معصومه شفيعى: هرکس در برابر جنایتی که دارد در بند ۲ الف اتفاق می افتد سکوت بکند، انسانیتش زیر سوال میرود
اخبار رسانهها و نامههاى روشنگرانه معصومه شفيعى، از وضعيت وخيم اكبر گنجى نويسنده و روزنامهنگار زندانى حكايت مىكنند. معصومه شفيعى همسر گنجى، در نامه اخير خود كه در پاسخ به رييس زندانهاى استان تهران نوشته شده، از وخامت شديد حال گنجى و عدم رسيدگى مسئولان به وضعيت وى خبر مىدهد. در اين ميان «كانون مدافعان حقوق بشر» نيز خواستار رسيدگى فورى به وضعيت گنجى شده است و نامه همسر وى را «تكاندهنده» خوانده است. مسئله گنجى به كجا مىرود و همسر وى ديگر به چه اقداماتى دست خواهد زد؟ معصومه شفيعى همسر اكبر گنجى به پرسشهاى صداى آلمان پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
دويچهوله: خانم شفيعى آقاى سليمانى رييس زندانهاى استان تهران اعلام كردهاند كه همسر شما آقاى گنجى «مشكل خاصى» ندارند! ممكن است نظرتان را در خصوص ادعاى آقاى سليمانى بيان بفرماييد؟
معصومه شفيعى: من نمیدانم منظور ایشان از مشکل خاص چی هست. دیگر از اين بدتر چه باید بشود موقعیت موجود. آقای گنجی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته، شکنجه شده، کتفشان بشدت آسیب دیده و بجای اینکه ایشان را مداوا بکنند، او را به یک بند انفرادی بردهاند و مداواها همه قطع شده، حتا یک قرص هم به ایشان ندادهاند. من نمیدانم منظور ایشان از مشکل خاص چی هست. آیا باید حتما(خدای ناکرده) طرف فوت بکند تا بگویند مشکل خاصی وجود داشته است! اینها همه مشکل خاص است. من مطمئنم که آقای سلیمانی اصلا اجازه ندارد برود به آن بند و آقای گنجی را ببیند. این بند ۲ الف که آقای گنجی درآنجا نگهداری می شود در واقع زندان در زندان است. یک زندان دیگری در داخل زندان اوین ساخته اند که مسئولیتاش اصلا با سازمان زندانها نیست، نه آقای سلیمانی را به آنجا راه میدهند، نه مسئول زندان اوین و نه هیچکس دیگری را در این راستا. ارتباطها همه قطع است. اگر واقعا مشکل خاصی وجود ندارد، چرا ایشان را پنهان کردهاند از چشم دیگران! چرا ایشان را نشان نمیدهند! چه بلایی سرش آوردهاند که میترسند دیگران او را ببینند! بعدهم اینکه آقای سلیمانی قبلا گفته بودند ایشان در بازداشتگاه اوین است. من حرفم این است که خود ایشان قبلا گفته بودند آقای گنجی دوران محکومیت خودش را میگذراند. طبق آئین نامهی زندانها کسی که دوران محکومیتاش را میگذراند باید در بند عمومی نگهداری بشود، نه در بازداشتگاه. و این یک تخلف آشکار اینهاست. بعدهم اینکه ایشان را بیاورند توی بند عمومی، بعدا آنموقع میبینیم که آیا ایشان مشکل خاصی داشته یا نداشته است.
