حضور حماسي و پرشور مردم در نهمين انتخابات رياست جمهوري كه با تدبير حكيمانه رهبر فرزانه و زمان شناس حضرت آيت الله العظمي خامنه اي « دامت بركاته » و ايثار رجال بزرگ انقلاب انجام پذيرفت , بار ديگر تمام سلايق سياسي و جناح هاي مختلف را براي نشان دادن عظمت و شور و حماسه ديني و ملي به مواجهه با بدخواهان و دشمنان داخل و خارج كشاند و استكبار جهاني , كه چشم طمع به ضعف و سستي ملت ايران بسته بودند را با شركت حدود 60 ميليون نفر , طي يك هفته مايوس و سرخورده و بحمدلله خجل و روسياه نمود.
اين انتخابات باشكوه و سرنوشت ساز به همراه خود دغدغه ها و چالش هايي را نيز براي دلسوزان انقلاب برجا گذاشت كه برخي از آن روند طبيعي رقابت هاي دوران انتخابات است كه با سپري شدن ايام انتخابات آثار آن زدوده مي شود و به تعبير رهبر عاليقدر; « بايد رقابت ها به رفاقت ها تبديل شود » . اما مع الاسف برخي ديگر از محورهاي پيش آمده از حد طبيعي فراتر رفته و زنگ خطري براي دولت انقلاب و دلسوزان نظام است كه غفلت از آن ممكن است ضرري جبران ناپذير بر روند حركت انقلابي جامعه وارد كند و راه نفوذ دشمنان قسم خورده را باز و آنها را براي قدم هاي بعدي جسورتر نمايد.
تخريب چهره هاي شاخص انقلاب همچون آيت الله هاشمي رفسنجاني كه اين بار به تنهايي سپر همه عقده ها , كينه ها و يا جهالت ها قرار گرفت به حدي بود كه پيشواي انقلاب , آن را « ناجوانمردانه و كاري حرام » معرفي نمودند1 و پس از آن نيز در جمع خبرگان ملت فرمودند : « سعي كنيم آنچه كه در دوران انتخابات از دلتنگي ها و كدورت ها به وجود آمده و احيانا زخم هائي كه بر دل ها و جان ها خورده التيام دهيم » 2
آنچه مسلم است اين است كه ملت بزرگ ايران و روحانيت عظيم الشان انقلابي براي ادامه مسير نوراني كه برگزيده است كه همانا حركت در راه عزت بخش انقلاب و دفاع از دستاورد شهيدان بزرگوار و رسيدن به اهداف عاليه استقلال و عزت و ايجاد تمدن عظيم اسلامي برمبناي مكتب اهل بيت (عليهم السلام ) مي باشد راهي جز وحدت و انسجام و حمايت از دولت انقلاب ندارد اما در اين راه بايد عزت هاي تاريخي و انقلابي خويش را فراموش ننمايد.
بدنام نمودن و به انزوا كشيدن روحانيت انقلابي كه در طول تاريخ غيبت كبري , مرجع و معتمد و پيشتاز حركت هاي اصلاحي بوده اند و هيچ گاه از تحمل زندان و شكنجه تا اهداي صدها شهيد فضيلت ابايي نداشته اند از گناهان نابخشودني است كه بعضي با غرض ورزي و هدايت دشمنان و بعضي از روي جهل و غفلت به آن دامن زده يا مي زنند.
