رهبری کارها بویژه قتل ها که می توانست بازتاب وسیعی داشته باشد به وجود آمده بود که از ریسک نتایج عمل کردها بکاهد. یکی دیگر از کارهای کمسیون ها چه در آمریکا وچه 'cfر سیسیل کم کردن از حالت اضطراب های درونی با اقدام های پیش گیرانه برای جلوگیری از درگیری بین اعضاست. کمیسیون ها به زبان دیگر محل تجمع ویا نوعی پارلمان است. " (18)
تغیر در شرایط جامعه در نتیجه تغیر در ساخت مافیا را نیز ایجاد کرد" بین سال های 1950 و 1960 تغیرات گسترده ای درکسا نسترا پدید آمد. فعالیت ها به تد ریج از روستا ها به شهرها یعنی ازمحدوده کشاورزی به محدوده صنعتی، دادوستد و بخش های عمومی جامعه انتقال یافت."( 19)
روشن است که چنین جابجایی و حل شدن در بازار سخت رقابت های یک جامعه صنعتی که اساسش بر حد اکثر سود است کار وبرنامه ریزی د قیق تر و ارتباط های جد ید تری را طلب می کند. استفاده از سیاستمداران ، در اختیار گرفتن آنها و ایجاد فساد، اساسی شد برای کسا نسترا برای کسب درآمد بیشتر اما ای_e4 شیوها بیرونی بود ودر خود سازمان قوانین اساسی همچنان پا برجا بود. آنچه قبلن در دوران استقرار در روستاها مافیوسی mafiosi خوانده میشد اکنون در 1970 بیشتر کسا نسترا خوانده می شد. و در 1975 دیگر کسانسترا برای فعالیت هایش درتمام جزیره سیسیل یک مرکزیت قوی رابه شکل کمیسیون مرگ8زی سازمان می دهد که همآن کوپولای ِ cupola امروز است. اختلاف، جدال رهبران بر سر قدرت، درگیری خشونت آمیزو خونین داخلی با زندگی مافیا عجین است. و هر بار کمیسیون از نو ساخته می شود . "اما مهم است بیاد داشته باشیم که این نفوذ سیاسی است که مافیا را به سازمانی استثنایی تبد 740?ل نموده و همیشه بقایش را تضمین نموده است. چنین گفته شده که "مافیا، مافیاست تا زمانی که پیوندی با سیاست دارد." و در این سخن بسیار چیز ها نهفته است. مافیا هم چون همه پارازیت های اجتماع احتیاج به چیزی دارد که باو چسبیده و از آن ارتزاق کند. بنابراین بر خلاف آنچه در سال های اخیر گف!ته شده که مافیا ضد دولت است چنین نیست بلکه بر عکس است." (20)
برای اثبات این موضوع مهم یعنی ارتباط مافیا با سیاست مداران و عناصر وسازمان های مؤثردولتی، می توان صد ها و هزاران نمونه آورد. من تنها به چند نمونه از ارتباط های مونی جیانکانا Moomey giancana که پیشتر از او نام بردم، اشاره می کنم. اما پیش از آن بهتر است که ما کمی بیش_caر با مونی آشنا شویم.
مونی جیانکانا Moomey giancana ، پدر خوانده

