تاریخ در میهن ما در انتظار ادامه پروژه ای است که ناتمام مانده است. مردم ایران در راهند که بربگردند و آنرا به اتمام برسانند تا بتوانند مصدق را به تاریخ بسپارند، همانگونه که دموکراسی در هند، گاندی را به تاریخ هند می سپرد.
درسالن هشتصد نفری شهر کلن ، همه صندلی ها اشغال شده بود، و حدود دویست نفری هم برپا ایستاده بودند.این جمعیت 1000 نفری که برای بزرگداشت مصدق در یکصد و بیست و سومین زادروز او گرد آمده بودند، با خود پیام مهمی داشتند. پیام همبستگی ملی براساس اندیشه ملی و میهن پرستانه ای که مصدق نماد آن در تاریخ معاصر ایران است.
دوستان بسیاری از سراسر اروپا و گروهی از آمریکا و ایران برای رساندن این پیام آمده بودند. فیلم نمایش زندگی مصدق با عنوان (" مصدق تابستان، پائیز، زمستان") ، که برای آشنا کردن نسل جوان ایران با تاریخ کشورش شاید آموزنده ترین وموثرترین اثری باشد که تاکنون ارائه شده، برای نخستین بار در این گردهمائی به نمایش گذاشته می شد. بسیاری نیز می گفتند ما برای دیدن نمایش زندگی مصدق آمده ایم. این فیلم نمایش که با بازی درخشان ناصر رحمانی نژاد در نقش مصدق و بازی بسیارخوب و هنرمندانه هومن آذرکلاه در دو نقش متضاد تیمسار آزموده و غلام حسین مصدق به آسانی از خاطر تماشگر فراموش نمی شود، انبوه تماشاگران را سوار به بالهای هنر بر فراز تاریخ پر فراز و نشیب دوران مصدق به گردش درآورد تا همگان را به تعمق و تحسین وادارد.
تهیه کننده این اثر ارزشمند هنری بیژن شاهمرادی و نویسنده و کارگردان آن رضا علامه زاده هوشمندانه کوشیده اند با ارائه این نمایش نسل جوان ایران را با تاریخ معاصر آشنا سازند و شاید این بهترین و قانع کننده ترین پاسخ به کسانی باشد که با بهره گیری از حافظه جمعی ایرانیان بازگشت به رژیم پیشین را ترویج می کنند.
به همه دست اندرکاران این اثر ارزشمند که در همان نخستین شب نمایش خود با تشویق و ستایش بی مانند حاضران روبه رو شد باید تبریک گفت.
ناصر کاخساز که یکی از مبتکران و برگزارکنندگان جشن تولد مصدق بود پیش ازآغاز مراسم طی سخنانی کوتاه اما پر معنا و سنجیده به حاضران خوش آمد گفت که متن آن را در زیر می خوانید.
متن بازنویسی شده سخنرانی ناصر کاخساز
در 123 مین زادروز دکتر مصدق
با درود به حضار محترم و دوستان گرامی و با سپاس از حمایت و شرکت شما در جشن زادروز، و با سپاس ویژه از دوستانی که از راه های دور تشریف آورده اند.
اجازه می خواهم به شما به گونه ای سمبولیک از طریق خوش آمد گوئی به دو نماینده همه شرکت کنندگان و حمایت کنندگان ما که فکر می کنم این اجازه را به من خواهند داد یعنی با خوش آمد گوئی به پرستو و آرش فروهر، خدمت شما درود بفرستم.
همچنین جای همه زندانیان سیاسی را در اینجا خالی می کنم جای اکبر گنجی که هم اکنون چندین روز است اعتصاب غذای خود را می گذراند و ناصر زرافشان و همه زندانیان سیاسی دیگر که هیچ بزهی مرتکب نشده اند بجز مخالفت با استبداد.
" مصدق در انتظار تاریخی شدن" شخصیت های بزرگ طبیعتا به تاریخ می پیوندند گاه اما یکی از آنها به آینده می پیوندد. آینده به این تعبیر از اشتیاق به تحقق آرزوئی به اتمام نرسیده، شکست خورده و پایمال شده زاده می شود.
مسلما برای نسل های آینده که در یک دموکراسی ایرانی زیسته باشند مصدق نیز به تاریخ خواهد پیوست.
برای ما ولی تاریخ به تعبیری عبارتست از 2540 سال تا همین لحظه، و از این همه تاریخ، بیش از 5/2537 سال، تاریخ دیکتاتوری است. برای همین است که مصدق سخنگوی تاریخی تحققی ناتمام است. پس تاریخ در میهن ما در انتظار ادامه پروژه ای است که ناتمام مانده است. مردم ایران در راهند که بربگردند و آنرا به اتمام برسانند تا بتوانند مصدق را به تاریخ بسپارند، همانگونه که دموکراسی در هند، گاندی را به تاریخ هند می سپرد.
با این برش کوتاه به شما خوش آمد می گویم. شما ومن که مباهی هستیم که در 55 سال پیش در کشورمان به اراده دولت ملی برای اولین و آخرین بار تاکنون، احزاب سیاسی از آزادی کامل سیاسی برخوردار بودند.
هدف برگزاری این جشن، یادآوری این حقیقت ساده به نسلی است که تاریخ کشورش را به فراموشی سپرده است و این یادآوری را امشب با لبخند، گشودگی و شادمانگی، با موسیقی و هنر والای تئاتر بمیان این نسل می بریم. این شما و این امشب.
گزارشی از مراسم بزرگداشت مصدق
"میهن"