بسمه تعالي
1887
26/9/1383
در هفته هاي گذشته حوادثي در دانشگاههاي ايران رخ داده است كه از جهات مختلف مهم و قابل توجه است. هنگامي كه آقاي دكتر صالحي، با اكثريت قاطع هيات علمي دانشگاه علم و صنعت به رياست دانشگاه انتخاب شد و حكم وي توسط وزير علوم صادر گرديد، جناح انحصارطلب و تماميت خواه، كه در انتظار پيروزي در انتخابات رياست جمهوري و تغيير در وزارت علوم و تصاحب مديريت دانشگاهها است اين انتخاب را برنتابيد و به مقابله با آن برخاست. حادثه تاسف بار، غيرانساني و كمسابقه ضرب و شتم و گروگانگيري همراه با اهانت و رفتار خشن و ناهنجار با رياست انتخابي و قانوني يك دانشگاه، به بهانه صدور مجوز يك تشكل دانشجويي براي برگزاري جلسه بحث در مسائل اساسي جامعه وجدان عمومي دانشگاهيان، روشنفكران و جامعه را آن چنان جريحهدار واندوهگين ساخت كه موجب واكنش تشكلها ي دانشجويي و دانشگاهي واجتماعي و سياسي شد.
دانشگاههاي ايران از بدو تأسيس، به موجب قانون تأسيس دانشگاهها مستقل بودهاند. رؤساي دانشكدهها را هيات علمي دانشكده انتخاب مينموده است و رئيس هر دانشگاه با انتخاب روساي دانشكدهها معين ميشده است. بعد از كودتاي 28 مرداد 1332، هنگامي كه رئيس وقت دانشگاه تهران به دستور دولت كودتا براي اخراج استادان معترض به قرارداد كنسرسيوم نفتي اعتنا نكرد، وزير فرهنگ دولت كودتا با زير پا گذاشتن قانون استقلال دانشگاه حكم اخراج استادان را صادر و رئيس دانشگاه را تعويض نمود. در تمام دوره 25 سال بعد از كودتا از 1332 تا 1357، استقلال دانشگاهها در تمام زمينهها ناديده گرفته شد. بعد از پيروزي انقلاب، اميد آن بود كه اين رويه از بين برود و استقلال دانشگاهها رعايت گردد. اما چنين نشد و اين ميراث شوم و مخل ارتقاء سطح علمي دانشگاهها، هم چنان ادامه يافت.
اگر چه در برخي از دانشگاهها، رؤساي گروههاي علمي ـ تخصصي توسط اعضاي همان گروه انتخاب ميشوند، اما رؤساي دانشگاهها و دانشكدهها عموما توسط دولت با توجه به گرايشات، وابستگيها و اولويتهاي سياسي معين ميشدند. اخيرا وزارت علوم و فنآوري تصميم جدي خود را بر اجراي قانون و انتخاب رؤساي دانشگاهها توسط هيئتهاي علمي اعلام نمود، كه با استقبال دانشگاهيان روبرو گرديدو در دانشگاه علم و صنعت به اجرا درآمد.
آنچه در دانشگاه علم و صنعت اتفاق افتاد، اقدام خشونت بار و بي منطق عليه تصميم و انتخاب هيات علمي اين دانشگاه بود. برگزاري جلسه بحث سياسي توسط گروهي از دانشجويان، تنها يك بهانه ساده لوحانه براي انجام مقاصد يك جناح و نهاد مخالف استقلال دانشگاه بود كه موجب رسوايي خود آنان شد.
بهتر است جريان رخداده را از زبان آقاي دكتر صالحيرئيس منتخب دانشگاه علم و صنعت، كه قرباني اين تعرض و خشونت قرار گرفته است،در هنگام بستري شدن در بيمارستان خاتم الانبياء، بشنويم:
«گروگان گرفتن من توسط گروهي از دانشجويان برنامه از پيش تعيين شدهاي بود. پس از خروج از دفتر كار خود حدود سي نفر از من خواستار وقت ملاقات شدند و به رغم موافقت براي ملاقات ناگهان به طرفم حمله كردند و پس از ضرب و شتم دستم را از پشت سر و گردن بستند و لباسهاي مرا درآوردند و به طرف اتوبوسي كه در آنجا بود كشاندند. آنها پلاكاردهايي را آماده كرده بودند و پس از گرداندن در خيابانها سرانجام با تماسهاي تلفني مرا به وزارت علوم بردند. اين گروگانگيري حدود دو ساعت به طول انجاميد و با حضور نيروي انتظامي و مذاكره با آنها مرا تحويل دادند و رفتند. هيچ درگيري ميان نيروي انتظامي و آنان رخ نداد و مسئله با مذاكره حل شد.»
