آزاديخواهان و مبارزان واقعي دفاع از حقوق بشر!
در شرايط بسيار حساسي که فشارهاي بين المللي سازمان ها و محافل دفاع از حقوق بشر و همچنين مقامات و دولتهاي صاحب نفوذ جهاني در رابطه با پروندههاي مختلف نقض حقوق بشر، ميرود که حکومت اسلامي ايران را با چالش هاي جدي در عرصه داخلي و خارجي مواجه سازد، بخشي از قدرت مداران و جنگ سالاران غير پاسخگو که جنگ افروزي سالها قبل آنان در کردستان هزينههاي غير قابل جبراني را به مردم کرد وارد ساخته و هنوز هم تبعات آن در رويکردهاي امنيتي مسئولان به مسائل منطقه بسيار محسوس است، يک بار ديگر در حرکتي کاملا غير انساني اقدام به قتل فجيع "شوانه قادري" فعال سياسي کرد در زير وحشيانهترين شکنجهها نمودند. اما پروژه فقط به اينجا ختم نميشود؛ در پي اين جنايات مردم مهاباد در يک حرکت اعتراضي و مدني خودجوش خواستار شناسايي و برخورد با مرتکبين شدند که نيروي انتظامي بجاي کارکرد اصلي خود، "تامين امنيت جاني شهروندان" و "تلاش در جهت تسکين آلام روحي مردم منطقه"، اقدام به دستگيري فلهاي چندصدنفري معترضان مهابادي نمودند و با اين کار به تحريک مستقيم مردم و جريحهدار نمودن هرچه بيشتر احساسات مردم منطقه پرداخت. به دنبال آن اشاعه خبر کشته شدن دو تن از بازداشت شدگان نوجوان در زير شکنجه و ساير خبرها در مورد شکنجههاي وحشيانه اعمال شده بر دستگيرشدگان از جمله اطوکشي تعدادي از بازداشت شدگان و از طرفي گسيل چندين هزار نيروي ويژه ناآشنا به مسائل خاص منطقه، ديگ احساسات مردم کرد را در آستانه انفجار قرار داده است، بگونه اي که هرآن وقوع فاجعهاي ضد بشري در اين گوشه از جهان محتمل بنظر ميرسد.
مرتکبين پردههاي مختلف اين پروژه نه تنها به طرز صريح و آشکار مواد 2 و3 و5 و8 و9 و10 و11 و12 و18 و19 و20 اعلاميه جهاني حقوق بشر را نقض کردهاند، که بار ديگر نشان دادند که اينان براي مخالفان ابتداييترين حق هر انساني که همانا حق حيات است، را نيز برنميتابند اما نکته قابل توجه ديگر اين است که در حالي که خبرگزاري هاي رسمي نظام و رسانه هاي ملي در تحريف بي پرواي حقيقت ماجرا اندکي ترديد به خود راه نداده و جوان مقتول را بجاي " فعال سياسي"، "شروري سابقه دار و مزاحم نواميس مردم" و "حرکت اعتراضي مدني و خودجوش مردم مهاباد و اعتصاب عمومي آنان" را ،"آشوب و فتنه ضدانقلاب تجزيه طلب" معرفي مي نمايد، اغلب رسانه ها و منابع خبري و سايتهاي اينترنتي مستقل، محافل ظاهرا روشنفکري و فعالين سياسي ايراني، با سکوت تعجب برانگيز و مشکوک خود، خواسته يا ناخواسته به ياري قدرت غير قابل نقد و غير پاسخگو شتافتهاند؛ سکوتي که نمونه آن در دو سه دهه اخير بارها و بارها هزينههاي غير قابل جبراني را به ملت کرد و نيز به گفتمان کردي- ايراني وارد آورده، از طرفي راه را بر تکرار هرچه گستاخانهتر اين قبيل فجايع هموار نموده است.
کانون دانشجويان کرد دانشگاه علم و صنعت ايران بعنوان تشکلي از جنبش دانشجويي کردي، ضمن تقبيح و محکوم نمودن شديد اين پروژه برنامهريزي شده توسط قدرت غيرپاسخگو و انحصارطلب به تمام سازمانها و فعالين ايراني شديدا هشدار ميدهد همانگونه که در سالهاي اوليه پس از انقلاب موج روشنگري و دگرانديشي از کردستان شروع و هم از آنجا نخستين پروژههاي حذف منتقدين و مخالفين توسط قدرت مداران انحصارطلب با سکوت معنادار جناح ها و محافل مختلف ايراني آغاز و توأم گشت، هم اينک نيز سکوت جز رضايت دادن به اعمال فاجعه بار انحصارطلبان معناي ديگري نخواهد داشت. امري که بدون ترديد در نهايت منجر به نابودي و حذف گسترده دگرانديشان و مخالفان در سراسر ايران خواهد شد. بر همين اساس کانون دانشجويان کرد دانشگاه علم و صنعت ايران از تمام سازمانها، نهادها، فعالين آزاديخواه و مبارزان واقعي دفاع از حقوق بشر انتظار اعتراض و موضع گيري صريح و شفاف و پيگيري جدي تا روشن شدن زواياي تاريک اين پروژه و شناسايي و برخورد با آمران و عاملان وقوع آن را دارد.
کانون دانشجويان کرد دانشگاه علم و صنعت ايران 1/5/84