پنجشنبه 31 شهریور 1384

بجز وطن فروشی راه دیگری نیز هست، نفت، مناقشه اتمی و سیاست بیمارگزینه های تحریم، علي اجدادي

میگویند عاقل کسیست که خاموش میماند, از سوی دیگر تا کسی چیزی نگوید معلوم نمیشود که او ایا واقعا عاقل است و یا اینکه تنها خود را به عاقلی زده است. اما شاید عقلانی گرایی انتقادی بهترین روش برای یافتن عاقلان و یا اندیشه های خردمند انان باشد.
حال که بحث در مورد عقلانی گرایی انتقادیست شاید لازم باشد به دومین تفاوت فلسفه هگل با فلسفه عقلانی گرایی انتقادی (پوپر) که به ارزیابی عنصر تناقض میپردازد رجوع نمود تا از ابتدا پایه و اساس ماهیت انتقادی این مقاله اشکار گردد.
در حالیکه در فلسفه پوپر, یافتن تناقضات, اشتباهات و رفع انان توسط انتقادات خردمندانه جهت جویابی حقیقت جایگاه خاصی دارند, برای هگل تناقض شرط لازم برای برقراری مکانیسمیست که روح تاریخ را به حرکت وا میدارد. با این توصیف در فلسفه هگل علاوه بر اینکه انتقاد خردمندانه جایی ندارد و رفع ان مفهومی ندارند , حتی وجود ان شرطی غیرضروریست.
متن زیر بهیچ عنوان ادعای خردمندی ندارد, بلکه ترسیم خطوط کمرنگ و به ظاهر غیر همگون سیاستهای اشکاراتحادیه اروپا در قبال ایران و منطقه خاورمیانه ست که جهت تفکر و انتقاد در دسترس خوانندگان قرار میگیرد تا با درک عقلانی گرایی انتقادی خود درباره ان به تعمق بنشینند.
صبحت از تاریخست و مقاله را شاید بتوان با این سوال تاریخی اغاز نمود که اساس سیاستهای اتحادیه اروپا در برابر ایران و کل منطقه خاورمیانه تحت تاثیر چه درک تاریخیست و ایا ما ایرانیان بدون پی بردن به درک تاریخی انان قادر به بسط ازادی در جامعه خود میباشیم؟

موضوع خود تاریخ نیست, بلکه درک انست. تاریخ را شاید بتوان در بسیاری از کتابها خواند اما درک تاریخی سیاستهای اروپا در برابر ایران را شاید بتوان بهتر از همه جا در دفترچه خاطرات گوبلز, وزیر تبلیغات هیتلر در دوره نازیها خواند.
در تاریخ 19 اوت سال 1942 گوبلز در باب گفتگوی خود با هیتلر در دفترچه خاطرات خود مینویسد: "رهبر تصمیم دارد پس از انکه تصرف شهر مایکوپ را به اتمام رسید در همین فصول تابستان و پائیز شهرهای گروسنی و باکو را نیز به تصرف در اورد, باین ترتیب تامین نفت ما مطمئن و قطعی خواهد شد و تامین نفت بلشویستها به مخاطره خواهد افتاد. .. اما با تمام اینها قضیه به پایان نخواهد رسید. رهبر, برنامه بزرگی را دنبال مینماید از جمله انکه او با رسیدن به انتهای مرزهای روسیه قصد یورش بردن به خاورمیانه, تسخیر اسیای کوچک و تاخت و تاز مرزهای کشورهای عراق, ایران و فلسطین را دارد, تا بدین ترتیب اخرین منابع نفتی را برای انگلیس پس از دست دادن منابع اسیای شرقی خود قیچی نماید. "

اکنون که در سال 2005 میلادی بسر میبریم راههای رسیدن به این هدف دیرینه فاشیسم کما و بیش تغییری محسوس نکرده است. از یک طرف امریکائیها و انگلیسیها با زور بمب و گلوله در عراق مشغول دنبال نمودن اهداف سودجویانه خود در عراق هستند و از طرف دیگر اتحادیه اروپائیها با به اجرا گذاشتن اهرم فشار دیپلماسی و سواستفاده از نارضایتی عمومی در ایران درصدد عملی نمودن برنامه های سودجویانه خود میباشد. این مقاله بهیچوجه درصدد نام نهادن فاشیسم بر سر کشورهای اتحادیه اروپا نیست بلکه سعی به یافتن روزنه ای برای درک تاریخی انان در قبال ایران دارد.

از سوی دیگر درک تاریخ کشورهای نفت خیزی همچون کشور ایران بدون در نظر گرفتن قدرت سیاسی نفت میسر نخواهد بود. هر گونه تحلیل سیاسی در مشاجرات داخلی و خارجی ایران بدون در نظر گرفتن عنصر نفت تنها قادر به بازگویی بخشی کوچک از حقیقتهای پشت پرده میباشد.