امام خميني (ره ) درباره نقش روحانيت در طول تاريخ مي فرمايد :
« صدها سال است كه روحانيت اسلام تكيه گاه مردمان بوده است و هميشه مستضعفان از كوثر زلال معرفت فقهاي بزرگوار سيراب شده است از مجاهدات علمي و فرهنگي آنان كه به حق از جهاني افضل از دما شهيدان است كه بگذريم , آنان در هر عصري از اعصار براي دفاع از مقدسات ديني و ميهني خود مرارت ها و تلخي هايي متحمل شده اند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعيدها , زندان ها و اذيت ها و آزارها و زخم زبان ها , شهداي گرانقدري را به پيشگاه مقدس حق تقديم نموده اند » 3
همچنين در بخش ديگري از پيامشان به روحانيت مي فرمايند :
« كدام انقلاب مردمي و اسلامي را سراغ داريم كه در آن حوزه و روحانيت پيشكسوت شهادت نبوده اند و بر بالاي دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگ فرش هاي حوادث خونين به شهادت نايستاده است » 4
آيا سكوت در مقابل اين همه تهمت ها و تخريب ها نسبت به چهره هاي شاخص و پرافتخار روحانيت انقلابي از ناحيه بعضي از مسئولين در مجلس محترم و غير آن , كه حتي پس از موضع گيري صريح رهبر انقلاب دم برنياوردند , شائبه جمهوري اسلامي منهاي روحانيت را تداعي نمي نمايد
چه شد كه به يكباره بزرگ مردي كه بيش از 70 خطبه نماز جمعه خويش را در تبيين مباني نظري عدالت اجتماعي صرف نموده و در مقام عمل نيز هستي خويش را براي بسط و گسترش عدالت به اقصي نقاط مملكت و برقراري امنيت و عزت و اقتدار اين ملت فدا نموده است و افتخار رضايتمندي و دعاي مقام معظم رهبري را در پايان خدمتش كسب نموده به گونه اي مورد حمله و تخريب قرار گيرد كه بعضي از روي تعصب و لجاجت يا جهالت و سوفهم حاضر باشند حتي طرح هاي بزرگ سازندگي , كه امروز مايه افتخار و مباهات و ضامن استقلال كشور است , را به حساب برنامه هاي پيش بيني شده حكومت ستم شاهي طاغوت بگذارند تا به حساب تدبير و دورانديشي و تلاش مردان انقلاب و نيروهاي متخصص و متعهد كشور نوشته نشود و حتي به شكل مرموز و خزنده اي نماد روحانيت انقلابي كه هميشه حامي پابرهنگان و مستمندان بوده اند در چشم مستضعفان و محرومان طرفداران سرمايه داران و برنامه هاي آنان و در جهت منافع زالوصفتان جلوه دهند.
معمار انقلاب اسلامي مي فرمايند :
« علماي اصيل اسلام هرگز زير بار سرمايه داران و پول پرستان و خوانين نرفته اند و همواره اين شرافت را براي خود حفظ كرده اند و اين ظلم فاحشي است كه كسي بگويد دست روحانيت اصيل طرفدار اسلام ناب محمدي (صل الله عليه و آله و سلم ) با سرمايه داران در يك كاسه است و خداوند كساني را كه اينگونه تبليغ كرده و يا چنين فكر مي كنند نمي بخشد , روحانيت متعهد هميشه به خون سرمايه داران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتي نداشته و نخواهد داشت » 5
متاسفانه حركت ضد انقلابي تخريب , انزوا و حذف روحانيت به بهانه هاي مختلف يك جريان پرپيشينه است كه هر زمان به گونه اي رخ مي نمايد و حتي ممكن است بدخواهان با استفاده از معدود عناصر غيرانقلابي در بدنه روحانيت اين هدف شوم را تعقيب نمايند.
امام خميني (ره ) هشدار مي دهند :
« من كلي مطلب را مي گويم كه جرياني است كه روحانيت را كنار بگذارد شما ديديد كه در اوايل امر جرياني بود كه اين روحانيون شاخص را پيش ملت رسوا كنند , با دروغ و حيله آقاي بهشتي (ره ) كه يك نفر آدم بود كه مجاهد براي اسلام بود , بدرد مي خورد فعال بود , دانشمند بود , مدير بود , مدبر بود , ديديد كه در صحنه كشور چه فضاحت ها در آوردند , اشرار , مردم را منحرف كردند , مردم يك وقت بيدار شدند كه بهشتي در كار نبود (گريه حضار) من خوف اين را دارم كه خداي نخواسته ملت مايك وقت بيدار شود كه روحانيت كنار رفته است و سلطه اجانب بر اين مملكت بازگشته است و آن وقت تاسف ها فايده ندارد همان طوري كه در زمان امام حسين عليه السلام آنطور درست كرده بودند , چهره پسر پيغمبر را كه مردم كوفه اي كه پدر او را ديده بودند , مجاهدات او را ديده بودند , همين مردم كوفه براي كشتن پسر پيغمبر مسابقه مي دادند و مردم كوفه يك وقت متوجه شدند كه امام حسين (عليه السلام ) ديگر نبود (گريه حضار) مي خواهند شما را از هم جدا كنند دسته هاي مختلف ايجاد كنند طرفدار آن مرجع و طرفدارهاي آن ملا و طرفدارهاي آن ملا , درست كنند كم كم ملاها را كنار بگذارند و اين پيروزي كه براي شما حاصل شده است را از دست شما بگيرند » 6.
