25 سال پس از گذشت انقلاب 57 و شکست ظلم ستمشاهی اینک دوباره ظلم و اختناق گلوی نحیف آزادی و برابری را درایران می فشارد. برخورد با فعالین دانشجویی، پس از غارت و یورش به کوی دانشگاه تهران 1378 و خوابگاه طرشت در سال 1382 تاکنون تداوم داشته است. گستره اختناق و سرکوب تنها به دانشجویان محدود نمانده بلکه همه فعالین سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را در بر گرفته است.
اختناق چه معنایی جز این می تواند داشته باشد که عده ای به خاطر عقیده، بیان و مقالاتشان در حصر دائم باشند.
اینک شاهد آنیم که حکومت مدعی رفتار علوی راه اموی را در پی گرفته است و به سمت ایجاد دستگاه اختناق با اسب ارتجاع می تازد.
ماهیت دو رو و سرکوب گر بخش انتصابی راه را بر هر فعالیتی بسته و هر آن کس که چشم بر کار سیاست داشته و درد مردم و ملت دارد را وحشت زده از حوزه بیان بیرون می راند و بخش اختناق نیز همین را می خواهد: خفه شدن!
تداوم حبس زندانیان سیاسی آقایان: عباس امیر انتظام، اکبر گنجی، رضا علیجانی، تقی رحمانی، هدی صابر، ناصر زرافشان، حسین قاضیان، حشمت الله طبرزدی و آزادمردان دیگر نشان از ماهیت سرکوب گر بخش انتصابی حاکمیت دارد. حاکمیت انتصابی که مشروعیت از مردم نمی گیرد خود را در مقابل آنان مسئول نیز نمی داند. زندان ها گورستان بهترین مردمان شهر شده است و زندانبانان قاتلان آزادی و عدالت.
سرکوب بی امان فعالین دانشجویی، فاجعه کوی دانشگاه تهران و طرشت و تحدید انجمن های اسلامی سراسر کشور بار دیگر تجلی خواست حاکمیت انتصابی برای برقراری اختناق است. دانشجویان چه منفعتی در پی نقد بی مهار و عقلانی حاکمیت دارند. مگر نه آنکه دغدغه ایران و آزادی و برابری ایشان را به این کار واداشته است. حکومت گران ایران که هر سال سنگ پاسخگویی و خدمتگزاری و... را بیشتر به سینه می زنند مزد فرزندان نگران آبادی، آزادی و برابری را اینگونه کف دستشان می گذارند، شلاقِ تکفیر و تعلیق و تفسیقِ دانشجویی این روزها بیشتر و بیشتر بر گرده دانشجوی فعال فرو می اید و شمع آزادی هر روز در تند باد ارتجاع لرزنده تر می رقصد.
انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به تداوم حبس فعالین سیاسی اجتماعی و فشارهای روز افزون بر فعالین دانشجویی همزمان با اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و انجمن های اسلامی دانشگاه های تهران به تحصن می نشیند.
تحصنی برای مرگ آزادی و عدالت. تحصنی که پیام آن تداوم نظارت دانشجو بر حاکمان است.
در پایان باز فریادی و باز گوشی که سابقه اش به هیچ وجه شنوایی آن را نشان نمی دهد. جامعه مدنی اصلاح طلبی تاریخی مردم ایران با اختناق نه تنها نمی میرد که زنگار رکودش رخت بر می بندد. آینه را نشکنیم و به خواست های به حق ملت در جهت آزادی و برابری تن در دهیم و ناراستی های خود را اصلاح کنیم.
انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی
دوشنبه 19/اردیبهشت/1384