مونی جیانکانا از جمله ایتالیایی هایی بود که خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرده و به سختی روزگاررا سپری می کردند. آنها همراه سایر مهاجرین درمحله هایی پر ازدحام وبا کمبودهای بسیاربسر می بردند. مونی در 15 ژوین 1908 در محله ایتالیای کوچک ِ Little Itali شیکاگو که بنام پلتن ltrch plنtten خوانده می شد، بدنیا آمد. پدر این خانواده آنتونیو جیانکانا دستفروش دوره گردی بود که پس از سال ها تلاش در همان محل اقامتش گوشه ای فراهم آورد که بتواند میوه وسبزی اش را بفروشد ودیگر دوره گرد نباشد. پد رشرافت مند، زحمت کش اما بسیارسخت گیر و بی رحم بود. مونی دو ساله بود که ما!درش به وقت زایمان فوت کرد . پدر به زودی ازدواج کرده و علاوه بر دو فرزند قبلی صاحب 5 فرزند دیگر شد. فریاد های همیشگی پدر همراه با کتک زدن نا مادری و کتک های هر روزه که خود در یافت می کرد، جهره زندگی همه روزه مونی بود. او ازهمآن کودکی درونی نا آرام نشان می داد و پد رهم دمی از کتک زدش غف_e1ت نمی کرد. در 6 سالگی پد ر دیگر کتک زدن های همیشگی اش را کافی ند یده او را با زنجیر به درختی که در پشت خانه مسکونی آنها قرار داشت محکم می بست و سپس با شلاق به جانش می افتاد و خستگی روزانه و بار غمها ودردهایش را بر بد ن نحیف کودک خالی می کرد. اما این همه ماجرا نبود. مونی اغلب تا غروب آ'ddتاب و تاریکی شب با بدن کوفته وزخمی اش هم چنان بسته بر درخت باقی می ماند.
زمانی که مونی مدرسه را شروع کرد چنان سرکش و طغیانی بود که همه را به فغان آورد. نتیجه: کتکها هم چنان ادامه یافت و پدر از معلمین نیز می خواست که او را به شدت تنبیه کنند. خانه، مدرسه و تحصیل چیزهایی بود که مونی از آنها می گریخت. در ده سالگی(5 دبستان) برای آموزش سخت تر به مدت 6 ماه اورا بà5 مدرسه مراقبتی جوانان فرستادند. پس از 6 ماه مونی نه به خانه بازگشت ونه به مدرسه. او زندگی در میان آشغال ها وزیر پل ها را به خانه پدری ترجیح داد وبه کوچه پس کوچه ها و خیابان ها کشیده شد
تنها دوازده سالش بود که اولین قتل را انجام داد. اوچنان تیز هوش و شجاع و در عین حال بی رحم بود که به سرعت به ریاست ولگردان خیابانی(گروهی که نام خود را به سبک 40 دزد بغداد گروه 42 گذاشته بود) رسید وبه سرقت، آدمکشی و باج گیری پرداخت ودرمحل و منطقه خود نام هراس انگیزی بهم زد. رانندگی و هنر à4مایی و ویراژهایش در خیابانها پر آوازه شد. مونی چند سالی بعد به خانه پدری بازگشت و در اولین در گیری با پد ر در حالیکه چاقویی را زیر گلوی پدر قرار داده بود برای او روشن کرد که از این پس تصمیم گیرنده مطلق در آن خانه اوست. پدر که حکایت ها یی شنیده ومی دانست که در صورت مقاومت، پس'd1 بد ون کمترین ترد ید او را خواهد کشت جز تسلیم راه دیگری نداشت. در این زمان مونی تنها شانزده سال داشت. و این آغاز زندگی یک فرد مافیایی در آمریکاست که با تکیه بر بی رحمی، خون ریزی و جنایت، باج گیری، قاچاق الکل و مواد مخدر،استفاده از فحشا وراه اندازی قمار خانه های متعدد و..شا®0?د بتوان گفت توانست برای خود یک امپراتوری مالی عظیم به وجود بیاورد که از کاخ سفید تا کشور های مختلف ازجمله کشورهای آسیایی وسعت داشت. او کسیست که پد ر کندی ها با او در ارتباط بوده و به یکد یگر کمک کرده اند. در حقیقت پدر کند ی ها طبق آنچه در کتاب شرح حال مونی آمده است ثروتش را از او _cfارد. همین مونی است که زمانی که یک رهبر دیگر مافیا ودرست قبل از شروع مبارزات انتخاباتی جان اف کندی، فرمان قتل پد ر کندی ها را می دهد، او سراسیمه بامونی تماس گرفته از او کمک می خواهد و سپس نیز مجبور می شود خود را با هواپیما به مونی رسانده وحضورن با وعده اینکه اگر مونی او را نجات د!هد و در انتخاب پسرش به ریاست کاخ سفید کمک کند دستش را برای همه نوع کاری باز خواهند گذاشت، سر انجام مونی را قانع می کند. تنها یک تلفن مونی برنامه قتل پدر کندی ها را که حتمی بوده خنثا می کند.(21) کمک های شایان مونی از همه طرف بویژه از طریق هنرمندانی چون فرانک سیناترا و سامی د یویس و '90روهشان ، که از سر سپردگان مونی جیگانکانا بوده اند، در انتخاب جان اف کندی اثر خاص خود را می گذارد. مونی نه تنها با بسیاری از سیاستمداران و کارگزاران دولتی آمریکا که باتعدادی سیاستمداران و رهبران کشورهای مختلف دوستی و همکاری داشته است. او حتا از شاه ایران نام می برد. داستان زن_cfگی این چهره مافیایی از زبان برادرش چنان که در آغاز کتاب توضیح می دهد برای این به تحریر آمده تا از بار سنگین جنایت های برادرش که زندگی اجتماعی را بر او وخانواده اش بسیار سخت کرده ، چرا که او، زن و فرزندانش هر کجا نام فامیل خود را ذکر می کنند آنها را طرد کرده و به چشم آدمکش به آنه'c7 نگاه می کنند، خلاصی یابد. حتا پس از به قتل رسیدن مونی در 19 ژوییه 1975 (سرنوشت تقریبن همه مافیاییها) نیز دشواری های آنها که تنها گناهشان هم نام بودن با مونی جیانکاناست، هم چنان ادامه می یابد. عوض کردن نام هم نه تنها کمی نکرده بلکه احساس بی هویتی را نیز بر بار آنها اضافه می کند. پ!س تنها راه نوشتن وانتشار همه حقایق است. نمونه ای از ارتباط های مونی ج. با سازمان های دولتی:

