یکشنبه 4 اردیبهشت 1384

عيسى سحرخيز: اكبر گنجى، قديم‌ترين روزنامه‌نگار ايرانى در بند، دويچه وله

در روز جمعه دوم ارديبهشت ماه سازمان گزارشگران بدون مرز، كه سازمانى بين‌المللى براى دفاع از آزادى عقيده و بيان و حقوق خبرنگاران و روزنامه‌نگاران است، اطلاعيه‌اى انتشار داد و در آن يادآور شد كه پنج سال پيش در چنين روزى اكبر گنجى روزنامه‌نگار "صبح امروز" پس از احضار به دادگاه معروف به ”دادگاه مطبوعات“ دستگير و روانه زندان شد. گزارشگران بدون مرز نسبت به وضعيت سلامتى اكبر گنجى هشدار مى‌دهد.

گزارشگران بدون مرز در اطلاعيه خود اشاره مى‌كند به اينكه دليل عمده بازداشت و محاكمه گنجى روشنگريهاى وى در باره كشتار روشنفكران و مخالفان دولت جمهورى اسلامى، قتلهاى سياسى معروف به زنجيره‌اى بود و اينكه گنجى در مقاله‌هاى خود برخى از مسئولان دولت ايران چون على فلاحيان، محسنى اژه‌اى و على اكبر هاشمى رفسنجانى را به دخالت در اين قتلها متهم كرده بود. اينك به نوشته سازمان گزارشگران بدون مرز اكبر گنجى قديم‌ترين روزنامه‌نگار زندانى در ”بزرگترين زندان خاورميانه براى روزنامه‌نگاران” است. فشار زندان او را بيمار كرده و نياز به درمان فورى دارد. گزارشگران بدون مرز در اطلاعيه خود از مقامات قضايى ايران درخواست كرده است به بى‌اعتنايى خود به نظر پزشكان معالج اين روزنامه‌نگار پايان دهند. اين سازمان هشدار مى‌دهد كه مقامات دولت ايران در صورت وخامت وضعيت جسمانى اكبر گنجى در برابر افكار عمومى و قوانين بين‌المللى مسئول شناخته مى‌شوند.

صداى آلمان در باره وضعيت اكبر گنجى با عيسى سحرخيز، روزنامه نگار و مدير مسئول نشريه توقيف‌شده ”آفتاب“ مصاحبه كرده است.

مصاحبه کننده: کيواندخت قهاری

دويچه وله: آقای عيسی سحرخيز، الان آقای اکبر گنجی در چه وضعيتی بسر می برند؟

عيسی سحرخيز: آخرين اطلاعاتی را که ما ديروز داشتيم و ایشان بعد از مرخصی محدودی که داشته اند برگشتند به زندان، کماکان آن مشکل بيماری آسم و نفس تنگی را هنوز دارند که اکنون مشکل چشم نيز به آن اضافه شده است. ايشان به دليل احتمالا پيرچشمی قدرت ديدشان را از دست داده اند و ضرورت دارد که عينک بزنند. قوانين زندان شرايط خاص خودش را دارد. ظاهرا عينک جز مواردی نيست و درخواست کرده اند که به ايشان اجازه مرخصی داده بشود که پيش يک چشم پزشک بروند و کارهايی که لازم هست انجام بشود که ايشان بتوانند عينک بگيرند. بهرحال می دانيد که فردی مثل ايشان آنهم در زندان مطالعه اصلی ترين کاری ست که می تواند انجام بدهد و نبودن عينک به نوعی محروم کردن ايشان از خواندن و مطالعه هم خواهد بود، و اين به مجموعه ی تشديدها و تضييق ها که برايشان در نظر گرفته اند اضافه خواهد کرد.

دويچه وله: آقای سحرخيز، خيلی ساده می پرسم از شما، چرا آقای گنجی را آزاد نمی کنند، چرا لج کرده اند؟

عيسی سحرخيز: من فکر می کنم همانطوری که گفته ايد اين يکنوع لجبازی و کينه ی شخصی ست و از سوی ديگر هم پايداری و پايمردی آقای گنجی است. ایشان وقتی مرخصی بود آقای مرتضوی می خواست که ايشان برود او را ببيند و طبيعی ست که جايگاهی نداشته که آقای مرتضوی از ايشان درخواست بکند که برود ملاقاتش. ولی بهرحال آقای گنجی بر روی مواضع خودش ايستاده و فشارهايی را برای نوشتن نامه های خاص نپذيرفته است. ولی می بينيد که نه تنها آزادش نمی کنند، بلکه امکان دسترسی به تلفن را از او گرفته اند، مرخصی هايی که همه حتا تعدادی از روزنامه نگارانی که بعد از ايشان دستگير شده اند اکنون هفتگی استفاده می کنند، اين مرخصی ها به او داده نمی شود، درخواست اش را که بندش را عوض کنند که امکان مطالعه داشته باشد، فضای شلوغی نباشد، مکانی باشد که با بيماری اش فراهم شود، حتا اينها را نيز فراهم نمی کنند. ايشان گروگان يک کينه جويی فرد خاصی ست.

