یکشنبه 2 مرداد 1384

انقلاب مرد، زنده باد انقلاب، حسن زارع زاده اردشیر

تلاش شد دین ازتعبد سلطنت و خدا سایگی دست برداشته و به جمهوری خدمت کند، اما این امر امکان پذیر نشد. رویدادهای یک قرن اخیر نشان داد که دین در هیچ ساختار سیاسی قرار نمیگیرد و خود راسا و مستقلا با توسل به رهبری ولایت فقیه قابلیت دارد ، اما آنچه حاصل تلاشهای این نوع تفکر سیاسی بود در ایران به مرحله تجربه و آزمایش در آمد، و امروز در نقطه ای قرار دارد که دیدنش درسی است آموزنده برای ملتهای جهان .

از سال 57 مردان انقلاب دینی در ایران، مراحل پر تلاطمی را پیموده اند. امروز و در نقطه آغاز بحرانی ترین دوره نظام اسلامی، مردم ایران و دولتهای جهان شاهد رجعت انقلاب به نقطه آغازین هستند، نقطه سر خط.

تکرار طنز آلود رویدادهای سیاسی مدتی است که مصرانه در ایران آغاز شده است. هنگامیکه عمر مفید یک دوره سیاسی بپایان برسد،اصرار در تکرار آن نه تنها کیفیت گذشته را به آن برنمیگرداند، بلکه بازگوی این حقیقت است که سیاستها در مراحل بعدی به ضد شرایط و کیفیات گذشته تبدیل میشوند.

یکسان نگری دو بعد زمان از سوی برخی از اقشار مردان انقلاب در ایران حکایت از نوعی سرخوردگی و خلاء فکری دارد که عمدتا در تفکر نازا و روابط سیاسی منتزع مستبدین تاریخ جهان مشاهده شده است، روان پریشی و تعبد بیمارگونه، خود شیفتگی در پوشش آرمانخواهی های خیالی ، وحشت از نابودی و سقوط حکومت ، بازنمایی است مشترک در تمامی حکام مستبد که از عدم توانایی در درک شرایط جدید، و عدم انطباق پذیری با زمان خویش ناشی میشود. این در حالی است که جامعه ایران در لحظه لحظه عبور زمان، خود را در میابد و همراه با آن در تعیین مراحل بعدی زندگی اجتماعی خود تصمیم میگیرد.

شعارهای انقلاب 57 که مفاهیم دینی را با آزادی و جمهوریت در هم آمیخته بود، نشان ازدرهم ریختگی و پریشانی جریانات مشارکت کننده در انقلاب داشت، شعارهایی انقلابی که با واقعیت زمان و جامعه ایران همخوانی نداشت.
تنور داغ انقلاب که از هر سو دمیده میشد ، حرکت فکری توده ها را بصورتی خام سامان داد، از این حرکت منطقا چیزی بجز استبداد و حکومتی دینی زاده نشد . رهبری کاریزماتیک روحانی که خود کوچکترین قرابتی با آزادی و دموکراسی نداشت ، حرکت سیاسی اجتماعی را بسوی بدیل سوم یعنی حکومت اسلامی پیش برد.

رجایی این رئیس جمهور متدین که چیزی از سیاست نمیدانست مجری دستورات شفاهی و کتبی رهبر شد. دین میبایستی احیا میشد، و این فضای بسته که از قبل از انقلاب تاثیر پذیری بسیاری داشت و همراه با توده ها ی مردم که از زمان سطنت درنااگاهی کودکانه گرفتار آمده بودند شرایطی را پی ریزی نمود تا توده ها بجای دفاع از آزادی در گرداب خرافات در تقابل با آزادی بر خیزند و بر مزار آزادی پایکوبی نمایند. در این دوران تمامی جریانات سیاسی با همکاری مردم بدام مردان انقلاب اسیر شدند. این حرکت توده ای نشانی ازترقی فرهنگی زمان سلطنت را با خود نداشت ، چون اساسا ترقی در کار نبود، این حرکت دقیقا بدلیل خلاء موجود در زمان با اعتقادات مذهبی پر شد و تاثیر خود را در جنگ بر جای گذاشت . حرکتها در این زمان کاملا اعتقادی بود.

پایان جنگ با سرکوب تمامی جریانات سیاسی مخالف نظام و اغاز دوران سازندگی توسط رفسنجانی مرد عبور از همراه شد. بحران تاثیرات جنگ و طلبکاری مدعیان انقلاب در این دوران، شرایط تغییر کیفی مردان انقلاب را در پی داشت. توزیع ثروت در میان اقلیتی بنام امت اغاز شد. سرفصل این توزیع توسط رفسنجانی بسبک تهاجمی شروع شد.اما محدودتر شدن توزیع و نا عادلانه تر شدن آن توسط رهبر خود ساخته رفسنجانی یعنی خامنه ای انجام شد. وی در سخنرانی در جماران بروشنی بر این موضوع تاکید گذاشت که: هرکس معنویت دارد مادیات هم دارد و هرکس که معنویت ندارد مادیات هم ندارد. اینجا مرزجدایی علنی بین مردم و حکومت ترسیم شد.ثروت بین اقلیت توزیع شد. اقلیت بورژوا شده اکنون دیگر ضرورتی برای انقلابی ماندن وجود نداشت. مردان انقلاب در ازای تلاشهای خود( معنویت ) به منافع مادی رسیده بودند.

