خبرگزاري فارس: رئيس جمهوري در اولين سفر خود پس از تصدي رسمي مسئوليت قوه مجريه، از منطقه انرژي پارس جنوبي بازديد كرد كه يكي از همراهان احمدي نژاد در سفر به عسلويه حاشيههاي جالبي از اين سفر به نگارش درآورده است.
به گزارش خبرگزارس فارس اين حاشيهها به نقل از سايت خدمت در پي ميآيد:
*تيم حفاظت دكتر احمدينژاد براي سوار شدن ايشان به هواپيما، تصميم گرفته بود با توجه حساسيت دكتر نه از سالن vip (تشريفات) استفاده شود و نه از سالن عادي، بلكه قرار شده بود از سالني كه به باند پرواز وصل است دكتر سوار هواپيما شود تا با توجه به حساسيت دكتر هم از vip استفاده نشده باشد و هم مسائل امنيتي رعايت شود، ولي دكتر وقتي متوجه اين كار شد، مخالفت كرد و باز از در سالن پروازهاي داخلي فرودگاه مهرآباد وارد شد، پس از احوالپرسي با برخي از حاضرين سالن با اتوبوس معمولي و همراه بقيه مسافران، به طرف هواپيما حركت كرد و سوار هواپيمايي معمولي شد.
* دانش جعفري (وزير پيشنهادي براي وزارت اقتصاد) وسعيدلو (وزير پيشنهادي براي وزارت نفت) و چند تن از مشاوران رئيس جمهور، وي را در اين سفر همراهي ميكردند.
* وقتي به مقصد رسيديم، دكتر دوباره از در عادي خارج شد.
* دكتر دستور داد كه درمسير كارناوال راه نيفتد، بنابراين دكتر ، همراهان و همه مسئولاني كه براي استقبال آمده بودند(زنگنه، نعمت زاده و...) سوار اتوبوس (كه از قبل براي دكتر و همراهانش پيش بيني شده بود) شدند.
* ظاهراً به مسئولان ذيربط از قبل گفته شده بود كه فقط چند تن از وزيران پيشنهادي قرار است به منطقه سفر كنند، بنابراين حضور رئيس جمهور باعث تعجب عدهاي شده بود.
* تشريفات اين سفر حتي از سفرهاي قبلي يك معاون وزير هم كم هزينه تر بود بطوريكه تاظهر فقط با آب خوردن پذيرايي شد و ظهر با آبميوه و شيريني پذيرايي صورت گرفت. اين تشريفات به حدي كم بود كه برخي مواقع مشكل آب خوردن وجود داشت.
*هر فاز در اختيار يك شركت بود. به هرمجموعهاي كه وارد ميشديم و با اتوبوس ازآنجا رد ميشديم، كاركنان وكارمنداني كه متوجه مي شدند به نوعي ابراز احساسات ميكردند ودكتر نيز جواب احساسات آنها را ميداد. در بازديد يكي از فازها متوجه شديم كه عدهاي از كارگران به طرف دكتر حركت مي كنند، برخي گفتند عادي است ولي دكتر گفت بايستيد. دكتر رفت ودرجمع آنها حاضر شد. با آنها دست دادو سپس شروع به صحبت با اين عده كرد. نماينده آنها مي گفت 4 ماه است كه حقوق نگرفتهاند. معلوم نبود مشكل مربوط به شركت اصلي با پيمانكار است يا پيمانكار با كارگران. ولي آقاي نعمتزاده مي گفت: مشكل شركت پيمانكار است. كارگران مي گفتند 3 سال است كه آنجا كار مي كنند و هميشه با اعتصاب حقوقشان را ميگيرند. دكتر دستور داد حقوق ارديبهشت و خرداد آن كارگران همان روز، حقوق تير تا روز شنبه وحقوق مرداد هرچه سريعتر پرداخت شود. كه اين دستور با صلوات و سپس با كف كارگران مواجه شد. يكي از مسئولان در اتوبوس سعي داشت عدم پرداخت به موقع حقوق كارگران را توجيه كند.
* در يكي از اسكله ها فقط يك راه باريك ماشين رو وجود داشت كه محافظان سعي داشتند به خاطر مسائل حفاظتي نگذارند ماشين دكتر به روي اسكله برود. ولي عده از كارشناسان آنجا گفتند جا براي دور زدن در انتهاي اسكله وجود دارد. بنابراين دكتر گفت ماشين به روي اسكله برود و بدين ترتيب به كاركنان و مهندسان بي احترامي نشد.
*برنامه طوري تنظيم شده بود كه سرنماز ظهر به مسجد رسيديم. بعدازناهار حدود نيم ساعت تا پرواز وقت داشتيم. دكتر اشاره كرد از وسط سه روستايي كه درمسير قرار دارند(مثل روستاي عسلويه) رد شويم. دكتر با ديدن وضع زندگي در اين روستاها گفت: دراين منطقه كه اين قدر كار اقتصادي وسيع ميشود، بايد يك درصدي هم براي حل مسائل روستاها و ايجاد شرايط شهركي ايدهآل براي روستائيان درنظر گرفته شود. بايد به آنها امكانات داد. درست نيست دراين منطقه كه كار اقتصادي زيادي براي كشور ميشود، روستاهاي فقير داشته باشيم. ظاهر اين روستاها بايد بهتر شود و شهركهاي جديد وايده آل براي اهالي ايجاد شود.
*موقع برگشت هم از گيت عادي رد شديم. هم در هواپيما و هم در مسير مردم با مشاهده رئيس جمهوري كه مثل خود آنها عمل ميكند، بسيار خوشحال مي شدند، بعضيها هم با دكتر عكس يادگاري گرفتند.