یکشنبه 6 شهریور 1384

گفتگو با هادی خانیکی: تفكرمتحجرانه ای که امروز پابه عرصه گذاشته ازتفكرات انجمن حجتيه به مراتب متحجرانه‌تر و خطرناکتراست، امروز

امروز: آرام و شمرده و با وسواس كلمات را از ميان واژگان بي انتها انتخاب مي‌كند. حساسيت وي در انتخاب واژه‌ها بي‌نظير است. هادي خانيكي استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت از جمله افرادي است كه به راحتي مصاحبه نمي‌كند. در ايام ستاد خاطرم هست كه تاكيد مي‌كرد رسالت من چيز ديگري است و فعاليت قابل توجه وي در ستاد دكتر معين بر هيچ منصفي پوشيده نيست. وي در مصاحبه ای مفصل ضمن ارزيابي نتايج انتخابات نسبت به قدرت گرفتن جريان متحجر سياسي هشدار می دهد.
*انتخابات 27 خرداد و سوم تير نتايج دلخواه جبهه اصلاحات را در بر نداشت تحليل شما از انتخابات رياست جمهوري چيست؟
براي تحليل انتخابات بايد تفكيكي بين دو مرحله قائل شد. زيرا انتخابات مرحله اول در شرايط متكثر و انتخابات مرحله دوم در شرايط قطبي برگزار گرديد. حضور نيروهاي سياسي با گرايش‌هاي متفاوت در انتخابات مرحله اول به خوبي مشخص بود و هرگونه تغييري در سازوكارهاي انتخابات و سازماندهي نيروها و آرايش نيرهاي سياسي باعث تغيير در نتيجه انتخابات مي‌گرديد كه اين تغيير نتايج زياد دور از ذهن نبود.
*به نظر شما چه مؤلفه‌هايي در تغيير اين نتايج نقش جدي داشتند؟
تا زماني كه مؤلفه‌هاي اجتماعي و فرهنگي مؤثر در انتخابات واقع‌بينانه مورد ارزيابي قرار نگيرد نمي‌توان در مورد آن قضاوت كرد در اين راستا فرايند اجراي انتخابات و بحث فني برگزاري انتخابات بسيار مهم است كه در احزاب و ساير گروه‌هاي سياسي در مورد روند انتخابات بحث شده است و من نيز اميدوارم كه تا كنگره جبهه مشاركت تحليل همه جانبه‌اي در اين مورد ارائه شود.
*آيا شكست اصلاح طلبان در اين انتخابات ناشي از شعارهاي مدرن آنها بود؟
خيلي شتاب زده نبايد به نقد شعار دموكراسي و حقوق بشر و تقابل آن در برابر عدالت پرداخت هر چند با اين تحليل به جنبه‌هاي مغفول توجه مي‌شود ولي ساير جنبه‌ها را به فراموشي مي‌سپارد نبايد فراموش كردكه مساله آزادي و دموكراسي يك مساله ديرينه است و صلح،‌ دموكراسي، توسعه و عدالت هيچ كدام جاي ديگري را تنگ نمي‌كند نبايد دلايل عدم كاميابي را به شعارها و برنامه‌ها ارجاع داد. زيرا در انتخابات اخير بين شعارها و برنامه‌ها رقابتي صورت نگرفت.
* مهمترين مساله نگران كننده در انتخابات اخيررا چه می دانید؟
از بين رفتن انديشه‌اي كه بنياد و پايه انقلاب اسلامي بر آن قرار گرفته است، موجب نگراني است، چون اين انديشه رابطه اي معقول بين جمهوريت، اسلاميت، آزادي و دينداري ايجاد كرده بود و عمل و انديشه‌هاي ديني را به برنامه‌هاي ملموس در عرصه اجتماعي پيوند زده بود. اكنون اين انديشه مورد تهديد قرار گرفته است، به جاي جمهوري اسلامي از واژه دولت اسلامي استفاده مي‌شود و به نظر مي رسد هدف از بازنگري قانون اساسي كمرنگ كردن نقش "جمهور" است و انديشه‌هاي واقع‌گرايانه و عقلاني جاي خود را به برداشت‌هاي غيرواقعي و غيرمنطقي داده است و پيش بینی آينده براساس خواب را رواج داده و به نوعي تفكراتي كه قابل اثبات نبوده و همواره مورد نقد امام در دوران انقلاب و جنگ قرار داشته اند را بازتولید کنند.
