سه شنبه 21 تیر 1384

گفتگو با معصومه شفيعي، همسر گنجي، درباره تجمع امروز در مقابل دانشگاه تهران، صداي آلمان

ضرب و شتم و دستگيرى تجمع گسترده مردم براى آزادى اكبر گنجى توسط نيروى انتظامى


معصومه شفيعى: ”دیدم با چه قساوت و با چه بیرحمی این باتومها بر تن افراد فرود می آمد و ضجه آنها را بلند می کرد“


بعد از ظهر امروز به دعوت چند گروه و نهاد از جمله كميته پيگيرى آزادى اكبر گنجى، دفتر تحكيم وحدت، سازمان دانش‌آموختگان ايران اسلامى، اتحاد دموكراسى‌خواهان ايران، و نيز خانواده زندانيان سياسى حدود پنج هزار نفر براى نجات جان اكبر گنجى در برابر در اصلى دانشگاه تهران گرد آمدند . تجمع‌كنندگان با دخالت خشونت‌آميز نيروهاى نظامى كه اقدام به ضرب وشتم مردم كردند، پراكنده شدند. در همين زمينه، معصومه شفيعى همسر اكبر گنجى دقايقى پس از اين واقعه در گفتگويى با صداى آلمان.

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور

دویچه وله: خانم شفیعی، الان باید تقریبا چیزی به پایان تجمع اعتراضی نمانده باشد...

معصومه شفیعی: این تجمع یکساعت بیشتر طول نکشید، یکساعت و ربع. برای اینکه نیروهای انتظامی همه را پراکنده کردند و بشدت جمعیت را کتک می زدند.

دویچه وله: تعداد شرکت کنندگان در تجمع حدودا چقدر بود؟

معصومه شفیعی: اول که ما رفتیم نیروهای انتظامی آنجا مستقر بودند و جلوی در دانشگاه نمی گذاشت جمعیت بایستند. همه را متفرق کردند، ولی جمعیت آنطرف خیابان، جلوی کتابفروشی ها، همه منتظر بودند. توی خیابانهای فرعی، توی کوچه ها، توی ماشین ها. در نهایت تا جمعیت آمدند به همدیگر ملحق بشوند اینها ریختند و شروع کردن همه را با باتوم بشدت و بطور وحشیانه به کتک زدن. هر دسته از جمعیت را به یک خیابان هدایت کردند، با زور کتک، با باتوم و با هل دادن و حرفهای زشت. کل جمعیت را اگر بخواهیم تخمین بزنیم ۵ هزار نفر. جمعیت پراکنده بود و بصورت اجتماعات متفرق در چند خیابان اطراف دانشگاه شروع کردند به شعار دادن. در هر صورت نگذاشتند این جمعیت بهم ملحق بشود و بسیار وحشیانه رفتار کردند، عده ای را هم دستگیر کردند و بردند.

دویچه وله: فکر می کنید، چرا نیروهای انتظامی چنین برخوردی را با تجمع کنندگان کردند؟

معصومه شفیعی: نیروهای انتظامی و کلا دولت و قوه ی قهریه ی جمهوری اسلامی همیشه در مقابل فریادهای بحق صف کشی کرده و نمی گذارد این تجمعات صورت بگیرد. می خواهد افراد را متفرق بکند، می خواهد صدای جمعیت بگوش افراد دیگر نرسد و در نهایت اینها را ناامید بکند از تجمعات بعدی، ولی من می گویم این نتیجه ی عکس دارد. کسی که یکی یا دوتا باتوم خورده، کسی که دستش آسیب دیده، پایش آسیب دیده و بدنش از ضربات باتوم کبود شده هیچوقت این مسئله موجب نمی شود که در تجمع بعدی شرکت نکند. اصلا خصوصیات انسان است که جری تر می شود و برای اینکه حرفش را بگوش بقیه برساند و احقاق حق بکند، صدایش را بلندتر می کند.

دویچه وله: آیا خود شما و یا آشنایانتان هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتید؟

معصومه شفیعی: ببینید، در این ضرب و شتم ها همه ی ما بوده ایم. هجوم آوردند به ما و ما خودمان را از زیر دست و پا بیرون کشیدیم، ولی خود من ضربه ای نخوردم. دختر بزرگم، چرا، ضربات باتوم را امروز خورد.