با ناکارآمد شدن شعار های انقلاب و تهی شدن اصحاب نظام اسلامی از محتوای انقلابی و ناباور شدن مردم نسبت به انقلاب ، خاتمی با شعارهائی که هیچ تعلقی به نظام دینی نداشت وارد شد. جایگزینی شعارهای آزادیخواهانه و رفرمیستی هرگز پاسخ واقعی مردم ایران را نداد، طبقه تشکیل شده در ساختار سیاسی کشور حاضر است از شعار های انقلابی عدول کند اما حاضر نیست از قدرت و ثروت بدست آمده چشم پوشی کند. این آن توهم سیاسی بود که خاتمی در بخشهای گسترده ای از جامعه ایران القاء کرده بود. او گفته بود که یک اقتصاد بیمار را تحویل گرفته است. اما حاضر نشد چگونگی آنر حتی در سمت یک رئیس جمهور برای مردم ایران توضیح دهد و توقف وی نیز در همین نقطه بود. دیگر نیازی به توضیح نبود. دروغهای بزرگ خاتمی آسیبهای جدی به جنبش دانشجویی کشور وارد کرد. در اینجا در پیش چشمان یک ملت با تاریخ و با هویت، حکام سیاسی با رفتار ضد مردمی هویت پنهان شده خود را در پشت ماسک دینی نشان دادند. مردم معتقد شدند که همه جناحهای حکومت عزم جزم نموده در لباسهای رنگارنگ ظاهر شوند و در بقای حکومت تاریخ بی ثمر خود را تکرار نمایند و دوباره نقطه سر خط.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

شوالیه هایی با شمشیر شکسته می آیند، احمدی نژاد که یارانش در تلاش بودند از وی رجایی دیگر بسازند، هرگز دارای شخصیتی نبود که در بدو انقلاب وجود داشت. وی خود از کسانی است که برای حفظ شرایط توزیع نا عادلانه درآمد و ثروت، لطمات زیادی به مردم ایران وارد کرده است. عقبه شوالیه احمدی نژاد را سایه های کمرنگ شده (غارت کنندگان اقتصادی) در پشت پرده های سیاست جناح راست محافظه کار ایت الله جنتی ها ، عسگر اولادی ها و خاموشی ها و بسیاری از اصحاب ولایت که سر خود را در برف فرو بردند تا مورد شناسایی قرار نگیرند، تشکیل میدهند. اینان آمدند تا انقلابی را که مرد زنده کنند. جریانات وابسته به ولایت به تفتیش عقاید گسترده ، فشار اجتماعی بیشرمانه، و سرکوب فزاینده روی آوردند و تکرار تراژدی انقلاب را برای بار دیگر آغاز کردند. اما اینبار تکرار دوباره تاریخ ، با طنز احمدی نژاد که از نظر سیاسی کودک کند ذهنی است دامان آنها را گرفته است. احمدی نژاد ازشوق و سرمستی ریاست جمهوری، نمیداند که هم هدف سیاسی خود ولایت است و هم نقطه آماج جریانات دیگر.
اکنون همگان میدانند که در کسوت قدرت سیاسی سرکوبگرانه است که ملتها قدرت دفاع از منافع خود را برای مدتی از دست میدهند و دقیقا در همین لباس قدرت سیاسی است که ملتها در فجع ترین شکل خود مورد استثمار قرار میگیرند. ادعا های ترمیم آلام مردم و سفره رنگین برای آنان توسط ولایت فقیه، رئیس جمهور انتصابی تیره بخت و جناح محافظه کار، همانقدر جدی است که ادعای رهبر انقلاب اسلامی در بدو انقلاب. همه چیز در انقلاب اصالت خود را از دست داده است. اهداف هر تحول سیاسی اگر از سوی مردم نفی شود با چماق و گلوله تنها صباحی باقی میماند. انقلاب در ایران مرد، چون مردم زنده اند. انقلاب مرد، زنده باد مردم ایران ، زنده باد آزادی ، بر قرار باد حکومت مردم سالار.....

حسن زارع زاده اردشیر
مسئول كميته دانشجوئي دفاع از زندانيان سياسي
و دبير تشكيلات حزب دمكرات ايران
www.irandp.org
[email protected]

در همين زمينه:

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'انقلاب مرد، زنده باد انقلاب، حسن زارع زاده اردشیر' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016