جمعه 18 دی 1383

مروري بر تلاش هاي جمعي براي رهايي ژيلا, ليلا, حاجيه, افسانه و...، فرناز سيفي، تريبون فمينيستي ايران

ناهيد رياضي که از اعضاي سازمان رهايي زن است بيانيه اي را منتشر ساخت و خبر از حکم سنگسار دخترک سيزده ساله اي در شهر مرِيوان داد. اين بيانيه مي گفت که ژيلا دختر سيزده ساله مريواني از بختيار برادر پانزده ساله اش باردار شده است.پدر و مادر اين دو کودک خواهان اعدام هر دو کودک شده اند و حکم دادگاه براي ژيلا سنگسار است.بلافاصله کمپين نجات ژيلا و بختيار به راه افتاد. عده بسياري از فعالان اجتماعي، فعالان امور زنان و وبلاگ نويسان به کمپين نجات پيوستند. طوماري اينترنتي نيز براي جمع آوري امضاها فراهم شد. بيانيه اي در حمايت ازژيلا و برادرش از طريق نشريه “جامعه حمايت از زنان” نيز منتشر شد و كميته ”ويژه ي دفاع از زندگي ژيلا و برادرش ”توسط كانون ”دفاع از حقوق كودكان در سنندج ” ترتيب داده شد.
هر روز اخبار ضد و نقيض بسياري به گوش مي رسيد. عده اي از پنجاه و پنج ضربه شلاقي مي گفتند که که ژيلا در دوره بازداشت متحمل شده است. عده اي ديگر از عدم اعلام محل نگهداري دو کودک براي حفظ جان آنها از حمله خانواده شان مي گفتند و کمپين نجات ژيلا هم خبر از تبديل حکم سنگسار ژيلا به حبس تعزيري مي داد. از سوي ديگر، برخي اخبار هم حکايت از نگهداري دو کودک و فرزندشان در بهزيستي شهر مريوان داشت. ششم آبان ماه نمايندگان کمپين نجات با تني چند از نمايندگان اروپا ديدار و در خصوص اين موضوع با آنها گفت و گو کردند. جوامع بين المللي به حمايت از اين کمپين برخاستند و دور تازه اي از تلاش ها براي نجات جان اين دو کودک آغاز گرديد. هفته گذشته، با يکي از روزنامه نگاران هفته نامه کرد زبان ((روژهه لات)) که در شهر سنندج منتشر مي شود تماس گرفتم, اين دوست اظهار مي داشت که موثق ترين خبري که داريم حضور دو کودک در بهزيستي شهر مريوان است.
از سوي ديگر، خانم رياضي با انتشار نامه اي خواستار حمايت هاي مالي به کمپين نجات ژيلا و بختيار شد که اين اقدام مخالفت عده اي از حاميان کمپين را به دنبال داشت.

