عضو شوراي سردبيري روزنامهي رسالت با اشاره به آن چه مبني بر سكوت اصلاحطلبان مطرح ميشود، گفت: يكي از دلايل سكوت اصلاحطلبان اين است كه آنها قصد دارند تحليلي مجدد از اوضاع كسب كنند و شايد به نوعي در حال حاضر دچار بحران تحليل هستند و ميخواهند علت شكست و نقاط ضعف خود را مورد بررسي قرار دهند.
امير محبيان در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، افزود: هدف دوم آنها ايجاد خلاء اطلاعات در جامعه به شكل محدود است؛ به دنبال فرصتي هستند كه ذهنيتهاي گذشته در جامعه نسبت به آنها حذف شود و با تصوير و شعارهاي جديدي وارد عرصه شوند. سعي ميكنند به جاي موضع مقابل و برخورد با احمدينژاد، در حال حاضر سكوت كنند؛ چون ميدانند اگر در حال حاضر موضعي مقابل در برابر احمدينژاد بگيرند، اين بر وجه مظلوميت احمدينژاد ميافزايد. آنها در حال حاضر سكوت اختيار كردهاند و ميخواهند اجازه دهند كه اختلافات محتمل جناح اصولگرا بارور شود و عملا خود باعث انحراف و رشد تضادها نشوند و در فضاي خلاء، اختلافات جريان اصولگرا بارورتر شود.
گروههاي سياسي كشور؛ اپوزيسيون، علاقمندان به در اختيار گرفتن دولت، كساني كه دولت را در دست دارند، منتقدان به دولت
وي در مورد آرايش گروههاي سياسي در كشور با بيان اين كه ميتوان گروههاي سياسي را كه در چارچوب نظام هستند به چند دسته تقسيم كرد؛ در اينباره گفت: گروههاي اپوزيسيون مانند ملي مذهبيها كه به حاكميت و بخشي از قانون اساسي اعتراض دارند. گروه دوم كساني هستند كه در داخل حاكميت هستند، و دوست دارند كه دولت در اختيار خودشان باشد. گروه سوم نيز كساني هستند كه دولت را تشكيل دادهاند و از همه جهت آن را حمايت ميكنند و نگاهي انتقادي به دولت ندارند و مسووليت تمام اقدامات دولت را ميپذيرند و گروه چهارم كساني هستند كه دولت را قبول دارند ولي موضع انتقادي به آن دارند و شايد مسووليت تمام اقدامات دولت را نپذيرند.
وي در تحليل از آيندهي اصلاحطلبان با بيان اين كه آرايش آيندهي اصلاحطلبان بستگي به اين دارد كه آنها چه تحليلي از اوضاع كسب كنند، خاطرنشان كرد: اگر آنها قبول كنند كه عدالت به عنوان يكي از محورهاي اصلي در جامعه مطرح شده و آرا به سمت عدالتمحوري حركت ميكند، ممكن است گردشي در خود ايجاد كرده و از ليبرال دموكراسي به سمت سوسيال دموكراسي حركت كنند. البته شايد عدهاي نيز روند سابق خود يعني تاكيد بر وجه دموكراسي را ادامه دهند و با جمع شدن نيروهاي كوچك حول محور جبههي دموكراسيخواهي اين محور را به يك صداي بلند تبديل كنند و يا در كل تئوري و سازماندهي خود بازنگري كرده و با چهرهي جديدي وارد عرصه شوند.
وي دربارهي اظهارات كساني كه معتقدند بخشي از جريان اصلاحطلب به جريان اپوزيسيون تبديل خواهد شد، اظهار داشت: اين تحليل وجود داشت، ولي در حال حاضر بسيار كمرنگ شده و انگيزهي افراد كاهش پيدا كرده است. البته قبل از انتخابات با توجه به روندي كه ادامه داشت، اين طرز تفكر نيز وجود داشت كه گروههاي سياسي اصلاحطلب از تفكر حول ارزشهاي اسلامي به سمت ارزشهاي ليبرالي حركت كنند ولي با توجه به رفتار انتخاباتي مردم در انتخابات، اين تحليل نيز رنگ باخت و گروههاي سياسي سعي ميكنند كه درون حاكميت باقي بمانند و آخرين سكوهايي كه در دست دارند را نيز حفظ كنند و اين اميد را دارند كه بعدها با گردش آرا به فرصتي دوباره دست پيدا كنند و حاكميت را در دست بگيرند.
