خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
يك تحليلگر مسائل سياسي با بيان اينكه دو مقولهي دموكراسي و دين در تقابل با هم نيستند تاكيد كرد كه بدون اغراق دين بهترين نوع دموكراسي را تامين و تضمين ميكند.
عباس سليمينمين در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با بيان اين كه ناديده انگاشتن مردم در امور مختلف بحث عدالت را مخدوش ميكند و در اين صورت دموكراسي قابل تحقق نخواهد بود، در اينباره توضيح داد: بسياري از كساني كه به دليل عدم اجراي عدالت و تحقق آن در جامعه به صورت غلط داراي ثروتها و برخورداريهاي بيشتري ميشوند، امكان بيشتري براي تاثيرگذاري در افكار عمومي، انتقال انديشهي خود در جامعه و ارتباط با اقشار جامعه را خواهند داشت.
وي با اشاره به برخي از نظامهاي سياسي كه عدالت اجتماعي را ناديده ميگيرند، نظامهاي سرمايهداري معتقد به اصالت سرمايه را يادآور شد و تصريح كرد: چنين ديدگاهي را در كساني هم كه نظامهاي سرمايهداري را كپي كرده و قصد اجراي آن در ايران را دارند نيز به خوبي شاهد هستيم.
اين روزنامهنگار خاطرنشان كرد: نظام ديني يعني نظام اسلامي بهترين نوع دموكراسي را محقق ميكند؛ زيرا عدالت اجتماعي را بر همه چيز مقدم ميداند. مقدم دانستن عدالت اجتماعي يعني برخورداري جامعه از امكانات برابر و تحقق مساوات در همهي زمينهها.
سليمينمين معناي دموكراسي غرب را تسلط سرمايهداري بر جوامع و هدايت افكار عمومي در مسير دلخواه سلطهطلبان دانست و تاكيد كرد:ما اين مدل را برخوردار از دموكراسي واقعي نميدانيم، زيرا به نوعي استبداد سرمايهداري است.
رييس دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران ادامه داد: آنها كه مقولهي دين را از دموكراسي جدا ميپندارند، در واقع دين را نميشناسند و فكر ميكنند كه دموكراسي از طريق انديشهها و تئوريهاي برخي افراد تحقق پيدا ميكند، اين در حالي است كه خداوند متعال از طريق پيامبران خود مسير تعالي انسان را رقم زده و بهترين وجه دموكراسي را براي رشد انسانها در اين مساله لحاظ كرده است.
اين روزنامهنگار همچنين كساني كه دين را آنچنان بسته ميپندارند كه ميخواهند آن را در چارچوب برداشتهاي محدود خود قرار دهند را افرادي دانست كه دين را نشناختهاند و سعي دارند با برداشت سطحي و بدون مطالعه از دين، تك فهميها و يا برداشتهاي غيرديني را بر دين تحميل كنند.
وي در همين راستا افزود: برخي تنگنظرانه مشاركت ديگران را نميپسندند و برنميتابند و به بهانهي دين ميخواهند درها را بر ديگران ببندند. يعني انديشه و برداشت خود را در قالب دين قرار ميدهند و با هالهاي از تقدس سعي ميكنند زمينهي مشاركت را بر ديگران ببندند و تنها نظر خود را نظر نهايي اعلام كنند. قطعا در اين صورت با هالهاي از تقدس امكان مشاركت را در ارتباط با مسايل اجتماعي بر سايرين ميبندند. در حالي كه دين ميگويد در ارتباط با مسايل اجتماعي و تصميمگيريهاي روزمرهي جامعه بايد مردم را مشاركت داد.
سليمي نمين تاكيد كرد: تفكر كساني كه با پشت پا زدن به دين مي خواهند براي خود شخصيت پيدا كنند و يا آنها كه ميخواهند دين را در خدمت اميال و اهداف خود درآورند، مردود است و هر دو به يك ميزان نسبت به دين بيگانه هستند و به طور قطع به نظام لطمه ميزنند.
رييس دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران به مصاديق اين گروهها در جامعه اشاره و تصريح كرد: آن بخش كه دين را نميشناسند و فكر ميكنند تئوريهايشان ميتواند از وحي بالاتر باشد، سخت در اشتباهند. در نظام سرمايهداري يك سري كارشناسان غربي تئوريهايي دادهاند كه برتري بخشيدن اينها بر وحي به اين دليل است كه دين را نميشناسند. اينها روشنفكراني هستند كه اصولا شخصيت خود را در قالب عاريت گرفتن انديشهي وارداتي ميدانند. در جامعهي ما نيز غالبا روشنفكران از بيماري خودكوچكبيني و عاريت گرفتن تفكر وارداتي رنج ميبرند.