اندک زماني نگذشته بود که روزنامه اعتماد در گزارشِي خبر از حکم اعدام دختري 19 ساله به جرم فحشا داد. ليلا مافي دختري نوزده ساله اما از نظر ذهني هَشت ساله است که از نه سالگي به اجبار مادر ناچار به فحشا شده است. ليلا را در دوازده سالگي به عقد مردي افغان در آوردند که پس از ازدواج, مادر شوهر او را به فحشا وا مي داشت. سر انجام ليلا در 18 سالگي دستگير و به جرم رياست باند فحشا به اعدام محکوم مي شود. پس از چاپ اين گزارش، فعالان امور اجتماعي بار ديگر دست به کار شدند. هاله، نويسنده وبلاگ سرزمين آفتابي طوماري اينترنتي را فراهم آورد که تا به امروز بيش از 4 هزار و 600 نفر آن را امضا کرده اند. در پي ارسال امضاها به سازمان عفو بين الملل، اين سازمان در دهم دسامبر اطلاعيه اي صادر و نگراني خود را از اعدام قريب الوقوع ليلا اعلام و درخواست کرده است که اين اعتراض به اطلاع مقامات ايراني برسد. وزارت امور خارجه نروژ نيز يکي از اعضاي هيئت نمايندگي ايران در اسلو را احضار کرده و مراتب اعتراض کشور نروژ به صدور حکم اعدام براي ليلا را اعلام نموده است. شايان ذکر است با آن که سلامت عقلي ليلا بارها توسط مددکاران مورد آزمايش قرار گرفته و آنها تاييد کرده اند که ليلا از سلامت عقلي کامل برخوردار نيست مدير روابط عمومي دادگستري استان مرکزي اعلام کرد که ليلا مافي، داراي سلامت کامل جسمي و رواني است. اتحاديه اروپا هم در حمايت از کمپين توقف اجراي حکم اعدام ليلا، نامه اي به دولت ايران ارسال کرده و مراتب نارضايتي و نگراني خويش را اعلام کرده و خواهان آن شد که از مقامات ايراني براي توقف حکم اعدام نوجوانان درخواست شود و اين درخواست ها براي رهبر جمهوري اسلامي، رئيس قوه قضاييه، رئيس کميسيون اصل نود مجلس و نمايندگان سياسي ايران در کشورهاي خارجي ارسال گردد. در عين حال نويسنده وبلاگ سرزمين آفتابي، از اعتراض محمود اميري يک دانشمند مطرح ايراني در نروژ نسبت به حکم اعدام ليلا خبر داد و بي بي سي فارسي نيز نظر خواهي را در مورد حکم اعدام ليلا انجام داده است.

هنوز درگير اين خبر هستيم که خبر ديگري به گوش مي رسد. سايت «زنان فاتحان فردا» اعلام مي کند که حاجيه , زني جوان, به جرم ارتباط نا مشروع محکوم به سنگسار شده است. سازمان عفو بين الملل در اطلاعيه اي مي گويد که حاجيه در سن 17 سالگي به پنج سال زندان و سنگسار محکوم مي شود و اينک در آستانه بيست و دو سالگي منتظر اجراي حکم سنگسار است. گفته مي شود که وي در شهر جلفا زنداني است. پس از اعلام اين خبر تلاش ها براي لغو حکم سنگسار حاجيه اسماعيلوند آغاز مي شود. چند روزي نگذشت که خانم اليزابت لوف گرن از بخش امنستي سوئد خبر از توقف حکم سنگسار حاجيه داد. وي اعلام کرد که با يک کمپين گسترده امنستي در سطح جهان دولت ايران تصميم به بررسي مجدد پرونده حاجيه گرفته است و اجراي حکم فعلا به تعويق افتاده است.

موارد ذکر شده تنها گوشه اي از احکام ضد بشري است که در سال هاي اخير براي زنان صادر شده است. شايان ذکر است که دادگاه مجدد رسيدگي به پرونده افسانه نوروزي نيز آغاز شده است و افسانه نوروزي همچنان در برزخ مرگ و زندگي دست و پا مي زند. کبرا رحمانپور که در درگيري با مادر شوهر 90 ساله خود متهم به قتل او شد همچنان در انتظار شوراي حل اختلاف و بخشش اولياي دم است بي آنکه وضعيت او و شرايطي که او را به اين اقدام واداشته مورد توجه قرار گيرد. هر روز شايعه هاي مي شنويم از اعدام فاطمه پژوه که همسرش را به خاطر تعرض به نادختري اش (دختر فاطمه) کشته بود. از وضعيت ژيلا و ليلا هم خبري که کاملا تاييد شده باشد در دست نيست.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين ها تمامي ماجرا نيست, فاطمه ها و افسانه ها و ژيلاها بسيارند اما اين ها نمونه هايي هستند که اخبارشان امکان انتشار يافته است. هيچ تناسبي بين جرم و مجازاتشان وجود ندارد و نجات آنان تنها با توجه همه جانبه افکار عمومي و تلاش هاي دسته جمعي ميسر خواهد شد.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16613

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'مروري بر تلاش هاي جمعي براي رهايي ژيلا, ليلا, حاجيه, افسانه و...، فرناز سيفي، تريبون فمينيستي ايران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016