*اين مسأله را تا چه اندازه با اسلام راستين، در تقابل می بیند؟
بسياري از متفكران ديني از جمله شهيد مطهري به نقد چنين ديدگاه هايي پرداختند و اين مساله مي‌تواند تهديدی جدي براي كيان اسلام باشد، امروزه نوعي تحجرگرايي و قرائت غيرواقعي و غيردموكراتيك از دين جايگزين تفكري مي شود كه انقلاب اسلامي بر اساس آن بنا شده است.
*با توجه به وضعیت موجود برای مبارزه با این تفکر چه باید کرد؟
با توجه به تفكر نئومحافظه‌كار غرب كه مايل است تصويري خشن و غيردموكراتيك از اسلام ترسيم كند و از سوي ديگر تفكر افراطي كه از جهان غرب چهره اي دين ستيز به تصوير مي كشد، بايد ازاسلام چهره ای رحمانی به جهان ارائه کرد و به نظر می رسد که برای رسیدن به این هدف باید از اسلام سازگاربا دموكراسي و توسعه حمایت وپشتیبانی کرد، واسلام معتقد به جمهوريت و دموكراسي را گسترش داد و با تفكر مقابل آن یعنی تفكر طالبانیسم و اسلام متحجرانه كه با اصل انقلاب، اسلام و تفکرات مرحوم امام سازگار نیست مبارزه کرد.
*با توجه به ادعاهايي از قبيل دعاي امام زمان در شب قدر براي احمدي نژاد و شايعاتي از اين قبيل، به نظر شما چرا اطرافيان احمدي نژاد تلاش مي‌كنند وي و دولت وي را به عرصه هاي قدسي منتسب كنند؟
در مرحله اول بايد عنوان كرد كه با توجه به شدت تحولات اجتماعي و فرهنگي و ارتباطي و با در نظر گرفتن نرخ رشد و آموزش و رشد مشاركت مي‌توان گفت كه جامعه امروز ما بسياري از مؤلفه‌هاي توسعه و زيستن در دنياي جديد را تجربه كرده است و جامعه ايران از پوسته سنتي خارج گرديده و اين جامعه با وجود باورهاي معنوي خود به نوعی باورهاي عقلاني و ارائه چهره ای منطقي از دين در تحولات اجتماعي و سياسي تمايل پيدا كرده است.
از سوي ديگر با مقايسه‌اي با ساير كشورها آشكار مي‌شود که جامعه ما دارای پيشينه‌اي از نوآوري ديني است. و با وجود افرادی چون دكتر شريعتي، مطهري و... می توان ازايران به عنوان یکی از كانون‌هاي نوآوري و نوانديشي ديني یاد کرد، که باعث ایجاد ذخيره معرفتی،دینی غني در جامعه ما شده و در نتیجه مردم به دستاويزهايي نظير خواب ديدن و ... پاسخ مثبت نمی دهند و بيان اين مسائل در ايام انتخابات به ضعف بنيه‌هاي فكري محافظه کاران و غفلت اصلاح طلبان برمي‌گردد.
*فكر مي‌كنيد دليل اين بازگشت به عقب چيست؟
ضعف تشكيلاتي و عدم ايجاد ارتباط منسجم موجب برگشت به عقب مي‌شود و بنابر همين مساله ما هميشه شاهد عقبگرد يا بازگشت به شعارهايي هستيم كه قبلاً مورد نقد قرار گرفته است. در تحقيقات گسترده مشخص گرديده است كه اگر مشخصه‌هاي دوران گذار جامعه سنتي به جامعه مدرن نهادينه شود جامعه شاهد تندروي يا پسروي نخواهد بود و به همين دليل توسل به اين امور از قبيل خواب ديدن ناشي از ضعف تئوريك در حوزه سياست ورزي است و به همين منظور مسائلي كه همواره مورد نقد ما قرار گرفته است به جامعه برمي‌گردد و در اين باره مي‌توان به سخنان آيت الله توسلي اشاره كرد كه ايشان به نظرات امام در مواجهه با كساني كه مدعي ارتباط با زمان بودند اشاره كرده است.
