انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكى تهران روز شنبه با صدور اطلاعيه اى نسبت به پخش گزينشى مراسم روز شانزده آذر در اين دانشگاه و حذف سخنان نماينده اين تشكل در حضور رئيس جمهور از سوى صدا و سيما اعتراض كرد. آنچه در پى مى آيد، بيانيه انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكى تهران به مناسبت روز ۱۶ آذر كه توسط «رضا زمانى» عضو اين انجمن در جلسه ديدار با رئيس جمهور قرائت شد.
•••
با عرض سلام و خيرمقدم خدمت رئيس جمهور محترم و تشكر از اينكه بعد از سه سال دورى از دانشگاه به عنوان اصلى ترين پشتوانه شما در دوم خرداد ۷۶ باز هم به ميان ما آمديد. هر چند براى شنيدن دوباره خواسته ها و انتقادهاى ما ديگر زمانى باقى نمانده است.
انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكى تهران با سابقه بيش از شش دهه اكنون هويت سامان ده خويش را مفاهيم جهانشمول آزادى، دموكراسى و حقوق بشر و دفاع از آرمان هاى امام در بستر دين باورى و عدالت طلبى مى داند و تلقى رحمانى از دين داشته و تداوم اين راه را در نداشتن نگاه بسته و تنگ نظرانه نسبت به حوزه دين دانسته و مردم را پايه اصلى مملكت دارى و مشروعيت حاكميت را برآمده از مردم مى داند.
آقاى خاتمى! در بررسى و تطابق ميزان دستيابى شما به شعارهاى برآمده از متن مردم كه با حضور بى سابقه در پاى صندوق هاى راى آنها را تائيد كردند، عوامل زير دخيل بوده اند: ۱- فضايى كه شما در آن فضا به عنوان رئيس جمهور انتخاب شديد ۲- موانعى كه جريان محافظه كار و اقتدارگرا در دوران رياست جمهورى شما ايجاد كرد ۳- موانع ساختارى حاكم بر جامعه و نوع استراتژى اتخاذ شده از مرحله تصميم سازى تا نتايج عملياتى آن توسط شما شعار محورى اصلاحات در بادى امر به صورت مشخص تبيين نشده بود، از اين روى اقتدارگرايان كه سهم عمده اى از قدرت را در اختيار داشتند به تكاپو افتاده و «اصلاح طلبان آمريكايى» را براى ممانعت از پيشبرد پروسه مطرح كردند. همان روزها بود كه در دانشگاه صنعتى شريف بيان نموديد من اجازه برخورد با مطبوعات در خارج از چارچوب قانون را نخواهم داد و پس از مدتى شما در مقابل بسته شدن مطبوعات واكنش درخور رئيس جمهور از خود نشان نداديد يا آن را در چارچوب قانون ديديد كه بايد گفت قانونى كه اجازه چنين برخوردى با مطبوعات را در خود جاى داده است با شعارهاى اصلاحى مردمسالار شما در تضاد است يا خارج از چارچوب قانون بود كه شما در برابر آن سكوت كرديد و صبر و مصلحت را ره پيشه خود كرديد. آقاى رئيس جمهور در كشورى كه بنيان حكومت براساس سازگار بودن اسلاميت و جمهوريت است مگر مصلحتى بالاتر از «مردم» در اين نظام وجود دارد؟
آقاى رئيس جمهور! دانشجويان دانشگاه تهران و دانشگاهيان به عنوان پشتوانه محورى شما در آغاز پروسه اصلاحات بودند اما برخوردهاى فردى و گروهى اعم از مادى يا معنوى با آنان شدت يافت، پروژه اى كلان كه با فاجعه كوى دانشگاه ۷۸ به اوج رسيد، توسط جريان مخالف تدوين شد و اكنون نيز در جريان است كه حمله اخير به دانشگاه علم و صنعت جزيى از آن است و شما به عنوان يك شخصيت فرهنگى و با آگاهى به فرهنگ ساز و تمدن ساز بودن دانشگاه و بيان شعار آزادى در انديشه، حاشيه امنيتى براى جامعه دانشگاهى ايجاد نكرديد . امروز كه بنده به عنوان نماينده تشكل انجمن اسلامى دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكى تهران با شما صحبت مى كنم فضاى دانشگاه ها به سمت امنيتى شدن حركت مى نمايد و شما همچنان در سكوت به سر مى بريد و با گفتمان هاى تماميت خواه وارد چالش نمى شويد. آقاى رئيس جمهور! در دوران شما، جامعه دانشگاهى ناملايمات فراوانى ديد، تابستان هاى سختى را پشت سر گذاشت و فضاى سرد زمستانى در حوزه انديشه دائماً در اذهان آنان تداعى مى گشت، آقاى رئيس جمهور! از شعارهاى محورى شما گفت وگو براساس منطق بود اما با جامعه دانشگاهى در دوران شما بر بنيان چنين شعارى رفتار نشد و باز هم جريان مخالف اصلاحات با دانشجويان به بدترين حالت ممكن برخورد كرد،خداوند خاتمى را آفريد تا در دوران اخير، صبر حداكثرى يك ايرانى را آزمايش كند و ما در دوران ايشان قرار گرفتيم تا سوء استفاده حداكثرى از اين صبر را نظاره گر باشيم.