" او صدایش را پایین آورد و گفت از ماه اوت با بچه های سی ای آ CIA ملاقات داشته ام. قرار است که ترتیب ِ کاسترو [کوبا]، ترجیلو ،Trugillo در حمهوری دومینیکن و همین طور یک سیاهه ای nigger را در کنگو بدهیم. "(22)

" این اولین بار نبود که شرکت Firma[مافیا] و سی ای آ CIA کار مشترک در سطح بین المللی انجام می دادند"(23)

مونی گفت:" در عوض خدمت از طرف تشکیلات زیر زمینی[مافیا]، وقتی سالانه بیش از 100 میلیون دلار مواد مخدر از هاوانا وارد آمریکا می شد، سی ای آ CIA خود را به نفهمی می زد و از لای انگشتان به موضوع می نگریست. آنها[سی ای آ] ده درصد در آمد فروش مواد را از ما دریافت و آن را صرف "منابع س!ری رشو های خود " می کردند. {نین در آمدهای غیر قانونی را CIA در حساب هایی در بانک های سویس، ایتالیا، باهاما و پاناما از نظر ها پنهان می کرد."(24)

" مونی معطل نکرد. از رابطه های جدید ش با کاخ سفید استفاده کرده تا شبکه زیر زمینی فعالیت هایش را گسترش داده و آن را شامل دیکتاتورها، رییس جمهورها وآنان که مشهور به سلطان های قاچاق بودند در کشور های مختلف از هاییتی، جمهوری دومینیکن، ایران، ایتالیا، فرانسه، نیکاراگویه، '90واتمالا، فیلیپین و لایوسکرده و آن ها را در ارتباط با خود قراردهد."(25)

در قسمت های زیادی از این کتاب شرح ارتباط مونی با سیاست مداران مختلف و نحوه خدمات آنها و شیوه پاداش دهی ویا خدمت متقابل مافیا(مونی) به آنها نقل شده که علاقه مندان می توانند به کتاب مراجعه کنند.