بنابراين رفتار كساني كه جنبه‌هاي قدسي دين را دستمالي كرده و آن را خرج مسائل روزمره مي كنند بايد توسط دين شناسان مورد نقد قرار گيرد. چرا كه در اين ايام شاهد بوديم كه انديشه‌ عقلاني و اجتماعي كه مي‌توانست فاصله مسائل قديم و جديد را كم كند در حال محجور شدن است و زماني كه عرصه رقابت سياسي و رقابت عادلانه شفاف و از جنس هم نباشد و همه در يك چارچوب با هم رقابت نكنند. اين عرصه رقابت از حالت شفاف به حالت غيرشفاف تبديل مي‌شود. و در اين مرحله گروه‌هاي فشار و ذي نفوذ در عرصه رقابت سياسي مؤثر واقع مي‌گردند و بهره‌گيري از احساسات و رواج روايت‌هاي متحجرانه مطرح مي‌شود و به اين ترتيب پاليتي عرصه روشن و آشكار سياست به غيرپاليتي يعني عرصه غير شفاف تبديل مي‌شود.
*تداوم اين روند يعني بهره گيري از احساسات مذهبي بر آحاد جامعه چه اثري مي‌گذارد؟
ما با جامعه ای پيچيده و چند وجهي روبرو هستيم و بايد به اين ضرورت از منظر ديني بپردازیم که اگر راه جديدي ارائه ندهيم، شاهد بازگشت تحجر خواهیم بود.
امام نیز در سال آخر حيات خود روي هيچ مساله‌اي به اندازه تحجر تاكيد نكردند و همواره با تعابير تندي از اين مساله ياد مي‌كردند. حال اين كه در آن زمان جمهوري اسلامي تازه مستقر شده بود و حكومت مسائل و مشكلات زيادي داشت...
وقتی كه جامعه ای دچار تحجر می شود جامعه پولاریزه شده به سمت قطبي شدن پیش می رود...در يك سو گرايش‌هاي متحجرانه و در سوي ديگر گرايش‌هاي دين گريز و سكولار ناشی از رشد افکار متحجرانه .... همانند اتفاقی که در قرون وسطی در مغرب زمین اتفاق افتاد....
*برخي از فعالين سياسي نزديك به امام در سخنراني هاي اخير خود نسبت به نفوذ انجمن حجتيه در اركان نظام هشدار داده اند به نظر شما اين خطر تا چه اندازه جدي است؟
تفكر متحجرانه ای که امروز پا به عرصه گذاشته از تفكرات انجمن حجتيه نيز متحجرانه‌تر وخطرناکتر است.
انجمن حجتيه در برخي از موارد به مراتب مترقي‌تر از این تفکر بوده است. اما بايد خطر انجمن حجتيه را نيز جدي گرفت چون انجمن حجتيه تفكرش را نه به صورت يك ارگان و تشكيلات رسمي بلكه از تشكيلات غيررسمي گسترش داده كه اين مساله نيز مي‌تواند تحت عنوان ارتجاع ديني قرار گيرد، اما خطر فراتر از انجمن حجتيه است چون اين تفكر مي‌تواند صورت بندي جديدي از بنيادگرايي ديني را سازمان دهد كه امكان دارد با افراطي‌گري سياسي و جريان‌هاي محافظه‌كار گره خورده و اين پيوند مي‌تواند نهادهای رسمي درون جمهوري اسلامي را به سمت اقدامات غیرقانونی منحرف کند.
