سه شنبه 17 آبان 1384

آیا باید در انتظار حکومت مطلق نظامیان بود یا نه؟! عبدا‌الحسین حسن پور

بعد از انقلاب 57 به فرمان خمینی سپاه پاسداران تشکیل شد ، هدف از تشکیل سپاه در ظاهر حفظ دستاورد ها و آرمانهای انقلاب اسلامی عنوان گردید،هرچند در باطن تشکیل یک نیروی موازی با ارتش باقی مانده از نظام شاهنشاهی از بیم کودتای نظامی آنان بود.حذف فیزیکی تعداد زیادی از نظامیان ارشد ارتش و گوناگونی فرماندهان ارشد ارتش در فاصله کوتاه انقلاب و شروع جنگ بین ایران و عراق گویای این واقعیت است و تشکیل سپاه در آن زمان ایجاد یک نیروی نظامی وفادار به حکومت نوپا بود.
با شروع جنگ ایران و عراق ارتش به دفاع از مرزهای غربی کشور مشغول گردید و با جنگی کلاسیک موفق به کسب پیروزی های چشمگیری گردید که مهمترین آن شکست حصر آبادان و آزاد سازی خرمشهر بود. اما سیاست های آقای خمینی و سران جمهوری اسلامی در ادامه جنگ و پس از آزادی خرمشهر حذف تدریجی ارتش و جانشینی سپاه پاسداران در ادامه جنگ بود . بعد از فتح خرمشهر فرماندهی جنگ از ارتش به سپاه داده شد و شیوه نظامی در جبهه ها بر اساس "امواج انسانی" و جنگ غیر کلاسیک بود که منجر به تلفات بیشتر نیروی انسانی از سوی جبهه ایران در جنگ گردید. هرچند ادامه جنگ با تصمیم شورای فرماندهان سپاه (بویژه محسن رضائی) و روحانیان رده بالای حکومت بود ولی با فرسایشی گردیدن جنگ ، ناکامی در شعارهای تبلیغاتی و نهایتا ضعف ایران در جبهه نبرد در نیمه اول سال 67 وتهاجمی شدن مجدد ارتش عراق منجر به پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد گردید.
بعد ار پایان جنگ و فوت خمینی سپاه پاسداران که خود را به ظاهر در جبهه های جنگ پیروز میدان میدانست وارد عرصه به ظاهر سازندگی بعد از جنگ و اقتصاد گردید. نیروهای سپاهی که بعد از جنگ خود را طلبکار مردم و مردم را مدیون خویش میدانستند خواستار امتیازات اجتماعی گردیدند و در پی کسب دیگر مناصب اجتماعی و اداری در اداره ها و ارگانهای نو پای حکومت جدید بر آمدند و در این وادی پستهای فرمانداریها ، شهرداری ها وریاست خیلی از ادارات را به تصرف خویش در آوردند.
با اختصاص بودجه نظامی کلان به سپاه پاسداران ، این نیرو در یگانهای زمینی، دریائی و هوائی بال وپر گرفت ودر موازات با ارتش عملا در کار و زار نظامی گوی سبقت را از ارتش ربود و با تاسیس دانشکده های افسری و دانشگاه خود را آماده بلند پروازی های بعدی نمود . بارها بین سپاه و ارتش بر سر تسخیر پادگانهای ارتش یا املاک ارتشی درگیری نظامی بوجود آمد و حکومت همواره حق را به جانب سپاه داد . بعد از اعطا درجه های نظامی به سپاهیان بدون در نظر گرفتن تحصیلات نظامی و غیر نظامی آنان و بدست گرفتن فرماندهی نیروهای سه گانه ارتش ، اقدام به تحقیر بیشتر ارتشیان نمودند.
بعد از ورود سپاه به عرصه اقتصادی ، سپاه عملا به یک پایگاه اقتصادی رقیب برای دولت و شرکتهای غیر دولتی گردید. با تحویل گرفتن مرزهای حساس کشور و کنترل مبادی صادرات و واردات کشور از سوی سپاهیان ، این نیرو اقدام به قاچاق کالا از مرزهای آبی ، اسکله های غیر مجازوحتی فرودگاه های تحت نظارت خود نمودند واز این طریق به ثروت های کلانی رسید که جهت پیشبر اهداف سیاسی خویش از آن سود جستند.
هرچند خمینی به نظامیان سفارش نمود از دخالت در امور سیاسی پرهیز نمایند و دخالت آنها در امور سیاسی پیگرد قانونی دارد ، اما سپاهیان بعد از فتح سنگرهای اقتصادی برای تسخیر خاکریزهای سیاسی حرکت خزنده ای را آغاز نمودند که هر چند گاهی بی صبری و بی تابی آنان منجر به آشکارا شدن میل شدید آنان به کسب قدرت سیاسی گردید .
بعد از روی کار آمدن محمد خاتمی این بی تابی شدت بیشتری یافت و در اولین واکنش سردار رحیم صفوی به تهدید علنی روزنامه نگاران پرداخت و جمعی از فرماندهان سپاه با نوشتن نامه به تهدید آشکارا ی دولت جدید پرداختند و اندک اندک سازمانهای موازی رشد و نمو بیشتری یافتند.
اگر چه به علت بروز اختلافاتی که بین باندهای قدرت و ثروت اعم از اصلاح طلب و محافظه کار در دوران محمد خاتمی منجر به رسوائی طرفین می گردید اما همواره برنده این کشمکشهای جناحی نیروهای موازی و وابسته به مرکز قدرت و سپاه پاسداران بودند.

