پنجشنبه 16 تیر 1384

گفتگوي صداي آلمان با يوسف مولايى، وکيل گنجي و زرافشان: حق انسانى و حقوق بشرى اكبر گنجي

آرايش جديد صحنه سياسى ايران، موجب پرسش هاى زيادى در زمينه بسته شدن فضاى اجتماعى و فشار بيش از پيش بر منتقدان نظام، شده است. با موقعيت تازه، چه در انتظار زندانيان سياسى خواهد بود كه اميد ميرفت با گشايش نسبى فضا، آزاد شوند؟ آيا دستگاه قضايى ايران نيز با تغييرات جارى، روش تازه اى در برخورد با مسائل حقوق بشر در پيش خواهد گرفت؟ چه بر سر اكبر گنجى خواهد آمد كه اينك چهارمين هفته اعتصاب غذايش را ميگذراند؟ دكتر يوسف مولايى، حقوقدان و رييس بخش روابط بين الملل دانشكده حقوق دانشگاه تهران كه وكيل آقايان گنجى و زرافشان نيز هست، درمصاحبه با راديو آلمان، به شمارى از اين پرسش ها پاسخ ميدهد


مصاحبه : مهیندخت مصباح

دویچه وله: آقای مولایی، با تغییرات سیاسی پیش آمده از جمله نگرانی های رایج، تشدید فضای محدود اجتماعى و فشار بر دگراندیشان است. آیا به نظر شما زمینه ی تحقق این نگرانی ها وجود دارد؟

يوسف مولایی: بهرحا ل ما یک چالش تاریخی را داریم در راستاى رسيدن به حاكميتى كه تمامي خواست ها و مطالبات ملي ما را پاسخگو باشد، تجربه می کنیم. این یک گذرگاه حساسی ست در ایران. من شخصا اعتقادى به اين ندارم كه با انتخابات اخیر و جابجایی رییس جمهور تغییرات زیادی در ایران حادث بشود و مخصوصا نگرانی های شدیدی را ایجاد شوند. برای اینکه سیاستهای کلان از مجاری خاصى تعیین وهدایت می شوند که در آن مجاری هنوز تغییراتی ایجاد نشده است. بنابراین به صرف انتخاب رییس جمهورجدید من فکر نمی کنم که تغییرات خیلی فاحشی در این زمینه بخصوص در دستگاه قضايى ایجاد بشود.

دویچه وله: شعار آزادى زندانيان سياسى پيش از انتخابات خيلي مطرح بود. درزمينه تحقق اين شعاربا توجه به اینکه آقای گنجی در چهارمین هفته ی اعتصاب غذای خودش است و تلاشها در داخل و خارج هم براى آزادى يا مرخصى ايشان به نتیجه ای نرسیده است ،آقای زرافشان که الان برای معالجه آمده اند بیرون و سایر زندانیان سیاسی كه هم همچنان در بند هستند. چه فعالیت هایی می توان كرد؟ آيا اميدى در اين عرصه وجود دارد؟

يوسف مولایی: به نظر من باید نخبگان و نیروهای روشنفکری و مدافعان حقوق بشر تلاشهای خودشان را در متقاعد كردن دستگاه قضايى و حاكميت به اين منظور افزایش بدهند و روشن كنند كه رعایت حقوق زندانیان، آزادی بیان و احترام به تلاشهای فعالین سیاسی، موجب تقویت حاکمیت ملی می شود و تهدیدهای خارجی را در مقابل حاکمیت کاهش می دهد. این دیالوگ باید با جدیت و توان بیشتری در جامعه ایران جريان داشته باشد و ما بهرحال فقط از طریق دیالوگ با نهادهای رسمی می توانیم در شرایط فعلی تاثیرگذار باشیم .

من فکر می کنم باید به این بحث دامن بزنیم. در مورد آقای گنجی، من واقعا نگران وضعیت جسمانی ایشان هستم. من مطمئنم که ایشان همچنان به اعتصاب غذایش ادامه می دهد و با اراده ای که من در ایشان سراغ دارم و بحثهای مختلفی که با ایشان داشته ام، ایشان تا آخر حرکت خواهد کرد . متاسفانه ممکن است در شرایطی که ما قرار داریم بن بستی در مناسبات بین آقای گنجی و دستگاه قضایی ایجاد بشود و هرکدام بخواهند بر مواضع خودشان تاکید بکنند و در چنین شرایطی مشکلاتی برای سلامتی آقای گنجی ایجاد بشود. من باردیگر از دستگاه قضایی ومقامات دستگاه قضایی خواهش می کنم این مسئله را فقط در بعد انسانی ببینند. قبلا هم من طی نامه ای رسمی با آیت اله شاهرودی متذکر شدم که باید بحثهای حقوقی را از مسایل انسانی در این مرحله جدا کنیم و به مسئله ی آقای گنجی فقط از دید انسانی و حقوق بشری نگاه بکنیم. دستگاه قضايى شرایط اعزام ایشان به مراکز درمانی خارج از زندان و مرخصی استعلاجی اش را فراهم کند و مسئله را از این دید مسئله نبیند که اعزام ایشان به مراکز درمانی بعنوان یک امتیاز در مقابل اعتصاب غذا محسوب می شود و راه را برای اعتصاب غذا و گرفتن امتیاز برای سایر زندانیان باز می کند.