*شما از مؤلفه‌هاي توسعه ياد كرديد كه در جامعه ما مشهود است آيا به نظر شما جامعه‌اي كه اين مولفه‌ها را تجربه كرده است شعار حقوق بشر و دموكراسي را كنار مي‌گذارد و به شعار اقتصادي راي مي‌دهد؟
نبايد در مورد نسبت بين عدالت و توسعه و دموكراسي و عدالت خيلي شتاب زده قضاوت كرد. اين مفاهيم مساله جديدي نيست. اما به دليل عقب ماندگي سياسي و تاريخي ما همواره شاهد حركت سياسي صرف يا حركت توسعه‌اي صرف هستيم آيا طرح عدالت از منظر واحدي صورت مي‌گيرد يا قرائت هاي متفاوتي از مبحث عدالت وجود دارد و آن چيزي كه در مباحث نظري مطرح است اين مي‌باشد كه بين دموكراسي ،عدالت وتوسعه هيچ اختلافي وجود ندارد بلكه اين مفاهيم به هم پيوسته مي‌باشد و عدالت بدون دموكراسي و دموكراسي بدون عدالت محقق نمي‌شود طرح عدالت مورد نظر محافظه کاران به مفهوم برابري فرصت‌ها بين جريان‌هاي سياسي و اجتماعي نيست بلكه طرح ساخته‌اي در برابر ناديده گرفتن نقش مردم و دموكراسي مي‌باشد به گونه‌اي كه در گريز از دموكراسي به عدالت پناه ببرند... متاسفانه اين مفاهيم به خوبي در کشور ما ترجمه و تفسير نشده اند.
*با وجود اينكه نخبگان از اين شعارها, [حقوق بشر و دموكراسي] حمايت كردند چرا اين مفاهيم به لايه هاي مختلف جامعه منتقل نشد؟
ضعف‌هاي ارتباطي و ترجمه و تفسير مناسب از دلايل اين مساله بود در سال1376 نيز شعار محوري آقاي خاتمي جامعه مدني بود اين مساله آن زمان هم براي عامه قابل فهم نبود. اما به دليل فعاليت گروه‌هاي مرجع اين مفهوم به گونه‌اي به جامعه ارائه شد كه مردم دريافتند كه با تحقق جامعه مدني مشكلات اقتصادي آنها نيز حل مي‌شود و برخلاف نظرسنجي‌ها به شعار مدني به جاي شعار اقتصادي راي دادند. اما در اين دوره گروه‌هاي مرجع نتوانستند اين شعارها را ترجمه كنند و ضمن عدم بهره مندي از كانال ارتباطي اين شعارها و واقعيات ملموس به آحاد جامعه منتقل نشد.
*آيا اين ذهنيت تقويت نمي‌شود كه در جامعه ما توسعه سياسي و ساير مؤلفه‌هاي توسعه هنوز نهادينه نشده است؟
به طور حتم نهادينه نشدن يك ايده و برنامه امكان بازگشت به شرايط قبلي را فراهم مي‌كند و تمام مولفه هاي توسعه ثابت و برگشت پذير نيستند اگر نهادهاي زمينه ساز توسعه وجود نداشته باشند شرايط به عقب برمي‌گردد از مشروطه تاكنون دو عامل اساسي توزيع قدرت سياسي و تقويت نهادهاي مدني نقش مهم داشته است به گونه‌اي كه اگر نهادهاي مدني قدرتمند نباشند توسعه سياسي بوجود نمي آيد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

*آينده سياسي ايران را چگونه توصيف مي كنيد؟
من اعتقاد دارم كه آينده را نمي توان پيش بيني كرد بلكه بايد آن را ساخت، در جامعه اي كه همه مولفه هاي موثر بر ساختار آن نرمال باشد مي توان آينده را پيش بيني كرد اما در جامعه در حال گذار، با وجود عوامل تأثيرگذار متعدد پيش بيني آينده غيرقابل تصور است به گونه اي كه اگر در ساير علوم پيش بيني آينده ممكن باشد اما تا زماني كه امكان پيش بيني قيمت مسكن يا نتيجه انتخابات ميسر نباشد نمي توان گفت كه ما به آينده نگري دست يافته ايم زيرا عوامل موثر بر اين تحولات شناخته شده نيست اما در هر حال به نظر من آينده تاريك نیست چون براي نيروهاي فكور اصلاح طلب به لحاظ عدم حضور در دولت فرصتي فراهم شده است كه بهتر بيانديشند و سازماندهي كنند چون آنها در سال 76 فقط براي مطرح كردن انديشه خود وارد انتخابات شدند و تصور برد براي آنها غير ممکن بود و به لحاظ ورود به ساختار اجرايي نتوانستند كار جدي انجام دهند و طي اين فرصت مي توان ايده هاي جديد را مطرح كرد و طرح‌هاي نو را ارائه نمود.
*با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

در همين زمينه:

Copyright: gooya.com 2016