شیوه تفکر مافیا
جالب است که توجه شود که اعضای مافیای کسا نسترا خود را" مردان شرافت مند یا با عزت و بزرگی"( 26) می دانند.در واقع نیز در درون خود مافیا جنین است. قبلن د ید یم که این مافیا بکار فحشا و کسب درآمد از کازینو(قمار وبازی) نمی پرداخت و آنرا دون شان خود می دانست . اعضای مافیا اگر مورد سوال قرار گ 740?رند باید حقیقت را بگویند.این نکته را در همین جا باید اضافه کرد که یکی از موارد مهم برای یک عضو این است که هیچگاه کنجکاوی نکند ودر مواردی که به کارش ریطی ندارد مطلقن پرسش نکند. اعضای مافیا هرگز به زن عضو دیگری نباید چشم داشته باشند. اگر موردی پیش بیاید که یک عضو با همسر عذ6و دیگر رابطه جنسی بر قرارکند معمولن مجازاتش مرگ است. وقتی عضوی گرفتار می شود و به زندان می افتد سازمان ودوستان هم عضوش تمام مد ت از خانواده عضو زندانی مراقبت کرده وآنها را از نظر مالی تأمین می کنند. اگر بیاد داشته باشیم معنای اولیه کلمه مافیا یا مافیوسی عبارت بود از زیبایی'a1 عزت وشوکت وافتخار. این همآن معنایی است که اعضا مافیا همچنان در درون تشکیلات خود ـ با وجود آنکه تمام اعمالی که انجام می دهند غیر قانونی و جنایت کارانه است ـ خود را بدان متصف می دانند و شد ید ن پابند قوانین درونی خود هستند.
اجرای دستور ی که از بالا یا عضو بالاتر می آید بد ون چون وچرا باید اجرا شود.پرسش نابجا و غیر ضروری برای یک عضو مافیا خطرناک است و امکان دارد سرش را بباد بدهد. کسی که اجرای یک دستور سازمان به عهده اش واگذار می شود، مثلن سر به نیست کردن یک عضو دیگر ویا کس دیگری که سر راه سازمان قرا'd1 گرفته و یافردی که باجی را که می بایست پرداخت کند نپرداخته و یا دیگر قصد پرداختن ندارد، همه مسؤلیت را به عهده داشته و در موارد مهم، عدم توفیق در اجرای فرمان، مرگِ خود مسؤل اجرای آن را به دنبال دارد.
"مسلمن وقتی یک عضوبا عزت مافیا دستور قتلی را می گیرد ـ وقتی وظیفه او این است که در خد مت این یا آن فامیل (سازمان) باشد، و زمانیکه او شایستگی لقب " با ارزش" ویا "مناسب" برای کار را یافته ـ در 99درصد از موارد کاری جز این که اطاعت کند نمی کند. اگر او می بایست بکشد برای او طبیعی است که! بکشد. بدون این که پس از انجام آن حتا بآن فکر کند، بدون انجام هیچ گونه پرسشی، بدون اینکه اجازه دهد کمترین ترد یدی براو قالب شود و مهمتر از همه بد ون آن که به چیزی شک نشان بدهد و سر انجام بد ون نشان دادن هیچ دلسوزی و همد ردی. اگر در مورد قتل دستور داده شده کمترین شکی به خود راه دهد این خ!ود اوست که به مرده ای تبد یل خواهد شد."(27)

