نوشته زير، مصاحبه خبرنگار «بازتاب» با آقاي «فيليپ ولتي»، سفير کشور سوئيس به عنوان نماينده يک کشور اروپايي در ايران و نيز مسئول دفتر حافظ منافع ايالات متحده آمريکا در ايران است. اگرچه وي به سؤالات مربوط به ايران و آمريکا پاسخي شفاف نداد و تنها به نقش پل ارتباطي کشور خود بين يک رسانه ايراني و مسئولان آمريکا بسنده و عنوان کرده است که سؤالات را به مسئولان آمريکا، منتقل و پاسخ آنان را به ما منعکس خواهد کرد.
«فيليپ ولتي»، از جولاي سال 2004 به عنوان سفير در ايران به ايفاي مسئوليت خود مشغول بوده و اين اولين حضور وي در منطقه حساس خاورميانه بوده است. او که قبل از ورودش به ايران در وزارت امور خارجه سوئيس و همچنين وزارت دفاع فعاليت ميکرده، ايران را کشوري با پيشينه تاريخي قوي و ملتي بااراده و دولتي مستحکم ميداند. او خونگرمي ايرانيان را منحصر به فردي ياد کرده ميگويد: در بدو ورود، دولت ايران مرا بسيار مورد لطف خود قرار داد، به ويژه ديدارم با رئيسجمهوري ايران از صحنههاي به ياد ماندني است.
بازتاب: جناب سفير، به عنوان سفير سوئيس و مسئول دفتر حافظ منافع آمريکا در ايران، بفرماييد منافع آمريکا در ايران چيست كه شما حافظ آن هستيد؟
فيليپ ولتي: آمريکاييها در ايران داراي منفعت هستند كه ما پيگير آن مسائل هستيم؛ اول مسائل کنسولي مربوط به شهروندان آمريکايي در ايران و مسائلي اداري آنان که بايد پيگيري شود؛ مانند ازدواج، مرگ، تولد، اسناد و در کل، امور اداري که نياز به مشاوره و پيگيري دارد و نقش سفارت در اينجا مانند کنسولگري است که براي شهروندان هر کشور در کشور ديگر اقداماتي انجام ميدهد و امور آنها را پيگيري ميکند و اين امور، فعاليت متداول و معمولي است که در همه کشورها نيز دنبال ميشود. دوم آنکه همانطور که ميدانيد، آمريکا با ايران رابطهاي ندارد، به همين دليل سفارتي هم ندارد که پيگير مسائل مورد علاقه خود باشد، لذا کشوري ثالث مانند سوئيس در اينجا به ايفاي نقش کانال ارتباطي بين دو کشور ميپردازد. اين كشور، اطلاعات مورد نياز و چيزهايي را که کشوري مانند آمريکا از ايران ميخواهد، از طريق سفارتش تهيه و به آنان ارسال ميكند، ولي اين به آن معني نيست که سفارت در امور بين دو کشور دخالت کند و بنده نيز هيچ ارتباطي در اين خصوص ندارم. من پذيرفتهام از طريق کانال ما ارتباط کاملا محرمانه است و طبيعي است که من هم وقتي شرايط طبقهبندي را ببينم، سعي در حفظ آن كرده و از اظهارنظر خودداري کنم.
بازتاب: آقاي سفير، مواردي که اشاره کرديد، عمدتا مربوط به مسائل و امور شهروندان آمريکايي در ايران است و فکر نميکنم، دفتر حافظ منافع، صرفا دفتري منحصر براي پيگيري مسائل شهروندي باشد. آيا دولت آمريکا نيز منافعي در ايران دارد که شما پيگير و حافظ اين منافع باشيد؟
فيليپ ولتي: ممکن است منافع اقتصادي هم در ميان باشد؛ براي مثال من خواندهام که شرکت هاليبرتون در ايران يک پروژه حفاري نفتي را در دست اقدام دارد. کاري نداريم که اين اطلاعات دقيق است يا نه، ولي در هر حال، سفارت سوئيس در برقراري اين ارتباط تجاري هيچ نقشي ندارد و ما در جريان آن قرار نداشتيم و در کل، همه فعاليتهاي ما در چهارچوب دو مورد اشارهشده در بالاست که در حال انجام آن هستيم.