اصل موضوع :
از سالیان پیش یعنی دقیقا از هفت سال پیش تا به امروز اتحادیه اروپا با جدیت در تلاشست که از طریق مرزهای اوکرائین گاز از ایران به این قاره انتقال دهد. نه تنها اتحادیه اروپا بلکه کشور اوکرائین که نقش کلیدی در این پروژه بزرگ را بازی مینماید اهداف کما و بیش مشترکی را با پیگیری این پروژه دنبال مینمایند.

اما در در تاریخ نه سپتامبر 2005 گرهارد شرودر با امضای قراداد احداث خط لوله گاز میان المان و روسیه پرونده انتقال گاز از ایران به اوکرائین را پس از شکست مذاکرات اتمی اتحادیه اروپا با ایران در کشوی میز خود قرار داد. اما این مطلب نباید بدین معنی تفسیر شود که المان و یا اتحادیه اروپا از تحقق این پروژه چشم پوشی نموده اند. اتحادیه اروپا هنوز پرونده انتقال گاز از ایران را منتفی ندانسته است و با تهدید ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت هنوز خوشبین به چراغ سبز مقامات دولتی ایرانی برای تعقیب این پروژه بزرگست. در همین زمینه پس از تهدید ایران به خروج از قرداد منع گسترش سلاحهای هسته ای, كلااوس شاريوت، معاون وزارت خارجه آلمان در نطق خود در مجمع عمومى سازمان ملل، جمهورى اسلامى را فراخواند كه بر سر ميز مذاكره بازگردد.

تعجب اور اینجاست که امروز پس از گذشت دو هفته از امضای قراداد بزرگ گازی میان المان و روسیه هیچ نشریه ,روزنامه ای و یا رادیویی به تحلیل پیامدهای سیاسی این قرداد تاریخی نپرداخته است. شاید عدم توجه به این حادثه بزرگ ریشه در بی حضوری اندیشمندان ایران در سونامی جهانی شدن قرار دارد. سونامی که موج عظیم و وحشتناک ان از سوی قاره امریکا و اروپا تنها با هدف افزایش سرمایه در زمانی کوتاه میلیونها انسان را تاکنون بیکار, سرگدان و آوراه ساخته است.

مزیت انتقال گاز از ایران به اتحادیه اروپا تنها در نازل بودن قیمت ان نسبت به گاز وارداتی از کشور روسیه خلاصه نمیشود بلکه دلایل اصلی ان گامهای همگام اتحادیه اروپا و کشور اوکرائین برای کاهش وابستگی شدید خود به گاز روسیه و رهایی از بار تعهدات سیاسی بین المللی در قبال این کشورند.

میتوان اهمیت ممتاز این پروژه بزرگ برای اتحادیه اروپا و کشور اوکرائین در صورت تحقق بشرح زیر بیان نمود.
کشور اوکرائین از راه انتقال گاز نه تنها عایداتی از راه ترانزیت گاز بدست خواهد اورد بلکه از سوی اتحادیه اروپا به رتبه ای بالای ژئواستراتژیکی یعنی نقطه محوری جهت تامین انرژی در قاره اروپا صعود خواهد نمود که رسیدن به چنین موقعیت بین المللی تعادلات سیاسی کشورهای همجوار اوکرائین از قبیل بلاروس, مولدووا, لیتوان, اسلواکی, رومانی, لهستان و روسیه را تغییر خواهد داد و این موضوع برای اتحادیه اروپا چنان از حساسیت ویژه و سرنوشت سازی برخوردارست که اینک سران ترویکا از سر لجبازی به گزینه های تحریم بر علیه ایران روی اورد ه اند.

اما عملی شدن این پروژه برای سران اتحادیه اروپا دشوارتر از روزهای "انقلاب نارنجیها" بنظر میرسد. سران اتحادیه اروپا که با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم خود موجب پیروزی ویکتور یوشچنکو یا "انقلاب نارنجیها"در انتخابات سال گذشته اوکرائین شدند, هم اکنون در برابر دو مشکل عمده یعنی کابینه مفسد ویکتور یوشچنکو و پافشاری ایران بر حق غنی سازی اورانیوم ایستاده اند که در سطور زیر به انها پرداخته میشود.

پس از گذشت تنها 9 ماه از بدست گیری قدرت توسط نارنجیها, کلیه اعضای تیم یوشنچنکو به اتهام رشوه خواری پرچم نارنجی انقلابیها را لکه دار نموده اند. تنها در عرض 9 ماه محبوبیت یوشنچنکو از 63 درصد به 39 درصد نزول کرده است. بدین ترتیب با نزول اعتماد مردم به کابینه نارنجیها وضعیت این کشور از چنان ثبات خاصی برقرار نیست که اروپائیها برای پیشبرد اهداف خود انتطار میداشتند.