" او قوانین کسانسترا را [برای یک عضو] چنین تفسیرکرد: کمک همیشگی به دیگر مردان با عزت که در حال فرار هستند، نداشتن نگاه بد به زن و دختر دیگر مردان با عزت، هرگز سراغ پلیس نرود، هرگز از کسی[به مقام های دولتی] شکایت نکند، هرگز یک کلمه از کسا نسترا برای دیگران که خارج از سازمان هستند ن!گوید، هرگز از دیگر مردان با عزت دزدی نکند، همیشه در مقابل سایر مردان با عزت خقیقت را بگوید، فاحشه ها را وسیله معامله[برای کسب درآمد] نکند، رفتاری شایسته داشته از لاف زنی و خود ستایی که موجب جلب نظر دیگران می شود، خوداری کند، در سازمان ممنوع است که عضو دیگری را لوداد[یا تسل®0?م کرد] ، معرفی یک عضوبه کسی دیگرحتا اگراز عضویت او هم مطمنید باید با کما ل احتیاط صورت بگیرد باین شکل" او هم مثل من وتوست" و یا" او هم بهمچنین".(28)
می بینیم که ساخت درونی مافیا تا جه حد بر مخفی کاری و احتیاط دایم وشبانه روزی نیاز دارد. بی دلیل نیست که دادن اطلاعات درونی و همکاری با مقامات دولتی با واکنش بسیار خشونت بار وانتقام سخت مافیا روبرو می شود. داشتن اطلاعات زیاد نیز خطر ناک است. یک عضو بهتر است تنها در محدوده ک_c7ر خود اطلاعات داشته باشد. omertà سکوت وverità حقیقت د و مورد بسیار مهم در فرهنگِ مافیاست. چون مرگ همیشه بر سر عضو سایه افکنده ، رازداری و سکوت مطلق در باره سازمان در بیرون و ابراز حقیقت در درون سازمان از اصول تغیر ناپذ یر است. " انها به بچه ها یاد می دهند که نه حرفی بزنن'cf نه ببینند ونه بشنوند ـ تو نباید حرف بزنی ، نه باید ببینی و نباید بشنوی چون همه می دانند که انها ترا خواهند کشت... درکسا نسترا دروغ گفتن ممنوع است قاعده حقیقت گویی همچون یک شریعت است. این موضوع واقعن قابل توجه است که افرادی که باج گیری می کنند و آدم می کشند [در درون تشکیلات] نبا 1740?د دروغ بگویند ، ولی چنین است. اگر یک مافیوسی نخواهد حقیقت را بگوید آن وقت سکوت می کند، و بطور کلی اگر حرفی هم بزند تا آنجا که ممکن است کم و کوتاه می گوید تا دچار درد سر نشود." (29)
مود وبستر از برزینی Barzini نقل می کند که"اگرکسی با یک ایتالیایی کاری دارد هوشمندانه است اگردریابد که طرف به چه کسی وفاداری دارد، عضو چه دسته، انجمن ویا حزب است، چه کسی پشتیبان اوست، دوستانش چه کسانی است و منشأ قد رتش کجاست." (30)
رمز ، اشاره، علایم و کاربرد کلمات هم چون کد، از دیگر ضروریات عضو کسا نستراست. در نتیجه کسی که می خواهد سر از کار یک مافیوسی درآورد باید این اشاره ها و کدها ومعانی پنهان در هر کلمه را در یابد در غیر این صورت راحت به اشتباه افتاده وشاید جانش را بر باد دهد. به تجربه قاضی فالکونه و هشہfار هایی که نشان از تصمیم کشتن او ذاشته نگاهی می افکنیم "پیام های مافیا، شیوه های ترس آفرینی،هشدارها بسته به نتیجه ای که از آن انتظار دارند، گسترده است. این پیام ها می توانند در جمله ای کوچک نهان باشند مانند:«شما بیش از حد کار می کنید؛ این برای سلامتی شما خوب نیست، بایس_ca استراحت کنید» یا«شما شغل بسیار خطرناکی دارید. اگر من جای شما بودم نگهبان شخصی ام را حتا در توالت هم همراه خود می بردم»ـ اینها چیز هایی است که به خودم گفتند ـ[زمانی که آنها را باز جویی می کرده] یا بمبی باشد یا نامه و کارت پستالی که تصویر تابوتی بر خود دارد و یا پاکتی حاوی گ_e1وله. این نوع تهدید بیشتر برای کسانی استفاده می شوند که تازه استخدام اند [منظوردر دادگستری وپلیس] و مافیا می خواهد زمین نا همواری را طی کند. وقتی مافیا از پیام تلفنی استفاده کرده و این جمله را تکرار می کند که «تابوت آماده است»، این جمله رابا تاکیدی شدید بر لهجه سیسیلیا 40?ی بیان می کند تا اثر خاص خود را ببخشد"(31).
این بخش از نوشته را با ذ کر چند ضرب المثل ایتالیایی که بقول مود وبستر" نشانه ای از تفکر وفرهنگ مافیایی است که یک حقیقت تاریخی است." به پایان می برم:

