جناب آقای كوفی عنان،
دبير كل محترم سازمان ملل متحد!
عالیجناب!
با سلام و تحيت،
آقای اكبر گنجی روزنامهنگار و نويسندهای ايرانی است كه با افشاگری در خصوص قتلهای نويسندگان و روشنفكران ايرانی توسط نيروهای امنيتی و به دستور مقامات سياسی مورد خشم و غضب حاكمان ايرانی قرار گرفته است. مقامات قضايی به بهانهی شركت وی در كنفرانس برلين، اتهامات واهی «اقدام عليه امنيت كشور از طريق شركت در كنفرانس برلين»، «تبليغ عليه نظام اسلامی از طريق انتساب ترور به حاكميت»، «توهين به امام راحل و مقام معظم رهبری» و «جمعآوری اطلاعات و اسناد طبقهبندیشده» (منظور نگهداری كپی نشريات ايرانيان مقيم خارج كشور است) را به وی نسبت داده و او را بازداشت و روانهی سلول انفرادی نمودند.
آقای گنجی فقط يك روز قبل از محاكمه از تاريخ برگزاری دادگاه در ١٩/٨/١٣٧٩ مطلع شده بود. ايشان بدون هماهنگی و ملاقات با وكيل و در شرايطی كه در اعتراض به وضعيت خود دست به اعتصاب غذا زده بود و نيز به علت خودداری از پوشيدن لباس زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود به زور نيروهای امنيتی در دادگاه حاضر شد. دادگاهی كه بدون رعايت تشريفات مقرر در اصل ١٦٨ قانون اساسی ناظر به جرايم سياسی تشكيل شده بود. آقای گنجی بدون رعايت موازين قانوني، اصول عدالت و از جمله اصل احترام به حق دفاع متهم و تحت تأثير ملاحظات غير حقوقی در يك دادگاه مطيع به اوامر مقامات سياسيـامنيتی به ده سال حبس و ٥ سال اقامت اجباری در يك شهرستان محروم محكوم شد. با اعتراض آقای گنجی به رأی صادره، شعبه ٢٧ دادگاه تجديد نظر، آقای گنجی را از اتهامات وارده تبرئه نموده و او را صرفاً به اتهام تبليغ عليه نظام به شش ماه حبس محكوم نمود.
آقای عليزاده، مدير كل دادگستری تهران كه در پوشش قضايی مقاصد سياسی و امنيتی رژيم جمهوری اسلامی ايران را به اجرا میگذارد، در اقدامی غير منطبق با موازين حقوقي، به حكم صادره اعتراض نموده و خود به عنوان رئيس شعبهی اول دادگاه تجديد نظر استان، رسيدگی به پرونده را به عهده گرفت. يعنی آقای عليزاده يك بار در مقام دادستان و شاكی و بار ديگر در مقام قاضی رسيدگیكننده در يك پرونده مداخله كرده و در اجرای مقاصد سياسی خود، آقای گنجی را به ٦ سال حبس محكوم میكند. آقای گنجی كه گناهی جز افشای قتل روشنفكران و دگرانديشان سياسی و بيان عقايد خود ندارد اكنون بيش از ٦٠ ماه است كه در زندان اوين به سر میبرد و در اين مدت به انواع بيماریها مبتلا شده و بخصوص از بيماری آسم و آلرژی شديد رنج ميبرد.
متأسفانه به درخواستهای مكرر آقای گنجی و وكلای او برای اجازهی درمان و مداوا در خارج از زندان از طرف مقامات پاسخ مثبتی داده نشد. لذا آقای گنجی به ناچار به عنوان اعتراض به وضعيت خود از تاريخ ٢٩/٢/١٣٨٤ دست به اعتصاب غذا زد و بعد از ١٢ روز اعتصاب او را به خارج از زندان هدايت كردند. و در شرايطی كه او مشغول مداوا و درمان خود بود، دادستان تهران برخلاف توافقات انجامشده و با نقض حقوق اوليهی آقای گنجی برای درمان و معالجهی خود، دستور بازداشت او را صادر كرد. آقای گنجی در تاريخ ٢١/٣/١٣٨٤، به زندان اوين مراجعه نموده و در بند سلول انفرادی اعتصاب غذای خود را ادامه میدهد.
با توجه به اينكه ايشان از بيماريهای متعددی رنج ميبرد، با تداوم اعتصاب غذا سلامتی وی به شدت به خطر افتاده و امكان وقوع حادثهی اسفبار و غير قابل جبران لحظه به لحظه بيشتر ميشود و از اين جهت خانوادهی آقای گنجی به شدت نگران و مضطرب ميباشد. بياعتنايی مسئولين قضايی به وضعيت موجود و غرضورزيهای آقای سعيد مرتضوی - دادستان تهران - كه رسوايی او در پروندهی قتل خانم زهرا كاظمی خبرنگار كانادايی ايرانيتبار، عالمگير شده است، بر نگرانی خانواده ميافزايد. تحت اين شرايط و با قطع اميد از اقدام مثبت مقامات ايراني، ما چارهای جز توسل به جنابعالی به عنوان بالاترين مقام بينالمللی نداريم.
از شما استدعا داريم كه به نام بشريت، به نام وجدانهای بيدار انسانها، به نام پاسداری از منشور سازمان ملل - كه تجلی ارادهی انسانهای صلحدوست ميباشد - با تمام امكانات خود برای نجات آقای گنجی از چنگال هيولای مرگ هرچه سريعتر دست به كار شويد و مقامات ايران را به انجام تكاليف بينالمللی خود از جمله در قبال اعلاميهی جهانی حقوق بشر و ميثاقين حقوق مدني، سياسی و حقوق اقتصادی و اجتماعی ترغيب نمايند. مطمئن باشيد كه در اين اقدام بشردوستانه و مسئولانه، همهی مدافعان حقوق بشر در ايران و سراسر جهان با شما همراه خواهند بود.
با تشكر و احترام
خانوادهی اكبر گنجی