دویچه وله: خانم شفیعی چه شعارهایی مطرح می شد از طرف جمعیتی که آمده بودند در برابر دانشگاه؟

معصومه شفیعی: جمعیت، بهرحال همیشه در این تجمعات افرادی هستند که سوء استفاده می کنند و افرادی از خود داخل اجیر می شوند که این تجمعات را به خشونت بکشانند و بهانه ای به دست نیروهای انتظامی و بقیه بدهند تا برخورد تندتری با این جمعیت بکنند، لذا از ابتدا گروه برگذاركننده تجمع به شركت‌كنندگان پیشنهاد و توصیه می کردند که شعارهای تند ندهند، فقط شعارها در رابطه با زندانیان سیاسی باشد و هیچ بهانه ای به دست کسی داده نشود. به نیروهای انتظامی توهین نشود، هرچند آنها زشت ترین حرفها را بکار می برند، هرچند آنها با باتوم با نهایت قساوت و بی رحمی به جان زن و بچه ی مردم و جوانهای مردم می افتند و پیر و جوان حالی شان نمی شود همه را می زنند، ولی در عین حال احترام آنها را حفظ بکنیم و هیچ بهانه ای بدست کسی ندهیم. جمعیت به اینها فکر می کردند، ولی آنقدر برخورد نیروهای انتظامی خشونت آمیز بود که اصلا اجازه ندادند این جمعیت به آنصورت منسجم بشود که بخواهد همه ی شعارهایی که از پیش تدارک شده بود را بدهد. شعاری که در جمع ما داده شد «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «گنجی، گنجی حمایتت می کنیم» و بعد «نیروی انتظامی خجالت، خجالت» و همین هست. تازه آنهم بعد از اینکه کتک زدند و برخورد خیلی بدی صورت گرفت این شعار را دادند. اما، می خواهم بگویم که جمعیت را آنچنان قیچی کردند و آنچنان به خیابانهای اطراف پراکندند که من همین الان رسیده ام خانه، ولی موقع برگشتن خبردار شدم که عده ای در پارک، در خیابانهای مجاور هنوز هم دارند به تظاهرات خودشان ادامه می دهند.

دویچه وله: خود شما شاهد دستگیری چند نفر بودید، حدودا؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

معصومه شفیعی: من خودم شاهد دستگیری ۷ـ ۶ نفر بودم، ولی چون من دخترهایم را هم برده بودم سعی می کردم از آنها مراقبت کنم که آسیبی نبینند. اما در عین حال کاملا ندیدم که چند نفر دستگیر شده اند، ولی دیدم با چه قساوت و با چه بیرحمی این باتومها بر تن افراد فرود می آمد و ضجه ی آنها را بلند می کرد که واقعا بعضی از این دخترها و خانمها فقط جیغ می زدند. بسیار متاسفم که نیروی انتظامی، پلیس که از مال این ملت دارد تغذیه می کند، از بیت المال جیره و مواجبش پرداخت می شود، بجای اینکه حامی ملت باشد، اینجوری در مقابل مردم و با باتومی از پول همین مردم خریداری شده، می ایستد.

دویچه وله: خانم شفیعی چه طیفی بیشتر شرکت کرده بودند، زنان، جوانان، روشنفکران؟

معصومه شفیعی: تیپ جوان و دانشجو بیشتر شرکت کرده بودند.

دویچه وله: از میان شخصیت هایی که شناخته شده تر هستند کسی را آیا در تجمع دیدید؟

معصومه شفیعی: من خودم شخصا در میان شخصیت ها فقط آقای هاشم آقاجری را دیدم. وقتی هم که حمله کردند، بچه ها فرار می کردند، ایشان چون یک پای مصنوعی دارند و نمی توانند فرار بکنند بچه ها دست ایشان را گرفتند و در همان حین که سعی می کردند ضربات باتوم به ایشان نخورد پای مصنوعی ایشان از جا درآمد و سرگرم این شدند که این پا را دوباره بصورت اول دربیاورند که با هتاکی نیروی انتظامی هم مواجه شدند، ولی ظاهرا تا آنجایی که من شنیدم، خودم شاهد نبودم، وقتی که فهمیدند که ایشان کی هستند، آنکسی که هتاکی کرده بود را از صحنه دور کردند.

دویچه وله: خود شما اگر قرار باشد یک جمع‌بندی از تجمع امروز ارائه بدهید چه خواهید گفت؟

معصومه شفیعی: تجمع امروز کلا خوب بود. اما چون اطلاع رسانی در داخل صورت نگرفته بود و در روزنامه ها که شما خودتان می دانید اصلا این خبرها منعکس نمی شود و رسانه های دیگر هم همینطور، این جمعیتی که در داخل بودند از این خبرها فقط از طریق رادیوهای خارجی، از طریق سایتها و از طریق پیامهای سینه به سینه مطلع شده بودند. یعنی، اگرامکاناتی داشتیم که می توانستیم اطلاع رسانی کافی در داخل کشور بکنیم، من مطمئنم که جمعیت عظیمی حاضر می شد و شاید این جمعیت عظیم هم مانع از این می شدند که نیروی انتظامی بخواهد اینجور بی رحمانه با ملت طرف بشود.

Copyright: gooya.com 2016