دیروز جمعه 29 آبان ماه در سایت گویا خواندم که خانم عشرت شایق نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی اخیرأ در مجمعی راه حلی برای حل معضل تن فروشی در ایران ارائه داده اند: اعدام! ایشان اعلام کرده اند که: "درخصوص زنان خیابانی خلأ قانونی نداریم و اگر 10 نفر از زنان خیابانی اعدام شوند، دیگر زن خیابانی نخواهیم داشت". ایشان همچنین سخنان دیگری نیز در خصوص احترامی که جامعه ی امروز ایران برای زنان قائل شده فرمودند که جای بحث بسیار دارد. صحبت های ایشان بی اختیار مرا به یاد آن قاتل زنجیره ای، سعید حنائی، انداخت که چند سال پیش در مشهد زنان تن فروش را به انگیزه ی پاک ساختن جامعه اسلامی از فساد به قتل میرساند اما خود در برخی موارد قبل از قتل به آن زنان تجاوز نیز مینمود. اینگونه که خانم شایق برای حل معضلی اجتماعی چون تن فروشی نسخه تجویز میکنند یعنی اینکه تن فروشی ابدأ ارتباطی به ساختار بیمار جامعه ندارد بلکه مشکل خود زنان هستند. این یعنی جای علت و معلول را عوض کردن. این یعنی تبرئه ساختن حکومتی که امکانات و ثروتهای چند نسل را چه در زمان جنگ هشت ساله و چه پس ار آن به نابودی یا حراج کشانیده و بجای تأمین نان برای مردم در پی ساخت سلاح اتمی است. این یعنی رفع مسئولیت کردن از دولتمردانی که به جای خدمت به مردم ثروتهای همان مردم را بالا کشیده و در بانکهای غربی ذخیره ساخته اند. و این یعنی رفع تکلیف کردن ازحکومتی که با شعارهای فریبنده ی گسترش عدل و داد بر سر کار آمد اماخود در گسترش همه گونه تباهی و فساد در جامعه سنگ تمام نهاده است.
نگرشی همچون نگرش خانم شایق به مسئله یعنی اینکه این زنان بیچاره نه از سر استیصال ناشی از فقر و بدبختی و برای سیر کردن شکم خود، سایر اعضای خانواده ، بچه ها و احیانا شوهران معتادشان، بلکه صرفأ از سر خوشی و، با عرض معذرت فراوان، از سر هوی و هوس و حشریت فراوان تن به اینکار میدهند. و تازه مجازات این کار هم باید اعدام باشد. بر اساس نسخه ی تجویزی خانم شایق میتوان سایر معضلات اجتماعی امروز ایران را بشرح زیر حل کرد: اعدام 10 کودک خیابانی برای حل معضل کودکان خیابانی، اعدام 10 گدا برای حل معضل گدایی، اعدام 10 سارق برای حل معضل سرقت، اعدام 10 دستفروش برای حل معضل دستفروشان خیابانی ، اعدام 10 معتاد برای حل مسئله ی اعتیاد، و الی آخر................. .
من نمیدانم خانم شایق شما خود را به نا آگاهی زده اید یا اینکه واقعأ از آنچه که در جامعه میگذرد بیخبرید؟ شما با اینکار برای چه کسی آبرو میخرید؟ چه کسی هست که نداند از صدقه ی سر این حکومتی که شما افتخار نمایندگی مجلس اش را یدک میکشید تن فروشی اتباع ایرانی از مرزهای درون کشور فراتر رفته و به کشورهای همسایه نیزسرایت کرده؟ چه کسی است که نداند حتی فرزندان بسیاری ازخانواده های آبرومند فقط و فقط به دلیل نیاز ناشی از فقر تن به این کار میدهند؟ چه کسی است که نداند حتی برخی دختران دانشجو برای تأمین هزینه های سرسام آور تحصیلی خود تن به اینکار میدهند چرا که حقوق ناچیز پدرباید کفاف تأمین هزینه های سایر اعضاء خانواده را نیزبدهد ؟ و چه کسی هست که نداند نبا بر آمار دولتی خودتان سن تن فروشی درکشور در طی سالهای اخیر بشدت پایین آمده؟ ادارات بهزیستی وکمیته های امدادتان با آن چندرغاز پولی که به خانواده های محتاج میدهند چه گرهی از مشکلات این مردم با این گرانیهای کمر شکن میگشایند؟ خانم شایق اگر میتوانید فیلم مستند کارگردان جوان مسلم منصوری را ببینید که به شرح زندگی رقت بار این زنان تن فروش در تهران و از زبان خودشان میپردازد. بنطر شما چه عاملی غیر از فقرو نیاز مادی یک زن تحصیل کرده را که سابقأ دبیر دبیرستان بوده وادار به فروش تن خود مینماید؟ شما برای چه کسی آبرو میخرید؟ شما فحشاء را فقط در زنان خیابانی میبینید اما چشم بر شکل شرعی آن یعنی صیغه میبندید؟ حتمأ میدانید که در ایران زنان زیادی نیز هستند که عمدتأ به دلیل نیاز مالی به عقد صیغه ای یک تا چند ساعته در میایند و در شهری مثل قم نه در خیابان بلکه در پارک و قبرستان به جلب مشتری میپردازند؟ شک دارم که از این خبرهم مطلع نبوده باشید. خانم شایق حتمأ میدانید که در بین مشتریان این زنان صیغه ای و غیر صیغه ای هم دولتمردان با نفوذ و روحانیون سرشناسی یافت میشوند که از این زنان نیز خواستارعملیات اروتیک عین فیلمهای آمریکایی میشوند. باور ندارید به مصاحبه ی خانم زینت هاشمی، گوینده ی رادیوی دولتی سوئد (پژواک) با یک زن تن فروش جوان درتهران که در آرشیو این رادیوهمچنان موجود است گوش کنید تا بدانید که حاج آقاهای متنفذ دولتی پس از استعمال تریاک چه کارها با این زنان که نمیکنند. خانم جان، این مصاحبه اشک خیلی از ایرانیان سوئد را در آورد، امیدوارم لا اقل قدری وجدان شما را تکان دهد. میگویند حتی برادر انصارحزب اللهی تان آقای ده نمکی هم در این زمینه فیلمی ساخته که بطور غیر قانونی پخش شده و معتقد است که تن فروشی زائیده ی فقر است.
در کشور سوئد تن فروشی از سال 1999 جرم محسوب میشود اما این زن فروشنده نیست که مجرم تلقی میشود بلکه خریداراست که مجرم شناخته شده و باید منتظر مجارات باشد، میدانید چرا؟ برای اینکه هم در سوئد و هم در سایرنقاط دنیا که پاسخ علمی و نه فقهی به معضلات جامعه ملاک است تصور عمومی بر اینست که زنان عمدتأ، مگر به حکم استثناء، بدلیل فقرو تنگدستی به فروش تن خود روی میاورند وگرنه کمتر زنی تن به این درجه از حقارت میدهد. حکایت شما خانم شایق آدم را یاد آن مثل معروف فرار از مار غاشیه و پناه بردن به اژدها می اندازد. جامعه ای که شما و امثال شما قانونگذارانش باشید باید به حالش زار زار گریست. به تمام ایرانیان و بخصوص زنان و مردان شریف تبریزی وجود نماینده ای چون شما را از صمیم قلب تسلیت میگویم.
سعید عباسیان ـ سوئد
شنبه 30 آبان 1383