دويچه وله: الان دقيقا ايشان کجا هستند؟

عيسی سحرخيز: ايشان در بند عمومی هستند. بندی که عمدتا زندانی های مالی هستند، ولی افراد ديگری هم هستند از جمله در حوزه های اعتياد. بهرحال محيطی غيرفرهنگی ست. محيطی ست که با حال و هوای روحی و وضعيت جسمانی ايشان فراهم نيست و اين امکان را که ايشان حتا برگردند پيش افرادی مثل آقای قاضيان، عبدی، خداثابر، عليجانی اين را هم فراهم نکرده اند. در صورتی که می توانستند گنجی را هم پیش اين افراد بفرستند تا بخشی از مشکلات روی و جسمی اش حل بشود يا اجازه می دادند که به مرخصی های خودشان بروند، مسايل پزشکی شان را در ايام مرخصی و در حقی که دارند برای دسترسی به پزشک فراهم بکنند. ولی متاسفانه در آن بندی که ايشان را نگه داشته اند، بند عمومی بسيار شلوغ و برای سينه ی ايشان آلوده است و حاضر نشده اند که امکاناتی را که خاص ايشان بايد باشد را فراهم بکنند.

دويچه وله: چشم انداز را چگونه می بينيد؟ تلاش وکلای ايشان که تا بحال به جايی نرسيده است.

عيسی سحرخيز: مشکل آقای گنجی همين بحث هاست. يعنی وقتی خانم عبادی می آيد و وکيل ايشان می شود و بعد بيماری ايشان را مطرح می کند، اين کينه ها بالاتر می رود. از جمله مواردی را که مطرح کرده اند اين بوده که شما چرا خانم عبادی را بعنوان وکيل خودتان انتخاب کرده ايد. در واقع حق دسترسی آزاد به وکيل و آن کسی را که انسان می پسندد برای ايشان شده يکنوع جرم و تشديد فشارها. طبيعی ست که اين مسايل باعث شده است که مشکلاتشان بيشتر شود. همانطوری که گفته ام اصلی ترين مسئله اين است که برگردد و از مرخصی قانونی خودش در ماه بتواند استفاده کند که آنها جلويش را گرفته اند. ولی روند در مورد ديگران يک مقدار بهتر شده است. آنها امکان بيرون آمدن را دارند، ولی بيرون آمدنی که باز تحت نظر هستند و به معنايی ممنوع الملاقات، ممنوع المصاحبه و ممنوع القلم تلقی می شوند. يعنی بعنوان يک فرد وقتی بيرون می آيد و هرجوری که دلش می خواهد زندگی می کند، نيستند و بايد تحت يکسری فشارها و محدوديت ها آزادی خودشان و مرخصی خودشان را بگذرانند. ولی، بهرحال اين مسئله هست و از آقای گنجی هم دريغ می شود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دويچه وله: آقای سحرخيز، حال اگر فرض کنيم که آقای اکبر گنجی را آزاد کنند، فکر می کنيد چه چيزی در انتظارشان باشد؟

عيسی سحرخيز: بحث اين است که حتا اگر فشارها و حق ايشان برگردد و ايشان را آزاد کنند، من فکر می کنم يکسری پرونده های جديدی را در موردشان مطرح کنند و آنها را بعنوان يک شمشير بالای سر آقای گنجی هم بگيرند. کما اينکه برای ديگرانی که آزاد شده اند ما می بينيم پرونده های بازی وجود دارد و فردا و چشم انداز به گونه ای ست که هيچکسی نمی تواند بگويد، من آزاد شده ام و بيرون هستم. مورد آقای يوسفی اشکوری را خوب نمونه ی اين مباحث هست. ايشان را با اينکه آزاد کرده اند ولی برايشان پرونده ای باز مطرح کرده اند. همين امروز من با ايشان صحبت می کردم. مسلما آن دوران زندان باعث شده است که نگهداری های لازم و مراقبت های پزشکی لازم از ايشان انجام نشود و دائم به دليل بيماری قندی که دارند دچار خونريزی می شوند. چند روز پيش باز آقای يوسفی اشکوری خونريزی چشم را پيدا کرد و الان هم تحت مراقبت پزشک هستند و بايد کامل خانه باشند و حق مطالعه از ايشان گرفته شده است. در هر حال این مسايل زندان است و طبيعتا مواردی را که بعدا ما شاهدش هستيم در مورد زندانيان که برای نمونه از آقای یوسفی گفته ام، در مورد آقای گنجی هم ما مواجه خواهيم شد. آسم و تنگی نفس ايشان و الان هم ديدشان برای مطالعه که از اينها وقتی زمان بگذرد و مزمن بشود، درمانش هم دردسرزا خواهد بود. ولی متاسفانه کسی به اين مباحث توجه نمی کند.

دويچه وله: آقای سحرخيز، از اينکه دعوت ما را به مصاحبه پذيرفتيد از شما بسيار سپاسگزارم.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/21549

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'عيسى سحرخيز: اكبر گنجى، قديم‌ترين روزنامه‌نگار ايرانى در بند، دويچه وله' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016