جمعه 22 مهر 1384

هشدار عماد افروغ: ساماندهي‌هاي رواني‌ و غيررسمي براي خاموش كردن صداي منتقدان از سوي برخي صاحبان قدرت، ايسنا

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: مجلس

عماد افروغ تصريح كرد:« نبايد به سمت يك‌صدايي مطلق و يا چندصدايي بي‌بنياد و بي‌ارتباط با هم و رها‌شده پيش رويم.»

رييس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با بيان اين‌كه مفهوم يك‌صدايي و چندصدايي مفهومي شفافي نيست، گفت:« قطعا بايد فرآيندي طي شود كه يك صدايي و چند صدايي معنا شود، زيرا بحث اين است كه يك صداي واحد از بالا به پايين تحميل نشود و اگر حتي صداي واحدي به اجماع مي‌رسد از طريق فرآيند چندصدايي باشد و يا در كنار اين صداي واحد در يك چارچوبي اجازه‌ي صداهاي متفاوت نيز داده شود.»

وي افزود:« يعني ممكن است يك صدايي از طريق فرآيند مشاركت و حضور جمعي مردم، به صداي واحد تبديل شده باشد، اما باز بايد كساني كه در اين فرآيند حرف ديگري براي گفتن دارند، در يك چارچوب پذيرفته شده سخن خود را بازگويند.»

وي با بيان اين‌كه نظام و قانون اساسي ما به حد كافي زمينه را براي بروز و ظهور چند صدايي فراهم كرده است، افزود:« نبايد به سمت يك صدايي مطلق و يا چند صدايي بي‌بنياد و بي‌ارتباط با هم پيش رويم.»

وي يك صدايي مطلق را ويژگي يك جامعه اقتدارگرا و چندصدايي رها شده و بدون توجه به عامل پيوند اين چند صدا را حركت كردن به سمت يك نوع آنارشيزم و تفكيك‌گرايي مطلق دانست و گفت:« مهم اين است كه بتوانيم بين يك صدايي و چند صدايي يك پيوند برقرار كنيم و به عبارت ديگر بايد به فرآيند انسجام در عين توجه به فرآيند تفكيك و بالعكس توجه كنيم.»

رييس كميسيون فرهنگي مجلس با اظهار تأسف از نامطلوب بودن وضعيت جامعه به لحاظ تك صدايي و چند صدايي گفت:« در گذشته شاهد بوده‌ايم كه جامعه يا به سمت فرآيند انسجام و يا به سمت فرآيند تفكيك رفته است.»

وي معتقد است كه حتي در سال‌هاي اخير كه فضا بازتر شد، خيلي از مدعيان چندصدايي، چندصدايي به مفهوم واقعي را برنمي‌تابيندند.

افروغ تأكيد كرد:« چندصدايي موجه آن چندصدايي‌اي است كه به فرآيند ثبات و انسجام نيز توجه كند و در غير اين‌صورت از يكديگر مي‌گسلد چراكه در ذات خود، همچون فرآيند اقتدارگرا در ذات خود، ضد خود را مي‌پروراند.»

وي ادامه داد:« قطع نظر از بي‌توجهي به فرآيند انسجام، بسياري از كساني كه مسأله چندصدايي را مطرح مي‌كردند، خود به ملزومات آن توجه نداشتند و در درون خود يك نوع اقتدارگرايي را دامن زدند و هر نوع صداي مخالف را برنتافتند.»

وي در اين راستا بر لزوم توجه به عملكرد افرادي كه شعار تك‌صدايي يا چند صدايي سر مي‌دهند تأكيد و خاطرنشان كرد: «گروه‌هايي بودند كه دم از چند صدايي و تفكيك مي‌زدند اما خود، ذهنيت تفكيكي نداشتند، خود قواعد بازي چند صدايي را متوجه نمي‌شدند.»

وي با بيان اين‌كه اين مشكل را هم‌اكنون نيز داريم، گفت:« بايد هشدارهاي ما در اين زمينه جدي‌تر باشد.»

افروغ درعين‌حال با اشاره به هماهنگي ايجاد شده در اركان نظام، هشدار داد:« ممكن است اين هماهنگي به سكوت، توجيه و يا تطهير بسياري از سياست‌ها و عملكردهاي غلط بيانجامد، لذا بايد خيلي ظريف و با توجه مفهوم‌شناسي يك صدايي و چند صدايي، وضعيت خود را به لحاظ محتوايي شناسايي كنيم و اين‌گونه نشود كه تحت عنوان مصلحت روز يا هماهنگي به عمل آمده عملا چند صدايي را خفه كنيم.»