دكتر صالحي اضافه ميكند: كه اين اعمال در حالي بود كه سخنراني دكتر ابراهيم يزدي و تاجزاده به آرامي در بخش ديگر دانشگاه برگزار ميشد و اين دو حادثه هيچ ربطي به همديگر نداشت. وي افزود:"" عدهاي دانشگاه را به پايگاهي براي پيگيري اهداف خود تبديل كردهاند كه اگر اين افراد و نهادهاي تشنج آفرين از دانشگاه دور شوند، اين مراكز هيچ مشكل امنيتي نخواهد داشت. رئيس دانشگاه علم و صنعت گفت: من ديگر احساس امنيت نميكنم، ديگر امنيتي براي استاد و مديريت در دانشگاه وجود ندارد...."" (روزنامه آفتاب يزد 14/8/1383)
نهضت آزادي ايران همراه با دانشگاهيان، استادان و دانشجويان تعرض به مديريت دانشگاه و ارتكاب گروگانگيري و اعمال خشونت و ضرب و جرح و اهانت از ناحيه هر كس و با هر منظور و مقصودي كه باشد را خلاف قانون و مغاير با شئون و حيثيت دانشگاه و جايگاه دانشجو و استاد دانسته و ميداند.
نهضت آزادي ايران بروز چنين رفتارهاي ناشايستي را در محيطهاي علمي و دانشگاهي مغاير و مخالف گسترش دانش، آزادي بيان و حقوق مدني ميداند و عوامل زير را در آن موثر ارزيابي ميكند:
1ـ آزاد گذاشتن دست گروههاي فشار و تقويت مديريت آنها براي تشنج آفريني و تعرض به هر فرد و گروهي كه در ذهنيت آنها نامطلوب جلوه كند. اين آزادي در جلوگيري از آزادي بيان هيچ حد و مرزي ندارد و هيچ قانون و قاعدهاي را پذيرا نيست.
2 ـ وجود نهادهاي موازي و مطلقالعنان در دانشگاهها كه خود را فراتراز مديريتها و قوانين و مقررات حاكم بر دانشگاه و مقتضيات علمي آن ميدانند.
3 ـ عدم پيگيري و برخورد جدي قوه قضاييه و بيتفاوتي آن نسبت به رفتار خشونتآميز اين گونه گروهها و افراد و آزادي بيحد و حصري كه آنها درمحيط دانشگاهي از آن برخوردارند.اين بيتفاوتي موجب شده است كه اين گونه اعمال ادامه يابد و دانشگاه علم و صنعت نه اولين رخداد خشونتآميز و نه آخرين آنهاباشد.
4 ـ بياعتنايي واهميت ندادن به استقلال و آزادي دانشگاهها كه لازمه محيطهاي علمي و فرهنگي بوده و سالهااست كه درباره آن بحث ميشود و در همه كشورهاي پيشرفته جهان به رسميت شناخته شدهاست. حتي دربخش قابل توجهي از عصر طاغوت و استبداد سلطنتي نيز ، تا قبل از كودتاي 28 مرداد 1332 استقلال دانشگاه تهران محترم و به رسميت شناخته شده بود ورعايت مي شد.
5 ـ مخالفت برخي از گروهها و محافل با شيوه مترقي انتخاب رئيس دانشگاه توسط استادان صاحب صلاحيت وخارج از كنترل و دخالت گروههاي خشونت گرا و متعرض به محيطهاي دانشجويي،كه چنين مديريتهايي را به آساني برنميتابند.
معلوم است كه عوامل و عمال آشكار و پنهان دست اندركاري كه با هدف منافع خاص گروهي چنين صحنههاي رقتبار و اسفانگيزي را تدارك ميبينند، هيچ انديشهاي به جز افكار بسته و محدود خود را برنميتابند و با اصول جمهوري و حقوق شهروندي مصرح در قانون اساسي و آزادي بيان و مردمسالاري به هر صورت كه باشد سر ستيز دارند، و با محافل و گروههايي كه در سطوح بالا از چنين بينشي حمايت ميكنند در ارتباط و تعامل هستند.
ما ضمن استقبال از حركت به سوي استقلال دانشگاهها و انتخاب رؤساي دانشگاهها توسط هيئتهاي علمي هر دانشگاه و تاييد و حمايت از اعتراضات يكپارچه و همگاني تشكلهاي دانشجويي و استادان دانشگاهها و موضعگيري آنان دربرابر اين رويداد فاجعه آميز در دانشگاه علم و صنعت و برگشت موفقيتآميز آقاي دكتر صالحي به دانشگاه علم و صنعت و قبول ادامه مسئوليتها، نگراني خود را از پروندهسازيهاي جديد عليه ايشان ابراز مينماييم.
نهضت آزادي ايران، همصدا با همه دانشگاهيان و فرهيختگان از مسئولان كشور،رئيس جمهوري و وزير علوم، تحقيقات و فن آوري انتظار دارد كه براي حفظ حيثيت دانشگاه ودانشگاهيان با جديت در جهت سالمسازي وايمن سازي محيط دانشگاهها و استقرارواستحكام مديريتهاي انتخابي و مستقل اقدام كنند و اجازه ندهند كه اين گروههاي خشونت گرا بيش از اين به حيثيت دانشگاه ، استاد و دانشجوآسيب وارد كنند.در اين صورت، اكثريت قاطع استادان و دانشجويان، پشتيبان جدي اقدامات صحيح آنان خواهند بود.
نهضت آزادي ايران