محبيان در مورد آرايش نيروهاي اصولگرا در آينده نيز اظهار داشت: در حال حاضر شوراي هماهنگي، محوريترين جريان در درون جريان اصولگرا محسوب ميشود كه در حال بازسازي خود است و بايد منتظر بود و ديد مكانيزم بازسازي اين شورا به چه نحو خواهد بود، چه روندي را در پيش ميگيرد، چه كساني در آينده مديريت آن را بر عهده خواهند گرفت و گفتمان غالب آن به چه سمتي خواهد بود. در حال حاضر اظهارنظر در مورد صفبندي در جريان اصولگرا با كمي ابهام روبهروست و بايد كمي بيشتر صبر كرد.
وي در مورد زايش و رويش در جريان اصولگرا گفت: در مورد جريان اصولگرا كه به عنوان منتقدين دولت سابق نيز محسوب ميشوند بايد منتظر ماند و ديد كه شوراي هماهنگي چگونه سياستي را در پيش ميگيرد و همچنين بايد منتظر ماند و ديد سهم هريك از گروهها در اين شورا كه به عنوان يك كمپاني محسوب ميشود به چه نحو خواهد بود. اگر وزن شوراي هماهنگي در آينده كاهش پيدا كند اين خود باعث ميشود كه جبهههاي جديدي در جريان اصولگرا به وجود آيد.
در ايران تصور ميشود كه افراد با طرح دولت در سايه سعي در كارشكني دارند
اين تحليلگر سياسي در مورد طرح ايجاد دولت در سايه از سوي بعضي از گروههاي اصلاحطلب اظهار داشت: منظور دولت در سايه در عرف جهاني مانند انگلستان با آنچه كه در ايران مطرح ميشود كاملا متفاوت است. در ايران برداشتي كه از دولت سايه وجود دارد اين است كه دولت در سايه جرياني مخوف است كه گويا كمين كرده تا دولت را نابود كند و افراد پنهانكاري هستند كه به صورت مافياگونه تلاش دارند دولت را سرنگون كنند ولي اين برداشت در عرف جهاني قبول نيست و معنا ندارد. دولت سايه دولتي است كه احزاب و گروههاي سياسي آلترناتيو، دولت حاكم آن را به وجود ميآورد. در قالب رستهها و گروههاي مختلف به اطلاعات روز دسترسي پيدا ميكنند و از دولت نيز ميخواهند كه اطلاعاتي كه قابل انتقال است به آنها انتقال دهد و به طور كلي اين دولت سايه از سوي دولت مورد پذيرش قرار ميگيرد. كاركرد دولت در سايه اين است كه به صورت شفاف به نقد دولت پرداخته و رسما نقدهاي خود را اعلام ميكند و در ضمن به تربيت نيرو ميپردازد كه اگر فرصتي فراهم شد و قدرت را در دست گرفت با كمبود نيرو مواجه نشود. اما اين طرز تفكر هنوز در ايران جا نيفاده و در ايران اين تصور وجود دارد كه افراد با مطرح كردن اين مقوله سعي در كارشكني دارند و اين امكان را به دولت و يا گروه حاكم ميدهد كه به مردم اعلام كند كه اين گروهها و افراد با ايجاد دولت سايه سعي ميكنند كه اجازه ندهند دولت به فعاليت خود ادامه دهد.