ايشان در جايي ديگر مي فرمايد :
« بايد اشخاصي را مامور كنيد تا اگر در شهري اختلافي بين روحانيت و سپاه است برطرف كنند سعي كنيد اسلامتان از روحانيت جدا نشود و با آنان كه اسلامشان با روحانيت مخالف است مخالفت كنيد » 7.
با اين حال متاسفانه امروزه شاهد هستيم كه حتي اگر فقهاي ملت احساس خطر مي كنند و بر اين ظلم فاحش نسبت به يكي از استوانه ها و افتخارات روحانيت و نظام اسلامي و بازوي پرتوان امام و رهبري اعتراض مي نمايند و آن را به عنوان يك جريان غيرانقلابي معرفي و محكوم مي نمايند; بعضي از افراطيون پرادعا كه ديروز چه بسا امثال شهيد بزرگوار محلاتي (ره ) براي مقلد ساختن اين مدعيان مامور شده بود در روزنامه اي كه با ثروت ملت و نظام مقدس اسلامي تامين مي شود همين قدر را نيز برنمي تابند و مي خواهند براي علما و بزرگان دين تعيين تكليف و ابلاغ وظيفه نمايند. اين خود يك منكر آشكار و بسيار وقيح است كه برخي مي خواهند گام به گام احساس مسووليت و شجاعت و اعتماد به نفس و نقش آفريني روحانيت در عرصه سياست و اجتماع را به حداقل رسانده و نقش اين سلسله مشعشع را خنثي نمايند.
براي مسوولين دولت محترم و ارگان هاي معزز انقلابي و مردم شهيدپرور ايران اسلامي روشن است كه در تمام عرصه هاي پرفراز و نشيب پس از انقلاب خصوصا زمان جنگ و محاصره اقتصادي و آزمون هاي دشواري كه فراروي ملت انقلابي ما بوده است روحانيت و ائمه جمعه و جماعت پيشتاز حمايت از دولت و ارتش و سپاه و نيروهاي فداكار بوده اند و همراه با مردم بلكه پيشاپيش آنان از بذل جان و آبروي خويش دريغ نورزيده اند و امروز نيز به اين وظيفه خطير و انقلابي خود آگاه و خواسته رهبر و مقتداي خويش حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در حفظ وحدت و حمايت دولت را مطاع مي دانند اما بر دولتمردان نيز لازم است براي جبران زخم هايي كه به تعبير رهبر انقلاب بر جان ها و دل ها خورده است تشريك مساعي كنند وبراي تحكيم وحدت و جلب اعتماد عمومي , عناصر افراطي يا غير انقلابي كه پنهان و آشكار و رسمي يا غيررسمي با روزنامه و مجله يا شب نامه و... باعث و باني اين مشكلات و سوتفاهمات بوده اند را به عنوان بهترين راه تقويت و اقتدار دولت مجور به بازگشت به راه انصاف نموده و يا آنان و بنگاه هاي شايعه ساز و تخريب گر ايشان را از خود طرد نمايند. انشاالله !
طلبه حوزه علميه قم
حسين شهامت دهسرخي
Hshahamat @ hotmai. com
1 ـ سخنراني 84,4,7 رهبر معظم انقلاب در جمع مسئولين قضائي
2 ـ پنجشنبه 17 شهريور در جمع فقهاي مجلس خبرگان رهبري
3 ـ پيام امام به روحانيت « منشور روحانيت »
4 و 5 ـ پيام امام به روحانيت « منشور روحانيت »
6 ـ سخنراني امام خميني در جمع مسئولين بنياد شهيد مورخ 60,8,25
امام خميني : من خوف اين را دارم كه خداي نخواسته ملت ما يك وقت بيدار شود كه روحانيت كنار رفته است و سلطه اجانب بر اين مملكت بازگشته است و آنوفت تاسف ها فايده ندارد.
امام خميني : سعي كنيد اسلامتان از روحانيت جدا نشود و با آنان كه اسلامشان با روحانيت مخالف است ما خفالفت كنيد.
متاسفانه امروزه شاهد هستيم كه حتي اگر فقهاي ملت احساس خطر مي كنند و بر ظلم فاحشي كه به يكي از استوانه ها و افتخارات روحانيت و نظام اسلامي شده اعتراض مي نمايند و آنرا به عنوان جريان غيرانقلابي محكوم مي كنند , بعضي افراطيون پرادعا همين قدر را نيز برنمي تابند و ميخواهند براي علما و بزرگان دين تعيين تكليف نمايند!