خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
حجتالاسلاموالمسلمين سيدمحمد خاتمي، رييسجمهور در پيام نوروزي ١٣٨٤، تاكيد كرد كه زمانه داوري خواهد كرد كه گاه مداراهايي كه بدون گم كردن راه بوده است تا چه حد در ارتقاي معنوي و مادي جامعه موثر بوده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) متن پيام رييسجمهور به مناسبت نوروز ١٣٨٤ به اين شرح است:
”بسمالله الرحمن الرحيم
نوروز دلانگيز و آغاز بهار را به هر ايراني در هر كجا كه هست به همهي دلبستگان به فرهنگ و ادب فاخر پارسي و به كساني كه نوروز را گرامي ميدارند، تبريك عرض ميكنم و در اين روز آغاز بهار، ياد شهيدان عزيز و آنان كه جان خود را سخاوتمندانه براي انقلاب، براي تماميت ميهن و براي عزت ملت پرداختند گرامي ميدارم و درود ميفرستم و به روان امام كه راه نو تاريخ را به مردم ما نشان داد.
اين هشتمين و آخرين نوروزي است كه به عنوان رييسجمهور با شما سخن ميگويم، گرچه وداعي در بين نيست، بلكه آغاز سلام است.
اما، ما و شما در اين هشت سال، دوران پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشتيم. ناكاميها، رنجها و نارساييها را از يك سو، كاميابيها، موفقيتها و شاديها را از سويي ديگر تجربه كرديم اما معتقدم بزرگترين دستاورد اين دوران كه به يك معنا خود اين دوران نيز مخلوق آن امر بزرگ بود، شفافيت خواست تاريخي ملت و تبديل آن به گفتمان غالب بود.
انقلاب اسلامي ما اوج تجلي اين خواست يعني آزادي، استقلال و پيشرفت از منظر و بر پايگاه اسلام بود و امروز نه تنها براي ملت ما اين خواست مشخص و روشن است كه ما همراهي و همگامي همهي مسوولان و نخبگان دست كم در مقام بيان را ميبينيم و اين دستاورد كوچكي نيست گرچه تحقق اين خواست بزرگ تاريخي، تحقق كامل آن نياز به صبوري و صبر و پايمردي دارد. ما كمبودهاي فراواني داشتيم، اما دستاوردها نيز كم نبوده است. در اين سالها شاهد پيشرفتهاي شگفتانگيز علمي، پژوهشي و آموزشي نسبت به گذشته بوديم. شاهد ظهور نسلي كارآفرين و توانا بوديم كه نه تنها كارهاي بزرگ در ميهن اسلامي انجام ميداد، بلكه پيامآور آفرينندگي و خلاقيت در كشورهاي ديگر بود و مورد استقبال ملتها و دولتها قرار گرفت تا از توان دانش ايراني در جهت بهروزي ديگران نيز بهره بگيرد و پشتوانه استوار اقتصاد و اقتدار ملي باشد.
برآمدن بنگاههاي بزرگ اقتصادي در نفت، در پتروشيمي، در گاز، در صنعت، در سدسازي، در كشاورزي و ساير رشتهها پشتوانه محكمي را براي اقتصاد مطمئن آينده ما فراهم آورد.
در بسياري از شاخهها و شعبهها راه خودكفايي را پيموديم، رشد موزون صنعت و كشاورزي آينده اميدبخش را به ما نويد ميدهد.
پايين آمدن نرخ بيكاري در سال ٨٣ تا ميزان ٣/١٠ درصد با وجود افزايش جمعيت جوان، افزايش جوان تحصيل كرده و مطالبه كار بالاتر و باكيفيتتر نشانه اين است كه راه را به درستي پيمودهايم. در سال ٨٣ نرخ بيكاري ٢١ درصدي جوانان به ٧/١٨ درصد كاهش يافت و نرخ بيكاري ٢/٢١ درصد زنان به ٩/١٧ درصد پايين آمد. جذب و جلب سرمايه و دانش و فنآوري خارجي در عين عزت نفس، ايجاد وزارت رفاه و تدوين نظام جامع رفاه اجتماعي، افزايش صادرات غير نفتي و بالا رفتن سهم صادرات صنعتي نسبت به صادرات سنتي، همگي نويدبخش آيندهاي بهتر است و همان گونه كه بارها گفتهام بدون هيچ مبالغهاي امروز ايران در مرحله خيز توسعه دانايي محور قرار گرفته است، اما اين همه به معني نبود مشكلات نيست، هنوز بيكاري در جامعه ما درد بزرگ ماست. تورم دو رقمي به خصوص بر جوامع و طبقات كمدرآمد جامعه ما فشار ميآورد، هدفمند نشدن يارانهها مشكلات بزرگي را براي اقتصاد ما پديد ميآورد و جلوي توزيع عادلانه امكانات را براي آنان كه بيشتر شايستهتر و درخورترند، ميگيرد. عدم موفقيت مطلوب در سازوكار جلوگيري و پيشگيري از حوادث تلخي نظير زلزله و سيل و ساير آن كه كشور ما يكي از مراكز آن است، باز هم از مشكلات ماست.
