اشپيگل: سياست خارجی امريکا ظرف چند ماه گذشته تغيير کرده است. يک عضو " محور شرارت " يعنی کره شمالی قرار است در قبال توقف برنامه هسته ای – نظامی خود کمکهايی به ارزش ميلياردها دلار دريافت کند. در مورد ايران نيز دولت بوش عليرغم همه شکست های خود، به ديپلماسی توسل جسته است. آيا اين تغيير رويه نتيجه اعتقاد راسخ دولت بوش است و يا اينکه صرفاً ضرورت است؟
کيسينجر: به نظر من دولت بوش به اندازه ای که رسانه ها تبليغ می کنند، احساس فشار نمی کند. بعلاوه، سياست امريکا به طور طبيعی حاصل منطق عملگرا و نه فلسفی است. هيچکس در واشنگتن نگفته است که ما سياست خلع سلاح چند جانبه را ترجيح می دهيم. من در مورد کره شمالی خوش بين هستم، چرا که مشکل امريکا کره شمالی نيست. گسترش سلاحهای کشتار جمعی مسئله ای است که همه ما را تحت تأثير قرار می دهد. نه ژاپن، نه چين و نه روسيه خواهان آن نيستند که قدرت اتمی ديگری در آسيا قد علم کند. اين قبيل تلاشهای مشترک نتيجه بخش خواهند بود.
اشپيگل: آيا شما در مورد ايران نيز به همين اندازه خوش بين هستيد؟
کيسينجر: بالاخره واشنگتن يک زمان ناگزير خواهد شد مهمترين تصميم گيری خود را اتخاذ کند. سوال اين است که در نهايت چه کسانی پيروز خواهند شد: آيا آنهايی که به تغيير رژيم ايران معتقدند موفق خواهند شد يا آنهايی که طرفدار مذاکره هستند؟ اما اجازه بدهيد به يک نکته مهم اشاره کنم: زمانی که دو ابرقدرت وجود داشتند، من هم در روند تصميم گيری سهيم بودم. در آن زمان فرد می توانست کاملاً اطمينان داشته باشد که قبل از شروع يک جنگ اتمی، هر دو طرف به يک ميزان محدوديت اعمال می کنند. در عين حال در رأس همه اين مسائل، فقط تصور کنيد که چه جريان پيچيده ذهنی صورت می گرفت تا رفتار احتمالی طرف مقابل را بتوان حدس زد. کل سيستم روابط بين الملل بايد تغيير کند و اين چنين نيز خواهد شد. در مورد ايران بايد اين موضوع را مد نظر داشته باشيم. کشورهای دموکرات بايد مراقب پيامدهای گسترش سلاحهای اتمی باشند و از خودشان بپرسند اگر بمب گذاريهای مادريد اتمی بود، اگر تجاوزگران به نيويورک از سلاحهای اتمی استفاده می کردند و يا اگر ۵۰،۰۰۰ نفر در نيواورلئان بر اثر حمله اتمی جان خود را از دست می دادند، آن ها چه اقدامی می کردند؟ در اين صورت ديدگاه جهان ( در مورد گسترش سلاحهای اتمی ) بسيار متفاوت از ديدگاه فعلی خواهد بود. بنابراين ما بايد از خود سوال کنيم که برای مبارزه با مشکل گسترش بيشتر سلاحهای اتمی، چقدر انرژی می خواهيم بگذاريم؟
اشپيگل: در چه مقطعی بايد شورای امنيت سازمان ملل به برنامه اتمی ايران رسيدگی کند؟
کيسينجر: ما تا زمانی که کاملاً مطمئن شويم چه چيز می خواهيم و آيا قادر هستيم به آن دست پيدا کنيم، بايد از رويارويی ديگری در شورای امنيت اجتناب کنيم. مسئله ايران مهمتر از کره شمالی است. ايران کشور برجسته تری است و گزينه های بيشتری برای اين کشور وجود دارد.
اشپيگل: آيا گزينه نظامی نيز وجود دارد؟
کيسينجر: به لحاظ تاکتيکی، حذف گزينه نظامی عاقلانه نيست. اما هر زمان که گفته می شود امريکا بايد حمله نظامی را به عنوان يک گزينه مدنظر داشته باشد، قيامتی برپا می شود. اين مسئله که ما بايد در مورد خطرات گسترش سلاحهای اتمی با يکديگر به توافق برسيم، حائز اهميت است. منظور من اين نيست که فقط يک نشست ديگر را با حضور وزرای خارجه برگزار کنيم. ما بايد ببينيم که برای حل اين مسئله چه مشوق هايی را می توانيم ارائه دهيم و چه فشارهايی را می توانيم اعمال کنيم. اما ايران نيز بايد بداند که همه ما جدی هستيم. طبيعتاً هيچکس خواهان وقوع بحرانی ديگر در منطقه خاورميانه نيست.