" تا زمانی که تو به کسی اعتماد نکرده ای، فریب نمی خوری .
از آنچه که می دانی با دوستت نیز سخن نگو، فکر روزی باش که او دیگر دوستت نباشد.
کسی که هم پول دارد وهم دوست، اهمیتی به عدالت و درستی نمی دهد.
بندرت سود[مالی] بدون کلاهبرداری وجود داشته باشد.
کسی که پول دارد خوشبخت زندگی می کند و آنکه ندارد دوستانش را نیز از دست می دهد." (32)


زیر نویس ها:

یاد آوری: همه منابع جز کتاب لغت روبرت کوچک به زبان سویدی است.

1ـ ص 13د نیای مافیاMaffians Värld ، سویدی .نگارش Maud Webster، بخش رسانه های تاریخی،چاپ 2003Riga,Lund
2ـ کتاب لغت بزرگ سویدی Svensk Ordbok ، دانشگاه گوتبرگ، چاپ دوم، نوبت دوم 1986
3ـ ص 1020 روبرت کوچک.Le petit Robert,Dictionaire de la langue fransaise
Paul robert
30 edition,1976
4ـ اشاره به این گفته او" در دنیایی که همه تقلب می کنند آدم شرافتمند یک کلاهبردار است" بنقل از کتاب : اقتباس ها یا نقل قولهای زمانه tidens citatbok، سویدی. چاپ1995 استکهلم.
5ـ ص 47 ، دنیای مافیا
6ـ ص 54 همآن
7ـتشکل شایان احترام Hedervärda Samfundet Det
سرگذشت ِکسا نسترا historia om Cosa Nostra
Livia Sennis Eriksson
Smegraf 1995, Stockholm

8ـ ص 112، مافیا، توماس لا پالنن Maffia
Tomas Lappalainen
WSOY, Finland 1993

9ـ ص 16 ـ 12 تشکل... سرگذشتِ کسا نسترا
10 ـ ص 24 همآن ـ
11 ـ ص 31 دنیای مافیا
12ـ ص 173 کسا نسترا
13 ـ ص 20 ـ 19 دنیای مافیا
14ـ ص104ـ103 مافیا
15 ـ ص27 دنیای مافیا
16ـ ص 95 مافیا
17ـ ص 24 دنیای مافیا
18ـص 23ـ24 همآن
19ـص 25 همآن
20ـص 26 همآن
21ـص 146ـ141 انتقام ِ مافیا، حقایق در باره مونی جیانکانا، مردی که در پشت قتل های جان اف کندی، روبرت کندی و مرلین مونرو .قراردارد
نوشته: سام جیانکانا وشاک جیانکانا، ترجمه سویدی ، چاپ بونیرش، 1991
Maffians hämnd
Sam Giancana &Chuck Giancana
saningen om Moony Giancana
Mannen bakom mordet på: John F Kennedy
Robert Kennedy; Marlyn Monroe
Bonniers 1991

22ـ ص 308همآن
23ـ ص 274همآن
24ـ ص 274 همآن
25ـ ص307ـ 308 همآن
26 ـ این اصطلاح به سویدی ärans man"" است. نجیب زادگان قد یم را نیز چنین می نامید ند
27 ـ ص 30، کسا نسترا
28ـ ص103 مافیا
29ـ ص 42ـ41 دنیای مافیا
30ـ ص43 همآن
31 ـ ص56 کسا نستر
32 ـ ص 51 دنیای مافیا

مقالات | بازديد 5169 | نظر 14 | دنبالک 0 | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالاي صفحه 
دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/1281

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مافيا، از سيسيل تا رفسنجان! بخش نخست، کوروش گلنام' لينک داده اند.
نظرات
[ arges - November 19, 2003 10:22 PM]

زواياي ينهان فعاليت هاي اقتصادي ايران براي نسلهاي آينده مشخص خواهد شد اما تا آن موقع چه وضعي ييدا خواهيم كرد؛نميدانم.

