گزارش سيمور هرش روزنامه نگار آمريكايى كه در شماره روز يكشنبه مجله نيويوركر به چاپ رسيد، ابعاد و پيامدهايى دارد كه در روزهاى آينده بيشتر آشكار خواهد شد. سيمور هرش از نخستين كسانى بود كه از رسوايى ابوغريب پرده برداشت و به نوشته بى بى سى، در نوشتن اينگونه گزارش هاى تحقيقى دقيق درباره مسائل امنيتى، بسيار متخصص شده است. با اين حال نخستين واكنش كاخ سفيد به گزارش وى از بى پايگى برخى از اطلاعات و بى دقتى در نتيجه گيرى سخن رفته است. هرچند كه هرش در گزارش خود مى گويد پيش از انتشار از كاخ سفيد درباره صحت و سقم اطلاعات نظر خواستم ولى آنها موضوع را با سكوت برگزار كردند. هرش در گزارش خود كه بر دو پاره اطلاعات و تحليل درهم تنيده استوار شده از شخصيت هاى سياسى نقل قول كرده است بدون آنكه نامى از بيشتر آنها برده باشد. دايره كسانى كه وى با آنها مصاحبه كرده يا از آنان نقل قول آورده بسيار متنوع است از استاد ايرانى يكى از دانشگاه هاى اروپا تا مقام عالى رتبه اطلاعاتى آمريكا كه به قول وى با يكى از كماندوهاى آمريكايى كه در ماموريت هاى سال ۲۰۰۳ شناسايى پنتاگون شركت داشته و هم اكنون با برخى از دانشمندان و تكنسين هاى هسته اى پاكستان كه به ادعاى وى در برنامه هاى هسته اى ايران حضور داشتند همكارى دارد.اين نكته از گزارش سيمور هرش نخستين واكنش خارجى را به گزارش نيويوركر در پى داشته است تا سخنگوى وزارت خارجه پاكستان از دوستى كشورش با ايران سخن بگويد و اعلام كند كه پاكستان هيچگونه همكارى اطلاعاتى با آمريكا درباره تاسيسات هسته اى ايران نداشته است. تحليل اصلى هرش در گزارش نيويوركر اين است كه آمريكا در دور دوم رياست جمهورى جورج بوش ايران را به عنوان هدف استراتژيك (Strategic Target) برگزيده است. تحليل وى بر اين پايه است كه در شش ماه گذشته تيمى از كماندوهاى آمريكايى از طريق افغانستان وارد خاك ايران شده و اطلاعاتى از سايت هاى نظامى خاص ايران جمع آورى كرده است تا آمريكا در صورت نياز از آن براى حمله نظامى به ايران از اين اطلاعات استفاده كند. به نوشته اين گزارش طرح اين برنامه مربوط به قبل از تجديد انتخاب بوش بوده است. با اين حساب مى توان تصور كرد زمانى كه ديپلمات هاى كشورهاى صنعتى در كاخ سفيد در حال رايزنى با مقامات آمريكايى براى جلب اعتماد و حمايت آنها از طرح معامله بزرگ با ايران بودند، و پاول و بوش همه اذعان مى كردند كه ديپلماسى اولين گزينه ايالات متحده در برخورد با ايران است، دونالد رامسفلد، معاونش پل ولفوويتز و داگلاس فيتز سرگرم تهيه طرحى براى در اولويت قرار دادن گزينه نظامى بودند. اين سه اعضاى تيمى را تشكيل مى دهند كه هسته نئوكان ها (محافظه كاران جديد) به شمار مى روند و در گزارش هرش از آنها به عنوان افراد غيرنظامى پنتاگون ياد كرده است. تحليلگران اين گزارش را ناشى از تقابل سازمان اطلاعات مركزى آمريكا CIA و پنتاگون مى دانند و معتقدند كه افشاى اين اطلاعات كار سيا بوده است. سيمور هرش هم در اين گزارش از منابع خود به سمت هايى چون مقام سابق اطلاعاتى يا عضو سابق