سه شنبه 8 دی 1383

چيزي شبيه جنون گاوي، حسين صفارهرندي، کيهان

(يادداشت روز)

بازي با اسامي نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري براي جمعي از اهالي سياست و مطبوعات، به تفريحي سرگرم كننده تبديل شده است. بازي شيريني كه هم هيجان آور است و هم به خاطر بهره گيري جناح ها از تكنيك تعليق و ابهام، حس كنجكاوي را بر مي انگيزد. نوعي تفريح سالم در روزگاري كه جامعه بيش از هر وقت ديگر مشتري اين گونه مقولات فرض مي شود!
به بياني ديگر، بازي با نام هاي انتخاباتي، كم كم شكل سريالي تلويزيوني را به خود مي گيرد كه به قول اصحاب صدا و سيما، تويش آب بسته اند تا بتواند خوراك چند ماه يكي از شبكه ها را تأمين كند وگرنه سروته اصل داستان را مي شود حداكثر در 3-4 قسمت به هم آورد و بيننده را از معطلي خارج كرد اما اگر چنين كنند، جماعت هنرپيشه ، كارگردان ، تهيه كننده ، فيلمبردار و... از كجا نان بخورند؟! حكايت تحليل و گزارش هاي انتخاباتي مندرج در مطبوعات و منتشره از سوي خبرگزاري هاي قد و نيم قد، بي شباهت به مجموعه هاي كشدار و كم محتواي تلويزيوني نيست.
اين روزها داستان انتخابات مطابق قرائت حضرات ساكن كوي احزاب و جناح هاي سياسي از اين قرار است كه مثلاً: فلاني قرار است بيايد، ديگري گفته است با وجود آقاي فلان من نخواهم آمد، آن يكي برعكس مي گويد به خاطر رقابت با كانديداي كذا هم كه شده، صحنه را ترك نمي كنم. يكي ديگر از ائتلاف با فلان كس خبر مي دهد و رقيبش از بروز اختلاف ميان او و رفقايش. خلاصه، ميدان شلوغي است؛ پر از آمد و شد بزرگان! در اين سريال پرحجم و تمام نشدني، هر روز خبر از طلوع ستاره اي در آسمان انتخابات مي دهند و البته چند روز بعد، آفتاب بعضي ها هنوز سر نزده، غروب مي كند و بخت يكي ديگر آن قدر بلند است كه روز و شب برايش فرق نمي كند. هميشه حاضراست . هوا ابري باشد يا آفتابي مهم نيست. او ستاره اي براي تمام اوقات و قهرماني براي تمام فصول است !
مطابق سناريوي نوشته شده در پاتوق بعضي از تشنگان قدرت و سياست، مي توان داستانكي را به تصوير كشيد كه -به سياق فيلم هاي هندي وفيلم فارسي قبل از انقلاب- از نبرد ميان آدم هاي خوب و آدم هاي بد حكايت مي كند و مثلاً در حالي كه ديوان
بد صفت مي خواهند فرشته خوبي ها را به زنجير بكشند، قهرمان قصه در آخرين لحظات وارد عمل مي شود و با نجات فرشته -كه لابد در قصه ما همان «مام ميهن» است- ديوهاي زشت خو را ناكام از صحنه به در مي كند تا سالن نمايش (فضاي انتخابات) از تشويق پي در پي تماشاگران منفجر شود!
اكنون قصه گويان جبهه از هم گسيخته دوم خرداد، در داستان پردازي هاي خود پيرامون انتخابات، به جاي معرفي نامزد مورد علاقه خويش و تكيه بر ويژگي هايش، در كمين عناصر معرفي شده در اردوي اصولگرايان نشسته و براي برهم زدن آهنگ وحدت و همدلي ميان آنها تلاش مي كنند. اصرار سياسيون و رسانه هاي وابسته به جبهه دوم خرداد بر دامن زدن به اختلاف ميان 5كانديداي اصولگرايان و نمايش شكاف عميق ميان گرايش هاي دروني شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب، اكنون به شكل سرگرمي دائمي آنان درآمده است. مجريان سناريوي «ديو و دلبر» با بهره گيري از تفاوت هاي آشكار و اعلام شده ميان جريانات مختلف حاضر در شوراي هماهنگي، از موضع يك تحليلگر سياسي- اجتماعي، روزي چندبار جنگ و جدال نامزدهاي اصولگرايان و احزاب و اشخاص حامي آنها را با يكديگر گزارش و ثبت مي كنند. مطابق اين گزارش ها، نبرد قدرت ميان سنت گرايان ارزشي و اصول گرايان نوانديش به شدت جريان دارد!؟ آن طور كه در تحليل و نوشته هاي وابستگان به جبهه اصلاح طلبي مندرج است، دو جريان قديم و جديد در اردوگاه اصولگرايي، در رقابتي نفس گير مي كوشند تا گزينه خود را به كرسي بنشانند؛ حتي اگر اين كار مستلزم فروپاشي وحدت آنان باشد.
اما واقعيت چيست ؟ در ساليان خيلي دور از اين روزها، زماني كه در اواسط دهه شصت، غربي ها و رسانه هاي وابسته به آنها مي كوشيدند با استفاده از برخي اختلاف سليقه ها در جمع نيروهاي سياسي كشور، وجود جنگ شديد قدرت در ميان مسئولان مملكت را به ذهن مخاطبان خود القا كنند، آقاي هاشمي رفسنجاني طي سخناني، اين گونه تحليل كردن آنها را به سخره گرفت و با تعبير تحقيركننده اي اظهار داشت كه «غربي ها مثل گاو تحليل مي كنند» امروز هم وقتي برخي تعابير و تحليل هاي دور از واقعيت را از محافل داخلي و خارجي متمايل به غرب مي بينيم و مي شنويم، بي اختيار ياد جمله آن روز آقاي هاشمي مي افتيم. گويا اين روش تحليل، مسري است؛ چيزي شبيه جنون گاوي!