دویچه وله: در رابطه با سایر زندانیان سیاسی، گله ای که اکثر خانواده های آنها دارند، اینست که شاید چون خیلی معروف نیستند و در خلوت و مظلومیت مشغول کشیدن دوران حبس شان هستند، از آنها یادی نمی شود. وکلای زیاد و معروف یا حتا امکان گرفتن وکیل ندارند. اصولا عمومی کردن مسئله ی زندانی سیاسی و اینکه چرا باید اینها اعلب بدون حكم و بلاتكليف در زندان باشند، چگونه ميسر است؟ شما خودتان بعنوان یک کارشناس و حقوقدان چه پیشنهادهایی می کنید؟

يوسف مولایی: اینکه حتا بعضی از خانواده های این عزیزان گله ای از امثال من داشته باشند می تواند گله ی بجایی باشد. منتها از آنطرف هم باید این مسایل را در نظر گرفت که پرونده ی هرکسی متفاوت از دیگری هست و تا وکیل وارد جزییات پرونده ی موکلش نشود نمی تواند با قاطعیت حقوقی در مورد آن اظهارنظر بکند. بنابراین، اگر ما در مورد زندانیان دیگر اظهارنظری نمی کنیم نه از دید تبعیض آمیز یا رده بندی کردن آنهاست، بلکه از دید کارشناسی و تخصصی ست. چون ورود به پرونده شان نداریم و نمی توانیم.

بقیه زندانیان هم تا آنجایی که من می دانم الان بخش عمده ی شان وکیل دارند یا امکان استفاده از وکیل برایشان فراهم است. خوب البته، کسانی مثل آقای طبرزدی یا باطبی از وکیل استفاده می کنند و وکیل ایشان می تواند در مورد پرونده آقای طبرزدی هم اظهارنظر بکند یا برای آقای باطبی امکان استفاده از وکیل هست يا برای آقای محمدی و دیگران. بخصوص وکلایی که دراین پرونده ها فعالیت می کنند حق الوکاله ای هم دریافت نمی کنند. از طرف دیگر کانون مدافعان حقوق بشر درش باز است و واقعا خانواده های هرکدام از این زندانیان که مراجعه بکنند به کانون مدافعان حقوق بشر حتما ترتیباتی برای دفاع از حقوق آنها داده می شود. بنابراین، اگر ما وارد نمی شویم صرفا به لحاظ تخصصی و الزامات کار کارشناسی مان است، وگرنه تبعیضی در کار نیست.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

دویچه وله: آقای دکتر مولایی ما الان در آستانه ی ماهی هستیم که سال ۶۷ در آغازش اعدامهای سراسری در زندانهای ایران شروع شد. تلاش خانواده های این زندانیان که اغلب شان حکم داشتند و علی رغم داشتن حکم دوباره دادگاهی و سپس اعدام شدند، برای روشن شدن ابعاد این کار و اینکه مسئولیت اینکار متوجه چه کسانی بوده هنوز به نتیجه ای نرسیده. از نظر حقوقى این مسئله را چگونه می شود در داخل و يا در مجامع بین المللی پيگرى كرد؟

يوسف مولایی: من فکر می کنم بهترین راه حل این است که خانواده ی قربانیان مراجعه بکنند به دستگاه قضایی. در حال حاضر در دستگاه قضایی ایران ستاد یا کمیته ی حقوق بشر تشکیل شده است و آمادگی بررسی پرونده ها و موارد نقض حقوق بشر هست. خانواده ها اگر از این مسیر نتوانستند رضایتی بدست بیاورند، به مجامع بين المللى رجوع كنند. خانواده هاى اين قربانيان بعد از طی تمامی تشریفات و مراحل مقررات و موازین داخلی و دريافت نكردن پاسخ شايسته از سيستم قضايى داخلى، ميتوانند به مسير مجامع بين المللى وارد شوند.

[لينک به اصل مطلب در سايت دويچه وله]

Copyright: gooya.com 2016