حالي درون پرده بسي فتنه مي رود، تحليلي بر انتخابات رياست جمهوري و ماجراهای شگفت آن و بررسي عوامل پيدا و پنهان آن، مهدي مصلحي، انتخاب

منت خداي را عزوجل ، انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري با حضور با شكوه و گسترده هموطنان عزيزمان پايان گرفت و ايران بزرگ ، برگ زرين ديگري به تاريخ مجد و عظمت خود افزود و مردم نيز با حضوري چنين اعجاب آور و فراتر از انتظارموقع شناسي ،هوشمندي ، وطن دوستي و اسلام خواهي شان را بار ديگر به رخ جهانيان كشاندند .

مردمي كه شانه هاشان از فرط كشيدن انبان انبان مشكل ازار دهنده زخمي است ، اما پر نشاط وبا صلابت و پراميد تصميم گرفتند با حضور گسترده ترخود در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري نقش بيشتري در تعيين سرنوشت خود ايفا كنند و به رغم نارضايتي از پاره اي سياستها و عملكردها و در عين نارحتي از برخي گروهها جريانها و مسولان ،باشناخت درست از اوضاع و احوال جهاني و فرصتها و تهديدها و به رغم تبليغات گسترده تحريميان و حتي مداخله اشكار پرزيدنت بوش مصمم شد و تصمیم گرفت تا بار ديگر به همه قدرتها و هموطناني كه به ياري اجنبي چشم دوخته اند، تفهيم كنند و تاكيد كنند كه ملت ! ايران اولا نظام وچارچوبه هاي اصلي ان را برامده از اراده خود ميدانند و گمان دارند تمامي اشكالات و كاستي ها و كژي هاي موجود را با نقش افريني بيشتر خود حل و اصلاح خواهند كرد ، و از سوي ديگر براي هر اقدام به دست و بازوي خود تكيه خواهد كرد و هيچگاه دست كمك به سوي اجنبي- حتي اگر دوست هم باشد -دراز نخواهد كرد.

اين انتخابات اما ، از جهات بسياري قابل تحليل وتوجه بيشتر است ،جدا از اينكه نتيجه ارا درانتخابات امروز چه باشد ودر نگاه ما هر يك از كانديداهاي موجود درچه اندازهاي از توان و توش دانش لازم براي تصدي رياست جمهوري بودن يا هستند و ايا غير از يكي د وتن از انها در حد و اندازه هاي امروز ايران هستند و كداميك براي وضعيت امروز ايران و مردم شريفمان مناسبت بودند يا هستند ،كه در فرصتهاي ديگر بيشتر به ان خواهيم پرداخت.
اينك اما ،بهترمي دانم به نكاتي بپردازم كه مدتي است سخت مرا به خود مشغول داشته و به دلايلي تا به حال نتوانسته ام به ان بپردازم و امروز كه كار انتخابات در اين مرحله فرجام يافته و گو انكه هنوز نتيجه اراء مشخص نشده است ، مي خواهم يكايك مباحث قابل طرح رادر پيشگاه ملت ! شريف ايران و نخبگان و روشنفكران ودر كلامي همه دلسوزان ايران و ايراني و ديانت و شريعت مطرح كنم و اميدوارم از مشاركت و نظرهمگان بهره مند شوم ، «ما به ان مقصد عالي نتوانيم رسيد//// هم مگر پيش نهد لطف شما گامي چند » و اما اصول بحث و مباحث من فعلا از اين قرارند:

1 – وضعيت كلي ايران و به ويژه وضعيت داخلي ايران وسهم هريك از جريانهاي سياسي درپيدايش اين شرايط

2 – مروري بر تحليل جريانهاي سياسي از شرايط داخلي و خارجي ايران و دليلي که انها را به سوي گزينش نامزد خاصي برده است .

3 – چرا اصول گرايان به گزينه لاريجاني رسيدند ، در اينجا منظورم از اصول گرايان شوراي هماهنگي است .

4 – گذري برعوامل ايجاد تنش در شوراي هماهنگي ، و ناكامي ان ، دلايل وعناصر پنهان و اشكار مقابله عجيب اين دو گروه كوچك با شوراي هما هنگي و چرايي انشعاب دو جمع ابادگران و ايثارگران ، و بازدلايل فروپاشي ائتلاف ابادگران – ايثارگران ،و نيزكندوكاو از دلايل بروز اختلاف در ابادگران ودو پاره شدن ان ( يكي جمع شوراي شهر و يكي مجلس و جاهاي ديگر) و در اخر بررسي عوامل بروز تنش در ايثارگران! در اعلام كانديداي مورد نظر.

5 – دليل وعوامل موثر در تعدد نامزدهاي موسوم به اصول گرا ، والبته اصلاح طلبان چرا كه وضع انها نيز بهتر از اصول گرايان نبود و نيست .

الف – چرايي امدن قاليباف مشوقان او وهماهنگ كنندگان ودنبال كنندگان .