بعد از افول خورشید اصلاح طلبان که صرفا برای بقا خود و حفظ نظام (سخن محمد خاتمی) و عوام فریبی این نام (اصلاح طلب) را برای خود برگزیده بودند و با شکست در انتخابات شوراها ، فتح مجلس فرمایشی از سوی محافظه کاران و ورود تعداد زیادی از سپاهیان به پارلمان حضور سپاهیان در صحنه سیاس کشور عینیت پیدا کرد.
با ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری ، حضورچهار چهره شاخص با سابقه نظامی در سپاه ( لاریجانی ، رضائی ، قالیباف و احمدی نژاد) در لیست محافظه کاران نشان از خیزش وطمع سپاهیان برای تسخیر کاخ ریاست جمهوری داشت و در این بحبوبه انتصاب سردار ضرغامی به ریاست صدا و سیما جمهوری اسلامی تلاش سپاهیان را برای بدست گرفتن قدرت سیاسی پر رنگتر نمود.
تسخیر فرود گاه تازه تاسیس امام با جنگنده های نیروی هوائی سپاه توسط این نیرو وعدم اجازه به دولت خاتمی در افتتاح این فرودگاه ، هجوم جدیدی از سوی سپاه به فضای سیاسی کشور ومانور نظامیان برای در دست داشتن قدرت بود.
با انتخابات نهم ریاست جمهوری و درآوردن احمدی نژاد از صندوق رای با دخالت محرز نظامیان ( سپاه و بسیج) سنگر قوه مجریه هم به تصرف سپاهیان در آمد .اینک احمدی نژاد جهت توزیع قدرت بین همفکران و همرزمان سابق خویش به انتخاب وزرا ، معاونان ریاست جمهور،سفرا واستانداران پرداخت.
تعداد زیادی از وزرا یا سابقه خدمت در سپاه را دارند یا از نیروهای موازی اطلاعاتی و قضائی هستند .استانداران هم از این مسئله مبرّا نیستند و در آخرین اخبار واصله شش تن از استانداران از مدیران و معاونان سازمان امور کل زندانهای کشور انتخاب گردیدند که بعد از شورای شهر تهران رتبه دوّم را در انتخاب مهره های محافظه کاران و سپاهیان به خود اختصاص داده است.شگفت انگیزترین انتخاب احمدی نژاد ، انتخاب سردار نقدی به ریاست ستاد مبارزه با مواد مخدر و قاچاق کالا می باشد که حلقه تصمیم گیری نظامیان را برای مدیریت کلان کشور تکمیل میکند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

کارشناسان انتخاب کابینه پادگانی و استانداران از جرگه سپاه را پیش بینی بحرانهای آینده کشور و چگونگی برخورد با این بحرانها می دانند. اگر چه آینده به هیج وجه قابل پیش بینی نیست و چه بسا نظامیان حاضر عذر روحانیان را خواسته و ایشان را به همان مجلس روضه ومنبر بر گردانده و زمام امور را در آینده خویش به تنهائی بدست گیرند، چرا که این گروه با در دست داشتن اسلحه حرف غیر نظامی بی سلاح را نمی فهمد.
آیا ایران نیز در آینده همچون پاکستان یا ترکیه توسط نظامیان اداره خواهد گردید ؟ یا اینکه مردم ما فهیم ترو با هوشتر از ملل پاکستان یا ترکیه هستند و سر نوشتی دیگر را برای خویش رقم میزنند .

در همين زمينه:

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'آیا باید در انتظار حکومت مطلق نظامیان بود یا نه؟! عبدا‌الحسین حسن پور' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016