سازمان اطلاعاتى آمريكا اشاره مى كند. لبه انتقاد و افشاگرى گزارش نيويوركر متوجه دونالد رامسفلد است كه به قول هرش در دوره دوم رياست جمهورى بوش نقش او برجسته تر و مهم تر از گذشته نيز خواهد شد:«بوش و چنى ممكن است سياستى را اتخاذ كنند اما اين رامسفلد است كه آن سياست را اجرا مى كند.» «به مدت بيش از يك سال فرانسه، آلمان، بريتانيا و ديگر كشور هاى اروپايى در رقابت با زمان [با هدف خريد وقت] و دولت بوش در حال مذاكره با ايران براى جلوگيرى از دستيابى به سلاح هسته اى هستند. ايران با تعليق موقت برنامه هاى غنى سازى اورانيوم موافقت كرده است... اما هدف مذاكرات جارى كه از ماه دسامبر در بروكسل شروع شده است، ترغيب تهران به برچيدن اين تاسيسات. است ايران در عوض مى خواهد نياز هايش در زمينه هاى تكنولوژى فرآورى نفت، تجهيزات پيشرفته صنعتى و شايد حتى خريد هواپيما هاى ايرباس برآورده شود.» «اروپا از دولت بوش خواسته است كه به اين مذاكرات بپيوندد. اما آمريكا اين پيشنهاد را رد كرده است. رهبرى غيرنظامى پنتاگون [اشاره به سه چهره اصلى وزارت دفاع آمريكا] ادعا مى كند كه پيشرفت ديپلماتيك براى برطرف كردن تهديد هسته اى ايران به دست نمى آ يد مگر آن كه چشم انداز برخورد نظامى نشان داده شود.» هرش با آوردن اين دو گزاره در كنار هم، نشان داده است كه در گزارش خود به تحولات جارى در روابط ايران، اروپا و آمريكا بى اعتنا نيست و در عين حال برنامه شناسايى كماندو هاى آمريكايى را در همين چارچوب ارزيابى مى كند. اما پيامد هاى افشاى چنين گزارشى گذشته از صحت و سقم آن به هم پوشانى اهداف و منافع آمريكا و اروپا محدود نمى شود.
برخى از تحليلگران مى گويند به همان اندازه كه هدف برنامه وزارت دفاع آمريكا گزينه ديگرى را در كنار گفت وگوى اروپايى ها با ايران مى نشاند، مى تواند به فروپاشى آن كمك كند، زيرا چنانچه ايران تهديدى نظامى را عليه تماميت ارضى خود متصور شود، ممكن است مذاكرات جارى با اروپا به نقطه آغازين برگردد و در آن صورت ممكن است ديپلمات هاى ايرانى حتى به گزينه هايى چون خروج از معاهده منع تكثير سلاح هاى هسته اى (NPT) روى آورند. در آن صورت حتى آ ژانس نيز نمى تواند ايران را مورد بازخواست قرار دهد زيرا در چنين حالتى حق مشروع هر كشورى است كه اقدام مورد نظر را براى برطرف كردن تهديد نظامى دشمن به عمل آورد. گزارشگر نيويوركر در اين باره به نقل از شهرام چوبين مدير تحقيق مركز سياست امنيتى ژنو مى آورد: ايران مى تواند از پيمان NPT صرف نظر كند و اين براى حكومت ايران بهتر از كار كردن در درون سيستم آژانس است. گزارش نشريه آمريكايى نيويوركر در روزهاى آينده احتمالاً واكنش هاى گسترده اى را به دنبال خواهد داشت و به احتمال زياد كشورهاى اروپايى را در موضع دشوارى قرار خواهد داد. اروپا چنانچه نتواند تضمينى به ايران بدهد كه تصميماتش مورد حمايت و دست كم احترام ايالات متحده قرار نمى گيرد، حرفى براى گفتن در مذاكرات با ايران نخواهد داشت و نمى تواند تضمينى از ايران براى حركت در مسير اعتمادسازى متقابل بگيرد.