ب – عوامل حضور محسن رضايي ،علي اكبر ولايتي ومحمود احمدي نژاد

پ – چرا گزينه اجماع بعد از تفرقه به جايي نرسيد

ت – چرا به رغم دانش و بينش غير قابل قياس لاريجاني با ديگر رقبا هر روز از اراء او كم شد؟ و چرا به رغم انكه لاريحاني به عنوان تنها مدبر وبزرگترين استراتژيست مجموعه اصول گرايان كه در ماهها اول طرح شدن موضوع رياست جمهوري ، اصلي ترين ، مقبول ترين وجدي ترين گزينه اصول گرايان محسوب مي شد در و به رغم انكه او از هر جهت مناسب ترين گزينه – صرف نظر از هاشمي رفسنجاني –براي اصول گرايان به شمار مي امد و به دلايل بسيار كه در جاي مناسب به ان خواهم پرداخت او اصلا باهيچ يك ار قباي اصولگراي خود درهر جهتي قابل قياس نبود! و با انها فاصله اي نجومي داشت چگونه در واپسين لحظات به غريب ترين كانديداها و مظلوم ترين چهره ها تبديل شد ؟ چه عواملي اين ماجراها را هدايت مي كرد؟

ث - مروري بر بي مهري كليت اصول گرايان به ويژه ليدرها يشان به لاريحاني ، بي تدبيري و سستي وكاستي و بي عملي شوراي هماهنگي در مورد او وگذاري بر تلاش بي وقفه دكتر علي لاريجاني در دهه گذشته و نقش بي بديل او در عبور دادن اصول گرايان از سونامي دوم خرداد و نقش او در رهبري جريان اصول گرايان در دهه گذشته به ويژه چند سالي كه كه تماميت اين جريان وبه ويژه عناصر اصلي وشاخصشان دچار شوك حاصل از دوم خرداد شده بودند ..

ج – چرا لاريجاني پس از طرح گمانه امدن هاشمي ، نخست اعلام كرد به نفع او كناره گيري مي كند ولي پس از مواجهه با برخورد تند برخي اصول گكرايان از روي اجبار حرفش را پس گرفت ؟ و چرا او بين كانديداهاي اصول گرا تنها كسي بود كه پيمان مقابله با هاشمي را امضا نكرد ؟

چ- چرا محس رضايي در اخرين لحظات رفت ؟

و- چرا هواداران قاليباف و احمدي نژاد و عناصروقدرتهاي غير اشكار انها سر ستيز با هاشمي داشتند؟ و اصولا چرا اصولگرايان به جز دكتر لاريجاني تقريبا مثل چپ گرايان در استانه انتخابات مجلس ششم همه توانشان را در تخريب چهره هاشمي به كاربردند؟

ه - مروري تحليلي به شعارها اقدامات وادعاهاي قاليباف واحمدي نزاد.
خ – با توجه به اينكه « احمدي نژاد » به رغم تلاشهاي اووحاميان پيدا وپنهانش ، از سوي هيچ يك از گروههاي اصولگرا معرفي نشد ؟حتي ابادگران هم حمايت از وي را تكذيب كردند؟

واز طرفي توجه ودقت در اينكه احمدي نژاد از سابقه قابل ذكري در انقلاب و پس از ان هم برخوردارنبوده و حتي در شهرداري هم منصوب شوراي شهر است و قطعا اگر او كانديداي شوراي شهر هم مي شد راي نمي اورد ، چطور شد يك مرتبه از لباسهايش بوي شهيد بزرگوا رجايي بياييد - در حالي كه به احتمال بسيار قوي اقاي احمدي نژاد چيزي از رشهيد رجايي جز انكه ان شهيد«رييس جمهور»بود را ندارد - مدعي مقام رياست جمه! وري شود؟

با توجه به اينكه عموم مردم ايران تا همين بيست روز پيش حتي اسم او را نشنيده بودند و جمال دل آرايش را زيارت نكرده بودند و با در نظر گرفتن اينكه او و البته برخي ديگر اصلا در حد و اندازه هاي تصدي مقام رييس جمهوري ايران و حتي يك وزارت خاص هم نبودند و از طرفي با توجه به اينكه حتي تاده پانزده روز پيش ايشان كار تبليغاتي چنداني هم نكرده بود و ازطرف ديگر برنامه اي ارائه نداده بود و از بخشي از ثمن هم كه بهره اي نداشت ... چه شد که ظرف سه چهار روز اخر و روز انتخابات در شمار رقباي جدي در امد؟

مي خواهيم بدانيم كه او از چه بخش از امدادهاي غيبي سود برده و چه سازمانهاي عريض و طويلي كه از قضا ورودشان هم به صحنه هاي انتخاباتي و كلا كار سياسي از نظر قانون جرم و از نگاه امام (قده ) حرام شناخته شده بود در اين خدمت رساني تمام سهم را داشته اند و انها چه اهدافي را از به صحنه اوردن كسي مثل او دنبال مي كنند ؟

د –چگونه است وچه عوامل فرهنگي سياسي واقتصادي واجتماعي دست در كارند كه بخشهايي ازمردم هوشمند و با فهم و سليقه ايران! به گزينه هاي نامناسب وخاصي رو مي اورند ودر اندك زماني تحت تاثير برخي افراد و سازمانها به دون توجه به فرجام كار تصميم مي گيرند ؟

و چراها ومسايل ديگري كه به ان خواهيم پرداخت .

«حديث اين جماعت را تو پنهان دار و كمتر جو»
«كه كس نگشود و نگشايد به حكمت اين معمارا»