آقاى خاتمى! مكرر شنيده ايم كه «مداد العلما افضل من دماء الشهداء» اساتيد عزيزى كه درآمد آنها درآمد معيشتى است و براى اعتدال ايران مشكلات را تحمل مى كنند و جلاى وطن نمى كنند آيا هنوز به مرحله اى از بلوغ فكرى نرسيده اند كه بتوانند خودشان رئيس دانشگاه خودشان را انتخاب بكنند يا اينكه بر مصلحت ها اشراف ندارند؟ چرا شوراى عالى انقلاب فرهنگى فضايى ايجاد كرده است كه با فلسفه وجودى دانشگاه و بنيان هاى سازنده آن نا همخوان است؟
عده اى اجازه تمرين مردمسالارى را حتى در دانشگاه به عنوان مركز توزيع كننده عاقلانه آن در بستر جامعه نيز نمى دهند. شوراى عالى انقلاب فرهنگى اجازه فعاليت تشكل هاى جديد در دانشگاه را نمى دهد كه در صورت به وجود آمدن قطعاً باعث رشد و اعتلاى فكر و انديشه دانشجويان شده و ظرفيت جديدى در دانشگاه ايجاد مى كند. آقاى خاتمى هنوز سئوال است كه شما با آگاهى از موانع ساختارى حاكم بر جامعه و موانع تحميلى توسط جريان مخالف اصلاحات چرا براى چهار سال دوم دوباره كانديدا شديد؟ شما در قضيه مطبوعات، لوايح دوگانه، كوى دانشگاه، مجلس هفتم و مواردى كه بيان آنها مثنوى هفتاد من است كوتاه آمديد. نيرو هاى مخالف اصلاحات كه ارزش هاى ملى واسلامى را مصادره كردند، آقاى رئيس جمهور آيا شما اقتدار لازم را براى برگزارى انتخابات دموكراتيك داريد؟
عملكرد جريان مخالف اصلاحات هر نه روز يك بحران، به حاشيه رانده شدن دخالت مردم در سرنوشت خويش، كنش هاى سياسى بدون ملاحظه منافع ملى مورد قبول اكثريت مردم، چرا شما در مقابل آنها كوتاه آمديد؟
آقاى خاتمى بيان كنيد در كجا از اصول مورد توافق شما و مردم عدول نشد و شما كوتاه نيامديد؟
جريان فكرى كه در صورت فتح انتخابات، حاكميت را به طور كامل يكپارچه خواهد كرد از شما انتظار داشت هر زمان كه در موقعيت حساس تصميم گيرى قرار گرفتيد مصلحت پيشه كنيد و آنها يك گام در پيشبرد پروژه حذف تدريجى و مصادره كردن اصلاحات و آرمان هاى آن به پيش بگذارند و امروز حتى روز دانشجو «۱۶ آذر» سرود هاى انقلابى و... را قلب معنا كرده و مصادره مى كنند.
آقاى خاتمى ما دغدغه آن را داريم كه روزى خاتمى را هم از خود بدانند.
البته در مقايسه ميان دوران شما و قبل از آن، نوع نگرش به دين تغيير پيدا كرد، دين رحمانى ارج و قرب بيشترى پيدا كرد، نوع نگرش جديد نسبت به دين عرفانى اسلام كه انسان را از زيباترين جلوه هاى تعالى انسان، يعنى عرصه هاى هنرى محروم نكرده و همچنين نسبت به ساير اديان آسمانى در بستر جامعه رشد يافته و اين امر ناشى از ايجاد فضاى نسبتاً باز در عرصه هاى گوناگون توليدات فرهنگى است. البته هنوز توجه بسزايى به هزاران ابنيه تاريخى مرز و بوم نمى شود و امروز تخت جمشيد شيراز، نقش جهان اصفهان، گنبد سلطانيه زنجان، معبد آناهيتا كرمانشاه، مسجد جامع يزد، قلعه فلك الافلاك لرستان و صد ها گهر تاريخى باقى مانده كه هويت ملى ما را تداعى مى كنند تشنه توجه بيشتر انديشه هاى هنر دوست و دستان هنر پرور ملت ايران هستند. آقاى خاتمى نقد صريح شما به معناى آن نيست كه نقطه روشنى ديده نمى شود. شما مفاهيم مترقى مردمسالارى، جامعه مدنى، تساهل و تسامح،گفت وگوى تمدن ها، توجه بيشتر به فرهنگ گفت وگو براساس منطق، بازگشت به اصول مترقى انقلاب و موارد ديگر را در جامعه بسط داديد و امروز مردم حق خود را هبه اى از حكومت نمى دانند.
در فضاى كنونى كه قطعاً چالش ميان سنت و مدرنيته تداوم خواهد يافت، روشنفكرى دينى كه حقوق بشر، آزادى و دموكراسى را ارج مى نهد و ديندارى مردمسالار معرفت انديش و نه مصلحت انديش كه با مقتضيات زمانى همگام است را بنيان اداره جامعه مى داند به عنوان جايگزين توسط شما البته در فضاى كاملاً بسته مطرح گرديد و به پيش برده شد هر چند كه مظلوميت شما در دفاع از آن، ما را وادار مى كند كه در دفاع از هويت انجمن براساس گفتمان مردمسالار تمام توان خود را صرف كنيم.
استاده ام چو شمع مترسان از آتشم
در عاشقى گريز نباشد ز ساز و سوز