تهديدها و فشارهاي خارجي براي جلوگيري از رشد سريع موزون ايران و تبديل آن به قدرتمندترين كشور مردمسالار و صلحخواه منطقه مشكل ديگر ماست. اما همه اينها با بيداري و حضور مردم قابل رفع و دفع است. آشكار شدن آثار اصلاحات بنيادين اقتصادي، اداري، سياسي و فرهنگي در سالهاي اخير عليرغم همه جفاها، سياهكاريها و سياهنماييها و بداخلاقيهاي باندي و جناحي و احيانا نهادي، زمينه را براي آيندهاي بهتر و روشنتر فراهم كرده است. نبايد نسبت به آينده ايران آباد و آزاد و پيشرفته نااميد بود و به خصوص نسل جوان بايد با اميدواري و اعتماد به نفس در صحنه حضور بيابد و در اين لحظات كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري هستيم فراهم آوردن زمينه حضور مردم در صحنه، انتخابات آزاد و مطلوب و حضور شاداب و انتخابگر مردم ميتواند ما را نسبت به آينده اميدوارتر نيز بكند.
سپاسگزارم از خداوند مهربان كه آنچه را كه تحويل گرفتهام و همين جا از همهي دولتهاي گذشته سپاسگزاري ميكنم، بهتر و پربارتر از گذشته به آيندگان تحويل خواهم داد.
از آغاز گفتهام كه بنايم بر راستي و صداقت بوده است گرچه هميشه و همواره همه چيز را با شما نگفتهام ولي آنچه گفتهام راست بوده است و امروز اعتراف به نقص و كمبود و نارسايي و پوزش از مردم را نه باعث تنزل شان دولت بلكه در جهت اهداف و سياستهايي ميدانم كه بيان كردم كه دولتي كه از مردم قدرت را به عاريت گرفته است بايد پيشگام و پيشتاز نقدپذيري، تحمل و پاسخگويي باشد.
نكتهي ديگري را ميخواهم در اين جا با شما مردم بزرگوار در ميان بگذارم، امسال و سالهاي آينده، سالهايي است كه نوروز با يكي از روزهاي محرم يا صفر مصادف است، محرم در تاريخ ملي ما نقش و جايگاه بزرگي دارد، نه تنها عاشقان و پيروان اهل بيت به محرم احترام ميگذارند، بلكه هموطنان عزيز ما از كليميان، مسيحيان و زرتشتيان نيز به محرم به عنوان رمز و راز آزادگي و آگاهي، احترام ويژهاي قائلند. محرم و صفر با حادثه حماسي عاشورا آغاز ميشود و با سالروز رحلت پيامبر بزرگوار اسلام و سبط بزرگ او امام مجتبي و فرزند نامدار او امام رضا پايان ميپذيرد. اجازه بدهيد تا درسي را كه از مكتب امام حسن عليهالسلام ميتوان آموخت در اين لحظات حساس از زبان من بشنويد.
به نظر من در اسلام و فلسفه زندگي اسلام آن گونه كه من فهميدهام هدفداري، خردورزي، عشق و تلاش جلاگر گوهر انسانيت است، پايداري در راه هدف هنر مردان و زنان بزرگ است، انسان موجودي اجتماعي است در نتيجه هدف او نيز بايد اجتماعي باشد. دنيا گريزي و دوري از واقعيتها و نديدن واقعيتهاي مادي و اجتماعي به همان اندازه مظلوم است كه دنيازدگي و غرق شدن در دنيا، بودن در اين دنيا بايد هدفهايي به تناسب اين دنيا در آن انتخاب شود، اما بودن در اين دنيا به معني هضم و حل شدن در دنيا نيست كه هستي بسي فراختر و گستردهتر از رويه پيداي هستي، يعني دنياست. اگر ما در دنياي طبيعي زندگي ميكنيم و دنياي طبيعي، دنيايي شدن تدريجي است و اگر انسان محدود به انواع حدود رواني، تاريخي، اجتماعي و فرهنگي است، اصلاحگري يك هدف دائم براي يك انسان بزرگ است و هدف بزرگ پيامبران نيز اصلاحگري بوده است، بزرگترين وجه اصلاح و صابري به نظر من پافشردن بر حق حرمت مردم برنتابيدن هيچ توجيهي براي دربند كردن و بدتر از آن تحقير كردن انسان، هيچ انساني نيست و خواستن برخورداري براي همهي مردم، آزادي در انديشه، منطق در گفتار و قانون در رفتار، از وجوه بارز اصلاحات و اصلاحگري است. درست است كه گاهي در بزنگاههاي اجتماعي و تارخي لزوم انقلاب ترديدناپذير است، ولي بپذيريم كه انقلاب يك استثنا است در جهت هدف اصلي مستمر يعني اصلاحات دائم، نميتوان مدعي اصلاحات بود و همواره بر روشهاي تند و برافكنانه تكيه كرد، قاعده در اصلاحات مدارا، شكيبايي و پايداري است. بنابراين گاه نگفتن نه وادادگي، مدارا نه تسليم و سكوت نه سكون و در همه حال از نظر دور نداشتن هدف و پافشردن بر راه، شيوه درست اصلاحگري است. زمانه داوري خواهد كرد كه گاه مداراهايي كه بدون گم كردن راه بوده است تا چه حد در ارتقاي معنوي و مادي جامعه موثر بوده است. نرمش قهرمانانه امام حسن بشريت را از مسخ شدگي در كانون خودكامگي خشن و تحريف اصالت اسلام نجات داد تا حماسه عاشورا الگوي بيدارگري و آزادگي براي همهي انسانها باشد؛ در مسير اصلاحات، برنامه داشتن، پرهيز از شتابزدگي و ناآرامي شرط ضروري پيروزي است.
در پايان، دست نياز به درگاه بينياز دراز كنيم و بگوييم «يا مقلب القلوب و الابصار، يا مدبر الليل و النهار، يا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الي احسن الحال».
پيروز و شادكام و سرافراز باشيد.“