دويچهوله: چه مدتى از بسر بردن آقاى گنجى در انفرادى و همينطور بىخبرى شما از وضعيت ايشان مىگذرد؟
معصومه شفيعى: امروز شصت و چهارمین روز زندان انفرادی آقای گنجی و بیست و یکمین روزی ست که من از ایشان دوباره بیخبرم. ۲۱ روز پیش من ایشان را ملاقات کردم. اگر واقعا مسئولیت زندانی پای مسئولان زندان هست، مسئولیت تغذیه، مسئولیت دارو، بهداشت و درمانش را دارند، چرا آقای گنجی را از همهی اینها محروم کردهاند! چرا به آقای گنجی غذا نمیدهند! غذا که دیگر امری ست عادی! دادن غذا به زندانی از وظایف اولیهی اینهاست. این مسئله که دیگر سیاسی نیست. گاهی وقتها به آقای گنجی غذا میدهند و بعد، ۱۰ روز، یکهفته و شاید بیشتر به او دیگر غذا نمیدهند. حتا در حضور آقای مولایی آقای گنجی گفتند که وقت افطار به من فقط ۳ تا فلاسك آبجوش میدهند. من میخواهم بدانم، زندانیای که در زندان انفرادی نگهداری میشود، دسترسی به هیچ امکانی ندارد، آیا از نظر تغذیه فقط باید ۳ تا فلاسك آبجوش به او بدهید!
دویچه وله: خانم شفیعی، یعنی واقعا آقای گنجی خودشان گفتند که روزها میگذرد و به ایشان غذا نمیدهند؟
معصومه شفیعی: بله، بله، بله. اوایل به ایشان چندبار غذا دادند، ولی دیگر برایش غذا نیاوردند. در حضور آقای مولایی آقای گنجی گفتند که من روزه میگیرم و اینها وقت افطار فقط به من ۳تا لیوان آبجوش میدهند. بخاطر چی وزنشان رسیده به ۵۱ کیلوگرم! در بدترین شرایط وزن آقای گنجی در بیمارستان ۵۴ کیلوگرم بود. الان مطمئنا وزنش پایینتر آمده است. ۲۰ روز پیش شده بود ۵۱ کیلوگرم. آن عکسهایی که از آقای گنجی در اینترنت چاپ شده، در حال اعتصاب غذا، زمانی بود که ایشان ۵۸ کیلوگرم وزن داشت. در آن عکسها با آن وضعیت ۵۸ کیلوگرم وزنش بود، الان شده ۵۱ کیلوگرم. این اوج فاجعه است. من نمیدانم مشکل خاص از نظر آقای سلیمانی چی هست. حتما باید، دور از جان، خبر مرگ آقای گنجی بیاید بیرون که ایشان بگویند مشکل خاصی وجود داشته است! اصلا ایشان که اجازه ندارند آقای گنجی را ببینند، چه جوری با این صراحت اظهارنظر می کنند. یکی از مسئولین سابق زندان اوین فقط بخاطر اینکه رفته بود به بند ۲ الف سرکشی کرده بود، فقط بخاطر سرکشی به آن بند ایشان را احضار کردند، از سمتاش برکنارش کردند.
دویچه وله: خانم شفیعی، به نظر خود شما مسئولان بند ۲ الف واقع در محل زندان اوين، از ندادن غذا و دارو به آقاى گنجى چه هدفى را دنبال مىكنند؟
معصومه شفیعی: ببینید، وقتی که آقای گنجی را پنهان کردهاند و به کسی نشان نمیدهند و وقتی که تمام این موارد غیرانسانی و ضدبشری را در مورد ایشان اعمال می کنند، البته که مشخص است. منظورشان واضح است، میخواهند آقای گنجی را از بین ببرند و نمیخواهند کسی این مسئله را ببیند و متوجه بشود. من نمیدانم اینها به چه نتیجهای رسیدهاند، ولی مسلما، خدا آنروز را نیاورد، مرگ آقای گنجی مطابق با مرگ سیاسی بسیاری از سران طراز اول نظام خواهد بود و این مسئله کم هزینهای برای جمهوری اسلامی دربرنخواهد داشت.
