خبرگزاري فارس: سخنگوي سپاه پاسداران با اشاره به سالروز پذيرش قطعنامه 598 و اعلام رسمي آغازگري عراق در جنگ توسط دبير كل سازمان ملل گفت: دولت آقاي خاتمي بايد پاسخ دهد چه اقدامات عملي در جهت استيفاي حقوق كشورمان طي سالهاي گذشته انجام داده است.
به گزارش خبرگزاري فارس سردار مسعود جزايري در گفتگويي با سايت حماسه افزود: به نظر ميرسد از آنجا كه رسماً آغازگري عراق در جنگ، توسط دبير كل سازمان ملل اعلام گرديد، صدام نيز در اين زمينه اعترافاتي كرد، تأمين خسارات جنگ نيز محرز گرديد، ميبايستي با ديپلماسي فعال و مستمر تلاش فزايندهاي براي احقاق حقوق جمهوري اسلامي صورت ميگرفت.
وي در پاسخ به اين پرسش كه نتايج قطعنامه 598 را چگونه بررسي ميكنيد، گفت: در طول دوران جنگ تحميلي، حدود ده قطعنامه توسط اين شورا صادر گرديد كه قطعنامه 598 ، هشتمين آن به حساب ميآيد.
سردار جزايري با بيان اينكه در بخشهاي مقدماتي آغاز و ادامه جنگ مورد نكوهش قرار گرفته است، افزود: نيز به مسأله بمباران مراكز جمعيتي غيرنظامي و استفاده از سلاحهاي شيميايي و مواردي از اين قبيل اشاره شده و در ده بند اصلي به موضوعاتي همچون سرزنش آغاز جنگ و نقض قواعد و اصول حقوق جنگ، تشكيل يك هيات بيطرف در مورد مسووليت جنگ، توقف جنگ، عقبنشيني، آتشبس، اعزام ناظران سازمان ملل، تبادل اسراي جنگي، وضعيت خسارت وارده و غيره اشاره شده است.
رئيس روابط عمومي و انتشارات سپاه اضافه كرد: اين قطعنامه اگرچه همچون قطعنامههاي جنگ تحميلي داراي نقاط ضعف زيادي است، ليكن از نقاط مثبتي نيز برخوردار است و همين امر سبب گرديد جمهوري اسلامي ايران در 27 تيرماه سال 1367 آن را بپذيرد. از جمله نكات منفي قطعنامههاي شوراي امنيت در دوران جنگ تحميلي عدم محكوم كردن متجاوز و سكوت در برابر اشغالگري رژيم بعث صدام، عدم سرزنش آغازگر جنگ و توسل به زور صدام حسين، عدم خواستارشدن خروج متجاوزان از خاك جمهوري اسلامي ايران، عدم محكوميت نظاميان رژيم صدام بهخاطر نقض مكرر حقوق جنگ و استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه مردم بيگناه شهرها و رزمندگان، بمباران منازل و مدارس و كارخانهها از اين قبيل است.
وي بيان داشت: تا قبل از پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران، بازيگران اصلي صحنه تحميل جنگ اينچنين به افكار عمومي جهانيان القا كرده بودند كه جمهوري اسلامي مانع صلح است، ليكن جهان مشاهده كرد بلافاصله پس از پذيرش قطعنامه از سوي ايران و در 31 تيرماه همان سال، هجوم گسترده نظاميان صدام حتي بسيار پرشمارتر از ابتداي جنگ، مجدداً عليه شهرها و روستاهاي كشورمان انجام پذيرفت و اگر حضور قدرتمند حضرت امام (ره) و رزمندگان و آحاد بسيجيان در صحنه دفاع همهجانبه نبود، بار ديگر بخشهايي از خاك ايران در تصرف دشمن قرار ميگرفت.
جزايري در پاسخ به اين پرسش كه اجزاي مفاد باقيمانده قطعنامه 598 را چگونه ارزيابي ميكنيد، افزود: جالب است كه دشمن به همين بسنده نكرد و بلافلاصله بعد از آن كه مجبور شد در اثر فشار رزمندگان اسلام، خاك كشور را ترك كند، بار ديگر و اين بار توسط منافقين در سوم مرداد همان سال (سال 1367) و البته با حمايت مزدوران صدام، بخشهايي از غرب كشور مورد تاخت و تاز دشمن قرار گرفت. همه اينها در حالي صورت گرفت كه جمهوري اسلامي رسماً قطعنامه را پذيرفته بود. قضاياي بعدي مربوط به اجراي قطعنامه عمدتاً تحت تأثير حمله عراق به كويت قرار داشت، بهطوريكه در آستانه اين هجوم، صدام حسين طي نامهنگاريهايي كه با رييس جمهور وقت كشورمان انجام داد، در نهايت ضمن عقبنشيني ساير خواستههاي خود را نيز پس گرفت و مجدداً قرارداد 1975 الجزاير ميان دو كشور كه در آن حدود و نقاط مرزي و موقعيت اروندرود مشخص شده است را پذيرفت.
وي افزود: بعدها وضعيت رژيم صدام تحت فشار آمريكا و متحدان در جنگ دوم خليج فارس دچار تغيير و تحول شد و اقدامات خصمانه و نابخردانه صدام و اطرافيانش سبب مشكلات مضاغفي براي مردم عراق و حتي بعضي كشورهاي منطقه شد. بعد از آن نيز اشغال نظامي اين كشور توسط نظاميان آمريكا، بر اين مشكلات صد چندان افزود كه تا به امروز ادامه دارد.
سردار جزايري تصريح كرد: متأسفانه شوراي امنيت كه كاملاً تحت اختيار قدرتهاي جهاني است، با مساله جنگ تحميلي عراق عليه ايران بسيار زشت و ناعادلانه برخورد كرد و لذا بر خلاف كويت، ايران نتوانست از طريق سازمان ملل به حقوق حقه خود در تأمين خسارت جنگي دست يابد.
وي با تاكيد بر اينكه نبايد فراموش كرد كه دامنه جنگ عراق ايران، صرفاً در محدوده كشور عراق نبوده است كه با عوض شدن حكومت آنجا و اضمحلال رژيم بعث صدام، موضوع به فراموشي سپرده شود، گفت: اسناد و مدارك و شواهد، همگي گوياي آناست كه در راس حمله به كشورمان، رژيم خونخوارتر از صدام يعني حاكمان كاخ سفيد آمريكا قرار داشتهاند. ضمن آنكه همه قدرتهاي اروپايي، ارتجاعي منطقه و ابرقدرت شوروي نيز همگي در صف مقابل رزمندگان اسلام قرار گرفته بودند و لذا يادآوري دوران دفاع مقدس در واقع يادآوري ايستادگي و مقاومت بينظير ملت ايران در برابر خيل عظيمي از دشمنان است. اين تاريخ بر فراز همه افتخارات كشورمان قرار دارد. با اين وجود سوال اين است براي اين همه عظمت، دولتها، مسوولان و دستگاههاي ذيربط چه كردهاند و آيا اين واقعه بينظير، آنطور كه بايد به نسل امروز و مردم ما انتقال يافته است؟ متأسفانه پاسخ منفي است.