شش ماه ديگر صفبنديها در جريان اصولگرا به صورت شفاف مشخص خواهد شد
وي در مورد ارتباط دولت احمدينژاد با احزاب گفت: من اين اصل را قبول دارم كه با حمايت تودههاي مردم ميتوان دولت را گرفت ولي در عين حال بايد براي حفظ آن بر روي تشكلها تكيه كرد. به نظر من دولت احمدينژاد نيز به خوبي توانست با تكيه بر تودههاي مردم، دولت را در اختيار بگيرد ولي به مرور زمان آشكار خواهد شد كه او ارتباطش با تشكلها به چه نحو خواهد بود. او براي پيشبرد اهداف خود بايد بر تواناييهاي احزاب و تشكلها تكيه كند و شايد در آينده خواهيد فهميد كه آيا وي تكيه خواهد كرد يا نه. هر پاسخي كه به اين امر داده شود صفبندي جديدي را در جريان اصولگرا ايجاد ميكند. شايد كمتر از شش ماه ديگر اين صفبندي در جريان اصولگرا به صورت شفاف مشخص خواهد شد.
شاهد تعاملي سازنده بين دولت و مجلس خواهيم بود.
بحث ناشناخته بودن وزرا رنگ ميبازد و به عنوان يك شاخص براي ارزيابي مطرح نخواهد بود
محبيان در مورد كابينهي پيشنهادي نيز اظهار داشت: در جريان اصولگرا به عنوان يك جريان دموكراتيك، گرايشهاي مختلفي در شوراي شهر، مجلس، قوهي قضاييه وجود دارد. اين گروهها با آنكه همگي داراي جهتگيري اصولگرايانه هستند ولي داراي سلايق متفاوت هستند. به نظر من كابينه در يك فضاي صميمانه مورد بحث و ارزيابي قرار خواهد گرفت و در چند روز آينده بحث ناشناخته بودن وزرا رنگ ميبازد و به عنوان يك شاخص براي ارزيابي مطرح نخواهد بود. نهادهايي مانند مجلس وظيفهي خود ميدانند كه كابينه را از سه منظر فساد مالي، فساد اخلاقي، فساد اداري يا ضعف مديريتي مورد ارزيابي قرار دهند و اگر فردي اين خصوصيات منفي را دارا نبود و در عين حال ناشناخته بود، اين ناشناخته بودن باعث حذف وي نميشود؛ چون جوان بودن جرم نيست. به نظر من افرادي كه انتخاب شدهاند ميتوانند در يك فرصت مناسب توانايي خود را در حيطهي اجرا به نمايش بگذارند و اگر ضعفي داشته باشند به علت اينكه مصلحت نظام بر مصلحت گروهها و اشخاص برتري دارد، مجلس بدون تعارف ضعف آنها را گوشزد ميكند و در نظر خواهد گرفت. به نظر من ما شاهد تعاملي سازنده بين دولت و مجلس خواهيم بود.
اين روزنامهنگار دربارهي ميزن تحقق شعارهاي احمدينژاد - مانند غيرجناحي بودن و همگرا بودن - در كابينهي پيشنهادي اظهار داشت: به نظر ميرسد كه كابينهاي همگرا داشته باشيم. البته از همگرايي ميتوان دو معنا را برداشت كرد؛ يكي همگرايي با شخص رييسجمهور كه در اين صورت وزرا تبديل به افرادي بله قربانگو و چاپلوس ميشوند كه مطمئنا چنين امري مدنظر نيست. ديگري همگرايي بر روي اصول و ارزشهاست كه ميثاقي كه بين وزرا و دولت بسته شد نيز بر اساس همگرايي در اصول و ارزشها بود.
ازكابينه خاتمي و موسوي در كابينه احمدينژاد حضور دارند
وي در مورد جناحي بودن كابينه اظهار داشت: به نظر ميرسد احمدينژاد بر اساس شايستگيها عمل كرده و شما مشاهده ميكنيد كه فردي مانند رحمتي از كابنيهي خاتمي و سعيديكيا از كابينهي ميرحسين موسوي در اين ليست حضور دارند كه هركدام داراي ديدگاههاي متفاوتي هستند و اين امر نشان ميدهد كه گويي تاكيد بر استفاده از يك تشكل خاص نبوده است.