وي اظهار داشت:« اگر واقعا مي‌خواهيم كه جامعه نهايتا به اجماع دست يابد و اين اجماع يك اجماع قابل دفاع باشد، بايد اين اجماع برخاسته از آراء مختلف باشد.»

افروغ در اين راستا به فرمايشات اميرالمؤمنين(ع) مبني بر اين‌كه "آراء را به هم زنيد تا از دل آن ثوابي برخيزد" اشاره كرد و در توضيح واژه‌ي ثواب، آن را به يك رأي پخته‌تر و بلوغ يافته‌تر تعبير كرد و گفت:« اين سخن بدان معناست كه براي بلوغ يك رأي، بايد اجازه داد آراء ديگر نيز در كنار آن مطرح شود.»

وي درعين‌حال به ضديت آراء مطرح با رأي برخاسته از آراء همگاني اشاره كرد و با بيان اين‌كه جامعه به قوام احتياج دارد و بايد در يك چارچوبي خاص به آراء مخالف اجازه طرح دهيم، اين چارچوب خاص را قانون اساسي ناميد و گفت:« قانون اساسي در هر كشوري، محدوده‌ي آزادي و چند صدايي را تعيين مي‌كند.»

نماينده‌ي مردم تهران در مجلس در اين راستا به نقد برون گفتماني و درون گفتماني اشاره كرد و گفت:« در هر جامعه‌اي با توجه به چارچوب پذيرفته شده خود، بايد نقد صورت گيرد و در غير اين صورت خود به خود به سمت يك نوع فساد حركت خواهد كرد.»

وي با بيان اين‌كه حداقل نقد قابل قبول، نقد درون گفتماني است، ‌افزود:« اگر با توجه به مباني و مفروضات يك نظام، يك نظام سياسي مورد نقد قرار نگيرد، به فساد كشيده مي‌شود.»

وي با بيان اين‌كه بايد از نقد برون گفتماني نيز استقبال كرد، اظهار داشت: «اگر نقد درون گفتماني نداشته باشيم، فرصت به نقد برون گفتماني نمي‌رسد و اين امر مي‌تواند به متلاشي شدن يك نظام منجر شود.»

وي نقد درون گفتماني يك نظام را عطف به اصول، ارزش‌ها، مباني و اهداف همان نظام دانست و گفت:« ما همواره بايد فرآيند پيچيده و تو در تويي از يك صدايي و چند صدايي را داشته باشيم.»

به گفته‌ي وي، اين‌گونه نيست كه بگوييم يك صدايي در برابر چند صدايي و يا بالعكس. چراكه مسأله بسيار پيچيده‌تر است. لذا ما بايد متوجه باشيم كه گاه يك صدايي و چند صدايي در هم تنيده است. يعني نه يك صدايي محض بدون توجه به چند صدايي جواب مي‌دهد و نه چند صدايي بدون توجه به يك صدايي معنا مي‌دهد.

وي افزود:« اگر مي‌خواهيم جامعه‌اي باثبات، پويا و پاياپايي باشد بايد به همه‌ي اين فرآيندها توجه داشته باشيم.»

وي در بيان وظيفه‌ي دولت براي ايجاد و حفظ جامعه‌اي با مختصات فوق به لحاظ فرآيند تك صدايي و چند صدايي، گفت:« اگر دستگاه‌ها بخواهند خودسانسوري كنند و جلوي آزادي‌هاي قانوني و در چارچوب را بگيرند و به اسم اين‌كه نماينده تمام آحاد جامعه هستند، يك صدايي مطلق را حاكم كنند و گوش و چشم خود را نسبت به نقدها بسته و نسبت به عملكردهاي غلط خود اجازه‌ي نقادي ندهند، طبيعي است كه شايد در كوتاه مدت زشتي‌هاي سياست‌ها خود را نشان ندهد، اما در درازمدت اين زشتي‌ها بر ملا و اصل نظام با چالش مواجه مي‌شود.»

به گفته‌ي وي، در اين راستا، حداقل كاري كه دولت مي‌تواند انجام دهد اين است كه زمينه را براي نقد درون گفتماني باز گذارد و زمينه را براي نقد دلسوزانه كساني كه در چارچوب مباني انقلاب اسلامي مي‌خواهند سياست‌ها و عملكردهاي جمهوري اسلامي را به نقد بكشند، فراهم كند.

