1-فرض کنید که شما بجای آقای خاتمی باشید و مسایل و مصایب ذیل برای شما اتفاق افتاده باشد:
-در ابتدای شروع به کارتان 2 وزیر مهم شما را کتک زده باشند و یکی از آنها زندانی شده باشد
-روزنامه های طرفدار و حامی شما را بسته و سردبیران انها را دادگاهی کرده باشند
-دانشجویان کوی دانشکاه را کتک کاری، مجروح، زندانی و غیره کرده باشند و شما هم کاری از دستتان بر نیاید
-مجلس حامی شما را مورد تضعیف و تهدید قرار داده و اقدامات آن را خنثی کرده باشند.
-تعدادی از عناصر" خودسر" نویسندگان را مقتول کرده و در وزارت اطلاعات اخلال نمایند
-هر 9 روز یک بار( آنهم وقتی که شما در خارج به سر می برید و به امر خطیر" توسعه گفتگوی تمدنها" اشتغال دارید) در کشور بحران سازی کرده باشند
- اولین کاریکاتور کشیده شده از یک روحانی در جمهوزی اسلامی نصیب شما باشد
-چندین و چند بار " اخطار قانون اساسی" داده باشید و دیگران این اخطارهای مکرر شما را( مانند همان " توصیه های ایمنی" رسانه ملی) جدی نگرفته و برای آن تره خرد نکرده باشند
-در برگزاری انتخابات سالم حداکثر تلاش خود را کرده باشید ولی دیگران با " بی تربیتی"-ببخشید- " بد اخلاقی" انتخاباتی اجر شما را ضایع کرده باشند ولی شما نهایتا هم انتخابات را مثل دسته گل برگزار کرده باشید
-......................( به موارد بالا اضافه شود)
2- و در نهایت، وقتی که آخرین دیدار خودتان را با دانشجویان که نماد قشر تحصیلکرده و فرهیخته جامعه اند و شما اینهمه در طول 8 سال برایشان زحمت کشیده اید برگزار میکنید، گروهی بی ادب شما را "هو" کنند...
آنوقت درست وسط این هردمبیل، یکهو یک خبرنگاری معلوم نباشد از کجا سر وکله اش پیدا شود و بپرسد( البته ظاهرا خیلی بی غرض و محترمانه، ولی معلوم است نه تنها غرض بلکه یک چیز دیگر بر همان وزن که ذکرش البته لازم نیست دارد) که: .... نظر شما راجع به آقای "گنجی " چیست؟!!
خوب آیا شما حق ندارید بگویید: " این آقا خودش مقصر است"؟!!
*نتیجه دستور زبان فارسی:اطلاق ضمیر"این" برای کسی که در زندان انفرادی یا بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان است فاقد اشکال می باشد
* نتیجه فقهی:" احتیاط واجب" ان است که از کسی که ممکن است انسان را دچار مشکل کند اسم برده نشود
* نتیجه حزب اللهی: مرگ بر ضد ولایت فقیه که حتی اگر آقا هم باشد باز هم مقصر است
* نتیجه اصلاح طلبی دوم خردادی: گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی و مردم سالاری و اینها تا وقتی خوب است که کسی در زندان نباشد
* نتیجه " گمرکی" و " دروازه غاری": داداش بر جلو باهاتم، من همینجا واستادم، حتی اگر گرفتنت" بازم من اینجا واستادم!!
*نتیجه " سید خندانی": آدم(بخصوص یک رییس جمهور با کلاس " گفتمانی") که نباید یرای هر چیزی بیانیه و اطلاعیه بدهد، حتی اگر آن "چیز" در هر 200 سال یکبار اتفاق بیفتد و حتی اگر هم که یک نفر در زیر شکنجه باشد0 آقا خودش مقصره، ما که گفتیم بیا توبه کن دست " آقا" رو ببوس آزاد می شی، میگی نه؟ امتحان کن!!