بازتاب: به نظر شما مهمترين مشکل بر سر رابطه ايران و آمريکا چه چيزي ميتواند باشد؟
فيليپ ولتي: من يک نظر کلي دارم که نقش کانال ارتباطي بين دو کشور را ايفا ميکند و رابطه ايران و آمريکا در اين شرايط، رابطهاي معمول و عادي است و در شرايطي که خود دولتها اراده کردهاند که رابطهاي با يکديگر نداشته باشند، اينگونه ارتباط رابطهاي عادي به شمار ميرود.
بازتاب: برخي کارشناسان خاورميانه معتقدند كه اگر آمريکا واقعيات ايران را بپذيرد و بخواهد با اين كشور به مذاکره بنشيند، اروپا از فرصت بزرگي محروم خواهد ماند و ايران ممكن است ترجيح دهد تا با آمريکا به مذاکره بنشيند تا با اروپا؛ پس چرا با طولاني کردن روند مذاکرات، فرصت پيش آمده را ميخواهند از دست بدهند؟
فيليپ ولتي: من اعتقاد دارم که اين مذاکرات، تنها فرصت براي اروپا نيست، بلكه فرصتي دوجانبه براي طرفين است که اين مذاکرات را انجام ميدهند و اگر غير از اين باشد، مذاکرات معنا نخواهد داشت. به اين ترتيب، اگر اين فرصت براي اروپاييها از بين برود، به همين نسبت نيز براي ايران از دست رفته است.
بازتاب: اما ايران توانايي مذاکره با آمريکا را دارد؟
فيليپ ولتي: من معتقدم اروپا و آمريکا مواضع و موقعيتشان نسبت به ايران به هم نزديک است.
بازتاب: آيا اين موضع دليلي ميشود که آمريكا با ايران وارد مذاکره نشود؟
فيليپ ولتي: من نميدانم، اما اروپاييها قصد مداخله بين آمريکا و ايران را ندارند.
بازتاب: اما ممکن است اروپاييها فرصت موجود را از دست بدهند؟
فيليپ ولتي: من در اين مورد قضاوت نميکنم و اروپاييها مطمئنا ميدانند که بايد چه کاري انجام دهند.
بازتاب: به نظر شما آيا در مسير ايران و آمريکا پلي به نام اروپا وجود خواهد داشت، يا اينکه دو طرف درصدد برطرف کردن مشکل خود به طور مستقيم هستند؟
فيليپ ولتي: نظر من اين است که دو کشور، دو دولت قوي هستند که ملتي مستحکم دارند و اين دو کشور، خود ميتوانند تصميم بگيرند که چگونه به يکديگر دسترسي داشته باشند، ولي اين سؤال مهمي است و اگر بخواهند، ميتوانند با هم ارتباط مستقيم داشته باشند و نقش سوئيس فقط يک کانال ارتباطي است و دليلي وجود ندارد که يک کشور بين دو کشور ديگر قرار گيرد.
بازتاب: رئيسجمهوري ايران حاضر شد به سؤالات رسانههاي آمريکايي پاسخ گويد؛ آيا خبرنگاران ايراني هم فرصتي براي طرح سؤال از بوش و ديگر مقامات آمريکايي خواهند داشت؟
فيليپ ولتي: اين امکان وجود دارد و ميتوان اين موضوع را مطرح کرد، ولي اين موضوع بستگي به شرايط سياسي هم دارد و من معتقدم درخواست انجامناشدني نيست. براي همين، موضوع را منعکس و پاسخ آنها را نيز به شما خواهم داد.