[Kaweh - November 18, 2003 08:12 PM]

Golfam aziz dorud bar shoma wa dastetan dard nakonad.

[مجتبي - November 17, 2003 09:29 AM]

آقاي بي ادبي , شعري سروده و در انتهاي آن دعا كرده است كه مفام معظم رهبري زودتر بميرد.
البته همه خواهند مرد , ولي اين فرد بي ادب نظير آن دانش آموز تنبل برود دعاي ديگري بكند زيرا كه مشكل ايشان با مرگ معلم تمام نمي شود و شخص ديگري جايگزين آن خواهد شد. ايشان بايد دعا كند عمر خودش زودتر تمام شود.

[رامین جون - November 16, 2003 11:43 PM]

باسلام.
مطلب خوبی بوداما سعی کنید خلاصه نویسی را فراموش نکنید.چون در این عصر مردم فرصت کافی ندارند و تکثراطلاعات مانع از ... .
با تشکر.

[Reza Danesh - November 16, 2003 09:44 PM]

کورش عزیز

مقاله شما بسیار جالب است. من فکر میکنم بویژه چنین مقالاتی از این نظر مهم است که میتواند مافیای قدرت در ایران رابطور موثری افشا کند و راه نفوذهای پنهانی آنها را تا حدودی با مشکل و مانع مواجه سازد. لطفا به تحقیقات مفید جود در این زمینه ادامه دهید و منتظر در مطالب پر بار تر شما بویژه در رابطه با مافیای حاکم بر ایران هستم. حتما به این نکته بخوبی توجه دارید که هر چه مطلبتان مستدل تر (همراه با آمار دقیق) باشد از تاثیر و نفوذ بیشتر برخوردار خواهد بود. موفق باشید

[بهزاد - November 16, 2003 08:14 PM]

ديدم بد نبودو مطالب عالى نبود ولى خيلى عالى عالى نه...! از اقاى كوروش مى خواهيم بخش دوم خوب تدوين كنيد وبدون غلط املاىواعداد رياضي ويرايش كنيدتا سر خورده نشوم.cheers!

[moshkan - November 16, 2003 06:37 PM]

Det ondas tjusning= Faribandegi-ye (Jazzabiyat-e) sharr
Ditt innitiativ är , men du får förbättra din svenska!

[افشین - November 16, 2003 03:33 PM]

بنظر می رسد اشکال های پیش آمده به هنگام چاپ مطلب صورت گرفته، چون این مطلب در پیک ایران با کیفیتی بسیار بهتر چاپ شده است.منتظر بخش دوم این مطلب مهم و جالب هستم.

[milad - November 16, 2003 03:23 PM]

بیشتر از اینها بنو یسید

[از ايران - November 16, 2003 12:57 PM]

آقای کوروش گلنام
مطالب شما جالب و خواندنی بود.
فقط غلط املايی دارد!
باتشکر

[jhgjhg - November 16, 2003 02:57 AM]

برو رهبر كه دل از تو بريدم
به بيت رهبريت، صد بار ريدم
عنى كردم به روى چون اﻻغت
گوزى دادم به آن دست چﻼقت
گدا بودى، ولی سلطان مايى
سر بوقم نشين، تنها نمانى
به خردى، از عقب، بسيار دادى
گهى پربار،و گه بى بار، دادى
بدادى، از عقب، بر خيل مستان
دريدى خيك خود را در خراسان
كنون ريشت بلند گشته، ز پيرى
الهى پيرمرد،زودتر بميرى

مجنون الشعرا

[Dr.shirazi - November 16, 2003 12:07 AM]

your article is not readable. please rewrite it so we can read it without difficulty
tanks

[Rafsanjan - November 15, 2003 07:29 PM]

Az Rafsanja va kanevadehe Aqaye Rafsanjani barayetab begoyam. Dar adrese zir beravid tamamiye Biogrefi Aqaye Rafsanjai ra kahid did

http://www.savagesonblondes.com/gusher/gusherrp.html

Copyright: gooya.com 2016