همزمان با تدارکات و مقدمات ویژه جهت بر سر کار اوردن دولت یوشنچنکو در اوکرائین که بعنوان فاز اول پروژه بزرگ تامین انرژی اتحادیه اروپا لقب یافت, فاز دوم این پروژه عظیم نیز با شروع مذاکرات ترویکا با ایران در حل مناقشه اتمی شروع گردید.
در این مرحله محور و هدف اصلی اتحادیه اروپا با مذاکرات فشرده و مستقیم خود با هیئتهای ایرانی از میان برداشتن اولین سد بزرگ جهت تحقق رویای دیرینه خود یعنی دستیابی به منابع انرژی ایران میبود. به زبان دیگر ترویکا در این مرحله سعی مینمود که اولا موافقت ایران را برای حمایت از پروژه عظیم خود بدست اورد و ثانیا نقش پر رنگ روسیه را در معادلات سیاست خارجی ایران با توجه به دست یابی ایران به توان هسته ای کم رنگتر نماید. ترویکا به خود قول میداد و مطمئن بود که با رسیدن به این دو هدف اصولا صحبت بر سر توان هسته ای ایران دیگر لزومتی نداشته باشد و مسئله بخودی خود حل گردد.
اما در زمان ریاست جمهوری خاتمی سیاستمداران ایرانی تنها قول همکاری نفتی به نمایندگان اروپایی دادند و رویارویی با روسیه را بدست انها سپردند. البته ناگفته نماند که در صورت عملی شدن فروش گاز از ایران به اتحادیه اروپا منافع ارزی به جیب دولت ایران ریخته میشد, اما یک اصطلاح فارسی میگوید: سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند. دولت ایران برای فروش گاز خود احتیاجی به درگیری با روسیه ندارد.
همزمان با حضور اتحادیه اروپا و مذاکرات انان با هیئتهای ایرانی, سر و کله شرکتهای چینی و هندی و ابراز علاقه انان برای خریداری گاز و نفت از ایران پیدا شد و به موازات ان قیمت نفت و گاز نیز صعود نمود. موج ابراز علاقه جهانی برای خرید انرژی از ایران تصمیمات مقامات دولتی ایران را جهت فروش گاز به اتحادیه اروپا زیر سوال برد .

از سوی دیگر رابطه ایران و روسیه صرفنظر از روابط تاریخی , فرهنگی و اقتصادی دیرینه در عرض چند سال گذشته به شکل صف واحدی در برابر سیاستهای خطرناک اتحادیه اروپا و امریکا که خالق سونامی جهانی شدن میباشند در امده است.
در حال حاضر همانطور که ایران به حمایت روسیه از برنامه های اتمی خود برای تولید انرژی نیازمندست بهمان مقدار نیز روسیه به رابطه متقابل برای احترام و عدم دخالت ایران در بازار انرژی اتحادیه اروپا نیازمندست, راه یابی گاز ایران به اتحادیه اروپا موقعیت سیاسی روسیه را در برخورد با سیاستهای اتحادیه اروپا به معرض خطر خواهد گذاشت. بطور مثال دولت المان سالیانه تنها 40 میلیارد یورو انرژی نفتی خریداری میکند و خریداری نفتی سالیانه اتحادیه اروپا حجمی برابر 300 میلیارد یورو دارد. علاوه بر این تاثیرات جانبی انرژی در روند قدرت گیری اتحادیه اروپا نقش مهمی را بازی میکنند.

پس از اینکه اتحادیه اروپا با ابراز بی صلاحیتی خود در حل و فصل مناقشه اتمی با شکست مواجهه شد, اکنون این اتحادیه نه تنها بروی گزینه های فشارهای اقتصادی بر علیه ایران میاندیشد, بلکه برنامه صف ارایی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس موسوم به شورای همکاریهای خلیج (شامل کشورهای بحرین, کویت, عمان, قطر, عربستان سعودی و امارات متحده عربی) در برابر ایران را براه انداخته است. در این باب در ماه سپتامبر سال جاری مرکز تحقیقات سیاسی با کاربرد عملی المان موسوم به CAP سی تن از سران رده بالای اقتصادی, نظامی و سیاسی کشورهای نامبرده بالا را به بروکسل برای گذراندن سمینارهای اموزشی دعوت نمود تا این افراد نحوه کار عملی با اتحادیه اروپا و برلین را بیاموزند. هدف این سمینارها که تحت نام "سیاست همسایگی" خوانده میشود باروری بیشتر علاقمندیهای اتحادیه اروپا در کشورهای عربی خلیج فارس است. با توجه به چنین تدارکاتی گرهارد شرودر, صدراعظم عزل شده المان ضمن اشاره به اينكه در روند مذاكرات بايد چشمانداز همكارىهاى اقتصادى براى ايران ترسيم كرد، افزود: ”درصورتى كه مذاكرات به فرجامى نرسد، آنگاه بايد به گزينهى فشارهاى اقتصادى فكر كرد.”