دويچهوله: خانم شفيعى، براى رسيدگى به وضعيت وخيم آقاى گنجى ديگر چه كار خواهيد كرد و يا چه پيشنهادى براى حل اين معضل كه به يك گره كور تبديل شده داريد؟
معصومه شفيعى: من به آقایان توصیه میکنم عاقلانه بیندیشند و آقای گنجی بیشتر از این حرفهایی که زده دیگر چی میتواند بگوید. بالاتراز این حرفها که دیگر حرفی نمیتواند بزند. پس چرا در حق ایشان اینقدر ضدبشری و ددمنشانه رفتار میکنند. کسی که به زندانی غذا و دارو ندهد، این نهایت رذالت یک انسان است، نهایت ددمنشی و خوی درندگی آن اشخاص هست. لذا، من فکر میکنم که اقدام عاجلی که میشود انجام داد اینست که یک شخصی، یک گروه بیطرفی برود زندان و آقای گنجی را ملاقات بکند. هر گزارشی که آن گروه یا شخص بیطرف بدهد، ما قبول میکنیم. چرا از اینها واهمه دارند! یک نفر برود آنجا، کسی که آنها هم قبولش دارند. من نمیگویم حتما از بچههای اصلاح طلب باشند. من نمیگویم از دوستان آقای گنجی باشد. هر کسی که خود آن آقایان قبول دارند و ما هم به بیطرفی او اعتراف بکنیم، ما آمادگی این را داریم که ایشان برود آقای گنجی را ببیند. هر گزارشی که داد، همان را ما مدنظر قرار میدهیم و مطابق آن عمل میکنیم.
دویچه وله: خانم شفیعی، آقای حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت امور خارجه، در قبال موضع آمریکا مبنى بر خواست آزادی بیقید و شرط آقای گنجی، اعلام كردهاند که مسئله گنجى، مسئله داخلى ايران است! نظرتان در مورد سخنان آقاى آصفى چيست؟
معصومه شفیعی: مسئله ی آقای گنجی الان به یکجایی رسیده که اصلا نظرات ایشان مطرح نیست، بلکه صرفا و صرفا یک مسئلهی انسانی ست. هرکس در برابر این جنایتی که دارد در بند ۲ الف اتفاق میافتد سکوت بکند، انسانیت اش زیر سوال می رود. خود این آقایان تا مسئله ای، هر چیزی که اتفاق می افتد، فورا به تمام اقصا نقاط جهان اطلاعیهای می دهند و محکوم میکنند و خیلی کارها انجام میدهند. پس اینها اگر از نظر انسانی در برابر آن احساس مسئولیت می کنند، باید این حق را به دیگران هم بدهند که از نظر انسانی در برابر فجایعی که زندانهای ایران اتفاق میافتد احساس مسئولیت کنند. آقای آصفی گفتهاند این مسئله، مسئلهای داخلی ست و باید خودمان حلاش کنیم. من میگویم، ما چقدر شکایت کردیم، چقدر اطلاع رسانی کردیم، چه کسی تا حالا به یکی از این شکایتهای ما رسیدگی کرده است. ما اینهمه از افراد مختلفی که در این پرونده نفوذ داشتند و توطئه چینی میکردند، شکایت کردیم. به این شکایتها به هیچ عنوان رسیدگی نشد. همین شکایتی که من اخیر کردم به دفتر آقای شاهرودی. من از آقای آصفی سوال می کنم، اگر واقعا بر اعتقاداتتان صادق هستید به این شکایت رسیدگی کنید. بگويید به چه مجوزی ماموران ويژهی دادستانی آقای گنجی را در محل بیمارستان مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند؟ به چه مجوزی كتف ایشان را دچار آسيبديدگى کردند؟ به چه مجوزی ایشان را بردند توی زندان انفرادی؟ به چه مجوزی به ایشان غذا و دارو نمیدهند؟ آقای آصفی اگر راست میگوید به این مسایل رسیدگی بکند. بیاید و به این شکایتهای ما رسیدگی بکند. ما که واقعا خسته شدهایم. ما تمام راهها را طی کردهایم، ولی در هر راهی که طی کردیم به قفلهای محکم برخوردیم و این قفلهای محکم هم به مسئولین طراز اول نظام برمیگردد.