آبادگران حزب دولتي نميشود
وي بخشي از آبادگران را نزديكترين گروه سياسي به دولت آتي دانست و دربارهي احتمال سرنوشت آبادگران به سرنوشت مشاركت در صورت تبديل شدن به حزب اظهار داشت: آبادگران حزب دولتي نميشود و چنين وضعيتي براي اين حزب رخ نخواهد داد؛ چون همهي گروههاي اصولگرا معتقد به حمايت از دولت هستند آن هم با چشماني باز، نه حمايتي شيفتگانه. به نظر ميرسد بعضي از ديدگاههاي اعضاي شوراي شهر آبادگران به احمدينژاد نزديكتر باشد اما تبديل آنها به يك حزب دولتي را بعيد ميدانم. آقاي احمدينژاد ميداند كه اگر فقط بخواهد بر يك جريان محدود تكيه كند، حمايت تودههاي مردم و تشكلهاي موجود را از دست ميدهد و چنين باوري را ندارد.
اصولا نبايد هيچ ديدگاهي را منكوب كنيم... انصار ميتوانند نظرشان را مطرح كنند
محبيان دربارهي بيانيهي انصار حزبالله و اظهارات كساني كه معتقدند با حضور افرادي تندرو حول محور دولت در آينده شاهد تندرويهايي خواهيم بود، گفت: ما نبايد يك تشكل را به خاطر دادن يك بيانيه محكوم كنيم زيرا بايد اين زمينه وجود داشته باشد كه ديدگاههاي مختلف مطرح شوند. انصار حزبالله نيز به عنوان يك جريان فعال حق دارد كه ديدگاههاي خود را مطرح كند. منتقدان آنها نيز حق دارند كه نظرات خود را مطرح كنند و مردم هستند كه قضاوت ميكنند. ما اصولا نبايد هيچ ديدگاهي را منكوب كنيم.
مردم ما به راديكاليسم اعتقادي ندارند و از تندوريها خوششان نميآيد
اين تحليلگر مسايل سياسي با رد اين عقيده كه در دولت آتي شاهد تندرويهايي باشيم، ادامه داد: تودهي مردم ما به راديكاليسم اعتقادي ندارند و از تندوريها خوششان نميآيد و مايل هستند كه تحولات در مسير معقول و منطقي خود ادامه پيدا كند. امكانات و شرايط موجود اجازه نميدهد كه فضا به سمت راديكاليسم پيش رود. البته طبيعي است كه احمدينژاد بر حسب شعارهايي كه در مورد فضاي اجتماعي ايران داد، تا حدي بخواهد انحرافات اجتماعي و اخلاقي را كه مدنظرش است پالايش كند، ولي من روشش را نميدانم.
ايجاد اتاق فكر در كشور ما ضروري است
عضو شوراي سردبيري روزنامهي رسالت همچنين در مورد ايجاد اتاق فكر اظهار داشت: اتاق فكر محل انباشت انسانهاي فرتوت و يا يك انباري نيست. در عرف جهاني در اتاق فكر كساني قرار ميگيرند كه داراي پشتوانهي فكري هستند ولي تمايلي براي كارهاي اجرايي ندارند و دوست ندارند كه به صورت مستقل در اين كارها دخالت كنند. به همين منظور با توجه به پشتوانهي فكري خود در اتاقهاي فكر جمع ميشوند و براي دولت با توجه به گرايشي كه دارند، تئوري، نظريه و سياستنامه ميپيچيند و به مسوولان اجرايي ابلاغ ميكنند و آنها را مورد مشاوره قرار ميدهند. ايجاد اتاق فكر در كشور ما طرح خوبي است و حتي به نظر ميرسد ضرورت داشته باشد. اما منظوري كه از اتاق فكر در كشور ما ميشود چندان كاركرد مناسبي نخواهد داشت.