اکنون هفت سال از مذاکرات بر سر پروژه گاز اتحادیه اروپا میگذرد و هنوز که هنوزست تصمیم بر سرمسیر عبور خط لوله گازی گرفته نشده است. به خاطر عدم تصمیمگیری اعضای اتحادیه اروپا, مشکلات عمده در کشور اوکرائین و پافشاری ایران به ادامه برنامه اتمی, گرهارد شرودر, صدراعظم المان دو هفته پیش در یک اقدام ناگهانی تصمیم گرفت که ولادیمیر پوتین را چند ماه قبل از تاریخ در نظر گرفته شده به المان دعوت نماید تا با او بزرگترین قرادادی نفتی المان را با وجود مخالفت کشورهای عضو اتحادیه اروپا نظیر لهستان امضا نماید. مفسر روزنامه وستفليشه ناخريشتن در تحلیل خود در اینباره نوشت: «پروژه عظيم احداث خط لوله گاز، تنها يك گام بلند اقتصادى نيست كه از آن شركتهايى چون BASF و Eon بهره خواهند برد. در كنار جنبه هاى اقصادى، اهميت ژئواستراتژيكى اين قرارداد را نبايد ناديده گرفت. روسيه و آلمان دست به نزديكترين پيوند ممكن ميزنند، پيوندى كه نگرانى همسايگان كوچك اروپاى شرقى را برانگيخته است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

بعضی از کارشناسان عقیده بر این دارند که این اقدام شرودر تنها رویت پرتو کوچکی از قیچی شکاف (صرفنظر از فقدان قانون اساسی مشترک) در میان اعضای اتحادیه اروپاست. اعضای اتحادیه اروپا اینده تامین انرژی برای کشورهای خود را تیره ترسیم مینمایند. و شاید به همین دلیل میبود که کشورهای اروپایی با ضعف اقتصادی شدید همچون کشورلهستان سربازان خود را در کنار سربازان امریکای و انگلیسی روانه عراق نمودند.
احداث خط لوله میان روسیه و المان از زیر ابهای دریای بالتیک میگذرد و هزینه ای برابر چهار میلیارد یور در بر دارد. این پروژه برای کشور المان چنان استراتژیک و پراهمیت است که حزب سبزهای المان که خود را ناجی محیط زیست جهان معرفی مینماید تاکنون در برابر این اقدام خطرناک زیستی لب از لب نگشوده است. تعجب کار در اینجاست که اگر کشور المان با سایر اعضای اتحادیه اروپا در احداث این خط گازی تلاش مینمود, هزینه ساخت این خط لوله بجای 4 میلیارد تنها 2 میلیارد یورو میبود و بهیچ عنوان نیز از زیر ابهای دریای بالتیک نمیگذشت. اما گرهارد شرودر با نگرش به تحولات و تغییرات ساختاری در بازار تقاضای انرژی جهانی تحت شعار "ماهی را هر موقع از اب بگیری تازه است" فوری وارد عمل گردید و با انعقاد این قرداد 40 درصد انرژی مورد نیاز المان را در حال حاضر تامین نمود. اما این 40 درصد کفاف نیاز سالیانه المان را نمیدهد چه برسد به اینکه نیاز اتحادیه اروپا را به انرژی تامین نمایند. بقول معروف اقدام شرودر تنها قطره ابی بروی عطش انرژی صنایع المان است و نه بیشتر. اما اهمیت این اقدام در دستیابی به انرژی نیست بلکه در خود اقدامست. اعضای ترویکا خود میدانند که انان در مناقشه اتمی ایران در طرف بازندگان قرار دارند و حتی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نه اینکه کار انان را برای رسیدن به اهداف خود ساده تر نمینماید بلکه دشوارتر نیز میکند. لذا اعضای ترویکا با جدیت در تلاشند که انرژی مورد نیاز خود را منفرد تامین نمایند.


اما موضوع ما تاریخست, انهم تاریخ نفت و انچه که مورد مناقشه اتمی نوشته, گفته و یا شنیده میشود تنها در حول و حوش ان قرار دارد.

ادامه دارد
-------------------------------------

http://www.wienerzeitung.at/DesktopDefault.aspx?TabID=3857&Alias=wzo&cob=197871http://www.stern.de/politik/deutschland/538403.html?nv=nl_cp_L1_sthttp://www.zeit.de/2003/05/Stalingrad_Haupttexthttp://www2.dw-world.de/persian/iran/1.153702.1.html

در همين زمينه:

Copyright: gooya.com 2016