انتشار عكسهايي از اكبر گنجي در سايت هاي اينترنتي خبر از ايجاد موج رواني جديد از سوي ورشكستگان سياسي و ايجاد جو رواني براي مطرح كردن بحث هاي حقوق بشر و محكوميت ايران در مجامع بين المللي دارد.
انتخابات سوم تيرماه 84 گفتمان غالب و سليقه سياسي ملت ايران را به خوبي نشان داد و تمامي غوغاجويان داخلي و خارجي را به انزوا كشيد. ملت ايران خسته از جنگهاي رواني بي پايان به مردي ساده و بي ادعا رأي دادند كه فارغ از همه منيت ها و منفعت طلبي ها و باندبازي ها، آرامش و امنيت خاطر را براي جامعه به ارمغان آورد، اما عده اي كه شكست خورده اين ميدانند و جنجال آفريني هاي آنان طي چند سال گذشته ديگر رنگ و لعاب خود را از دست داده، هنوز كه هنوز است اين انزجار و بيزاري ملت از خط مشي بيهوده شان را باور ندارند و كماكان گستاخانه پنجه در چهره آرامش رواني جامعه مي زنند.
اكبر گنجي فردي كه سالها قبل به علت مشكلات رواني و بدرفتاري با خانواده از يك نهاد دولتي اخراج شده بود و پس از خرداد 76 تنش هاي روانيش را در مطبوعات جنجال آفرين و دروغپرداز و با ايجاد جنگ هاي رواني كاذب به رخ مي كشيد، اكنون دستمايه اين مخلان آسايش جامعه قرار گرفته است. فردي كه اوج غليانات دروني خود را در كنفرانس ننگين برلين بر همگان فاش ساخت و هرآنچه كه از توهين به ملت و نظام اسلامي مي توانست را فروگذار نكرد. وي در ادامه تحركات خود با قلم زهرآلوده تا حد توان در مطبوعات زنجيره اي جامعه را به تشنج كشاند و حتي اين دروغ پردازي ها را در زندان در قالب مانيفيست جمهوري خواهي دنبال كرد.
گنجي در زندان با توجه به فزون خواهي هاي خود و حاميانش همواره از امكانات ويژه بهره مي برد و حتي از دوراني كه مي بايد بنا به جرم تضييع حقوق مردم و مسموم ساختن فضاي جامعه اسلامي در زندان بسر ببرد نيز براي اخلال در آرامش جامعه بهره مي جويد.
در اين فضا اما ساده انگاري است كه تحركات سازماندهي شده وي و حاميانش را كه طيفي از كاخ سفيد و دولت آمريكا و عواملي در داخل را بدنبال دارد، صرفا مسائل انسان دوستانه و يا حمايت از يك نويسنده يا زنداني بناميم. جرياناتي كه از تابلوي گنجي اين روزها سود مي برند، اوج تحركات رواني خود را در محدوده كوتاهي قبل از انتخابات رياست جمهوري و اكنون كه پيروز اين ميدان آشكار شده است، سازماندهي كرده و حتي تا بدانجا پيش رفته اند كه مي كوشند تا مسئولين رده بالاي نظام و مشخصاً شخص رئيس جمهور خاتمي را نيز به اين گونه آلودگي هاي سياسي بيالايند.
ادامه خط تشنج و بحران در جامعه و استفاده از ابزار مطبوعات و رسانه ها براي مظلوم نمايي و چهره سازي از افرادي كه اذهان هوشيار ملت هنوز طعم تلخ خيانت ها و دروغ گويي هاي آنان را به ياد دارد، آنچنان زشت و گزنده است كه اميد مي رود مسئولان پاك جمهوري اسلامي از آن تبري بجويند و خداي ناكرده تحت تاثير اطرافيان به اقدامات و اظهارنظرهاي ناشايستي دست نزنند كه خشنودي دشمنان نظام و دلزدگي ملت از حقارت سياسي افراد و جريانات وابسته به آنان را به نمايش گذارد. درحالي كه حتي غيرسياسي ترين افراد اين جامعه نيز مي توانند علت اين هذيان گويي ها را پس از خواب آشفته انتخابات ايران براي آمريكا و دنباله هايش تعبير كنند.
ملت ايران اكنون منتظرند كه به جرايم جديد گنجي و يارانش كه ناشي از ايجاد تشنج هاي سياسي و اجتماعي و ايجاد غوغا و هياهوهاي مطبوعاتي در آستانه آغاز به كار دوره جديد رياست جمهوري است، پرداخته شود و اجازه داده نشود تا طعم شيرين يك انتخاب آگاهانه و يك شروع و تولد دوباره در كشاكش مسائل رواني و تبليغاتي بيهوده و در غبار دشمني ها محو گردد.
امروز همه بايد بهوش باشيم كه دشمن از هر دستمايه و بهانه اي براي تحت تاثير قراردادن اين انتخابات موفق و يك آغاز شيرين براي دولت مردمي بهره مي جويد و مطمئن باشيم كه آزادي گنجي در اين موقعيت مي تواند يك گام به جلو براي جريان غوغاسالار و مخالف منافع ملي محسوب گردد و دشمنان را براي برداشتن گامهاي بعدي مصمم مي سازد.
بيائيم همچون هميشه عزت ايران اسلامي را در سياست هاي عزتمندانه جستجو كنيم نه در سياست هاي منفعلانه.
انشاءا...