بازتاب: شما ميدانيد كه در حال حاضر، مبادلات اروپا به ايران رقمي معادل بيست ميليارد دلار است و سهم کشور شما نيز از اين رقم 4/1 ميليارد دلار است؟
فيليپ ولتي: من رقم دقيق صادرات سوئيس به ايران را ندارم و فکر ميکنم ممکن است در محاسبات گمرکات اختلافاتي باشد، اما شما سؤال خود را مطرح کنيد که ببينم بايد چه پاسخي داد؟
بازتاب: سؤال ما اين است که رقم بيست ميليارد دلار شايد براي اقتصاد کشوري مانند آمريکا ناچيز باشد، ولي براي اقتصاد اروپا، رقمي مناسب و غيرقابلچشمپوشي است. براي همين اعتقاد داريم اروپا نميتواند نقشي بين ارتباط ايران و آمريکا داشته باشد، چون خود داراي سهم است و به نوعي با برقراري اين رابطه، شايد خود را در معرض خطر ميبيند، نظر شما در اين زمينه چيست؟
فيليپ ولتي: آيا منظور شما اين است که اروپا منفعت اقتصادي دارد و براي همين است که نميخواهد بين دو کشور ارتباطي باشد؟
بازتاب: بله.
فيليپ ولتي: من براي اين موضوع جوابي ندارم، ولي بايد اين را بدانيم که براي صادرکنندگان محصولات اروپايي به ايران، رابطه بين ايران و آمريکا يکي از نکات مطرح در ارزيابي بازرگاني بوده و آنها منافع خود را در اين زمينه ميسنجند که چه نوع ارتباط اقتصادي با آمريکا دارند و چه منافعي از اين بازار به دست ميآورند و تمامي معاملات اقتصادي در اين ميان شفاف است و اگر شرکتهاي اروپايي با ايران تجارت کنند و آمريکا از اين موضوع ناراضي باشد، ممکن است، منافعشان را در آمريکا از دست بدهند و اين شرکتهاي اروپايي هستند که محاسبه ميکنند که منافعشان در ايران و آمريکا چيست که بر اساس آن تصميم بگيرند.
بازتاب: آقاي سفير، به رغم اين که شما دوست داريد، فردي فعال و نماينده يک کشور اروپايي در ايران باشيد و در حالي که خود شما اروپاييها به عنوان مدعيان دمکراسي، مطبوعات را رکن چهارم يک جامعه دمکرات ميدانيد، ولي رابطه مناسبي با مطبوعات و رسانههاي ايران نداريد. اين فاصله را چگونه توجيه ميکنيد؟
فيليپ ولتي: ارتباط سوئيس و ايران بسيار مناسب و خوب است و منافع مشترک بسياري دارند و اين وظيفه رسانههاست که در اين زمينه فعاليت كنند و روابط را گسترش دهند.
بازتاب: ولي رسانهها و مطبوعات، رکن چهارم يک جامعه مردمي هستند.
فيليپ ولتي: بله، موافقم که اين رکن به عنوان رکن چهارم است، ولي من اينجا يک کارمند دولت هستم و نه يک فرد سياسي. به اين ترتيب، ما نميتوانيم زياد در معرض رسانهها قرار گيريم چراکه آنها عمدتا به دنبال مسائل سياسي هستند و اين را هم قبول دارم که آدم بايد با رسانهها تعامل داشته باشد و مصاحبه با «بازتاب»، اولين مصاحبه من با يک رسانه در ايران نميباشد.
بازتاب: برگرديم به سؤالات اقتصادي خودمان و آن اينکه رابطه تجاري اروپا با ايران، نفع بزرگي براي اين جوامع دارد و هماکنون نيز سود سرشاري را عايد خود ميکنند، ولي در معامله تکنولوژي و ارسال تجهيزات به ايران، خطومشي آمريکا را دنبال ميکنند؛ يعني وقتي ميخواهند تجهيزات حساسي را به ايران بفرستند، به قانون منع صادارت آمريکا به ايران استناد ميکنند و اين براي ايران هيچ تفاوتي بين اروپا و آمريکا ندارد، در حالي که سود يکطرفهاي را نصيبت خود ميکنند لطفا بفرماييد اين نوع تجارت براي ايران چه سودي خواهد داشت؟
فيليپ ولتي: مسائل تجاري بين شرکتها مسائل خصوصي مربوط به خود آنهاست. اگر اين شرکتها محصولاتي را به ايران بفرستند که آمريکا مخالف آن باشد، ميتوانند بازارشان در آمريکا را از دست بدهند و محدوديتهايي که در تجارت با ايران وجود دارد، شرايط خاصي را ايجاد ميكند.