وي با يادآوري ديدگاه دكتر شريعتي در مورد اين نوع از روشنفكران اظهار داشت: روشنفكري كه نميداند قابليت و قدرت دين در تاريخ چه بوده، در واقع روشنفكر نيست، بلكه انسان مرعوبي است كه ميخواهد براي خود شخصيتي اخذ كند و اين شخصيت را در انتساب خود به كالاهاي فكري وارداتي ميداند.
سليمينمين با اشاره به افرادي كه اصولا با هر تحولي مخالفند، در اينباره گفت: حتي عدهاي در تحول انقلاب اسلامي مشاركت نكردند و بعد از پيروزي انقلاب خود را وصل به انقلاب كرده و فرصتطلبانه وارد انقلاب شدند. اينها نه دنبال تحول بودند، نه اصولا تحول را برميتابند، بلكه همه چيز را در چارچوب ذهن بستهي خود ميخواهند. امروز همانها هر نوع نوآوري و برداشت جديد را مردود ميدانند، در حالي كه اصولا دين براساس برداشتهاي جديد از پديدهها و نوآوريهاست كه تداوم پيدا ميكند. به همين دليل است كه باب، فتوي و استنباط در دين باز است و براي علما اين امكان فراهم شده است كه بتوانند در امور جديد مطالعه كنند و بعد استنباطات جديد داشته باشند.
وي در خصوص دو قشري كه يكي دين را بر دموكراسي برتر ميداند و ديگري دموكراسي را بر دين، در فضاي سياسي آينده گفت: اينها در جامعه نقش چنداني ندارند. قشر روشنفكر مثل آقاي گنجي حرفهاي غربيها در غالب يك مانيفستي به نام جمهوريخواهي نوشته كه همان حرفهاي قديمي و روشنفكران غربزده را دوباره تكرار كرده است و اين براي جامعه خيلي جاذبه ندارد. اينها روشنفكراني نيستند كه بنشينند موضوعات را مورد مطالعه قرار دهند و بعد براي كسب آن مطالعات به استنباطات جديد رسيده باشند. در واقع اينها طوطيوار حرفهاي گذشته را نسبت به دين و نفي آن مطرح ميكنند كه چيز جديدي نيست. اين افراد نميتوانند نقش زيادي در مسايل سياسي جامعه ايفا كنند، چون از جامعه برديدهاند. افرادي كه قابليتهاي جامعه را نفي كرده و به آن پشت پا ميزنند، در حقيقت به جامعهي خود توهين و جسارت ميكنند. در انتخابات هم مشاهده كرديم كه همهي آنها حرفهايي زدند و راهحلهايي ارايه دادند كه مردم هيچ توجهي به حرفهايشان نداشتند.
وي در ادامه همچنين خاطرنشان كرد: اما قشر دوم تا حدودي ميتواند ضربهي بيشتري - بهويژه در شرايط كنوني - به جامعه بزند. شايد برخي از نگاههاي محدود به اسلام، در ميان برخي اقشار جامعه برد داشته باشد، بايد با دقت و هوشياري بيشتري روي آن تامل كنيم و نگذاريم كه ارزشهاي ديني كه ميتواند منشا تحولات بزرگي در جامعه باشد دست برخي از مداحان و روضهخوانهاي بيسواد بيفتد كه مسائل ديني را به ذهنهاي محدود خود منحصر كردهاند. در جامعهي ديني ما، مردم به دين علاقهي زيادي دارند و نبايد به ارزشها و اصول مورد علاقهي آنها لطمه خورده شود. روشنفكران بايد نسبت به متون ديني توجه جدي داشته باشند و با نوآوري در آن، اجازه ندهند برخي افراد كه از دين مغازه درست كردهاند، منحصرا با ديدگاههاي خود در عرصهي جلسات ديني وارد شوند.
وي معتقد است: شايد اكنون زمينه و بستر متحجران ديني بيشتر فراهم شود، لذا بايد حساسيت بيشتري نسبت به اين افراد داشته باشيم.
سليمي نمين در عين حال گفت: البته روشنفكراني كه نسبت به دين جفا كردند نيز در گذشته لطمات زيادي به آن زدند كه طي هشت سال گذشته تا حدودي ماهيت آنها مشخص شد.