انكار نمي توان كرد كه هم به لحاظ سن و سال و هم به اعتبار تقدم در ايجاد و شكل گيري، فاصله هايي ميان عناصر و گروه هاي تشكيل دهنده شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب وجود دارد. فاصله نسلي، فاصله تحصيلي، تفاوت شغلي، تفاوت جنسيتي و مسائلي از اين قبيل، موضوعاتي طبيعي است كه در هر مجموعه سياسي و اجتماعي بزرگ ديده مي شود و دليلي ندارد كه به سبب اين گونه فواصل، انديشه و دل جمع، راه يگانگي و وحدت را برنگزيند. از قضا درست برخلاف تحليل هاي كليشه اي محفل هاي اصلاح طلب، جريان نوين اصولگرايي، محصول تعامل و همزيستي مسالمت آميز دو جريان سنتي و نوين درون اصولگرايان است و نه تنها از جنگ و جدال خبري نيست، بلكه طرفين براي تقويت اين جبهه تازه، آمادگي آن را داشته اند كه در صورت ضرورت، يا از موضع پيشين خود به نفع جريان جديد تنازل كنند و يا بر تقويت سنت هاي مستحكم و قابل دفاع گذشته اصرار ورزند.
اين همكاري و همدلي متقابل وضعيتي را پديد آورده كه در آن، گاه مرزهاي رسمي پيشين به كلي از ميان برداشته شده و عناصر وابسته به هر يك از آن سليقه ها، انتخابي متفاوت از خاستگاه سياسي خود دارند. به اين معنا كه في المثل ، يك عضو جاافتاده و كهنه كار سياسي از حزب مؤتلفه، بر موضع اعضاي جوان و تازه كار جمعيت ايثارگران صحه مي گذارد و برعكس. اين پديده، البته در كارخانه تحليل هاي كليشه اي جماعت روشنفكرنماي غيرمتعهد نامفهوم است. همچنان كه مقوله اي به اسم احساس تكليف شرعي و اخلاقي نزد آنان، معنايي ندارد. آنچه اكنون در ميان نامزدهاي 5گانه اصولگرايان جريان دارد، از جنس رقابت چند جمع مستقل از هم نيست كه در نهايت با ائتلاف آنها با يكديگر و تقسيم مناصب، چند نفر به نفع يكي كوتاه بيايند. اساساً گروكشي براي دريافت سهم جناح خود در كابينه بعدي با ادعاي اصولگرايي، منافات جدي دارد.
براساس سنت نوين اصولگرايي، حكومت مثل شركت سهامي نيست كه سود آن -يعني قدرت- را به نسبت سهم هر گروه سياسي ميان آنها تقسيم كنند. روش اصولگرايانه، سپردن امور به دست كساني است كه شايستگي شان فارغ از وابستگي تشكيلاتي، مطابق با معيارهاي ارزشي مشخص احراز شده باشد. شركت سهامي جبهه دوم خرداد، آخرين نمونه ناموفق تقسيم حكومت ميان سهامداران سياسي است. بخش اصلي ناكامي هاي اين جبهه در سال هاي تصدي مسئوليت اداره كشور، معلول ناهماهنگي و عدم تجانس فكري ميان مديران بخش هاي مختلف دولت بود.
اداره كشور برمبناي فرمول احزاب و تشكل هاي سياسي، در كشور ما كه تحزب اساساً در جايگاه واقعي خود قرار ندارد، امري بي معناست. اين را همه جريانات درون جبهه اصول گرايان مي دانند و بر آن صحه مي گذارند. به همين دليل، به جاي آن كه براي كابينه احتمالي آينده، به تقسيم مناصب دولتي در ميان احزاب تشكيل دهنده شوراي هماهنگي بينديشند، درصدد كشف و شناسايي تيم كارآمد و آماده خدمتي برآمده اند كه يك يك اعضايش، منتخب كانون هاي تخصصي در بدنه اجتماعي اصول گرايان است. همچنان كه قرار نيست برنامه هاي كاري دولت احتمالي اصول گرايان را رئيس جمهور منتخب آنها طراحي كند، بلكه اين برنامه ها نيز، محصول عقل جمعي در خانواده بزرگ وفاداران به ايران و اسلام عزيز خواهد بود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بگذاريم ديگران با بازي و سرگرمي هاي انتخاباتي خود مشغول باشند. مبادا القائات و وسوسه هاي رنگارنگ آنها، تمركز پيروان اين جبهه را از استراتژي صحيح خود منحرف كند. بحمدالله همه چيز تا الان، همان گونه پيش رفته كه پيش بيني مي شد. بنابراين با توكل بر خدا و پرهيز از حواشي انحرافي و دلگرم به حمايت معنوي مردم، بايد مسير انتخاب شده را تا آخر ادامه داد.

در همين زمينه:

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16148

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چيزي شبيه جنون گاوي، حسين صفارهرندي، کيهان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016