وي افزود:« در اين راستا اگر كسي برخورد سليقه‌اي و غيرقانوني انجام دهد و بلافاصله پس از نقد بگويد اصل نظام در حال تضعيف شدن است و بايد جلوي نقد را گرفت از خود اين فرد بيشتر بوي ضدانقلاب بودن به مشام مي‌رسد نسبت به كسي كه علم نقد درون گفتماني را بلند كرده است.»

وي ناقدي كه با توجه به مباني نقد درون گفتماني نقد مي‌كند را مؤيد و خواهان تعالي نظام خواند و افزود:« آن‌كه با هر نقدي به مثابه يك تضعيف، تعارض و اپوزيسيون برخورد مي‌كند، در مقام يك ضدانقلاب نشسته است.»

وي فراهم كردن زمينه براي نقد درون گفتماني را وظيفه دولت و دولتمردان دانست و گفت:« فراهم آوردن زمينه براي نقد كساني كه خارج از عرصه‌ي رسمي به نقد درون گفتماني اقدام مي‌كنند از وظايف دولت است.»

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

وي افزود:« كساني هستند كه ممكن است مباني و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي را قبول نداشته باشند اما در يك چارچوب پذيرفته شده فرهنگي، تاريخي، هويتي و قانوني مي‌خواهند حرف بزنند. لذا معتقدم يك جامعه بانشاط و پويا آن است كه زمينه را براي شنيدن اين حرفها و نقدها نيز فراهم كند.»

افروغ ادامه داد:« بايد زمينه را براي عده‌اي كه عطف به مصالح ملي تعريف شده نقد دلسوزانه انجام مي‌دهند ولو اين‌كه قانون اساسي ما را در برخي موارد قبول نداشته باشند اما شرايط نقد و مصلحت‌ها و حساسيت‌هاي جامعه را مي‌دانند، فراهم كرد.»

وي در اين راستا به سخن حضرت امام (ره) اشاره كرد و گفت: « ايشان فرمودند حتي تخطئه هم موجب سازندگي است.»

وي بر همين اساس تخطئه را به شرط آن‌كه تخريب نظام، جامعه و مباني آن نباشد، موجب سازندگي دانست و بر لزوم تمييز دادن نقد افراد و حكمرانان از نقد نظام و حاكميت، به خبرنگار ايسنا گفت:« يكي از مغالطه‌هايي كه مي‌شود مساوي فرض كردن افراد با كل نظام است.»

وي هم‌چنين، نقد فرد را از نقد برنامه‌هاي آن شخص، متفاوت خواند و تخطئه كردن منتقدين درون گفتماني و مهر سكوت بر لب آنها زدن، خانه نشين كردن و منزوي شدن اين منتقدان را موجب گرفتن فرصت تعالي از جامعه و قرار گرفتن فرصت در اختيار كساني كه هيچ اعتقادي به نظام و مباني آن ندارند، دانست.

وي افزود:« اگر عده‌اي دلسوز، اين وظيفه خود را خوب انجام ندهند و يا به دليل فشارهاي دولتي (مستقيم يا غيرمستقيم) و يا با فضاسازي‌هاي فرهنگي و رواني ساكت شوند، نهايتا هم جامعه از اين اشخاص دلسوز محروم مي‌شود و هم زمينه براي نقدهاي برون گفتماني و مخرب ديگر فراهم مي‌شود.»

افروغ با بيان اين‌كه روند نقد در كشور رو به ابهام است و به تدريج تار مي‌شود، گفت:« هم‌اكنون به نظر مي‌رسد كه شرايط روحي و رواني به سمت و سويي هدايت مي‌شود كه افراد منتقد نمي‌توانند به راحتي حرف خود را بزنند و حتي اگر به لحاظ رسمي علامتي دال بر برخوردهاي فيزيكي نباشد، اما به نظر مي‌رسد كه يك سري هدايت‌ها و ساماندهي‌هاي رواني و غيررسمي از سوي برخي صاحبان قدرت درحال صورت گرفتن است كه منتقدان دلسوز نتوانند نقدهاي خود را به راحتي و با خيال آسوده مطرح كنند.»

اين نماينده‌ي مجلس با اشاره به سخن مقام معظم رهبري مبني بر اين‌كه دولتمردان از نقد دلسوزانه رنجيده خاطر نشوند، گفت:« به اعتقاد من اين سخن بيش از آن‌كه دولتمردان را مخاطب قرار داده باشد منتقدان دلسوز را خطاب قرار داده است، بدين معنا كه شما منتقدان دلسوز در صحنه باشيد و از اين‌كه دولت از نقد شما رنجيده شود بيمي به خود راه ندهيد و كماكان نقد دلسوزانه خود را مطرح كنيد.»

Copyright: gooya.com 2016