بازتاب: ولي همين شرکتها تحريمهاي يادشده را در شرايطي نقض ميکنند؟
فيليپ ولتي: همه اين تحريمها از نظر حقوقي لازمالاجرا نيست، ولي شرکتهاي اروپايي اين فکر را ميکنند که اگر اجرا نکنند، ممکن است بازار آمريکا را از دست بدهند.
بازتاب: ولي همين شرکتها در برخي موارد، همين تحريمها را که قانوني نميدانند عليه مردم ايران استفاده و در برخي موارد که براي آنها نفع اقتصادي دارد، فراي آن عمل ميکنند. براي مثال شرکت «توتال» فرانسه، بيش از يک ميليارد دلار در ايران سرمايهگذاري ميکند اما همين کشور به دليل آنکه در بعضي از مدلهاي هواپيماي ايرباس از موتور کمپاني آمريکايي «جنرالموتورز» استفاده ميکند و بيش از 15 درصد از اين هواپيما ساخت آمريکاست از ارسال هواپيماها به ايران ـ که تماما مصارف مردمي هم دارد ـ خودداري ميكند، در حالي که آنها ميتوانند براي اين منظور از موتورهاي کمپاني «رويزرو» يا مدلهاي مشابه ديگر استفاده نمايند و حتي در معاملاتشان از تجهيزات آمريکايي کمتري در اين وسايل بهره ببرند؛ اين دوگانگي را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
فيليپ ولتي: اين ريسک ارزيابي آنهاست، اين يک فعاليت تجاري است. آنها بررسي ميکنند که کدام هدف اقتصادي را دنبال كنند و اهميت دهند؛ البته من هم قبول دارم که براي افکار عمومي ايران اين موضوع مهمي است.
بازتاب: آيا دولت سوئيس از شرکتهايي که محصولات مورد نياز جامعه ايران را به ايران ميفروشند، حمايت لازم را ميكند؟
فيليپ ولتي: تجارت در سوئيس خصوصي است و شرکتهاي خصوصي، تصميم ميگيرند که کدام منافع را پيگيري كنند.
بازتاب: آيا سوئيس به ارتباط تجاري با ايران در قالب اتحاديه اروپايي نگاه ميکند؟
فيليپ ولتي: خير، ما يک قرارداد تجاري با ايران آماده کردهايم که قرار است به زودي توسط وزير بازرگاني ايران امضا شود، البته ايشان به دليل فوت يکي از بستگان نزديکش، اين قرار را به زمان ديگري موکول کردهاند که بر اساس اين موافقتنامه تجاري، فرصتهاي تجاري جديدي ايجاد خواهد شد.
بازتاب: اگر يک شرکت خصوصي ايراني بخواهد بنا بر قوانين بينالمللي و به صورت قانوني و يک شرکت خارجي وارد معامله شود و اقدام به خريد کالايي حساس كند، واکنش کشور شما به اين معامله چه خواهد بود؟
فيليپ ولتي: اگر معامله در راستاي قوانين حقوقي سوئيس باشد، دليلي براي ممانعت از آن نيست و اين به خود آن شرکت مربوط است که تصميم بگيرد، چه راهي را برود و ببيند که اين معامله تأثيري در از دست دادن بازار آمريکا براي اين شرکت به بار خواهد آورد؛ مادامي که قانون سوئيس رعايت شود، دولت سوئيس دخالتي نميکند.
بازتاب: اما در مورد کالا و تجيهزات حساس يک مفهوم واقعي وجود دارد؟
فيليپ ولتي: اين يک مفهوم است که در هر کشور، از آن به نوعي استفاده ميشود. آمريکاييها اين مفهوم را براي تجهيزات حساس بر اساس برداشتهاي خودشان به کار ميگيرند و خودشان تصميم ميگيرند که چگونه با شرکتهاي خصوصيشان برخورد كنند.
بازتاب: از فرصتي که به ما داديد، سپاسگزاريم. قطعا در آينده صحبتهاي بيشتري با شما خواهيم داشت.
فيليپ ولتي: من هم از شما سپاسگزارم و اميدوارم در آيندهاي نزديک، ارتباط بيشتري با شما داشته باشم.